recording-20230606-101814.mp3
22.01M
#نحوه_تکامل_نفس (راه حل اول)
تفاوت تکامل و حرکت
#استاد_کرمانشاهانی
هدایت شده از بذل الخاطر
🔸«پاسخهای کلّی پیرامون شبهه ی شرور»🔸
از آنجا که معضلّ شر مبتنی بر ادّعای تنافی بین علم، قدرت و خیرخواهی خداوند متعال با تحقّق شرور است پس این اشکال تنها میتواند بعضی از صفات الهی را ابطال میکند نه خود خدا را. از همینجاست که برخی همانگونه که ابن میمون در دلالة الحائرین میگوید قائل به انکار علم الهی به جزئیّات شده اند تا از شبهه ی شرور پاسخ دهند و برخی مانند آلوین پلانتیگا منکر قدرت مطلقه ی الهی در آفرینش جهانی شده اند که در آن همه ی افراد همواره مختارانه بر راه صلاح باشند و برخی دیگر نیز منکر خیرخواهی پیوسته شده و تنها خدایی ساعت ساز را تصویر کرده اند که صرفا خیرخواهی ابتدائی در اصل آفرینش را انجام داده است.
✔در گام نخست باید گفت شر امری عدمی است لذا نیازی به علت ندارد. با این گام ثنویّت ابطال میشود.
✔در اینجا پرسش این میشود که چرا خدا این امور عدمی را با اموری وجودی پر نکرد تا شرّی در کار نباشد؟! در گام دوّم باید گفت شرّ امری نسبی است. شرّ بالذات نداریم.
✔در اینجا چهره ی پرسش تغییر میکند و اینگونه میشود که چرا خداوند جهان را طوری نیافرید که خیر موجودی مستلزم شرّ برای دیگری نباشد؟! در گام سوّم باید گفت در عالم مادّه و طبیعت چاره ای جز این تضادها و تزاحمها نیست. اگر اینها نبود دیگر جهانی مادّی نبود.
✔در اینجا این شبهه اینگونه چهره اش عوض میشود که خب اساسا نباید جهان مادّی آفریده میشد تا اینگونه شرور به وجود نمی آمد! در گام چهام گفته شده خیرات عالم مادّی بیش از شرور آن است و برای اجتناب از شرّ قلیل نباید از خیر کثیر دست کشید. لذا نیافریدن عالم مادّی به بهانه ی شرور خودش مصداق ظلم کثیر و بالتبع مصداق شرّ کثیر است. البته باید دقّت کرد که این قلّت و کثرت را در اینجا لزوما به معنای کمّی معنا نکرد تا آنجا کمالات وجودی انسان کامل به تنهایی بر همه ی شرور جهان میتواند برتری داشته باشد.
✔در اینجا چهره ی شبهه اینگونه میشود که این بیان تنها اثبات میکند که عالم مادّه باید آفریده میشد ولی چرا انسان باید به این عالم آورده میشد؟! انسان خودش منشأ شرور است و اگر در بهشت میماند دیگر این اشکال رخ نمیداد! اینجاست که در گام پنجم باید گفت احسنت! پرسش خوبی را مطرح کردید! رمز کار همین است! این همان شبهه یا پرسش ملائکه از خداوند متعال بعد از فهمیدن آن بود که قرار است انسان به عالم مادّه فرستاده شود:
📖«وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِيها مَنْ يُفْسِدُ فِيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قالَ إِنِّي أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُون»
خداوند متعال از روی جود و سخاوت و بی نیازی از مخلوقاتش به انسان قدرت انتخاب و اختیار داد. وجود انسانی اساسا وجودی است که باید خودش انتخاب کند چه میخواهد باشد. مجبور به انتخاب است. و این نعمت آزادی و انتخابگری نیز خیر کثیر است هر چند برای برخی به خاطر سوء انتخاب خودشان باعث شرّ شود. آدمی برای آنکه انتخاب گری اش رخ دهد ناچار باید به عالم مادّه که دار تزاحم و حرکت است می آمد تا در این کشاکش نفس و فطرت و تسویلات شیطان و همینطور شرور طبیعی این عالم بتواند هویّت خود را بسازد و عروج کند.
✔در اینجا چهره ی شبهه اینگونه میشود که آیا خدا نمیتوانست جهان مادّی را طوری بیافریند تا انسانها با وجود قدرت انتخابشان ولی همواره صلاح و خیر را آزادانه انتخاب کنند؟! این همان شبهه ای است که اخیرا ملحدانی مانند جان مکی و آنتونی فلو آن را در دنیای غرب برجسته کرده اند. در گام ششم باید گفت چنین جهانی ممکن بود و بلکه بالاتر از آن مطلوب خداوند متعال هم بود ولی مطلوب آن بود که خود انسانها آن را با انتخاب مختارانه ی خودشان بسازند!
✔در اینجا چهره ی شبهه اینگونه میشود که خب اگر ممکن بود در جهانهای فرضی خدا دنیایی را بداند که در آن انسانها از روی انتخابشان دچار شرّ اخلاقی نمیشوند چرا آن را نیافرید؟! آیا قدرتش را نداشت؟! در گام هفتم باید گفت نخیر خلاف حکمتش بود! اساسا مراتب سعادت و تکامل انسانی به گونه ای است که جز در سایه ی تحمّل سختی و صبر و وجود چنین شروری امکان وصول به کمالاتش را ندارد. جهان فاقد این شرور اساسا نمیتواند آدمیان را به کمالاتشان برساند. وقتی این دنیا در کنار آن دنیا قرار گیرد کاملا همه چیز پر معنا میشود.
✅پیش فرض شبهه ی شروع نوعی اصالت عالم مادّه است ولی وقتی بدانیم اساسا خداوند قرار نبوده بهشتی زمینی بسازد بلکه زمین تنها صحنه ی ابتلاء و آزمایش و مسابقه برای پرورش روح و انسان سازی طرّاحی شده دیگر این شبهه رنگ میبازد.
✋ورای آنچه مختصرا عرض شد شکل گیری شبهه ی شرور و رواج آن در دنیای کنونی در بین دانشمندان و فضای مدرن مبتنی بر نکته ای مهم است که در کتاب اخوان الصّفا به خوبی به آن اشاره شده و در نوشته بعدی آن را توضیح میدهم.
یادداشت های فلسفی من
🔸«پاسخهای کلّی پیرامون شبهه ی شرور»🔸 از آنجا که معضلّ شر مبتنی بر ادّعای تنافی بین علم، قدرت و خیرخ
یکی از بهترین متن هایی است که در مورد شبهه #شر دیدم.
#استاد_قربانی
230607-101217_01.MP3
34.4M
#نحوه_تکامل_نفس (راه حل دوم)
تفاوت تکامل و حرکت
#استاد_کرمانشاهانی
تشکیک عرضی.pdf
218.3K
#تشکیک_عرضی
توضیح، اثبات و بیان برخی از چالش ها