#اطلاعیه مراسم جشن ولادت حضرت علی اکبر (ع) سخنران: حجت الاسلام محمد حشمدار بانوای: کربلایی حمید اسفندیاری زمان: سه شنبه ۱ اسفند ماه ماه،ساعت ۱۹:۰۰ مکان: کرج،شاهین ویلا،بنیاد،۳۵۰متری، پایگاه بسیج شهید احمد صالحی شهر شهدا ╭┅+───────+┅╮ [ @yadmane_shohada ] ╰┅+───────+┅╯

معنی از خود گذشتگی از نظر رهبر... «-----~|شهدا|~-----» [شهر شهدا] ╭┅+───────+┅╮ [ @yadmane_shohada ] ╰┅+───────+┅╯

خواب دیدم که فرج امده در دولت عشق باز فرمانده قدس است سلیمانی ما «-----~|شهدا|~-----» [شهر شهدا] ╭┅+───────+┅╮ [ @yadmane_shohada ] ╰┅+───────+┅╯

‏وقتی ‌شهر‌ مسیحی ‌نشین ِ‌بیجی توسط ‌همرزمان‌ حاج‌قاسم ‌آزاد شد یک ‌زن‌ مسیحی ‌روی ‌دیوار کلیسا نوشت : مریمِ‌ مقدس ‌راحت ‌بخواب که‌ دیگر ‌مسیح ‌به‌ صلیب ‌کشیده ‌نمیشود،چرا ‌که‌ فرزندانِ حضرت ‌زهرا(سلام‌الله‌علیها) رسیدند... «-----~|شهدا|~-----» [شهر شهدا] ╭┅+───────+┅╮ [ @yadmane_shohada ] ╰┅+───────+┅╯

در کمینتان به انتظار نشسته ایم... «-----~|شهدا|~-----» [شهر شهدا] ╭┅+───────+┅╮ [ @yadmane_shohada ] ╰┅+───────+┅╯

شهید:ابراهیم هادی «-----~|شهدا|~-----» یک روز داشتیم با هم از منزل به طرف باشگاه میرفتیم. من کمی جلوتر رفتم. برگشتم و دیدم ابراهیم کمی عقب تر ایستاده؛ بعد نشست به اطرافش نگاه کرد و دوباره بلند شد. با تعجب برگشتم به سمتش و گفتم: چی شده داش ابرام؟! گفت: «اینجا پر از مورچه بود. حواسم نبود پام رو گذاشتم بین مورچه ها. برا همین نشستم ببینم کجا مورچه نیست از اونجا حرکت کنم.» ابراهیم پرید اینطرف کوچه و راهش رو ادامه داد. گفتم: عجب آدمی هستی؟! دیر شد، وایسادی بخاطر مورچه ها؟! ابراهیم گفت:اینها هم مخلوقات خدا هستند. من اگه وقت داشتم یه مشت گندم براشون میریختم، نه اینکه با پام اونها رو له کنم «-----~|شهدا|~-----» [شهر شهدا] ╭┅+───────+┅╮ [ @yadmane_shohada ] ╰┅+───────+┅╯

شهید:مجید سلمانیان «-----~|شهدا|~-----» اگر می‌خواهید نذری کنید فقط گناه نکنید. مثلاً نذر کنید یک روز گناه نمی‌کنم هدیه به آقا صاحب‌الزمان(عج) از طرف خودم. یعنی از طرف خودتان عملی را برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) انجام می‌دهید، که یکی از مجرب‌ترین کارها برای آقاست. از وصیتنامه شهید «-----~|شهدا|~-----» [شهر شهدا] ╭┅+───────+┅╮ [ @yadmane_shohada ] ╰┅+───────+┅╯