eitaa logo
عِنایٰاتِ امٰام‌زَمٰان وَشهدا
168 دنبال‌کننده
285 عکس
153 ویدیو
4 فایل
🕊او بٰا سپاهی ازشهیدان خواهد آمد🕊 🌹وَلٰا تحسبَن الذیـنَ قُتلوا فـی سبیلِ الله امواتا بَلْ احیـٰاءٌ عندَ ربهم یُرزَقون🌹 📣لطفا شماهم ازعنایات خود توسط شهدا وامام‌زمان برای ما بگید👇 🆔 @A_Sadat313
مشاهده در ایتا
دانلود
امشب شهادت هادی دلها، شهید ابراهیم هادی هست. مثل امشبی با رفقاش دور هم جمع شدن و قول شفاعت از هم گرفتن، و خودش ظهر فرداش (۲۲بهمن) پر کشید که رفقاش رو شفاعت کنه. شادی روح همـــه شهدا بخصوص آقا ابراهیم صلواتی هدیه کنیم. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌺اَللّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی‌مُحَمَّـدٍوَّآلِ‌مُحَمـَّدوعَجـِلْ‌فَرَجَهُم🌺
🔴 جعفر پلنگ و غذای حضرتی آقای راست نجات، معاون مهمانسرای حرم مطهر امام رضا علیه السلام، ماه گذشته در شب میلاد حضرت امام محمدالجواد علیه السلام این داستان جالب رو نقل کردن: زمانی که معاون امداد حرم امام رضا علیه السلام بودم، وظیفه داشتیم، غذاهای باقیمانده مهمانسرا را آخر وقت به مناطق ضعیف و حاشیه شهر مشهد برده و بین فقرا توزیع کنیم. شبی با خادم مسجد آخر بلوار توس، تماس گرفته و به او گفتم: امشب قرار است که فلان مقدار غذای مشخص، به منطقه شما آورده و توزیع کنیم و آماده همکاری با ما باش. نیمه های شب به آن مسجد که رسیدیم ، با جمعیت فراوانی که درب مسجد منتظر بودند مواجه شدیم 🙄 بطوری که امکان توزیع غذا را بخاطر ازدحام شدید و ترس از تلف شدن تعدادی از مردم، نداشتیم! خادم مسجد را صدا کردیم که چرا اینقدر شلوغ است؟! گفت : حواسم نبود و در بلندگو📣 اعلام کردم : امشب قرار است غذای متبرک از حرم امام رضا علیه السلام بیاورند و اینگونه شلوغ شد و کاری از دستم بر نمی آید🙄 تصمیم به برگشت داشتیم که ناگاه در گوشه ای کنار دیوار، دختر بچه ای کوچک با کفش های پلاستیکی، نظرم را به خود جلب کرد و از وضعیت حال و روزش ترحمی به دلم‌ افتاد و همانجا در دلم، از خود امام رضا علیه السلام خواستم: آقا جان🤲خودت راه حلی ارائه بده که بتونیم غذاها را بدون مشکل تقسیم کنیم و این مردم که با امید و احتیاج به اینجا آمدند، دست خالی برنگردند که ناگهان انگار هزار نفر درونم فریاد زدند : از خادم محله بپرسم لات این محله کیه؟!🤔 از خادم مسجد پرسیدم : لات این محله کیه و با تعجب پرسید برای چی؟!!! گفتم کارش دارم. گفت: اسمش جعفر پلنگه گفتم بگو بیاد و زنگش زد که تا نیم ساعت دیگه میرسم ومنتظرش موندیم. جعفر با ظاهری خالکوبی شده و پیراهن یقه باز و سوار موتور اومد و سلام کرد که فرمایش: گفتم ما از حرم امام رضا علیه السلام اومدیم و غذای متبرک آوردیم و نمیدونیم چطور تقسیم کنیم که مردم اذیت نشن و از شما میخواهیم در این کار کمکمون کنی😥 جعفر با کمال میل گفت : نوکر خادمهای امام رضا علیه السلام هستم وچشم. به بقیه خدام گفتم ماشین غذا رو تحویل جعفر بدین و بهش کمک کنید تا غذاهارو تقسیم کنه. جعفر مردم را کنار دیوار به صف کرد و به هر خانواده ای بنا به مصلحت و شناختی که خودش به آنها داشت ، غذاها را تقسیم کرد و گفتم چهارتا غذاهم بهخودش و خانواده ش بدهید. بعد از اتمام کار ، به من گفت: آقای راست نجات شماره تلفنت را به من میدهید؟ همکاران با اشاره گفتند اینکارو نکن و برات دردسر درست میکنه و.... اما با کمال میل به او شماره را دادم و رفتیم. ابتدای هفته بود که با من تماس گرفت که جعفر پلنگ هستم و کاری با شما دارم و به دفتر کاری م در حرم آمد! آنجا به من گفت: من هم خادم زوار امام رضا علیه السلام هستم و بنده با تعجب گفتم: بله؟!!!😲گفت : منم روزهای پنج شنبه میام حرم امام رضا علیه السلام و در صحن ها میچرخم و مهرهای اطراف دیوارها را جمع آوری و سرجاهایشان میذارم و برمیگردم و به همین مقدار خودم را خادم حضرت میدانم و اتفاقا همان روز در راه برگشتم به درب مهمانسرا رسیدم و به امام رضا علیه السلام در دلم گفتم : میشه امروز غذای متبرکی از حرمتون برای خواهر بیمارم ببرم؟! وقتی به خادم درب مهمانسرا گفتم با تندی به من گفت: آقا برو کنار بایست و مزاحم نشو!😔 وقتی نا امید شدم و خواستم‌به خانه برگردم، پشت سرم، آن خادم به همکارش گفت مواظبش باشید جیب مردم رو نزند!!!😞 هنگامی که این را شنیدم به او گفتم : خدایا توبه، من جیب بر نیستم و دلم شکست و تا بست نواب گریه میکردم و به امام رضا علیه السلام گفتم دیگه سرکشیکم نمیام و خداحافظ😢 که ناگهان گوشی م زنگ خورد که خادمهای حرم امام رضا علیه السلام در مسجد محله منتظرت هستند وبا ترس و لرز که من جیب بری نکردم و چه زود گزارش دادند و احضارم کردند پیش شما اومدم😕 حالا آمده ام بگویم: امام رضا علیه السلام چقدر مهربونه😭یک غذا میخواستم ولی به من یک ماشین غذا داد و بجای یکی،چهارتا غذا برای خانواده م بردم😇 @yadeShohadaa
سلام سیده خانوم خدا اجرتون بده که یاد شهدا را زنده نگه میدارید با ختم های قرآنی، ان شالله قرآن نگهدارتون باشه سعی میکنم همیشه تو ختم ها قرآنی تون شرکت کنم میخواستم از معجزه قرآن و شهدا براتون بگم دو ماه پیش برادرم برا کار کردن رفت تو یه شهر دیگه همون شب اول تو شهر غریب سکته مغزی کرد بیمارستان بستریش کردن تا یه ماه بستری بود بهتر که نمیشد بدتر هم شد ریه اش عفونت کرد شب میلاد امام هادی علیه السلام متوسل شدم به شهید هادی و امام هادی علیه السلام گفتم معجزتونو نشون بدین یه جز قرآن هم به نیابتشون خوندم فردا ظهرش گفتن دکتر ها میگن با دستگاه زنده و رضایت بدید دستگاه رو بکشن 😔😔 عصر شد در عین ناباوری گفتن فشارش تنظیم شده روز بعدش گفتن شرایطش بهتر شده تا اینکه هفته قبلی از بیمارستان مرخصش کردن الان خونه تحت مراقبته میخواستم بگم در اوج ناامیدی ائمه وشهدا ناامیدمون نکرد ان شالله همه حاجت روا بشن ببخشید طولانی شد @yadeShohadaa
مرگ یا شهادت.mp3
5.52M
از غصه بیرون نمی‌رفتم از فکرش، شب خوابشو دیدم... ✓♡•••••••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈خاطره ‌یک خانم از زمزمه نوحه در حالت کما در برنامه زندگی پس از زندگی ما نجف‌و تویے میانبـر اسٺ، تماماً، مسیرهاے نجـف @yadeShohada313
✅اثر تعویض نام ، از نام اهلبیت به نام های .... 🔷امروز یکی از زائرا سرگذشت بستگانش برام تعریف کرد ..می‌گفت خدا به یکی از فامیل هامون دختری داد اسمش گذاشت زینب.. بعضی از بستگان بیمار دل ، اومدن گفتن چرا اسم بچه رو گذاشتی زینب؟؟ بچه ستم کش میشه ، بدبخت میشه و.... بی انصاف ها صبر زینب ندیدن حیای زینب ندیدن عفت زینب ندیدن حجاب زینب ندیدن علمداری و نهضت زینب ندیدن .. به هر طریقی بود طرف رو مُجاب و مضطر کردن اسم بچه رو عوض کنه ، می‌گفت اسم زینب عوض کردن همان و بچه طی ۴روز تب کرد و مُرد همان 😞 👈می‌گفت ۱۲ سال حسرت بچه دار شدن به دل کشیدن.. می‌گفت بهش گفتم بی ادبی کردی به ساحت حضرت زینب ‌، گفت خیلی اشتباه کردم ،من نوکر این خاندانم، گفتم نیت کن بچه دار شدی اسمش بذاری زینب.. می‌گفت نیت کرد بعد مدتی خبر اومد خانمش باردار شده، خدا بهش دختری داد اسمش گذاشت زینب ، پشت سر هم خدا بهش بچه میداد ، یک دختر و ۳ تا پسر خدا روزیش کرد، زینب و علی و حسین و محمد.. ✍🏻قاضی زاده ....... 🦋💫
طبق درخواست خودشما عزیزان ان شاءالله طرح نمازشب رو داریم به صورت نام بردن اسامی همدیگر جز چهل مؤمن قنوت نمازشب مون ان شاءالله.... شرایط و زمانش رو ان شاءالله به شما اطلاع میدم تا چند روز آینده درهمین کانال😇👇 https://eitaa.com/namazeshab314 ....... 🦋💫
مامانش بهش گفته بود: حسن! دست این دختر مردم رو بگیر یه تُک پا ببرش مشهد؛ گناه داره. گفته بود: مامان! دلم برای امام رضا"ع" یه ذره شده، ولی نمیتونم برم. باید برم جبهه... رفت جبهه، شهید شد؛ رفتن جنازه رو بیارن قم، دفن کنن. بهشون گفتن: ببخشید، جنازه گم شده، هفت روزه رفته مشهد! - شهید حسن ترابیان به روایت حاج حسین یکتا 🦋💫🦋💫........
هر کی تو مسیر شهدا اومد، هر کی تو مسیر این ستاره‌ها اومد، ماه میشه، دیدنی میشه، کنار خورشید میشه، نور از خورشید میگیره، خوشکل میشه، زیبا میشه، خواستنی میشه، بُردَنی میشه! .............. 🦋💫🦋
برات میگم ببین یه چقدر برکت داره؛ جبهه بوده، جنگ بوده، کار کرده. شهید شده، خبر شهادتش اومده، کار کرده. گفتن مفقود شده جگر مامانش سوخته، دعای مامانش کار کرده. سالهای سال مفقود بوده، کار کرده. رفته پیداش کنه، محمودوَند شده و پازوکی شده و شهدای تفحص شده، استخونه کار کرده. رفته فیلم از تفحصی‌ها بگیره، سید شهیدان اهل قلم شده، باز شهیده کار کرده. فیلمه پخش شده یه عده فهمیدن شلمچه، طلاییه، فکه چیه؟ چادر چاقچور کردن، راهیان نوری شدن، زائر شدن، راوی شدن، کاروان‌دار شدن، یادمان‌دار شدن، پادگان‌دار شدن، عروس دوماد جهادی شدن، حججی شدن، احمدی روشن شدن، شهیدای مدافع حرم شدن، باز شهید گمنامه تو بیابون کار کرده. یه بار رخ نشون داده غواص دست بسته شده، پلاکش گم شده، اومده تشییع شده و آقا فرموده در لحظه‌ای که انقلاب اسلامی نیاز داشت، غواصهای دست بسته رخ نشون دادند... . در لحظه‌ای که انقلاب اسلامی نیاز داشت، امام زمان ارواحنا فداه نظر کرد، غواصهای دست بسته رخ نشون دادند و حال جامعه خوب شد. این جمله‌ی آقاست. یعنی نظر کرده شد، اثر کرده شد. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رفقا! شهدا ما رو انتخاب میکنند؛ نه ما شهدا رو. از بین اینهمه شهید، یکی‌شون مِهرش به دلت می‌شینه و انگار نگاهش باهات حرف میزنه. حواست باشه که حرمت این انتخاب رو نشکنی! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔰حاج حسین یکتا
رفقا! شهدا ما رو انتخاب میکنند؛ نه ما شهدا رو. از بین این همه شهید، یکی‌شون مِهرش به دلت می‌شینه و انگار نگاهش باهات حرف میزنه. حواست باشه که حرمت این انتخاب رو نشکنی! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔰 حاج حسین یکتا .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 قصه ماشاءالله نجّار ❤️ یک روایت عاشقانه از محبت امام حسین(ع) 🔻 داستانی واقعی از شفا یافتن مریضی که دکترها از او قطع امید کرده بودند. https://eitaa.com/yadeShohadaa
عِنایٰاتِ امٰام‌زَمٰان وَشهدا
🌱 قصه ماشاءالله نجّار ❤️ یک روایت عاشقانه از محبت امام حسین(ع) 🔻 داستانی واقعی از شفا یافتن مریضی
ماجرای اقا ماشالله خیلی قشنگه💔 کلیپ کامل نیست تعریف خلاصه ماجرا توسط استاد پناهیان هست مستند ومصاحبه باخود ماشالاه نجار هست سعی کنید کاملشو ببینید👇 https://www.aparat.com/v/lV3yD دست مون رو از دست اقاسیدالشهدا رها نکنیم😔🌱 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📍روایتی متفاوت از زیارت عاشورا با تشریح یک قلب‌ توسط عباس موزون
📣📣❌ سلام دوستان متاسفانه سیمکارتی که این کانال رو زدیم گم شده😢 و اگر پیدا نشه نهایتا تا شنبه باید برم بسوزونم و نکته قابل توجه اینه نمیخوام از اون سیمکارت دیگه استفاده کنم و ایتا هم اگر از یه تایم به بعد آنلاین نباشی اکانتت بصورت خودکار حذف میشه😔 وامکان اینکه کانال حذف بشه هست متاسفانه.... این‌کانال مون‌هست برای‌اینکه گم‌ِمون نکنید بشید👇👇 https://eitaa.com/yaaaMahdy313 https://eitaa.com/yaaaMahdy313 وقتی ازطریق لینک👆 وارد کانال شدین انتهای صفحه حتما رو بزنید که عضو بشید.... خیره انشالله.... .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️این ابالفضل کیه!؟ 🎥 سوال متحیرانه از فرمانده عملیات آزادسازی بوکمال: 👈 این اباالفضل کیه؟ -------------------------------
علیه‌السلام ان‌شاءالله قرارهست کمک هزینه جمع کنیم یک نفـر رو به نیابت ازخودمون بفرستیم پیاده روی اربعین... به نیابت مون قدم بردارند😭 ماکه نشد بریم 💔 اما ارباب به عشق خودت میخوام یه نفر رو راهی کنم به حرمت...😍 شاید بواسطه اش یه نیم نگاهی هم به ما کنید😭.... رفقایی که میخوان در ثوابش شریک بشن بسم الله...🤚 باهرررر مبلغی که درتوان تون هست هرچه ارادت داری به این خاندان کرامت... بی اعتنا رد نشو.... .... به نیابت از امام زمان عج به نیابت از شهدای مدنظر مون به نیابت از اموات چشم انتظار خیرات مون.... 👇👇 💳 تکمیـل شد❌ (بنام سادات قدمگاهی) احتیاج به ارسال رسید نیست... : 6 شهریور 💚❤️❌ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚اتفاقی عجیب برای خانمِ بازیگر در کانادا «شهین تسلیمی» از روزهای پر اضطرابی می‌گوید که دخترش، درگیر سرطان لنفاوی بود که ناگهان یک دعا، همه چیز را تغییر می‌دهد... 💚
. https://eitaa.com/ForoshgahMeshkat رفقایی که انگشتر مزین به تربت سیدالشهدا و حرزصغیر آقا جوادالائمه علیه السلام رو میخوان تشریف بیارند اینجا👇👇👆👆 https://eitaa.com/ForoshgahMeshkat .