eitaa logo
یادگاری های وحید یامین پور
111 دنبال‌کننده
56 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️ بسیاری از آنها که در حجاز هم‌عصر پیامبر بودند، اعجاز قرآن را درمی‌یافتند ولی چون نمی‌توانستند عقیده خود را رها کنند، ایمان نمی‌آورند. امروز بسیاری هستند که اساساً اعجاز قرآن را نمی‌فهمند و در باطن تفاوتی بین قرآن و کتابهای تاریخی دیگر قائل نیستند، هرچند احتیاطاً حرمت آنرا نگه می‌دارند. همان‌ها که در پاسخ به پرسش رایج "معجزه پیامبر اسلام چیست؟" سریعاً خواهند گفت: قرآن. جاهلیت آن عربِ ۱۴ قرن پیش که اعجاز را می‌فهمید و ایمان نمی‌آورد، بیشتر بود یا جاهلیت امثال ما که اعجاز قرآن را اساساً نمی‌فهمیم؟ جاهلیت معاصر به این معنا که عقل علم‌زده‌ی ما توان ارتباط با معانی قرآن را نداشته باشد، مهلکت‌تر از جاهلیت اولی نیست؟ @yadegarii
♨️ مرحوم ملامحسن فیض کاشانی می‌گوید غایت بسیاری از احکام شریعت، الفت بین مؤمنین است و اگر ماموریت انبیاء در ساحت علم، دعوت به توحید باشد، ماموریت آنها در ساحت عمل، اتحاد مؤمنین و الفت و محبت بین آنهاست. حالا از این زاویه همه تکالیف شرعی را مرور کنیم‌. کدام عمل عبادی بهتر و بیشتر این غایت را محقق میکند؟ دیدن شرع و دین در این نقشه کلّی است که اولویت و اهمیت احکام در هر عصر را معلوم و دین را معنا میکند. @yadegarii
♨️ ظریفی می‌گفت، شادی وقتی طلوع میکند که انسان بداند وظیفه واقعی‌اش را به انجام رسانده. رسیدن به آن شادی، دشواری هر انجام وظیفه‌ای را آسان می‌کند. مثل شادی یک پدر، آن‌هنگام که با دست‌رنجش آرزوی کوچک کودکش را برآورده می‌کند و در همان حال می‌داند، هرآنچه برای این منظور از دستش برآمده، انجام داده است. تحمل سختی انجام وظیفه در انتظار شادیِ پس از آن، آسان است. رنج حقیقی در انجام وظیفه نیست؛ که در ندانستن وظیفه است. گیجی و پریشانی ناشی از ندانستن وظیفه است که ما را خسته می‌کند. بشر امروز، بشر عاطل و باطل است. نمی‌داند کجاست و چه "باید" بکند. این "بایستگی" همان امر مجهول عصر ماست؛ عصر نیهیلیسم. @yadegarii
♨️ پدیده را "به‌دیده" و پدیدار را "به‌دیدار" بخوانید. پدیدارشناسی، "به‌دیدار شناسیِ چيزها" ست. پدیدارشناسی، "دیدار بینی" و ملاقات با چیزهاست آنگاه که عقلِ خودبنیاد سکوت می‌کند و ما در قرب چیزها قرار می‌گیریم تا آنها خود را به ما نشان بدهند. در این لحظه است که امکان جوشش شعر و هنر میسر میشود. @yadegarii
♨️ فریدون بن احمد سپهسالار نقل کرده که مولانا جلال‌الدین گفت: "من از کجا، شعر از کجا؟ والله که من از شعر بیزارم و پیش من از شعر بدتر کاری نیست!" آنچنان که در غزلیات شمس می‌گوید: رَستم از این بیت‌وغزل ای شه‌وسلطان ازل مفتعلن مفتعلن مفتعلن کُشت مرا! مولوی که خود والاترین شاعر است از شعر، آنگاه که معنایش توجه به صنایع ادبی و وزن و قافیه است، بیزار است و این بیزاری و "بی‌هنری" آغاز هنر والاست. بی‌هنری همان صاف و آیینه شدن است. هنرِ والا آیینگی است. آینه بازتاب حقایق است. دل که آینه شد حقیقت که همان زیبایی است در آن تجلی میکند. مولوی در داستان مجادله و رقابت چینیان و رومیان همین موضوع را تذکر می‌دهد. نقاشی چینیان که تقلیدی زیبا و چشم‌نواز از طبیعت بود در مقابل کار رومیان که فقط سنگ را صیقلی کرده بودند و آینه ساخته بودند، رنگ باخت. رومیان آن صوفیانند ای پدر بی زتکرار و کتاب و "بی هنر" @yadegarii
♨️ 🔻این جمله را از متفکر مهم دوران ما، "بیونگ چول‌هان" به‌خاطر بسپرید: "افسردگی نوعی مرض ناشی از خودشیفتگی است و مشخصۀ افرادی است که به‌واسطۀ جست‌وجوی موفقیت از درون تهی شده‌اند." این اتفاق از رهگذر تبدیل سوژه به پروژه می‌گذرد. هرکدام از ما مشغول بهره‌برداری بیشتر از خودمان هستیم و بازدهی خود را در نسبت با آرزوهایمان ارزیابی می‌کنیم. "دست و پا زدن برای موفقیت" حتی با حصول بخشی از اهداف، مایه فروپاشی روانی است. از این رو ما دیگر اهل "طرب" نیستیم. طرب، رضایتمندی است و رضایتمندی تابعی از دست‌وپا زدن برای موفقیت نیست. رضایتمندی از مقوله ایمان است نه عمل. این قافله عُمر عجب می‌گذرد دریاب دمی که با طرب می‌گذرد @yadegarii
هدایت شده از حامی انقلابی🇮🇷
به تعبیر استاد عمرتون رو بذارید تا یک "آدم" پیدا کنید اونوقت دورش بگردید. اگر خواستن واقعی و جدی باشه خدا کسی رو سر راه مون قرار میده اگر هم نباشه ممکنه با اینکه در کنار بزرگان باشیم ولی بی بهره و تشنه باقی بمونیم...
♨️ تجربه نشان داده آنهایی که بر این باورند که حقیقت را در مشت دارند، گرفتار روحیه ای "تحکم آمیز و دیگر ستیز" هستند و با سلب آزادی دیگران، زندگی را به کام آنها تلخ میکنند. ولی انسانهایی که در نسبت با حقیقت در حیرت‌اند افرادی فروتن و گشوده میباشند و می‌توانیم زندگی را در نزد آنان مشاهده کنیم. اگر هنر پرسیدن که نوعی پارسایی در اندیشیدن است را نیاموزیم، هنر اندیشیدن را از دست می‌دهیم و در نتیجه در جهان سیطره کمیت، هیچ گشایشی نسبت به هم نخواهیم داشت و "محبت" و "دیگر پذیری" می‌میرد. چو بید بر سر ایمان خویش می لرزم که دل به‌دست کمان ابرویی‌است کافرکیش 🖋 استاد اصغر طاهرزاده ▪️از کتاب: صد پرسش از حکمتهای حضور در جهان بین دو جهان @yadegarii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♨️ اگر خشم و خروش غیرت ما هم نیست‌انگارانه باشد، چه؟! ما چقدر سرچشمه‌های غلیان احساس خودمان را میشناسیم؟ چقدر از این غلیان از حقیقت عقیده‌ای درست متولد شده و‌ چقدر برساخته‌ی یک غفلت روانشناختی ناخودآگاه یا واکنشی عصبی به دریافت یک پیام رمزگذاری شده‌ی رسانه‌ای یا یک تعصب ایدئولوژیک قبیله‌ای است؟ کسی‌که خودسازی دقیقی نکرده بعید است خشم و خروش و غیرتی ستودنی داشته باشد. @yadegarii
♨️ دانش‌آموزی که برای کشیدن یک پاره خط به‌جای دوختن نگاهش به نقطه‌ی مقصد، به دست و قلم خودش چشم می‌دوزد، خطی پریشان و کج و معوج می‌کشد که احتمالا به نقطه‌ی مقصد منتهی نخواهد شد. پریشانی ، نتیجه‌ی ندیدن مقصد است. ملتی که آینده را در تخیلش نمی‌بیند و به روزمرگی التفات دارد، پریشان و افتان و خيزان راه می‌پیماید. دشمن دانا همان‌کسی است که نقطه‌ی مقصدِ یک ملت را غبارآلود و محو می‌کند. @yadegarii