eitaa logo
یاداشت‌های فکری_فرهنگی روز
106 دنبال‌کننده
243 عکس
158 ویدیو
8 فایل
رسول فرامرزی_طلبه حوزه علمیه ارتباط با من جهت نقد، نظر، پرسش و مشاوره @Rasoul_faramarzi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من مالک بدن یا جان خود هستم؟! انسان با نگاه به خود می‌یابد که مالک خود نیست؛ اجزای بدنش پیش از آن که او، موجودی زنده و صاحب روح به حساب آید، تشکیل شد و به کار افتاد و پس از آن نیز هرگز برای فعالیت منتظر اجازه و فرمان او نمانده‌اند؛ اگر دچار اختلال در روح و بدن شود، بدون مراجعه به اطبای روح و جسم نمی‌تواند بفهمد که دچار چه عارضه‌ای شده است و درد و تب و بیماری و پیری‌ و مرگ همگی از اختیار او بیرون است... بله او می‌تواند سلامتی و حیات خود را به مخاطره بیندازد، اما این به معنای مالکیت او بر خود نیست چون دیگر انسان‌ها و حیوانات هم می‌توانند برای او همین خطر را ایجاد کنند! اللهُ اّلذی خَلَقَکُم مِن ضَعْفٍ ثمَّ جعَلَ مِن بَعدِ ضَعْفٍ قوَّةً ثمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّةً ضَعْفَاً وَ شَيبَةً يَخلُقُ ما يَشاءُ وَ هُوَ العلِيمُ القَدِير خداوند کسی است که شما را (هنگام تولد و خردسالی) ضعیف و ناتوان آفرید و سپس (در روزگار نوجوانی و جوانی) شما را از حالت ضعف به قوّت و توانایی رساند و سپس (دوباره در دوران پیری) از قوّت به ضعف و پیری رساند؛ او هر حالتی را که مشیّت بداند، خلق می‌کند و او دانای تواناست. پی‌نوشت: چقدر جهالت دارند آنان که با استدلال‌هایی نظیر "بدن خودم است!" و "زندگی خودم است!" در مقابل خدا و حقیقت می‌ایستند. @Yadasht_e_Rooz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اهمیت نظم و یکپارچگی مسلمانان یکی از یا اهداف دین، رساندن مسلمانان (و در دایره‌ای وسیع‌تر همه انسان‌ها) به نظم، انسجام و یکپارچگی است؛ با آنکه خدای تبارک و تعالی در یک مکان خاصّ جاگیر نشده و چنان که خود فرموده است در یک جهت مشخّص مانند شمال یا جنوب یا مشرق یا مغرب یا بالا یا پایین محدود و محصور نیست: ♡وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ ۚ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ♡ شرق و غرب عالم [کنایه از همه جهات] برای خداست پس به هر سو رو کنید، به سوی خدا رو کرده‌اید! اما با این حال برای عبادت و نماز نقطه‌ای به نام کعبه را مشخّص فرمود تا همه بندگان از چهارسوی زمین و در سراسر پهنه زمان به سوی آن کانون توحید نماز بگزارند و سیمای شکوهمندی از نظم و وحدت و یکپارچگی خَلق کنند ﻭ از ناهماهنگی و تشتّت قبله‌ها و جهت‌ها باز ایستند تا مبادا به دلیل پیوستگی ظاهر و باطن، این هرج و مرج‌ِ نا زیبا به باطن و حقیقت زندگی آنان نیز سر ریز شود. پی‌نوشت: برای مطالعه بیشتر رجوع کنید تفسیر نمونه ذیل آیه ۱۱۵ سوره مبارکه بقره. @Yadasht_e_Rooz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ این مستند عالی رو از دست ندهید! 🛢سگ هار برای نگهبانی از نفت! ➖ پشت پرده ۸۰ سال حمایت آمریکا از اسرائیل 🔻در این مستند کوتاه اعترافات صریح متفکران و روسای جمهور آمریکا را درباره اهمیت استراتژیک اسرائیل ببینید. 🎞 دریافت کلیپ با کیفیت بالا 🎬 @Mostazafin_TV @Yadasht_e_Rooz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 چطور لقمه از گلوی‌مان براحتی پایین میره؟! [خاطره دکتر علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت‌الله حائری شیرازی) از پدر] پدر دم صبح به شیراز رسیده بودند. نماز را با هم خواندیم. صبح جمعه بود. ساعت نزدیک ۱۰ بود که از جا بلند شدم، دیدم روی زمین جلوی تلویزیون دراز کشیده‌اند و کتاب می‌خوانند و چشمان‌شان قرمز شده. سلام کردم. خواستند از جا بلند شوند اما کمردرد شدید، مانع شد. دست به میز گرفتند و با حالت دولا به زحمت بلند شدند. به خاطر کمردرد فصلی که یادگار ایام طاغوت بود، نتوانستند کمر راست کنند. کج‌کج راه افتادند. متعجب پرسیدم: «صبح که حالتان خوب بود، یکهو چطور شد؟» گفتند: «به کُلِه مرغی سر زدی؟» گفتم: «نه» گفتند: «برو شیرین‌کاری پدرت را ببین» از زمانی که ازدواج کرده بودم، مستأجر و آپارتمان‌نشین شده بودم. شاید ۵ آپارتمان را به فواصل ۲ سال در میان، جابجا شده بودم. وقتی مادرم مرحوم شد، با اصرار پدر به منزل مادری اسباب‌کشی کردم. خب بعد از قریب ۱۰ سال، به خانۀ حیاط‌دار رسیده بودم و خاطرات ایام کودکی ... کُله مرغی که از قدیم، پایین حیاط بود را تعمیر کردم و ۷، ۸ تا مرغ و خروس آنجا پرورش می‌دادم. به غیر از آن، مرغ عشق، فنچ، بلبل خرمایی و هر چیزی که ذوق ایام کودکی را در من زنده کند ... واقعا پدر راست می‌گفت: «اگر خانه‌ای نداشت، اهل خانه ندارند.» بگذریم ... آن محرومیت‌های گذشته را تماماً در این ایام کوتاه جبران کردم. بعد از مدتی هم از صرافت کار افتادم و دیگر مثل سابق به پرنده‌ها رسیدگی نمی‌کردم. یک ظرف آب مکانیزه‌ای داشتم که با لولۀ باریک آبی به سقف کُله مرغی وصل بود. هر وقت آبش تمام می‌شد، سبک می‌شد و بالا می‌رفت و چون پر می‌شد، سنگینی‌اش آن را به پایین می‌آورد تا مرغ‌ها بتوانند دوباره آب بیاشامند. تنظیم ظرف بهم خورده و ارتباطش با لوله جدا شده بود. خب من هم دیگر حوصلۀ درست کردنش را نداشتم ... گفتند: «صبح بعد از نماز آمدم به مرغ‌ها سر بزنم. دیدم زبان بسته‌ها نه آب دارند و نه غذا. با نخ ماهی‌گیری چند ساعت تلاش کردم تا ظرف آب را به سقف ۳ متری کُلِه مرغی نصب کنم تا بالاخره نزدیکی‌های هشت و نه صبح موفق شدم ظرف آب را درست کنم. کجی کمرم برای این است. بعد دیدم غذا هم ندارند؛ رفتم در آشپزخانه دیدم فقط چند کیلو پیاز هست. همه را با رندۀ ریز، رنده کردم تا پرنده‌های کوچک هم بی‌بهره نمانند. قرمزی چشمم هم از این است ... گفتم: «چرا به خودتون رحم نمی‌کنید؟» نگاهی گذرا به من کردند و گفتند: «چون میخوام خدا به تو کنه!». بعد ادامه دادند: «آهِ این طیور رو دست کم نگیریا! کفالت این‌ها را تو به دست گرفتی. این‌ها مثل زن و بچه و عیال تو هستند. اگر در حالی که خدا اموراتشان را بدست تو داده بهشان رسیدگی نکردی، نفرینت می‌کنند و خدا هم به این واسطه تو را از رحمتش دور می‌کند. چطور میتونی سیر و سیراب باشی وقتی این خلایق خدا که بدست تو سپرده شدند گرسنه و تشنه هستند؟» بعد گویی چیزی از ذهنشان رد شده باشد سکوت کردند، چشم و ابرو در هم کشیدند و با حالت گریه ادامه دادند: «مردم هم عیال ما هستند. چطور ماها لقمه از براحتی پایین میره، وقتی خدا کفالت و اداره امور امتی را به دست ما سپرده و ما هرچی گذاشتن جلومون می‌خوریم انگار نه انگار گرسنه‌ای هم هست» بعد گفتند: «استغفار کن برای این بی‌توجهی که داشتی» @Yadasht_e_Rooz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ظهور دوباره مزدوران تکفیری وقتی یکسال، تمامِ امکانات مالی، نظامی‌، سیاسی و رسانه‌ای آمریکا، اسرائیل و غرب علیه جبهه مقاومت عمل کنند و کاری از پیش نبرند و موج اسلام خواهی دنیا را بردارد، باید هم مجددا فتنه اسلام در مقابل اسلام را به کمک منافقان منطقه مثل ارداغان مطرح کنند تا اهداف‌شان تامین شود! @Yadasht_e_Rooz