فکرکنم مومن اگر غربتشُ تویِ این دنیا احساس نکنه و فکر کنه اینجا وطنشه، باخته؛
دیگه مومن نیست!
مومن همیشه میدونه اینجا غریبِ،
جآش یه جایِ دیگه است،
ریشه اش یه جایِ دیگه است،
اصلش یه جایِ دیگه است،
غربتُ اینجآ احساس میکنه..
ما مالِ اینجا نیستیم
#ایستگاه_حرفهای_خودمانی
✨آیهای که فقط نیمۀ اولش را بلدیم
📖 آیه 60 سوره غافر
وقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ ۚ
و خدای شما فرمود که مرا با (خلوص دل) بخوانید تا دعای شما مستجاب کنم.
🔹 این قسمت از آیه را همه بلد هستند، چون پر از مهربانی است. معمولاً همۀ ما هر چه آیۀ محبتآمیز است بلدیم.
🔹اما بقیه این آیه را خیلیها بلد نیستند.
چرا؟ چون بقیۀ آیه از عظمت خدا صحبت میکند و میفرماید:
🌸 إنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ ، کسانی که نسبت به عبادت من تکبّر ورزند، به زودی با کمال ذلّت و خواری داخل جهنم خواهند شد
🔹حالا دوباره به معنای این آیه توجه کنیم:
خداوند ابتدا میفرماید: «مرا بخوانید، من جوابتان را میدهم.» بعد بلافاصله میفرماید:
«کسانی که تکبر کنند و درِ خانه من نیایند و از من چیزی نخواهند، اگر دیگران را عادی به جهنم میبرم، آنها را به خاطر تکبرشان، با خواری و ذلّت به جهنم خواهم برد.»
🔹 در واقع معنایش این است:
«من خدای تو هستم که دارم به تو میگویم مرا صدا بزن تا جوابت را بدهم، آنوقت تو سرت را پایین انداختهای و لال شدهای؟! یا اینکه اصلاً اعتنا نمیکنی و میروی؟»
🔹 این نوع برخود، نشانۀ تکبر انسان نسبت به خداوند است.
♦ یک مثال ساده:
🔹وقتی بچهای سینی خرما را جلوی شما میگیرد و میگوید «بفرمایید»، بیاعتنا از کنارش رد نمیشوی، چون بیادبی محسوب میشود، هرچند طرف مقابل شما یک بچه است. اگر هم خرما نخواهی، برمیگردی میگویی: «خیلی ممنون. میل ندارم. تشکر.» بالاخره یک جوابی میدهی.
🔹حالا خداوند با آن عظمت و جلال، آمده جلوی شما و میفرماید: «از من چیزی بخواهید تا به شما بدهم!» اما تو سرت را پایین انداختهای و بیاعتنا رد میشوی؟! یعنی داری به خدا تکبر میکنی؟! محبت خدا را پس میزنی؟!
⤵️آیت الله بهجت(ره):
⚠️عدم انجام کارهای خیر از قبیل صدقات جاریه و ساختن بناهای خیریه عام المنفعه، مساجد، حسینیهها، حمامات، مدارس و بیمارستانها و... که امروزه مردم از آنها محروم هستند، از بیپولی نیست بلکه از #بیتوفیقی ما است!
📚در محضر بهجت، ج2، ص53
#ایستگاه_حرفهای_خودمانی
🔔 دهان روح و تن
⤵️علامه حسن زاده آملی:
انسان دو دهان دارد: یکی گوش که دهان روح اوست و دیگر دهان که دهان تن اوست.
این دو دهان خیلی محترماند.
انسان باید خیلی مواظب آنها باشد یعنی باید صادرات و واردات این دهنها را خیلی مراقب باشد آنهایی که هرزهخوراک میشوند، هرزه کار میگردند. کسانیکه هرزهشنو میشوند، هرزهگو میگردند.
وقتی واردات انسان هرزه شد، صادرات او هم هرزه و پلید و کثیف میشود.
یعنی قلم او هرزه و نوشتههایش زهرآگین خواهد شد.
#ایستگاه_حرفهای_خودمانی
💰اهل پساندازی و حساب_کتاب ؟
آفـــرین ...اما فراموش نکن؛ پس انداز، همیشه خوب نیست؛ گاهی باید دائمی، دست و دلباز بود!!!
دقیقاً همان جا که باید از محبتت مایه بگذاری و خرج کنی!!!!
دخل و خرجِ محبتها با بقیه دخل و خرجها کمی فرق میکند...
مبادا زیادی پس انداز کنی، و محبت، درون صندوقچهٔ دلت بماند و بگندد!!!!!...
💥نترس کم نمیآوری...
از چشمه هرچه بیشتر آب برداری؛ بیشتر میجوشد.
اگر جایی از زندگی تلخی دیدی؛
ببین شیرینی محبت را کجا و به خیال کدامین روز مبادا ذخیره کردی؟
💥 اصلا برای محبت روز مبادایی وجود ندارد...
اگر درست، بموقع و بجا خرج نکنی، خط فاصله ای به نام عادت ، بین تو و همسرت، والدینت، فرزندت، دوست و همکارت ..... و بین تو و "خـــدا" حائل میشود...
محبت فقط با خرج کردن زیاد میشود
#شھیدآوینۍ
یاران شتاب ڪنید،
گویند قافلہا؎ در راه است
ڪہ گنھڪاران را درآن راهۍنیست،
آر؎ گنھڪاران را درآن راهۍ نیست
اما پشیمانان را مۍپذیرند..🍃
یڪ عُمر اگر....
روزه بگیریم
و بگیرید
و بگیرند
همتا نشود
باعطش
خشک
دهان
علےاصغر...
هر قدر گناه سنگین تر باشد، به سنگینی توجیه گناه نیست، چرا که گنهکار معترف به گناه غالباً به سراغ توبه می رود. امّا مصیبت زمانی شروع می شود که پای توجیه گر در میان آید که نه تنها راه توبه را به روی انسان می بندد بلکه او را در گناه راسخ تر و جری تر می سازد. این توجیه گری گاه برای حفظ آبرو و جلوگیری از رسوایی در برابر مردم است، اما از آن بدتر زمانی است که برای فریب وجدان صورت گیرد.
در طول تاریخ نیز جنایتکارانی را می توان یافت که برای فریب خود و دیگران دست به توجیهات مضحکی می زدند که هر انسانی را غرق تعجب می کند.
مثلًا مشرکان عرب برای توجیه شرک خود گاه متوسل به رسم نیاکان می شدند و می گفتند: «إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلی أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلی آثارِهِمْ مُقْتَدُونَ؛ ما پدران خود را بر آئینی یافتیم و به آثار آنان اقتدا می کنیم »[1] و گاه به جبر متوسل می شدند و می گفتند: «لَوْ شاءَ اللَّهُ ما أَشْرَکنا؛ اگر خدا می خواست، ما مشرک نمی شدیم »[2]. و یا گمراهی خود را چنین توجیه می کردند: «رَبَّنا إِنَّا أَطَعْنا سادَتَنا وَ کبَراءَنا فَأَضَلُّونَا السَّبِیلَا؛ پروردگارا! ما از سران و بزرگان خود اطاعت کردیم و ما را گمراه ساختند!»[3]
شیطان برای توجیه نافرمانی خود گفت: «أَنَا خَیرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ؛ من از او بهترم؛ مرا از آتش آفریده ای و او را از گل »[4]
گاهی انسان ترس را به عنوان احتیاط، حرص را به تأمین آینده، ضعف نفس را به حیا، بی همتی را به زهد، ارتکاب حرام را به کلاه شرعی، فرار از زیر بار مسئولیت را به ثابت نبودن موضوع و ضعف و کوتاهی های خود را به قضا و قدر توجیه می کند.
وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ[5]
و هنگامی که به آنان گفته شود: «در زمین فساد نکنید» می گویند: «ما فقط اصلاح کننده ایم»
زُینَ لِلْمُسْرِفِینَ ما کانُوا یعْمَلُونَ[6]
این گونه برای اسرافکاران، اعمالشان زینت داده شده است.
اسراف را آبروداری می داند، تنبلی را حمل بر زهد می کند، بخل را حمل بر پیش بینی می کند و.. .
🔻🔻پی نوشت ها
[1] . زخرف/ 23.
[2] . انعام/ 148.
[3] . احزاب/ 67.
[4] . اعراف/ 12.
[5] . بقره/ 11.
[6] . يونس/ 12.
📚منبع : اکبری، محمود؛ جوان و ندامت، ص: 40
✨﷽✨
#ایستگاه_حرفهای_خودمانی
#یک_حدیث_یک_حکمت
✍در کتاب من لایحضره الفقیه آمده است: مردی نزد نبی مکرم اسلام (ص) آمد و گفت: هلاک شدم و هلاک کردم. حضرت از او پرسیدند: چه اتفاقی افتاده است؟! مرد گفت: روزۀ خود و همسرم را در ماه رمضان باطل کردم. حضرت فرمودند: ناراحت نباش! بندهای را کفارۀ آن گناه خود آزاد نما! گفت: نمیتوانم. حضرت فرمودند: دو ماه پی در پی روزه بگیر. گفت: طاقت آن ندارم. فرمودند: شصت مسکین اطعام کن. گفت: چیزی ندارم.
نبی مکرم اسلام (ص) خوشۀ خرمایی آن گاه هدیه آوردند و آن را به او بخشیدند و گفتند: این را بگیر و صدقه بده! مرد گریست و گفت: به خدا قسم در مدینه از خانوادۀ من محتاجتر کسی نیست. حضرت فرمودند: خرما را بردار و برای خانواده خود ببر که کفارۀ گناهان توست. مرد از این که در اسلام این همه بخشش و درک مراعات مسلمان است زار زار گریست و گفت: چه دینِ مهربان و رئوفی که گناه مرا بخشید و بخاطر گناهی که کرده بودم به کفارۀ آن حتی مرا طعام رساند.
📌از این روایت کاملا واضح است هر کجا حق تعالی انسان را امر به انجام امری نموده است برای رفاه حال مسلمانان بوده ولاغیر، زیرا حق تعالی از هر چیزی بینیاز است.
برخیز ز خواب خوش اذان نزدیک است
صبح فرج اماممان نزدیک است
غم راه مده به دل که ان شاء الله
پابوسی صاحب الزمان نزدیک است