May 11
یادداشتهایخطخورده
نا نوشته مریم برادران روایت زندگی شهید سیدمحمدباقرصدر
این یادداشت را برای حلقه کتاب مبنا نوشتم،
بعد از تمام شدن کتاب،
۱۵ آذرماه ۴۰۱
👇
″نا″؛ ضمیر متصل است؛ به معنای ما؛
″نا″؛ جمع جمع نشده ای که اگر جمع شده بود..
نستعلیق برای من همیشه با بقیه فرق داشته است. هر کلمه و هر حرفش. حرف الف ابتدای حروف است و بی آلایش تر و استوار تر. گاهی توی کلمه های نستعلیق، کوچک میشود. کوچک شدنش هم برای این است که زیبایی بیافریند؛ نون هم قشنگ است. نون اول نحن است. اول ما و اول ″نا″. اول نامیرا هم هست و اولین حرف اولین کلمه یکی از سوره های قرآن؛
اولین چیزی که همیشه از شهیدصدر به ذهنم میآمد، حلقات بود. حلقه اول تا سوم. ولی اینبار، من در حلقه چهارم با شهید پیوند خوردم! از حلقه چهارم هم میگویم. اما اول از شهید صدر!
اول° اول° میکنم که به زبان بیزبانی بگویم صدر، یعنی اول؛ و صدر، اول یک راه بود. راهی که سکه ثانیه های زندگیاش را خرجش کرد تا پا بگیر؛
اولین استاد اصولم مردی بود که شباهت بسیاری به شهید صدر داشت. ریش های موج دار، صورت پهن و گرد و سبزه، و عمامه نجفی که به قبای تیرهای که میپوشید هم خیلی میآمد. ارادت زیادی هم به شهید داشت. از خاطراتش با حلقات شهید صدر هم میگفت برایمان. آن روز ها من همه تصورم از صدر، چهره ای بود مثل سایر چهره های شاخص. یکبار هم با امامموسیصدر اشتباهش گرفتم. ولی حلقه چهارم کتابخوانی مبنا، بهانه شد، برای خواندن ″نا″.
کتاب زندگی شهید سیدمحمدباقرصدر به قلم مریم برادران. این چند روز که کتاب را میخواندیم، نا با من همه جا آمد، سر کلاس، پاتوق، توی ماشین، مهمانی و.. . من هم بهاش دل داده بودم. اگر نکته ای به ذهنم میرسید کنارش با قرمز ریز مینوشتم. قرمز هم رنگ خون است. اصلش شهید، اولین چیزی که چشمش را میگیرد همین خون قرمز است. همین خونی که بعد ترها مثل سطر های کتاب پر رنگ میشود و زرشکیتر. بچه های حلقه این چند روز خیلی زحمت کشیدند. کنار هم، کلی نکته یادگرفتیم و کلی کنار هم صفا کردیم. از فرم و تکنیک و قلم بگیر تا جلد و آلبوم و.. ؛ هرچه به فصل های آخر نزدیک میشدیم، هوای کتاب غمناک میشد. غروب میکرد. راستش غمناک هم ″نا″ دارد. بوی ″نا″؛ بوی خیسی، بوی خون. بوی خون توی فصل های آخر دماغ را آزار میدهد. خصوصا اگر عقب هم افتاده باشی و مجبور شوی فصل های آخر را پشت سر هم بخوانی؛ کتاب که تمام شد، خیره شدم به ″نا″ی وسط جلد؛ به تا شدگی بالای جلد کتاب و بعد به نشانکی که کنار کتاب بود و برای همیشه کنارش میماند تا با کتاب بشوند ″نا″. بازش کردم و تندی، یکبار دیگر، مقدمه خانم برادران را خواندم. راست میگویند آنچه از جان بربیاد بر جان مینشیند. با مقدمهاش خیلی صفا کرده بودم. یک لحظه دوست داشتم به جای خانم برادران بودم. و به جای ایشان، با فاطمه خانم صدر دیدار میکردم و جلوی پای ایشان تمام قدر میایستادم. با سری خمیده به پایین. مبادا از عزت و احترام چیزی کم گذاشته باشم..
دوست داشتم شهیدصدر را ببینم، همان که آنهمه وقت نداشت و در عالم کتاب غرق میشد که وقتی عکسش را میگرفتند دوربین را نگاه نمیکرد. همان که رویای ″نا″ شدن در ذهنش داشت. همان که حوزه نجف تنهایش گذاشت و اگر تنها نمانده بود احتمالا حالا امامصدر بود. همان که هم پدر بود، هم شاگرد، هم مرجع، هم استاد، هم برادر، هم متفکر، هم صبور؛ دوست داشتم دستش را ببوسم. و بعد تمام قد باز جلوش بایستم. همان که حالا در رویاهایم، دارم صدای خوشآمد گویی و مهماننوازیاش را به لهجه شیرین عراقیاش میشنوم. همان که لبخند ملیح و وقار بلند استادانهاش مرا مبهوت خود کرده.
چرت خیالاتم که پاره شد. کتاب را با آداب و وسواس همیشهگی گذاشتمش توی کتابخانه. حساب کردم، چون کتاب ها دیر به دستم میرسید و از حلقه جا میماندم، از پاتوق، زود تر، ″نا″ را گرفتم. بعد پست باز ″نا″ را آورد با مابقی کتاب های حلقه. حالا وقتش بود ″نا″ی دوم را هدیه کنم به دوستی که اگرچه من نمیتوانم محمدباقرش باشم، او همیشه در حکم امامموسی بوده برای من.
امضا، سجاد.
انتشار در صفحه ویرگولم ؛
https://vrgl.ir/hgkZ4
@yaddashthaykhatkhorde
در مورد خرید کتاب مشاوره خیلی نیاز نیست..
🛍 سبد خرید بعضیها رو نگاه کنید..
یادداشتهایخطخورده
در مورد خرید کتاب مشاوره خیلی نیاز نیست.. 🛍 سبد خرید بعضیها رو نگاه کنید..
بخش داستان بلند و رمان:
«سیاگالش» نوشته ابراهیم اکبریدیزگاه از نشر صاد
«صور سکوت» نوشته محمد قائمخانی از شهرستان ادب
«صور» نوشته حسینعلی جعفری از انتشارات سروش
«عزرائيل» نوشته نیما اکبرخانی از انتشارات کتابستان معرفت
#جایزه_جلال
#نامزد_های_جایزه_جلال
بخش داستان کوتاه:
«راننده رئیس جمهور و چند داستان دیگر» نوشته سلمان کدیور از انتشارات شهرستان ادب
«گورگم و داستانهای دیگر» نوشته عماد عبادی از انتشارات نظامالملک
«ویروس عاشق» نوشته مجید رحمانی از انتشارات صاد
#جایزه_جلال
#نامزد_های_جایزه_جلال
بخش مستندنگاری:
«اینجا سوریه است: صدای زنان راوی جنگ» نوشته زهره یزدانپناه قرهتپه از انتشارات راهیار
«پاییز آمد: خاطرات فخرالسادات موسوی همسر شهید احمد یوسفی» نوشته گلستان جعفریان از انتشارات سوره مهر
«سازمان سیاسی بهاییت ۱۹۷۹-۱۸۹۲» نوشته حمیدرضا اسماعیلی از انتشارات موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
«عقیله» نوشته الهام امین از انتشارات بهنشر
«نبرد تنگهها: نقش شهید حسن باقری در عملیات فتحالمبین» نوشته مصطفی رحیمی از انتشارات مرکز نشر آثار شهید حسن باقری
#جایزه_جلال
#نامزد_های_جایزه_جلال
بخش نقد ادبی:
«تماشای روایت: بررسی تحلیلی روش انتقال عناصر داستان از روایت به درام» نوشته مجید آقائی از انتشارات علمی و فرهنگی
«خودانتقادی ادبی: رسالهای در نقد هنر خویشتن در عرصه ادبیات» نوشته مهرداد نصرتی از انتشارات فرهنگ عامه
«درآمدی بر ادبیات تطبیقی: خاستگاه، مبانی نظری، چالشها» نوشته منصور پیرانی از انتشارات دانشگاه شهید بهشتی
#جایزه_جلال
#نامزد_های_جایزه_جلال
هدایت شده از "پاتوق کتاب آسمان"
.
ای رسولِ عقل! ما را بگذران از نیلِ شک
گر تو موسی نیستی موسای این وادی کجاست؟
#فاضل_نظری
@skybook