🏴 امام حسن عسکری علیه السلام:
◾️ نام مبارکشان حسن و کنیهی ایشان ابومحمد و به القاب نقی و زکی مشهور است؛ امام عسکری علیه السلام یازدهمین پیشوای شیعیان در سال ۲۳۱ یا ۲۳۲ هجری قمری در زمان خلافت متوکل عباسی در شهر مدینه متولد شد؛ پدرش امام هادی علیه السلام و مادرش بانویی پارسا و شایسته به نام حُدَیثه بود که برخی از او به نام سوسن یا سلیل یاد کردهاند.
🔹امام عسکری از همان طفولیت، سال ۲۳۳ هجری، به همراه پدر بزرگوارش به اجبار خلیفه عباسی از مدینه به سامرا رفت و تا زمان شهادت در این شهر در منطقهای نظامی و محاصره شده سکونت داشت؛ از این جهت به عسکری مشهور شد. عدهای از مورخین عسکر را نام غیرمشهور شهر سامرا دانستهاند.
◾️امام عسکری از سال ۲۵۴ که سال شهادت پدر بزرگوارشان است، تا سال ۲۶۰ به مدت ۶ سال امامت شیعیان را به عهده داشت.
📗 نگاه کنید به: حیات فکری - سیاسی امامان شیعه، رسول جعفریان، صفحه ۶۶۵ به بعد و سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، صفحه ۶۱۴ به بعد
@yadroz
🏴 اصحاب امام عسکری علیهالسلام:
❇️ یکی از چهرههای مولف حدیث در روزگار امام عسکری علیه السلام، حسین بن اشکیب سمرقندی است؛ کسی که مدتی در قم خادم مقبرهی حضرت معصومه سلام الله علیها بوده و بعداً به سمرقند رفته و در آنجا ماندگار شده است.
❇️ حسین را باید یکی از حلقههای پیوند تشیع قم با شرق ایران دانست. نجاشی از رجالنگاران شیعه، تالیفات او را برشمرده است که در میان آنها کتابی با عنوان الرد علی الزیدیه به چشم میخورد.
❇️ نظر به شدت فعالیت زیدیها در این دوران و قیامهای مکرر آنها، احتمال میرفت که شماری از شیعیان تحت تاثیر تفکرات زیدیه قرار گیرند؛ بدین جهت این قبیل کتابها که بیشتر با استناد به روایات امامان معصوم علیهم السلام تدوین میشد، وسیلهی خوبی برای کنترل انحرافات فکری در میان شیعیان بود.
📗 منبع: حیات فکری - سیاسی امامان شیعه، رسول جعفریان، صفحه ۶۸۷.
@yadroz
☘به مناسبت آغاز امامت حضرت صاحب الزمان (عج)☘
🌸 لب ما و قصهی زلف تو، چه توهمی! چه حکایتی!
تو و سر زدن به خیال ما، چه ترحمی! چه سخاوتی!
🌸به نماز صبح و شبت سلام! و به نور در نَسَبت سلام!
و به خال کنج لبت سلام! که نشسته با چه ملاحتی!
🌸وسط «الست بربکم» شدهایم در نظر تو گم
دل ما پیاله، لب تو خم، زدهایم جام ولایتی
🌸به جمال، وارث کوثری، به خدا حسین مکرری
به روایتی خود حیدری، چه شباهتی! چه اصالتی!
🌸«بلغ العُلی به کمالِ» تو «کشف الدُجی به جمال» تو
به تو و قشنگی خال تو، صلوات هر دم و ساعتی
🌸شده پر دو چشم تو در ازل، یکی از شراب و یکی عسل
نظرت چه کرده در این غزل، که چنین گرفته حلاوتی!
🌸تو که آینه تو که آیتی، تو که آبروی عبادتی
تو که با دل همه راحتی ، تو قیام کن که قیامتی
🌸زد اگر کسی در خانهات، دل ماست کرده بهانهات
که به جستجوی نشانهات، ز سحر شنیده بشارتی
🌸غزلم اگر تو بسازیم، و نیام اگر بنوازیم
به نسیم یاد تو راضیم نه گلایهای نه شکایتی
🌸نه، مرا نبین، رصدم نکن، و نظر به خوب و بدم نکن
ز درت بیا و ردم نکن تو که از تبار کرامتی
🌹سروده: قاسم صرافان
☘ آغاز امامت امام زمان ارواحنا فدا و دوران غیبت:
🔹 پس از رحلت امام عسکری علیه السلام در سال ۲۶۰ هجری، امامت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و همزمان غیبت صغرای آن حضرت آغاز شد و تا سال ۳۲۹ به مدت ۶۹ سال ادامه یافت.
🔸 در این دوران ۴ نفر از شخصیتهای وارسته و شایستهی شیعه، یکی پس از دیگری، نیابت خاص امام زمان علیه السلام را به عهده گرفتند که اولین آنها عثمان بن سعید و پس از وی پسرش محمد بن عثمان بود.
🔹محمد تا سال ۳۰۵ هجری نیابت امام و مسئولیت ارتباط ایشان با شیعیان را به عهده داشت. نایب سوم ابوالقاسم حسین بن روح و نایب چهارم ابوالحسن علی بن محمد سمری بود.
❇️ شایان ذکر است که در این دوران نه تنها شخص امام زمان علیه السلام از دیدهها پنهان بود، بلکه سفرای آن حضرت نیز به طور ناشناخته فعالیت میکردند. پس از درگذشت چهارمین نایب خاص امام زمان علیه السلام، غیبت کبری آغاز گردید که در این دوران امام علیه السلام نایب خاصی ندارد.
📘 نگاه کنید به: سیره پیشوایان، صفحه ۶۷۳ به بعد و حیات فکری - سیاسی امامان شیعه، صفحه ۷۱۴ به بعد.
@yadroz
🌍 نگاهی به تاریخ تهران:
📙 هرچند که از قرن سوم هجری نام تهران در متون جغرافیایی به چشم میخورد، اما شهرت این شهر بیشتر مربوط به دوران بعد از حمله مغول، یعنی قرن هفتم هجری به بعد، میباشد.
🌀در دوران حکومت ایلخانان مغول بعضی از فرمانروایان در مسیر جنگهای خود از تهران که در آن زمان قصبهای بوده، عبور کردهاند و در دوران سلطنت تیمور گورکانی، داماد وی که حاکم ری بود، از طرف خود نمایندهای در تهران داشت.
✅ از همین زمان مقابر امامزادگانی چون سید اسماعیل و امامزاده زید و امامزاده یحیی بازسازی گردید؛ به این ترتیب حتی قبل از تشکیل دولت صفویه در قرن دهم هجری، تهران یکی از مراکز مهم شیعیان بوده است.
📕نگاه کنید به: کلیات جغرافیای طبیعی و تاریخی، ایران دکتر عزیزالله بیات، صفحه ۱۱۱ به بعد.
🌍 تهران در عصر صفویه:
🟠 به نظر میرسد که قصبه تهران در عصر شاه طهماسب صفوی یکی از کانونهای جمع آوری نیرو برای جنگ با ازبکان بوده است. شاه طهماسب هر وقت که از قزوین برای زیارت یا امور دیگر رهسپار خراسان یا شهر ری میشد، مدتی در تهران اقامت میکرد تا اینکه در سال ۹۶۱ هجری بازاری در تهران و بارویی به دور شهر بنا کرد.
🔵 در سال ۹۹۶ هجری که عبدالمومن خان ازبک مشهد را محاصره کرد، شاه عباس بزرگ برای جلوگیری از تجاوزات او از قزوین به تهران آمد؛ اما در آنجا مریض شد و حدود ۵۰ روز توقف نمود. در این مدت سپاهیان او متفرق شدند و ازبکان مشهد را تصرف کردند. صنیع الدوله در مراعات البلدان در باره این حادثه میگوید: شاه عباس از تهران نگران بود و لعنت میکرد کسانی را که از خارج شهر تهران بیایند و داخل آن شهر شوند و شب را در آن بیتوته نمایند!
📘 نگاه کنید به: کلیات جغرافیای طبیعی و تاریخی ایران دکتر عزیزالله بیات صفحات ۱۱۴ تا ۱۱۶.
گورستان گبرها در اطراف شهر ری:
🔸مادام کارلا سرنا جهانگرد ایتالیایی که در اواسط عصر پادشاهی ناصرالدین شاه(حدود ۱۵۰ سال پیش) از ایران دیدن نموده است، در سفرنامهی خود مینویسد:
🔸هنگام دور شدن از محل خرابههای ری، در میان بلندیهای مجاور، دیواری را دیدیم که بر دور محوطه گودی کشیده بودند و درِ ورودی نداشت. اینجا گورستان گبرها (زرتشتیان) است؛
🔸آنان مردگان خود را با لباس به کنار این محوطه میآورند و با استفاده از نردبان از دیوار بالا میبرند و در میان محوطه رها میسازند؛ اجساد مردگان در آنجا طعمهی لاشخورها میشوند و بوی تعفن این محوطه در تابستان از راههای دور به مشام میرسد؛ ولی در زمستان ها که جنازهها از سرما یخ میزنند، پرندگان به آنها نزدیک نمیشوند ...
🔸 مادام سرنا در ادامه توضیحات بیشتری در مورد حضور خود در این مکان برای دیدن جزئیات گورستان گبرها میدهد که ظاهرا برای خودش نیز چندان خوشایند نیست!
📒 منبع: آدمها و آیینها در ایران(سفرنامه مادام کارلا سرنا)، ترجمه علی اصغر سعیدی، انتشارات زوار، صفحه ۲۰۸
توصیف کارلا سرنا از موقعیت شبهای تهران:
☑️ چون شهر، به استثنای خیابانی که در امتداد قصر شاه احداث شده، فاقد روشنایی است، کسانی که بخواهند شب هنگام از خانه خارج شوند، فانوسهایی به اندازههای مختلف همراه خود میبرند. از بزرگی و تعداد فانوسها ارج و مقام اجتماعی افراد مشخص میشود.
☑️ دروازههای شهر و دروازههایی که به ارگ منتهی میشود، همه با آغاز شب بسته میشوند و بدون گفتن اسم شب، آنها را به روی کسی باز نمیکنند. اسم شبِ هر شب، به ساکنان حومهی اروپایی نشین داده میشود تا بتوانند بدون هیچ مانعی تا هر ساعتی که بخواهند در طول شب، در شهر رفت و آمد کنند.
☑️ نظامیها حق دارند کسانی را که اسم شب را نمیدانند، توقیف کنند و تا صبح در پایگاه خود نگه دارند. کم مانده بود که این بلا به سر من هم بیاید!
☑️ البته چنین پیش آمدی خیلی به ندرت اتفاق میافتد؛ چون یک اِنعام ناچیز، دل سختگیرترین شبگردها را هم نرم میکند!
📘 سفرنامه مادام کارلا سرنا، صفحه ۷۵.
📗 فرازی از تعقیبات مشترک نمازهای یومیه:
🌲یا من لا یشغَلُه سمع عن سمع، و یا من لا یُغلِّطه السائلون، و یا من لا یُبرمه الحاح المُلحین، اَذقنی بردَ عفوک و حلاوه رحمتک و مغفرتک.
🌲ای کسی که تو را سخنی از سخن دیگر باز ندارد، و ای کسی که سوالهای بیشمار مردم تو را به اشتباه نیندازد، و ای کسی که اصرار محتاجان تو را خسته نکند؛ لذت عفو و شیرینی رحمت و مغفرتت را به من بچشان.
📗 مفاتیح الجنان، ترجمه و تحقیق سید فضل الله میرشفیعی، انتشارات اسوه، صفحه ۵۸ و ۵۹
📘 توصیف شخصیت امام علی علیه السلام در بیان جرج جرداق:
جرج سمعان جرداق نویسنده و شاعر مسیحی لبنانی کتاب مشهوری با نام الامام علی علیه السلام صوت العداله الانسانیه دارد که اندیشمندان مسلمان زیادی از جمله محمد جواد مغنیه و علامه محمد تقی جعفری آن را ستودهاند
جرداق در فصل آغازین کتاب خود خوانندهاش را چنین مخاطب میسازد:
آیا از میان مردم سردار و امیری را شناختهای که بر زمان و مکان فرمان میراند؛ اما به دست خود آسیاب را میچرخاند و نان خشک درست میکرد و آن را با زانو میشکست ...
وی در فرازی دیگر از اثر خود در مورد امام علی علیه السلام جمله معروفی دارد که چنین است:
ای روزگار چه میشد اگر هرچه در توان داری به کار میگرفتی و در هر زمانی علی ای با آن عقلش، با آن قلب اش، با آن زبانش و با آن ذوالفقارش به جهان میبخشیدی؟ ...
📗 دریای دُرّ، مهدی مستقیمی، صفحات ۴۷ تا ۴۹؛ به نقل از: امام علی صدای عدالت انسانی، جلد ۱، و ۲ ترجمه سید هادی خسروشاهی، نشر خرم، صفحات ۲ تا ۶ و ۵۷ تا ۷۰
🍀 سیره اهل بیت علیهم السلام:
🔷 نقل است که [حضرت] صادق [علیه السلام] را دیدند خزی گرانمایه پوشیده بود؛ گفتند: یابن رسول الله! لیس هذا من زی اهل بیتک! دست آن کس بگرفت و در آستین کشید؛ پلاسی پوشیده بود که دست را خلیده میکرد و گفت: هذا للخلق و ذاک للحق.
📗 منبع: تذکره الاولیاء، تصحیح دکتر استعلامی، انتشارات زوار، صفحه ۱۳.
☑️ شایان ذکر است که عطار در آغاز ذکر جایگاه عرفانی امام صادق علیه السلام از ایشان اینگونه یاد میکند:
🔵 آن سلطان ملت مصطفوی، آن برهان حجت نبوی، آن عالم صدیق، آن عالَم تحقیق، آن میوه دل اولیا، آن جگر گوشه انبیا[ علیهم السلام]، آن ناقل علی [علیه السلام]، آن وارث نبی [صلی الله علیه و آله] آن عارف عاشق، ابومحمد جعفر صادق- رضی الله عنه-.
🕋 در آداب سفر:
🔷 امام صادق علیه السلام فرمود: سفرت را با صدقه آغاز کن و آیهالکرسی بخوان.
🔷 رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: نشانه شرافت و شخصیت فرد این است که هنگام سفر توشهاش خوب و دلپسند باشد؛ نیز فرمود: توشه مسافر خواندن سرود و شعر است، مادامی که یاوه و بیهوده نباشد.
🔷 رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هرگاه به مسافرت میروید، در منزلگاهها توقفی کوتاه داشته باشید.
🔷 امام باقر علیه السلام فرمود: هرگاه در زمین سرسبز و خرم سفر میکنید، به آرامی سیر کنید و هرگاه زمین خشک و بیحاصل را میپیمایید به سرعت بگذرید.
📘 به نقل از: مفاتیح الحیاه، آیتالله جوادی آملی، صفحه ۱۷۷ به بعد.
آشنایی با تاریخ دولت آل بویه:
☑️ سلسله شیعهی آل بویه به دست سه برادر، به نامهای علی حسن و احمد، تاسیس شد. آنان فرزندان بویه ماهیگیر و اهل دیلم (گیلان) بودند.
☑️ آل بویه یکی از سلسلههای مشهور و مهم تاریخ ایران در قرون آغازین هجری میباشد. این سلسله از اوایل قرن چهارم هجری در سال ۳۲۰ با جدا شدن علی از سپاه مرداویج زیاری تاسیس شد و به تدریج حدود آن از شرق تا غرب ایران گسترش یافت و عمر آن حدود ۱۳۰ سال به طول انجامید و نهایتاً در سال ۴۴۷ هجری به دست طغرل سلجوقی برچیده شد.
☑️ احمد برادر کوچکتر که بعداً به معز الدوله معروف شد، در سال ۳۳۴ هجری بغداد را تصرف نمود و خلیفه عباسی، المستکفی بالله، را مطیع خود نمود.
☑️ بعضی از مورخان آل بویه را شیعه زیدی و بعضی شیعه امامی میدانند؛ به هر حال نقش این سلسله در گسترش آیین تشیع در ایران بسیار چشمگیر است.
📘 در منابع متعددی میتوانید تاریخ آل بویه را مطالعه کنید؛ از جمله کتاب مشهور: آل بویه نخستین سلسله قدرتمند شیعه، تالیف سید علی اصغر فقیهی، انتشارات صبا و دولتهای شیعی در تاریخ، تالیف دکتر محمدعلی چلونگر و دکتر مسعود شاهمرادی، پژوهشکده علوم و فرهنگ اسلامی.
جغرافیای تاریخی شهر ری: 1⃣
ظاهرا این شهر در قرن چهارم هجری بزرگترین مرکز ایالت جبال بوده است. (منظور از ایالت جبال بخشهای غربی و مرکزی ایران است که چهار شهر کرمانشاه، همدان، اصفهان و ری مراکز آن بودهاند).
ابن حوقل مینویسد: بعد از بغداد آبادتر از ری شهری در شرق نیست؛ البته نیشابور هم پهناور است؛ ولی در آبادی و داشتن بناهای بسیار و توانگری مردمان به پایه ری نمیرسد.(سفرنامه ابن حوقل، صفحه ۱۱۵)
در زمان خلفای عباسی نام رسمی یعنی دولتی ری محمدیه بود؛ به مناسبت اینکه محمد، که همان مهدی عباسی است، در زمان خلافت پدرش منصور در ری اقامت گزید و بیشتر آن شهر را تجدید بنا نمود و پسرش هارون الرشید نیز در این شهر متولد گردید.
خانههای ری عموماً از خشت ساخته شده بود ولی آجر هم به مقدار زیاد در بنای خانهها به کار رفته بود. شهر بارویی مستحکم داشت و ابن حوقل ۵ دروازه را برای آن نام برده است.
جغرافیای تاریخی شهر ری: 2⃣
دروازههای ری به نقل ابن حوقل: دروازه باتاق در جنوب غربی شهر که جاده بغداد از آنجا خارج میشد.
دروازه بلیسان در شمال غربی شهر به طرف قزوین.
دروازه کوهک در شمال شرقی به طرف طبرستان.
دروازه هشام در قسمت شرق که جاده خراسان از آن خارج میشد و دروازه سین در جنوب که از آن به شهر قم میرفتند.
بازارهای شهر در جلو و بیرون این دروازهها جای داشت.یکی از مهمترین این بازارها، بازار محله ساربانان بود که دکانها و کاروانسراهای پر از کالاهای آن در دو طرف جاده اصلی، تا مسافت زیادی امتداد داشت.
به قول ابن حوقل دو رودخانه در شهر جاری بود که یکی را سورینی (سورقنی) و دیگری را جیلانی میگفتند.
جغرافیای تاریخی شهر ری: 3⃣
مطالب لسترنج، مستشرق انگلیسی، در کتاب جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی پیرامون موقعیت ری در قرن چهارم هجری، اندکی متناقض است! از یک سو از قول ابن حوقل ری را آبادترین شهر شرق میداند و از سوی دیگر به نقل از همین جغرافیدان و نیز مَقدِسی مینویسد که در قرن چهارم اکثر نقاط شهر ویران و تجارت به حومه شهر انتقال یافته است.
ولی ظاهراً تا پایان دولت آل بویه در میانهی قرن پنجم هجری، ری از شهرهای آباد دنیای اسلام بوده است و پس از تسلط سلجوقیان نیز یکی از نخستین پایتختهای آنان گردید.
ویرانی ری را بیشتر باید به دوران تهاجم مغول در قرن هفتم هجری نسبت داد. لسترنج به نقل از حمدالله مستوفی مینویسد: غازان خان (فرمانروای مشهور ایلخان در پایان قرن هفتم هجری) برای اینکه ری بیشتر دچار ویرانی نشود، اندک عمارتی در آن افزود و جمعی را ساکن آن نمود؛ اما باز هم ری به آبادانی قبلی نرسید و اهالی آن به شهرهای اطراف از جمله ورامین و تهران که خوش آب و هواتر بود نقل مکان کردند.
🔵 فرازی از دعای روز دوشنبه:
🌹 اللهم اجعل اول یومی هذا صلاحا و اوسطه فلاحا و آخره نجاحا.
🌹 خداوندا آغاز این روزم را خیر و صلاح و وسط آن را رستگاری و آخرش را پیروزی قرار ده.
📘 مفاتیح الجنان، ترجمه و تحقیق سید فضل الله میر شفیعی، صفحه ۸۰.
امام محمد باقر علیه السلام در آثار مورخان و محققان:
1⃣ ارشاد شیخ مفید:
حضرت امام باقر علیه السلام که نام شریفش محمد است، از میان همه برادران به منصب خلافت الهی پس از پدر بزرگوارش، امام علی بن الحسین علیه السلام، رسید و وصی او و عهدهدار امر امامت پس از شهادت ایشان گردید و از همهشان فضیلت و علم و زهد و بزرگواریش بیشتر و برتر بود و همگان او را به عظمت میستودند.
عوام و خواص او را احترام میکردند و قدر و منزلتش از دیگران بیشتر بود و از هیچ یک از فرزندان امام حسن و امام حسین علیهما السلام به اندازه او در خصوص علم دین و نشر آثار و سنت نبوی و حقایق قرآن قرآنی و سیرت الهی و فنون اخلاق و آداب، یادگارهای گرانبها و آثار ماندگار باقی نمانده است.
📗 ارشاد، جلد ۲، ترجمه محمد باقر ساعدی خراسانی، صفحه ۵۰۷.
برادران امام باقر علیه السلام به روایت شیخ مفید:
1⃣ عبدالله بن علی بن الحسین علیه السلام: وی مردی فاضل و فقیه بود و امور مربوط به صدقات رسول اکرم صلی الله علیه و آله و امیرالمومنین علی علیه السلام به دست او اداره میشد و تولیت آنها بر عهده او بود.
او از پدرانش به نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله اخبار بسیاری روایت نموده است و مردم نیز احادیثی از وی نقل کردهاند و آثاری از او به یادگار گذاردهاند.
از جمله عمارة بن غُزیّه از عبدالله بن علی علیه السلام روایت کرده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: بخیل به تمام معنا کسی است که هرگاه نام مرا در حضورش میبرند، احترام نکرده و صلوات نفرستد.
📗 ارشاد، جلد ۲، ترجمه محمد باقر ساعدی خراسانی، صفحه ۵۱۸.
برادران امام باقر علیه السلام به روایت شیخ مفید:
2⃣ عمر بن علی بن الحسین علیه السلام: وی مردی فاضل و بزرگوار بود و تولیت صدقات رسول خدا صلی الله علیه و آله و امیرالمومنین علی علیه السلام را در دست داشت و مردی سخاوتمند و پرهیزکار بود.
برادرزادهاش حسین بن زید میگوید: عموی من عمر بن علی علیهالسلام، عادتش آن بود که هرگاه خریداری برای صدقات علی علیه السلام پیدا میشد، با او شرط میکرد در دیوار باغی که خرمای آن را خریداری کرده سوراخهایی بگذارد، تا اگر کسی بخواهد از میوههای آن استفاده کند، برایش مانعی نباشد.
📗 ارشاد، جلد ۲، ترجمه محمد باقر ساعدی خراسانی، صفحه ۵۱۹.
📘ابیاتی از سنایی غزنوی:
☑️ سنایی شاعر پرآوازه نیمه دوم قرن پنجم و نیمه اول قرن ششم هجری است. وی در غزنین متولد شد و در جوانی به مسافرت پرداخت و شهرهای خراسان را گشت.
وی در آغاز مدیحه گوی سلاطین و کارگزاران دولت غزنوی بود؛ اما به زودی در کسوت عارفان درآمد و به سرودن اشعار تعلیمی و عرفانی پرداخت.
یکی از قصاید بلند او در مقام اهل توحید است که در خطه سرخس سروده است. چند بیت از این قصیده غرا و طولانی را با هم میخوانیم:
/مکن در جسم و جان منزل که این دون است و آن والا/
/قدم زین هر دو بیرون نِه، نَه اینجا باش و نه آنجا/
/ به هرچ از راه دور رفتی چه کفر آن حرف و چه ایمان/
/ به هرچ از دوست وامانی چه زشت آن نقش و چه زیبا/
/گواه رهرو آن باشد که سردش یابی از دوزخ/
/نشان عاشق آن باشد که خشکش بینی از دریا/
/سخن کز روی دین گویی چه عِبرانی چه سُریانی/
/مکان کز بهر حق جویی چه جابُلقا چه جابُلسا/
/گر امروز آتش شهوت بِکُشتی، بی گمان رَستی/
/و گر نه، تَفّ آن آتش تو را هیزم کند فردا/
/چو علم آموختی از حرص آنگه ترس، کاندر شب/
/چو دزدی با چراغ آید گزیدهتر برد کالا/
/گر از زحمت همی ترسی ز نااهلان بِبُر صحبت/
/که از دام زبون گیران به عزلت رَسته شد عنقا/
/ به دل نندیشم از نعمت، نه در دنیا نه در عقبی/
/همی خواهم به هر ساعت چه در سرا چه در ضرا/
/که یا رب مر سنایی را سنایی ده تو در حکمت/
/چنان کز وی به رشک افتد روان بوعلی سینا/
/به هرچ از اولیا گویند رزّقنی و وفّقنی/
/به هرچ از انبیا گویند آمنّا و صدّقنا/
📘 دیوان سنایی، به اهتمام مدرس رضوی، صفحات ۵۱ تا ۵۷.