eitaa logo
کانال شهدایی یاد یاران
392 دنبال‌کننده
27.1هزار عکس
9.9هزار ویدیو
56 فایل
✅کپی با صلوات برای سلامتی و ظهور آقا امام زمان عج تعالی فرجه الشریف بلامانع است 🌷🇮🇷ما را بدوستان خود معرفی کنید🇮🇷🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 رهبر معظم انقلاب جمعه ۱۰ مرداد از رسانه ملی سخنرانی خواهند کرد 🔹حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی روز جمعه ۱۰ مرداد ۱۳۹۹ و همزمان با عید سعید قربان با ملت ایران از طریق رسانه ملی سخن خواهند گفت. 🔹سخنرانی رهبر انقلاب اسلامی ساعت ۱۱.۳۰ از شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی به‌صورت زنده پخش می‌شود
💔 پرواز کرد عاقبت ؛ ماهی‌ای که شوری دریا برایِ نمک گیر کردنش کافی نبود ... ۵ ...
💠یک آمادگی متفاوت برای دعای عرفه💠 🌸چقدر لذت بخش است از زبان اباعبدلله الحسین(ع) با خدا مناجات کنیم. من همیشه در دعای عرفه گفته ام: خدایا! من نیامده ام دعا بخوانم. آمده ام دعا خواندن امام حسین(ع) را تماشا کنم و با اشک ریختنش، اشک بریزم. با ناله های او همنوا بشوم. لابد هرعنایتی به حسینت بکنی، به ما هم خواهی داشت. 🌸ان شاءالله یک روز در همین دعای عرفه، آنقدر خدا گناهانمان را ببخشد و بدی هایمان را جبران کند که برای لحظه ای هم که شده صدای حسین فاطمه(ع) را بشنویم، وقتی که دارد با خدا مناجات می‌کند... ✅
هوالشافی... خانم حاجیه معصوم حسین زاده مادر چشم انتظار سردار دلیر سپاه اسلام به علت عارضه ریوی در بیمارستان بستری شدند برای این مادر اسطوره صبر و پایداری که ۳۸ سال چشم انتظار فرزندش مانده است دعا کنیم...♥️🌱 ...♡
📚 رمان قشنگه، عاشقانش هم که قشنگ تر 🍃🍃 ✅خبر ،خبر قراره باهم یه رمان خاص بخونیم .... رفقاتونو دعوت کنید 😊 💢واما... با رمان شیرین و جذاب ♥️ ♥️ در کنارتون هستیم . هر شب راس ساعت ۲۳ با ما همراه باشید😊
🌸 کمی این پا وآن پا کردم و بلند شدم تا از زیر نگاه های سنگینش فرار کنم، ایستاد وسط چهارچوبِ در، دست هایش را باز کرد و جلوی راهم را گرفت. با لبخندی گفت: «کجا؟! چرا از من فرار می کنی؟! بنشین باهات کار دارم.» سرم را پایین انداختم و نشستم. او هم نشست؛ البته با فاصله خیلی زیاد از من. بعد هم یک ریز شروع کرد به حرف زدن. گفت دوست دارم زنم این طور باشد. آن طور نباشد. گفت: «فعلاً سربازم و خدمتم که تمام شود، می خواهم بروم تهران دنبال یک کار درست و حسابی.» نگرانی را که توی صورتم دید، گفت: «شاید هم بمانم همین جا توی قایش.» از شغلش گفت که سیمان کار است و توی تهران بهتر می تواند کار کند. همان طور سرم را پایین انداخته بودم. چیزی نمی گفتم. صمد هم یک ریز حرف می زد. آخرش عصبانی شد و گفت: «تو هم چیزی بگو. حرفی بزن تا دلم خوش شود.» چیزی برای گفتن نداشتم. چادرم را سفت از زیر گلو گرفته بودم و زل زده بودم به اتاق روبه رو. وقتی دید تلاشش برای به حرف درآوردنم بی فایده است، خودش شروع کرد به سؤال کردن. پرسید: «دوست داری کجا زندگی کنی؟!» جواب ندادم. دست بردار نبود. پرسید: «دوست داری پیش مادرم زندگی کنی؟!» بالاخره به حرف آمدم؛ اما فقط یک کلمه: «نه!» بعد هم سکوت.
🌸 وقتی دید به این راحتی نمی تواند من را به حرف درآورد، او هم دیگر حرفی نزد. از فرصت استفاده کردم و به بهانه کمک به خدیجه رفتم و سفره را انداختم. غذا را هم من کشیدم. خدیجه اصرار می کرد: «تو برو پیش صمد بنشین با هم حرف بزنید تا من کارها را انجام بدهم»، اما من زیر بار نرفتم، ایستادم و کارهای آشپزخانه را انجام دادم. صمد تنها مانده بود. سر سفره هم پیش خدیجه نشستم. بعد از شام، ظرف ها را جمع کردم و به بهانه چای آوردن و تمیز کردن آشپزخانه، از دستش فرار کردم. صمد به خدیجه گفته بود: «فکر کنم قدم از من خوشش نمی آید. اگر اوضاع این طوری پیش برود، ما نمی توانیم با هم زندگی کنیم.» خدیجه دلداری اش داده بود و گفته بود: «ناراحت نباش. این مسائل طبیعی ست. کمی که بگذرد، به تو علاقه مند می شود. باید صبر داشته باشی و تحمل کنی.» صمد بعد از اینکه چایش را خورد، رفت. به خدیجه گفتم: «از او خوشم نمی آید. کچل است.» خدیجه خندید و گفت: «فقط مشکلت همین است. دیوانه؟! مثل اینکه سرباز است. چند ماه دیگر که سربازی اش تمام شود، کاکلش درمی آید.» بعد پرسید: «مشکل دوم؟!»
عید سعید «قربان» عید ایمان و امتحان عید ایثار و احسان عید قربت و قربان عید خلیل رحمان عید شکست شیطان بر یاران مبارك باد @yadyaaran
16.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 عیدی دادن شهید مدافع حرم در روز ، به رزمندگان فاطمیون ۱۴ مهرماه ۹۳ @yadyaaran