فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 قدمگاه شهدا
روایت خانم محبوبه بلباسی، همسر #شهید_محمد_بلباسی از پیاده روی اربعین
🔅 هر زائر به نیابت از یک شهید
#اربعین
@yadeyaran313
یاد یاران
☀️تک تیرانداز تک☀️
⁉️آیا می دانستید
✳️قدرتمندترین سلاح تک تیرانداز جهان را متخصصان نظامی ایران تولید کرده اند؟!
♨️یک تک تیر انداز خطرناک به نام «باهر»
😎گلوله های "باهر" به راحتی توان از کار انداختن اکثریت قریب به اتفاق بالگردهای عملیاتی جهان را دارند.
⚠️ این سلاح ایرانی از امکانات ویژه ای در درگیری با اهداف زمینی برخوردار است چراکه گلوله های آن به راحتی توان نفوذ در حفاظت شده ترین وسایل و استحکامات یک نیروی زمینی را دارد.
♦️درحالیکه مرگ بارترین سلاح های تک تیر انداز جهان، برد مفیدی بین ۸۰۰ تا ۲۵۰۰ متر دارند، برد مفید باهر ۴۰۰۰ متر میباشد.
♦️" باهر" در حقیقت یک توپ تک تیرانداز است و هیچ مشابه عملیاتی در جهان ندارد.
🔰قبل انقلاب شکوهمند اسلامی از لحاظ نظامی وابستگی مطلق داشتیم به طوری که حتی قدرت تعمیر ادوات وارداتی را هم نداشتیم و وجود مستشاران جنگی و خرید و تعمیر سلاح هزینه هنگفتی را بر کشور وارد کرده بود.
☀️اما امروز به برکت انقلاب اسلامی ، آنچنان توانمند شده ایم که گوی سبقت را از شرکت های بزرگ اسلحه سازی جهان ربوده ایم.
📚منابع:
➖http://yon.ir/REDiR
➖http://yon.ir/hYhtn
#انتشار_پیشرفت_ها
#ضد_شیمیایی
@yadeyaran313
#ما_ڪہ_رفتیـم
این شـما و
این انقلابـے ڪہ
خـون ما
خـون بهایـش شد ...
#بسیجـے_عارف
#یل_دلاور_میدانهاے_نبرد 🕊
#شهید_غلام_رزاق
@yadeyaran313
کجای کلام"مذاکره نمیکنیم" رهبر کشور واسه آقای ظریف نامفهوم بوده؟
مراجع و بزرگان اندازه گوجه فرنگی این قضیه واسشون اهمیتی نداره که ساکت اند؟
@yadeyaran313
💠تصویر اولین زائران اطلاعاتی ایران
کربلا، حرم امام حسین(ع)، ۱۳۶۲، دوران رژیم بعث
سرداران شهید ؛ عبدالمحمد سالمی و سیدناصر سیدنور از قرارگاه سرّی نصرت
@yadeyaran313
یاد یاران
💠تصویر اولین زائران اطلاعاتی ایران کربلا، حرم امام حسین(ع)، ۱۳۶۲، دوران رژیم بعث سرداران شهید ؛ عبدا
💠ماموریت حساس شناسایی دو نیروی ایرانی و زیارت کربلا به روایت محسن رضایی:
🌷...فکر هور و راهکارهای حضور نیروها در آن مرا در خود فرو برده بود.
علی هاشمی گفت: قرار است نیروهایم فردا محور حاشیه دجله را شناسایی کنند. اگر صلاح میدانید آنها از دجله عبور کنند و جاده آسفالته عماره ـ بصره را هم شناسایی کنند. گفتم مانعی ندارد ولی دقت شود کسی اسیر نشوند. آنجا اگر مشکلی پیش بیاید تمام زحمات ما هدر میرود. او قول داد اتفاقی پیش نیاید.
دو روز بعد، علی گزارش شناسایی بچههایش را از جاده عماره ـ بصره آورد. پس از شنیدن حرفهایش، یقین کردم کار بهتر از این نمیشود. خدا لطف خودش را به ما نازل کرده بود. گفتم: برادر علی!
دو نفر از نیروهای زبدهات را برای جاده «القرنه» بفرست و بگو وجب به وجب آنجا را شناسایی کنند. چند روز بعد دو نفر از نیروها راهی این مأموریت سرّی شدند؛ یکی را میشناختم. او سیدناصر سیدنور بود. قرار شد آنها 48 تا 72 ساعته بروند و برگردند.
اما چهار روز گذشت نیامدند. !!
🌷وقتی خبر دادند این دو نیرو نیامدند، کلافه شدم. اگر اسیر شده باشند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ به لحاظ حساسیت موضوع علی و غلامپور را تحت فشار قرار دادم که هر طوری هست فکری کنید. روزی ده بار تماس میگرفتم. میدانستم برای این دو نفر اگر اتفاقی بیفتد کل زحمات ما هدر میرود. اعصابم بههم ریخته بود و در هراس بودم. هزار فکر ناجور میکردم. نه میتوانستم به کسی چیزی بگویم و نه میتوانستم آرام باشم.
در ذهنم هزار احتمال خود نمایی میکرد. برای اینکه قدری آرام شوم وضو گرفتم؛ قرآن را باز کردم، سوره «انشراح» آمد، گویی زبان حال من بود.
🌷پس از هشت روز آن دو نفر پیدایشان شد. علی هاشمی وقتی با تلفن خبر آمدنشان را داد خوشحال شدم. به غلامپور و علی گفتم
سریع آنها را بیاورید قرارگاه.
غلامپور ابتدا خودشآمد و گفت این دو نفر بعد از اتمام مأموریت به کربلا رفتند و زیارت کردند. با این خبر دلم شکست؛ گفتم بگویید بیایند، میخواهم زائرین حرم امام حسین (ع) را زیارت کنم! وقتی وارد شدند بغلشان کردم و بوسیدمشان.
بوی کربلا میدادند.!!
حال خودم را نفهمیدم ولی مدام میگفتم زیارت قبول! زیارت قبول! سیدنور یک مهر و تسبیح گلی داد و گفت هدیه کربلاست. آنها را روی سینهام گذاشتم و صلوات فرستادم.
🌷علی هاشمی که این صحنه را میدید، مثل باران اشک میریخت. آن روز هیچوقت یادم نمیرود. برای لحظههایی احساس کردم کربلا هستم. در حرم حضرت هستم و دارم زیارت نامه میخوانم! بعد از دقایقی گفتم: کربلا رفتید قبول! ولی این بار آخرتان باشد سر خود عمل میکنید؛ ممکن بود همه چیز را خراب کنید. هر کاری میکنید باید زیر نظر علی هاشمی باشد.
آن دو سرشان را پایین انداخته بودند و مدام میگفتند: برادر محسن ما را ببخشید، دیگر تکرار نمیشود، ولی کار دل بود و کسی به عقل محل نمیگذاشت!
📚کتاب گمشده من ، انتشارات سوره مهر
♻️ پ ن:آن دو نیروی نخبه قرارگاه نصرت تحت فرماندهی شهید حاج علی هاشمی و شهید حاج حمید رمضانی طی چند ماموریت محرمانه دیگر به عمق عراق و مراکز حساس نفوذ کردند و چند ماه بعد در عملیات خیبر به قافله شهدا پیوستند.
سردار شهید عبدالمحمد سالمی
سردار شهید سیدناصر سیدنور
@yadeyaran313
1_31718503.mp3
4.83M
روایتگری شهدایی قسمت 127
سخنرانی کوتاهی از حاج آقا عالی
#شهید_برونسی
@yadeyaran313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عکس رفیق شهیدم
تو قاب چشامه هر شب
#حتما_ببینید👆👆👆
@yadeyaran313
نگاهش که میکنی انگار #قرآن تفسیر میشود!
#لبخند که می زند میشود خود آیه«اشداء علی الکفار رحماء بینهم»...!
محال است #لبخند بزند و حال دلم عوض نشود😍!
خنده اش انگار فرق دارد...!
نه با دهان،که از عمق چشمانش #می_خندد ! با تمام وجود و از ته قلبش!
#شهید_حاج_حسین_خرازی
🍃🌸
@yadeyaran313