eitaa logo
عِنایٰاتِ امٰام‌زَمٰان وَشهدا
169 دنبال‌کننده
285 عکس
153 ویدیو
4 فایل
🕊او بٰا سپاهی ازشهیدان خواهد آمد🕊 🌹وَلٰا تحسبَن الذیـنَ قُتلوا فـی سبیلِ الله امواتا بَلْ احیـٰاءٌ عندَ ربهم یُرزَقون🌹 📣لطفا شماهم ازعنایات خود توسط شهدا وامام‌زمان برای ما بگید👇 🆔 @A_Sadat313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍀منتظر لشگر شهدا باشیم....☘ لشگر عظیم شهدا دارند بسوی ما توجه می کنند، ما چه قدر آماده و پذیرای اثرات شهدا هستیم؟... 👈شهیدی که نشانی قبر خود را داد شهید 👈شهیدی که قرضهای یک نفر را داد شهید درمزاری 👈شهیدی که بدنش با اسیدهم از بین نرفت و پس از ۱۶ سال با پیکر سالم به میهن بازگشت شهید ۱۴ ساله 👈شهیدی که از بهشت برای فرزندش نامه نوشت شهید 👈شهیدی که در قبر خندید شهید 👈شهیدی که عراقی ها برایش ختم گرفتند شهید 👈شهیدی که روز تولدش شهید شد شهید 👈شهیدی که هرهفته مادرش را سر قبر صدا میزد شهید مستجاب الدعوه 👈شهیدی که لحظه خاکسپاریش خندید شهید 👈شهیدی که غرور امریکایی ها را شکست شهید 👈شهیدی که عکسش در اتاق رهبر است شهید مقدم ۱۵ ساله 👈 شهیدی که پیکرش هنگام نبش قبر سالم بود شهید از شهدای قبل از انقلاب که توسط ساواک شهید شد 👈شهیدی که سخنرانی خود را با نام او نامگذاری کرد شهید 👈شهیدی که قبرش بوی گلاب میدهد شهید 👈شهیدی که پیکرش را کسی تحویل نگرفت شهید از 👈شهیدی که سر بی تنش سخن گفت شهید 👈شهیدی که بخاطر فاش نکردن رمز بی سیم بدنش قطعه قطعه شد شهید 👈شهیدی که با وجود اینکه بدنش به استخوان تبدیل شده بود اما پاهایش درون پوتین سالم بود شهید نیلساز 👈شهیدی که عاشورا متولد شد واربعین به شهادت رسید شهید 👈شهیدی که با پیشانی بند "یاحسین شهید" ایرانی بودنش محرز شد از شهدای گمنام هستند 👈شهیدی که بحرمت مادرش در قبر خندید شهید حاج 👈شهیدی که در شب عملیات به تک تک اعضا گردان گفت که سرنوشت شما چه خواهد شد ، شهادت ، اسارت و زنده ماندان و در خود نوشت ای برادر عراقی که مرا به درجه شهادت رساندی اولین کسی را که در ان دنیا شفاعت می کنم تو هستی چرا که مرا به این درجه رساندی 👈شهید حاج پور فرمانده گردان ۴۱۲ رفسنجان و چه بسیارند شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرمی که نگاهشان بسوی ما دارد جلب می شود... ان شاءالله لایق نگاه شهدا به خود باشیم و از این جنود نامرئی خداوند بهره ببریم... برای شادی روح همه شهدا صلوات🌷 @yadeShohadaa
: خاطره راباید درمقابل طوفان تبلیغات دشمن حفظ کرد @yadeShohadaa
شهیدان قلب تاریخ اند. یادش گرامی🌷🌷 🕊هستیم بر آن عهد که بستیم به فیض شهادت قسم به سرخی خون به خیبر و نی و هور و جزیره ی مجنون به عارف جبهه به مصطفی چمران به گریه در دل سنگر ، تلاوت قرآن به ترکش و قطع نخاع و جانبازی قنوت و دست جدای حسین خرازی به انتهای افق ، سرگذشت حاج احمد خوراک کوسه شدن در تلاطم اروند😭 قسم به پیکر بی سر، قسم به حاج همت به چادر و به حجاب زنان با عفت به صبحگاه دوکوهه ، به درد و صبر از رنج غروب دشت شلمچه ، به کربلای پنج به باکری و باقری و زین الدین به غرش نهم دی به فتنه ی رنگین به روح هنر از نگاه آوینی به جنگ معتقدان ضد رنگ بی دینی به قدرت خون در برابر شمشیر به یک پدر که نیامد پسر ، و شد او پیر به مادر سه شهیدی که خم نکرد ابرو به تکه تکه شدن در مصاف رو در رو به دست خالی رزمنده ای که میجنگید به آن پیکری که با چشم باز میخندید که تا رمق به تنم هست مکتبی هستم حسینی ام حسنی ام ، و زینبی هستم و سر سپرده ام و از تبار عمارم به انقلاب و شهیدان حق وفادارم✌️😍 💖💖 @yadeShohadaa 🌸.🌸
که با هدیه امام رضا(ع)تشییع میشود...
عِنایٰاتِ امٰام‌زَمٰان وَشهدا
#شهیدی که با هدیه امام رضا(ع)تشییع میشود... #شهید_حسین_ابراهیمی
🌹شهیدی که با هدیه امام رضا(ع) تشیع میشود...🌹 برادر شهید تعریف میکرد: شبی با فریاد حسین همه از خواب بیدار شدیم. آن زمان‌ خانه ما برق نداشت. مادرم به سرعت چراغی روشن کرد و خودمان را بالای سر حسین رساندیم که ببینیم چه اتفاقی افتاده است... کمی به او آب دادیم تا آرام شد... مادرم سوال کرد:  حسین جان چه اتفاق افتاد؟ چه خوابی دیدی؟ حسین گفت: خواب دیدم نزدیک چشمه آبی هستم... آقایی با شال و عمامه‌ای سبز رنگ سمتم آمد... با هم صحبت کردیم. علاقه خاصی به ایشان پیدا کردم... سوال کردم: آقا شما کی هستید؟ فرمودند: من امام رضا هستم... گفتند: حسین دوست داری بارگاهم را ببینی؟ گفتم: بله. آقا دستم را گرفتند و در یک لحظه دیدم بالای ضریح مبارک امام هستم... حس و حال عجیبی داشتم. دوباره کنار چشمه برگشتم. آقا یک بسته به من دادند. گفتم: این چیست؟ فرمودند: این تربت مزارم است. به دلیل این‌که آن را عزیز بدارم، داخل جیب سمت چپ پیراهنم بر روی قلبم گذاشتم... خداحافظی کردیم و از خواب پریدم.  این ماجرا به هفت یا هشت سال قبل از شهادت حسین برمی‌گشت... حسین شهید شد. برای مراسم تشییع و مقدمات کار به تهران برگشتیم. پسر عمه‌ام در بیمارستان مانده بود تا کارهای لازم برای انتقال را انجام دهد. پیکر را با هواپیما به تهران آوردند. در مراسم باشکوهی پیکر حسین را تا بهشت زهرا تشییع کردیم.  به محض باز کردن کفن، دیدیم یک بسته بر روی قلب حسین است. سوال کردم. پسر عمه‌ام که شاهد موضوع بود، جریان را تعریف کرده و گفت: بعد از اتمام کار، تابوت را به حرم امام رضا (ع) بردیم و چند بار دور ضریح حضرت طواف دادیم. همین که تابوت را به حیاط حرم آوردیم یکی از خدام امام رضا (ع) جلو آمد و گفت: تابوت را زمین بگذارید. کفن را باز کرد و تربت امام رضا (ع) را بر روی قلب حسین گذاشت... به یاد خواب چند سال پیش حسین افتادم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹شهیدی که خبر شهادتش، آیت الله جوادی آملی را متعجب کرد...🌹 🔸زمانی آیت الله جوادی آملی جبهه مشرف شده بودند تا ملاقاتی با بسیجیان داشته باشند، در میان رزمندگان، نوجوان باصفایی بود که ۱۴ سال داشت. پایین ارتفاع چشمه ای بود و باران گلوله از سوی عراقی ها می بارید. لذا فرماندهان گفتند برای وضو هم به آنجا نروید. بالا بنشینید و همانجا تیمم کنید. هنگامی که آیت الله جوادی تشریف آوردند، دیدند که آن نوجوان ۱۴ ساله داشت به سمت چشمه می رفت برای وضو. بسیجیان هر چه فریاد زدند نرو خطرناک است، آن نوجوان گوش نکرد. آخر متوسل شدند به این عالم وارسته، حضرت آیت الله جوادی آملی که آقا! شما کاری بکنید. آقا نوجوان را صدا کردند که عزیزم کجا می روی؟ گفت میروم پایین وضو بگیرم. گفتند پسر عزیزم! پایین خطرناک است. فرماندهان گفتند می توانی تیمم کنی. شما تکلیفی ندارید. همان نماز با تیمم کافی است. 🔹نوجوان نگاهی بسیار زیبا به چشمان مبارک این عارف بزرگوار کرد و لبخند زیبایی زد و گفت بگذارید حاج آقا نماز آخرمان را با حال بخوانیم و رفت وضو گرفت و یک نماز باحالی خواند و برگشت. دقایقی بعد قرار بود عده ای از بسیجیان بروند جلو و با عراقی ها درگیر شوند. اتفاقا یکی از آنها همین نوجوان ۱۴ ساله بود. یکی دو ساعت بعد آیت الله جوادی را صدا کردند و گفتند حاج آقا بیاید پایین ارتفاع. دیدند جنازه ی آوردند. آیت الله جوادی آملی نشستند و دیدند همان نوجوان با همان لبخند زیبا پرکشیده و رفته. 🔸آیت الله جوادی آملی کنار جنازه اش روی خاک نشستند، عمامه از سر برداشتند و خاک بر سر مبارکشان ریختند و گفتند : جوادی! فلسفه بخوان. جوادی! عرفان بخوان. امام به اینها چه یاد داد که به ما یاد نداد؟! من به او می گویم نرو و او می گوید بگذار نماز آخرم را با حال بخوانم. تو از کجا می دانستی که این نماز، نماز آخر توست؟ !
که امام زمان (عج) را در آغوش گرفت... 🌷
عِنایٰاتِ امٰام‌زَمٰان وَشهدا
#شهیدی که امام زمان (عج) را در آغوش گرفت... #شهید_محمد_رضا_تورجی_زاده🌷
🌹شهیدی که امام زمان (عج) را در آغوش گرفت🌹 بعد از شهادت محمد تا چند روز در اردوگاه فقط نوارهای مداحی و مناجات‌های محمد را پخش می‌کردند...  بیشتر مناجات‌ها و مداحی‌های محمد در مورد امام زمان بود؛ خیلی ناراحت بودم تا اینکه یک شب محمد را در خواب دیدم... خوشحال بود و بانشاط، لباس فرم سپاه بر تنش بود، چهره‌اش خیلی نورانی‌تر شده بود؛ یاد مداحی‌های او افتادم. پرسیدم : محمد، این همه در دنیا از آقا خواندی، توانستی او را ببینی؟ محمد در حالی که می‌خندید گفت : «من حتی آقا امام زمان را در آغوش گرفتم.»
4_6037624377699206787.mp3
3.72M
الو الو کربلا...جواب بده به گوشم... الو الو کربلا...پس نخودا چی شدن کمک میخوایم حاجی جون بچه ها قیچی شدن... +تو سینه وسرش زد ،هی سرشو تکون داد...رو به تماشا چیا چشم هاشو بست و جون داد....😔💔🕊 @yadeShohada313
💠 💫زیارت بر شانه های پســر ✍مادر شهید شفیعی هنوز کربلا نـرفته . شبی در خواب علی بهش می گه : روی شانه هایم بنشین تا ببرمت . مادر می نشیند و کربلا از شانه های پسرش پیاده می شود . علی نخی به دستش می دهد وسر دیگر نخ را به دست خود می گیرد . قبر امام حسیــن (ع) و امام علـی(ع) و بقیه را بهش نشان می دهد . مادر برای زیارت می رود وبر می گردد . باز بر شانه های دست پرورده شهیدش می نشیند وبه خانه باز می گردد .مادر از خواب می پرد. بوی عطــری فضای خانه را تا مدتها پر کرده بود .وهر کس به دیدار ننه سکینه می آمد از این گلاب خوش بو درخواست می کرد و هم به اجبار می گفت: شیشه گلابی روی فرش شکسته و ریخته که چنین بویی پخش می شود . آری،راهی که به قیمت خون پاکشون باز شد. پس روا نیست مادر عزیز شهید در حسرت زیارت یار بماند. 🌷 @yadeShohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپ کوتاه از لحظات دیدار مادری با فرزندش پس از ۳۴سال در ➕پیام مادر شهید به بچه های تفحص شهدا فروردین۹۷ @yadeShohadaa
کانال هامون✨✌️ @NamazeShab314 (کانال نماز شب مون👆) @yadeShohadaa (کانال عنایات ومعجزات امام زمان وشهدا مون👆) @yadeShohada313 (کانال اصلی مون توسل به اقاصاحب الزمان وشهدا👆) ❄️کانال هامون رو حمایت کنید👆🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴خاطره شنیدنی استاد قرائتی از شب 🔸 مدینه بودم، برای عمره، فندق الدخیل رفتم غذاخوری غذا بخورم، یک مرتبه متوجه شدم شب نیمه شعبانه، گفتم قرائتی یه کاری بکن، چه کار کنم؟ از همین مغازه های پایین چندتا پیراهن بگیرم عیدی بدم به آشپزها، تصمیم گرفتم اما متوجه شدم پول ندارم، حالم گرفته شد😞، غذا را خوردم، 20 دقیقه بعد آقایی کنار من نشست...❗️ ✍ ببینید چه آقای نازنینی داریم و قدرش رو نمیدونیم..!
‍ شھید شدن اتفاقی نیست... اینطور نیست که بگویی: گلوله ایی خورد و مُرد... شھید... رضایت نامه دارد...💌 و رضایت نامه اش را اول حسین(ع) و علمدارش امضا میڪنند... بعد مُھر حضرت زهرا(س)میخورد... شھید قبل از همه چیز دنیایش را به قربانگاه برده... او زیرنگاه مستقیم خدا زندگی کرده... شھادت اتفاقی نیست... سعادتی ست که نصیب هر کسی نمیشود.. باید شهیدانه زندگی کنی تا شهیدانه بمیری...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊روایت عاشقی پدر و پسر در جبهه چیلات: 🌹سید ابراهیم و سید حسن اسماعیل زاده در آغوش هم پیدا شدند💞 @yadeShohada313
💠خوابی که رویای صادقه بود 🕊تازه بادنیای آشناشده بودم. اوایل اصلا باور نمیکردم که بخوادازهمه نعمتهای دنیوی دست بکشه📛 و در دیار غریب بادشمنان بجنگه👊 🕊تا اینکه، یکی از های ماه بعداز عاشورای سال۹۴خواب عجیبی دیدم🗯 توعالم رویا دیدم در یه مصلای بزرگ با دیوار های سفیدرنگ ساخته اند. معماری این مصلی خیلی زیبا بود😍 🕊همه رزمندگان باحالتی کاملا محزون😔 ومتضرعانه اقتدا به سردار حاج قاسم کرده بودن حاج آقا باحالتی کاملا معنوی👌 ودرحال قنوتش اشک ریزان😭 دعای «ربنا امنا سمعنا منادی ینادی» رومیخوندن 🕊وهمه هم صدایی میکردن یک دفعه تابوتی⚰ آوردن که پیکر یه شهید🌷بود حاج اقا وسایر رزمندگان احترام ویژه ای به این کردن. متعجبانه 😟پرسیدم این شهیدکیه⁉️ 🕊آقاسردارگفتن ، که بیدار شدم. فکرم تاوقت مشغول بود. بعدازادای نماز جمعه📿 و عصر در مصلی٬مکبر گفتن امروز شهیدی داریم ازدیار عشقـ❤️ که ظهر عاشور است. 🌹منم که شرکت درتشییع شهدا رو رفتم. وقتی بنراین شهید🌷رودیدم کاملامنقلب شدم😭مخصوصا وقتی تابوتشو دیدم و اسم شهید رو خوندم خوابم تعبیرشد وتامسیر خونه 🏘فقط گریه کردم😭 🕊اولین #۵شنبه این شهید در 🌷 با مادروخواهرش آشنا شدم درمراسم اومدبه خوابم وبه مراسمش دعوتم کرد😍مسجدی که نمیشناختم توکدوم مسیره تو عالم معنا راهشو نشونم داد الانم با مادر وخواهرش ارتباط💞 دارم. 💠حسن ختام این ام ازت ازته دل❤️ممنونم که دستموگرفتی؛ شفاعتم کن✋🏼 @yadeShohada313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠درخواست یک مادر از مردم: حداقل به دیدار ما بیاید👆 🕊پهلوون های محله رفتن واز شون مونده یه کوله بار خاطرات، اونا که جاشون بهشته اما. «طول عمر مادراشون صلوات» @yadeShohada313
عِنایٰاتِ امٰام‌زَمٰان وَشهدا
💠درخواست یک مادر #شهید از مردم: حداقل به دیدار ما بیاید👆 🕊پهلوون های محله رفتن واز شون مونده یه کول
کلا من خودم ارتباط با خانواده شهدا رو خیلی دوست دارم و گاهی به برخی خانواده های شهید اشناها سر میزنم واقعا زندگی شیرین وپراز معنویت دارن... توصیه میکنم شماهم اگر خانواده شهیدی اطراف هست یه هدیه بگیرید و برید خونشون وازشون تشکر کنید حس قشنگیه...❤️
درسی که از قاسم بن الحسن علیه السلام گرفتم ✅ شب عاشورا از امام زمانش پرسید : آیا فردا من هم کشته می شوم ؟ یا صاحب الزمان ! منم برای شما کشته می شوم ؟ منم به درد شما می خورم ؟ منم عاقبت بخیر می شوم ؟ منم شهید میشم ؟ 🌷 می دانم لیاقت ندارم ، اما شما می تونی دستم را بگیری از آن جملاتی که جدت در گوش زهیر گفت ، در گوشم بگو و متحولم کن 🌷 *اللهم عجـلِّ الولیـكَ الفـرجْ*