تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
🔻 داستان خانه مریم و سعید 🔹 قسمت ٣٣ مریم در کلاس "هنر زن بودن در تعامل با شوهر" از کارشناس مربوطه ش
🔻 داستان خانه مریم و سعید
🔹 قسمت ٣۴
سلام آقااااا
خوبی عزیزم؟ رسیدی الحمدلله؟
شبت بخیر... خوابهای رنگی ببینی
پایین متنش هم دوتا استیکر بوس فرستاد.
هنوز دو دقیقه از پیامک مریم نگذشته بود که سعید جواب داد و تو پیامکش نوشت :
سلام خوشگل خانوم؛ آره الحمدالله رسیدم و الان دارم میرم حرم امام رضا برای زیارت، کاش اینجا کنارم بودی و با هم میرفتیم زیارت. ان شاءالله دعاگو هستم. شما برو بخواب که خیلی خسته شدی امروز.
پایین پیامکش هم دوتا بوس و دو تا گل فرستاد.
مریم نفس عمیقی کشید و این ادبیات آرامش بخش سعید انگار خستگی روز مریم رو رفع کرده بود.
فردا صبح قراره عارفه بیاد خونه و درباره مشکل شوهرش و حاشیه هاش میخواد از مریم مشورت بگیره. مریم خودش رو آماده کرده که فردا و در صحبت با عارفه خیلی باید انرژی صرف کنه. چون عارفه یک خصلتی که داره اینه که در جلسه مشاوره خوب گوش میکنه و قبول میکنه که حرفهای مشاور رو انجام بده ولی بعد از شنیدن صحبتهای مشاور، دوباره کار خودش رو میکنه و اراده ای نداره که طبق راهکارها پیش بره. از چند سال پیش تا الان مریم به عارفه چندین مرتبه گفته بود بخاطر مشکلاتی که با شوهرش داره باید "کلاس هنر زن بودن در تعامل با شوهر" رو گوش کنه... هر دفعه هم عارفه پذیرفته که این کار رو انجام بده اما در عمل حتی جلسه اول کلاس هنر زن بودن رو هم کامل گوش نداده! از وقتی که عارفه باردار بود و هنوز بچه اش به دنیا نیامده بود بهش گفته بود که کلاس تربیت کودک (از تولد تا ٩ سالگی) رو گوش کن یا اگه نمیتونی گوش کنی حتما کتابهای "منِ دیگرِ ما" نوشته ی "استاد محسن عباسی ولدی" رو بخون اما دریغ از یک صفحه خواندن کتاب! همین روحیه عارفه هست که مریم رو رنج میده و ناراحتش میکنه چون عارفه تلاش نمیکنه که این اخلاق و روحیه اش رو تغییر بده و انگار نمیخواد قبول کنه که انسان هرچقدر علم و تلاش و مهارت و توکلش بیشتر بشه طبعا شرایط رو بهتر مدیریت میکنه و حال دل او بهتر خواهد بود.
آخر شبه و سعید از باب الجواد (ع) وارد صحن پیامبر اعظم (ص) شده و داره اذن دخول میخونه. اولین باری هست که سعید بعد از ازدواج با مریم تنهایی اومده مشهد. قبل از ازدواج اما خیلی با دوستان مسجد و محل به زیارت امام رضا علیه السلام مشرف شده اما از وقتی ازدواج کرد همه تلاشش این بوده که مجردی به مسافرت نره البته به غیر از ماموریت های کاری که گاها پیش میاد و مجبوره که بره...
صبح شده و بچه ها یکی یکی بیدار شدن و دست و صورت نشسته مشغول بازی شدن. ساعت حدود ٨.۴۵ هست و تقریبا نیم ساعتی میشه که عارفه رسیده خونه و یک گوشه کز کرده و زل زده به گوشیش؛ معلومه که این چند روز از بس گریه کرده چشماش کاسه خون شده و خیلی مضطربه اما سعی داره وقتی با بچه ها صحبت میکنه انرژی بیشتری صرف کنه و با حالت شادی و نشاط باهاشون حرف بزنه. بچه ها هم از موقعی که کوچیک بودن رابطه خوبی با عارفه داشتن و از همون موقع او رو خاله عارفه صداش میکردن. مریم داشت تند تند وسایل صبحانه رو آماده میکرد که بچه ها صبحانه شون رو بخورن و زود بشینه و صحبتهای عارفه رو بشنوه و خوب میدونست اگه عارفه حرفاش رو بزنه خیلی حالش بهتر میشه و از این وضعیت در میاد.
- بچه ها بیایید سر سفره... هر کی دست و صورتش رو شسته بیاد سر سفره. نان و چای و ارده شیره و مقداری هم پنیر سر سفره بود و بچه ها یکی یکی نشستند سر سفره. مریم به عارفه تعارف کرد که عزیرم بیا صبحانه بخور اما عارفه آنقدر حالش بد بود که اصلا اشتهای خوردن چیزی رو نداشت و گفت اصلا نمیتونم بخورم...
مریم خواست اولین لقمه رو داخل دهانش بذاره که یهو یادش اومد امروز سر رسید سال خمسی شون بوده و قرار بود سعید خمسشون رو دیشب محاسبه کنه و پرداخت کنه و سعید هم دیشب بخاطر حال بد مادربزرگش رفت مشهد و یادش رفت خمسشون رو پرداخت کنه... لقمه رو گذاشت توی سفره و سریع به بچه ها گفت: مامان جان یه لحظه کسی چیزی نخوره... امروز سال خمسی مون هست و فکر کنم بابا یادش رفته خمس مون رو بده، صبر کنید به بابا زنگ بزنم اول خمس رو پرداخت کنه بعدش بخوریم. فاطمه گفت: مامان اگه لقمه بگیریم هم اشکال داره؟ مريم لبخندی زد و همینطور که داشت شماره سعید رو میگرفت گفت نه مامان جان شما لقمه بگیر اما لقمه ت رو نخور تا بابا خمسمون رو پرداخت کنه بعدش بخور نوش جونت... سعید گوشی رو برنمیداشت و گویا خوابه اما بچه ها گشنه بودن و مریم مجبور بود که زنگ بزنه تا سعید بیدار بشه و تکلیف خمس رو روشن کنه. عارفه همه حواسش متوجه مریم شده و تعجب کرده که چرا مریم نه خودش لقمه ش رو میخوره و نه اجازه میده بچه ها صبحانه شون رو بخورن...
❤️ ادامه دارد...
نویسنده: محسن پوراحمد خمینی
🌸https://eitaa.com/yadeShohada313
🌱بخوان دعای فرج دعا اثر دارد
🌱دعاکبوتر عشق است و بالوپر دارد
🌼شبی دیگر از شبهای عشق وانتظار...با مولا هستیم ان شاءالله تا ظهور حضرتش...دعای فرج میخوانیم همه بهنیابت از اهلبیت و شهدا🤲
خدایا به حق عمه سادات حضرت زینب کبری سلام الله علیها فرج مولامون رو برسون 🤲
┄┅─✵❤️✵─┅┄
@yadeShohada313
┄┅─✵❤️✵─┅┄
❣#سلام_امام_زمانم❣
🔅 السّلام علیکَ بِجوامعِ السَّلام...
🌱تمام سلامها و تمام تحیّتها نثار تو باد،
ای مولایی که حقیقت سلام هستی و روز آمدنت، زمین لبریز خواهد شد از سلام و سلامتی...
#اللهمعجللولیکالفرج
...💚@yadeshohada313
#زیارت_آل_یٰـاسـیـن 📖
💖 #بنیابت از👇👇
حضرتزهرا«سلاماللهعلیها» ونرجسخاتون وتمام شهدا🌹
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
سَلامٌ عَلى آلِ يس،اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا داعِيَ اللهِ وَرَبّانِيَ آياتِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بابَ اللهِ وَدَيّانَ دينِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا خَليفَةَ اللهِ وَناصِرَ حَقِّهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ وَدَليلَ اِرادَتِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا تالِيَ كِتابِ اللهِ وَتَرْجُمانَهُ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ في آناءِ لَيْلِكَ وَاَطْرافِ نَهارِكَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بَقِيَّةَ اللهِ في اَرْضِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ميثاقَ اللهِ الَّذي اَخَذَهُ وَوَكَّدَهُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَعْدَ اللهِ الَّذي ضَمِنَهُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ وَالْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ وَالْغَوْثُ وَالرَّحْمَةُ الْواسِعَةُ،
وَعْداً غَيْرَ مَكْذوُب، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تَقوُمُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تَقْعُدُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تَقْرَأُ وَتُبَيِّنُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تُصَلّي وَتَقْنُتُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تَرْكَعُ وَتَسْجُدُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تُهَلِّلُ وَتُكَبِّرُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تَحْمَدُ وَتَسْتَغْفِرُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تُصْبِحُ وَتُمْسي، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ فِي اللَّيْلِ اِذا يَغْشى وَالنَّهارِ اِذا تَجَلّى، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الاِْمامُ الْمَأمُونِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَأمُولُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ بِجَوامِعِ السَّلام اُشْهِدُكَ يا مَوْلاىَ اَنّى اَشْهَدُ اَنْ لا اِلـهَ اِلا اللهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، وَاَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسوُلُهُ لا حَبيبَ اِلا هُوَ وَاَهْلُهُ، وَاُشْهِدُكَ يا مَوْلايَ اَنَّ عَلِيّاً اَميرَ الْمُؤْمِنينَ حُجَّتُهُ وَالْحَسَنَ حُجَّتُهُ وَالْحُسَيْنَ حُجَّتُهُ وَعَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ حُجَّتُهُ وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ، وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍّ حُجَّتُهُ، وَموُسَى بْنَ جَعْفَر حُجَّتُهُ، وَعَلِيَّ بْنَ موُسى حُجَّتُهُ،وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ، وَعَلِيَّ بْنَ مُحَمَّد حُجَّتُهُ، وَالْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ، وَاَشْهَدُ اَنَّكَ حُجَّةُ اللهِ، اَنْتُمُ الاَْوَّلُ وَالاْخِرُ وَاَنَّ رَجْعَتَكُمْ حَقٌّ لا رَيْبَ فيها يَوْمَ لا يَنْفَعُ نَفْساً ايمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ اَوْ كَسَبَتْ في ايمانِها خَيْراً، وَاَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ، وَاَنَّ ناكِراً وَنَكيراً حَقٌّ، وَاَشْهَدُ اَنَّ النَّشْرَ حَقٌّ، وَالْبَعَثَ حَقٌّ، وَاَنَّ الصِّراطَ حَقٌّ، وَالْمِرْصادَ حَقٌّ، وَالْميزانَ حَقٌّ، وَالْحَشْرَ حَقٌّ، وَالْحِسابَ حَقٌّ، وَالْجَنَّةَ وَالنّارَ حَقٌّ، وَالْوَعْدَ وَالْوَعيدَ بِهِما حَّق، يا مَوْلايَ شَقِيَ مَنْ خالَفَكُمْ وَسَعِدَ مَنْ اَطاعَكُمْ، فَاَشْهَدْ عَلى ما اَشْهَدْتُكَ عَلَيْهِ، وَاَنَا وَلِيٌّ لَكَ بَريٌ مِنْ عَدُوِّكَ، فَالْحَقُّ ما رَضيتُمُوهُ، وَالْباطِلُ ما اَسْخَطْتُمُوهُ، وَالْمَعْرُوفُ ما اَمَرْتُمْ بِهِ، وَالْمُنْكَرُ ما نَهَيْتُمْ عَنْهُ، فَنَفْسي مُؤْمِنَةٌ بِاللهِ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ وَبِرَسُولِهِ وَبِاَميرِ الْمُؤْمِنينَ وَبِكُمْ يا مَوْلايَ اَوَّلِكُمْ وَآخِرِكُمْ، وَنُصْرَتي مُعَدَّةٌ لَكُمْ وَمَوَدَّتى خالِصَةٌ لَكُمْ آمينَ آمينَ ..
❤️مشمول دعا و لبخند امامزمان«عج» قراربگیرید انشاءالله..🤲
🌷یاران #امام_زمان
🌷زمینه سازان #ظهور
...💚@yadeShohada313
زیارت آل یاسین.m4a
6.75M
🔊 صوت قرائت زیبای
📖 زیارت #آل_یاسین
🎙 با صدای آقای #بحرالعلومی
📌 #پیشنهاد_دانلود
...💚 @yadeshohada313
خدا با اون همـه عظمتـش میگـه:
"أنَا جَلیٖسُ،مَنْ جٰالَسَنِیٖ"
مـن همنشـین اون کسـی هسـتم که
با مـن بشـینه!
انگـار خـدا داره دنـبالِ یه رفـیق فاب
میگـرده..
چقـدر مـنِ حقـیر رو تحـویل میگـیری؟
وخدایـــی که به شـدت کافیست❤️
.... 💚🦋
کسی که ادعا میکند
حضرت مهدی امام اوست...
ولی، رفتار و اعمال وتصمیم گیری هایش
هیچ سنخیتی با حضرت ندارد؛
خود را فریب داده است!!
زیرا، امام واقعی هرکسی
الگوی عملی اوست
نه امام ادعایی و شعاری!!!
#تلنگرانہ
#امام_زمان
...... 💚🦋
تَوَسُّلبِه امامزَمٰانوَشهدا🇵🇸
🔻 داستان خانه مریم و سعید 🔹 قسمت ٣۴ سلام آقااااا خوبی عزیزم؟ رسیدی الحمدلله؟ شبت بخیر... خوابهای ر
🔻 داستان خانه مریم و سعید
🔹 قسمت ٣۵
الوووو... سلام
سعید با صدای خواب آلود گوشی رو برداشت و با همون صدای ضخیم و یواش جواب مریم رو داد.
- سلام آقا سعید، خواب بودی؟؟ ببخشید که بیدارت کردم. آقا سعید ما میخواستیم صبحونه بخوریم که یادمون افتاد امروز سر رسید سال خمسی مونه و یادت رفته پرداخت کنی... سعید همینطور که چشماش رو مالش میداد لبخندی زد و گفت: برو خیالت راحت باشه؛ همون دیشب تو حرم امام رضا [علیه السلام] خمس مون رو پرداخت کردم.
مریم اول تشکر کرد و گفت دستت درد نکنه و با تعجب گفت آخه من که وسایل خونه رو محاسبه نکرده بودم که حساب کنی چطوری حساب کردی؟ سعید هم گفت : آره میدونم ولی خودم دست بالا گرفتم و خورد و خوراک باقی مونده مون رو حساب کردم و یک مبلغ اضافه هم گذاشتم روش که خیالمون راحت باشه که یه وقت کم محاسبه نکرده باشیم. مریم دوباره تکرار کرد دست شما درد نکنه خدا ان شاءالله به مال و منالت برکت بده بعد هم لبخند رضایتی زد و ادامه داد پس با خیال راحت صبحونه مون رو میخوریم...
- آره بخورید نوش جونتون.
- ان شاءالله رفتی حرم التماس دعا
- چشم؛ محتاج دعاییم
راستی کی میری دیدن عزیز؟ از حال عزیز خبر داری؟
- حال عزیز تعریفی نداره و توی بخش مراقبت های ویژه هست و فعلا ممنوع الملاقاته.
- ان شاءالله بهتر میشه ما هم اینجا براش دعا میکنیم.
- سلامت باشید، التماس دعا
- یاعلی
مریم گوشی رو گذاشت زمین و با لبخند گفت خب بچه ها بابا دیشب خمس مون رو پرداخت کرده و راحتِ راحت میتونیم صبحونه مون رو بخوریم. فاطمه هم خندید و گفت من میدونستم بابا یادش نمیره خمس بده و بعد هم شروع کرد به خوردن لقمه ای که از قبل درست کرده بود.
عارفه اما همچنان در هول و ولا بود و دوست داشت مریم زودتر بیاد بشینه تا باهاش صحبت کنه و عملا از او مشورت بگیره. سریعتر از بچه ها صبحانه رو خورد و به بچه ها گفت صبحونتون رو که خوردید سفره رو جمع کنید و برید بازی کنید من میخوام چند دقیقه تو اتاق با خاله عارفه صحبت کنم. فاطمه گفت مامان منم میام پیشتون چون منم خانومم. مریم گفت نه مامان جان، اگر میخواستم بقیه باشن که نمیگفتم میخوایم تو اتاق صحبت کنیم.
_ یعنی خصوصیه حرفاتون؟
_ آره عزیزم خصوصیه
مریم بلند شد و دست عارفه رو گرفت و با هم رفتن توی اتاق نشستند
عارفه یک نفس عمیقی کشید و با بغصی که در گلو داشت گفت مریم جان تورو خدا ببخشید من همیشه برات زحمت دارم...
_ این چه حرفیه دختر جان، خیلی هم کار خوبی کردی که تشریف آوردی. ان شاءالله همه چیز درست میشه و یادت باشه خوشید هیچوقت پشت ابر نمیمونه
یه دفعه عارفه بغضش ترکید و سرش رو گذاشت روی شونه مریم و با گریه گفت مریم شوهرم بهم خیانت کرده؛ خدایا من چقدر بدبختم چقدر بیچاره ام... صدای عارفه ناخواسته داشت میرفت بالا
مریم دستی به سر عارفه کشید و گفت عزیزم بذار درِ اتاق رو ببندم تا راحت تر بتونیم صحبت کنیم. مریم نمیخواست بچه ها از موضوع و مشکل عارفه مطلع بشن و صدای اونا رو بشنون. مریم عمیقا اعتقاد داره روحیه لطیف بچه ها نباید بخاطر مشکلات احتمالی بزرگترها ضربه بخوره. حتی وقتی برای مهمانی در منزل اقوام هستند و اگر بقیه فامیل دارن سریال تماشا میکنن و یکدفعه صحنه داد و فریاد شخصیت های سریال رو نشون میده، مریم سریع حواس بچه ها رو پرت میکنه و مشغول بازی با بچه ها میشه که این صحنه های پر استرس و اضطراب رو نبینن و آرامش کودکی اونا بخاطر خود خواهی بزرگترها و اصرارشون برای دیدن سریال های خشن و... به هم نخوره.
عارفه چندتا دستمال کاغذی برداشت و همینطور که داشت اشکهایش رو پاک میکرد گفت مریم جان من اصلا چنین انتظاری از شوهرم نداشتم. چرا این کار رو با من کرد؟!
مریم دستش رو گذاشت روی کمر عارفه و همینطور که داشت نوازشش میکرد گفت ببین عارفه جان؛ کار شوهر شما به هیچوجه قابل دفاع نیست اما من الان با خودت کار دارم. اگر میگی شوهرم الان این اشتباه رو انجام داده خب عزیزم شما که سالهاست هنوز اشتباهاتت رو اصلاح نکردی. تا حالا چندبار با هم صحبت کردیم و گفتم فلان رفتار و گفتار و منش شما هم در برابر شوهرت ایراد داره؟
_ خیلی؛ آره خیلی گفتی...
_ خب دختر جان چرا ایرادات اخلاقی خودت رو رفع نکردی؟ تو که اینقدر خانم خوبی هستی خب چرا نباید مهارتهای همسرداری رو تمرین کنی و شوهر و فرزند و زندگیت رو مدیریت کنی؟
_ مریم جان اینقدر منو سرزنش نکن بخدا دیگه خسته شدم.
_ ببین عارفه جان، خودت منو میشناسی و میدونی که من اهل سرزنش کسی نیستم و هیچوقت اینکار رو نمیکنم چون از امام صادق (ع) روایت داریم "کسی که مؤمنی را به گناهی سرزنش کند، نمیرد تا آن گناه را انجام دهد"
من دوست دارم کمکت کنم اما خواسته خودت هم خیلی مهمه...
❤️ ادامه دارد...
نویسنده:محسن پوراحمدخمینی
🌸https://eitaa.com/yadeShohada313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از دست شیطون خیلی شاکیه، مثل اینکه خیلی گولش زده😂
https://eitaa.com/yadeShohada313
مداحی_آنلاین_آثار_زیارت_امام_رضا_حجت_الاسلام_مومنی.mp3
3.5M
🌸 #میلاد_امام_رضا(ع)
😍آثار زیارت امام رضا(ع)
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎙حجت الاسلام #مومنی
https://eitaa.com/yadeShohada313
مداحی_آنلاین_خواب_امام_رضا_استاد_قرائتی.mp3
1.33M
🌸 #میلاد_امام_رضا(ع)
🕊خواب امام رضا(علیه السلام)
👌#سخنرانی بسیار شنیدنی
🎙حجت الاسلام #قرائتی
https://eitaa.com/yadeShohada313
#تــوسل_بهعشقمون❤️💘
#امامرضٰا_علیهالسلام🕊💚
💐هـدیه میکنیم نقلونباتِ #صلوات و #سوره_یٓـس رو به آقاجان مون امام رضا علیه السلام به مناسبت ولادت بابرکت شون 😍😍
🎁تعداد هدیه هاتون رو جهت ثبت به این آیدی ارسال بفرمایید👇
🆔@A_Sadat313
#زمان_اتمامختم: تاروز پنجشنبه✓
........... 💚💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫🌺🍃
🌺
😍معجزه امام رضا علیهالسلام
👌ببین یک #صلوات، آدم رو به کجا میرسونه
#امام_رضا علیهالسلام
🌺https://eitaa.com/yadeShohada313
💫🌺🍃
هفته قبل تو چایخونه که بودم یکی از اعضای کمشنوای کانال اومد یکم باهم گپ زدیم، اتفاقاتی براش افتاده بود که شنواییش رو تاحد زیادی از دست داده بود، 5 درصد از شنواییش باقی مونده بود. میگفت تا مرز کفر پیش رفتم، هرچی از امام رضا خواستم شفا نگرفتم، میگفت یکبار خواب حاج قاسمو دیدم نماز جماعتی بود، بعدش رفتم پیشش گفتم حاجی گوش من اینطوریه، خیلی اذیت میشم، چرا امام رضا جوابمو نمیده؟ میگفت حاج قاسم گفت شما یه کربلا برو، مشکلت تو کربلا حل میشه. میگفت دنبال پاسپورت و کارام هستم برم ان شاء الله کربلا
🔻از مشکلاتش که میگفت دیدم چقدر ماها غافلیم ازش و چه بسا کارایی بکنیم که ناراحتشون کنه، مثلا میگفت میرم مغازه، یه چیزی میخوام بخرم وقتی قیمتو میگه یا سوالی میپرسم جواب میده، نمیشنوم، چندبار که میپرسم طرف عصبانی میشه و یه حرفی میزنه دل آدم میشکنه. خیلی باید مراقب باشیم
دیدم بهونه خوبیه کسایی که برای ناشنوایان و کمشنوایان کار میکنن رو معرفی کنیم. تو اینستاگرام با دوستانی آشنا شدم که تو مشهد باهمدیگه کارای خیلی خوبی برای ناشنوایان میکردن، خیلی از برنامههای مهم تلوزیون رو با زبان اشاره بصورت مستقیم نمایش میدادن، اخبار 20:30 هرشب رو با زبان اشاره ترجمه میکنن و خیلی کارای خوب رسانهای دیگه. بنظرم تو شهرهای دیگه باید از این دوستان الگو بگیرن و همه جا این کارا منتشر بشه
بعد از فیلترینگ اینستاگرام ظاهرا اومدن تو ایتا مشغول به کار شدن، در چند کانال مختلف دارن فعالیت میکنن، اتفاقا من خبر نداشتم از فعالیتشون در ایتا، یکی از همین دوستان رو تو چایخونه دیدم گفتن اومدیم ایتا، آدرس همه کانالا رو ازش گرفتم. حتما حتما این کانالارو برای کم شنوایان عزیز ارسال کنید عضو بشن و استفاده کنن👇
@mahdi_zarifii
@mahdikalate112
@zohrezarifii
@fateme_amiri80
@farangis_jamshidi
@ahkamdeaf
@mohammady128
حسیندارابی 👈 عضوشوید
📿🌺🍃
🌺
❇️ نماز برای استخاره
💠 اين نماز بـه حضرت #امام_رضا عليهالسلام منسوب است
✍ هر تصميمى به نظرت آمد، آن را زود انجام بده، و در دعايت بگو:
لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ الْعَلِيُّ الْعَظيمُ،
لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ الْحَليمُ الْكَريمُ،
رَبَّ مُحَمَّدٍ وَعَلِيٍّ خِرْ لي في أَمْري كَذا وَ كَذا
(خواسته خود را بیان میکنی)
لِلدُّنْيا وَ الْاخِرَةِ، خِيَرَةً مِنْ عِنْدِكَ،
مالَكَ فيهِ رِضىً وَ لي فيهِ صَلاحٌ في خَيْرٍ وَعافِيَةٍ،
يا ذَا الْمَنِّ وَ الطَّوْلِ
📚 مستدرك الوسائل، ۲۴۶/۶
📚 بحار الأنوار، ۲۶۱/۹۱
🌺
📿🌺🍃
📿🌺🍃
🌺
❇️ تعقیب ویژه نماز صبح و نماز مغرب با فضیلت بسیار
💚 #امام_رضا علیه السلام:
✍ کسی که پس از نماز صبح و نماز مغرب پیش از آنکه برخیزد و با کسی صحبت کند ؛ این ذکر را بگوید، خداوند صد حاجت او را بر آورده می سازد. هفتاد حاجت در دنیا و سی حاجت در آخرت:
ان الله و ملائکته یصلون علی النبی
یا ایها الذين آمنوا
صلوا علیه و سلموا تسلیما
اللهم صل علی محمد و ذریته
📚 بهجت الدعا، ص ۱۲۷
🌺
📿🌺🍃
📿🌺🍃
🌺
❇️ رهایی از چشم زخم
💚 #امام_رضا علیه السلام:
✍ هرگاه تو را چشم زنند
کف دستت را مقابل صورتت قرار ده
👈 حمد و سوره توحید و معوذتین
( سوره های فلق و ناس) را بخوان
👈 و هر دو کف دست را به صورتت بکش.
📚 مکارم الاخلاق، ص۴۷۴
🌺
📿🌺🍃
📿🌺🍃
🌺
❇️ رفع مشکلات
💚 اين دعا از حضرت #امام_رضا عليهالسلام نقل شدہ است:
✍ هنگامى كه خستـه و بى تاب و توان شدہباشی،
👈 سجدہ كن، سپس گونـه راست و پس از آن گونـه چپ خود را بر زمين بگذار و در هر يك بگو:
يا مُذِلَّ كُلِّ جَبَّارٍ عَنيدٍ،
يا مُعِزَّ كُلِّ ذَليلٍ،
قَدْ وَحَقِّكَ بَلَغَ مَجْهُودي،
فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ،
وَ فَرِّجْ عَنّي
اى خوار كننده هر زورگوى عنادپيشه،
اى عزيز كننده هر ذليل،
به حقّ تو سوگند كه ناتوان شده و بىتاب گشتهام،
پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست،
و گشايشى در كارم بده
📚 فقـه الرّضا عليـهالسلام، ص ۳۹۳
🌺
📿🌺🍃
📿🌺🍃
🌺
❇️ دریافت طلب از مردم
💠 افرادی که پولی دست دیگران دادند ولی نمیتوانند پس بگیرن و همچنین قرض دارند، بر خواندن این دعا مداومت کنند.
💚 #امام_رضا (علیه السلام):
✍ بعد از هر نماز واجب این دعارا سه مرتبه بخوان:
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ
بِحَقِّ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ
أَنْ تَرْحَمَنِي بِلَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ
بِحَقِّ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ
أَنْ تَرْضَى عَنِّي بِلَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ يَا لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ
بِحَقِّ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ
أَنْ تَغْفِرَ لِي بِلَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ
✔️ بدرستیکه حاجت تو برآورده خواهد.
📚 مکارم الاخلاق، ص ۳۴
🌺
📿🌺🍃
📿🌺🍃
🌺
❇️ درخواست روزى
💚حضرت #امام_رضا عليهالسلام:
✍ براى درخواست روزى، بعد از هر نماز واجب بگو:
يا مَنْ يَمْلِكُ حَوآئِجَ السَّآئِلينَ،
وَ يَعْلَمُ ضَميرَ الصَّامِتينَ،
لِكُلِّ مَسْأَلَةٍ مِنْكَ سَمْعٌ حاضِرٌ وَ جَوابٌ
عَتيدٌ،
وَ لِكُلِّ صامِتٍ مِنْكَ عِلْمٌ باطِنٌ مُحيطٌ
أَسْأَلُكَ بِمَواعيدِكَ الصَّادِقَةِ
وَ أَياديكَ الْفاضِلَةِ، وَ رَحْمَتِكَ الْواسِعَةِ،
وَ سُلْطانِكَ الْقاهِرِ، وَ مُلْكِكَ الدَّآئِمِ،
وَ كَلِماتِكَ التَّامَّاتِ.
يا مَنْ لاتَنْفَعُهُ طاعَةُ الْمُطيعينَ،
وَ لايَضُرُّهُ مَعْصِيَةُ الْعاصينَ،
صَلّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ،
وَ ارْزُقْني مِنْ فَضْلِكَ،
وَ أَعْطِني فيما تَرْزُقُنِي الْعافِيَةَ،
بِرَحْمَتِكَ يا أَرْحَمَ الرَّاحِمين
📚 المصباح، ۲۲۳
📚 البلد الأمين، ۵۳ (پاورقى)
📚 بحار الأنوار، ۵۸/۸۶
📚 مقباس المصابيح ص ۵۴
🌺
📿🌺🍃
🩺🌺🍃
🌺
❇️ درمان جوشهای بدن
💚 #امام_رضا علیه السلام:
✍ إذا أرَدتَ ألاّ یَظهَرَ فی بَدَنِکَ بَثرَةٌ ولا غَیرُها، فَابدَأ عِندَ دُخولِ الحَمّامِ بِدُهنِ بَدَنِکَ، بِدُهنِ البَنَفسَجِ؛
✍ اگر میخواهى که در بدنت جوش و غیر جوش رُخ ننماید،
👈 هنگام در آمدن به حمّام، چرب کن بدن خود را به روغن بنفشه
💚 #امام_رضا علیه السلام به افرادی که در بدنشان دچار جوش یا آماسهای شدهاند توصیه میکنند:
✍ با روغن حیوانی یا روغن بنفشه آن را ببندند و درمان کنند.
🌺
🩺🌺🍃