فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
تزئین کردیم و
.
.:۱
♥️ ما حضرت محمد را دوست داریم؟
هر بار که در گوشه ای از این دنیا به حضرت محمد بی احترامی میشود، تمام مردم با تعجب نظاره گر خشم جهان اسلام هستند. این خشم نشان میدهد که ما چقدر حضرت محمد را دوست داریم، اما چرا ؟ 😌
- ترجمه ای از مقاله چرا حضرت محمد را دوست داریم
🚀 @yaghoot_hakim
مدرسه حکیم پرور یاقوت
.:۲
حضرت محمد محبت غیرمسلمانا
رو به خاطر اینکه واااااقعاااااا یک
انسان خوبی بودن به دست آوردن
حتی دشمنانشون در آن زمان به
ایشون احترام میگذاشتن ، چون
سال های سال محبوب دل همه
مردم بودن
🌱 شخصیت آرمانی حضرت محمد
مثل صداقت، سخاوت، شجاعت،
وفاداری، قاطعیت، درایت، همدلی،
فروتنی، شفقت، بردباری، درستکاری
و فروتنیه و همیشه میخواستن که
همه دنیا در این زمینه ها ازشون پیروی کنن.
🚀 @yaghoot_hakim
مدرسه حکیم پرور یاقوت
.
بچه هااا 📢📢
حالا بیاین یکی از معجرات دوران کودکی
حضرت محمد رو براتون تعریف کنم ☺️
.
.:۴
زمانی که حضرت محمد نوزاد بودند، او را به زنی به نام حلیمه السعدی سپردند تا طبق سنت مکه تا دو سالگی به او شیر دهد
حلیمه تعریف میکرد سالی را که محمد را نزد او آوردند، سال خشکسالی بود🍂 فقیر بودند و فقط یک گوسفند داشتند که حتی یک قطره هم شیر نداشت. پسر حلیمه معمولاً گرسنه بود و تمام شب از این گرسنگی گریه می کرد.
.
🚀 @yaghoot_hakim
مدرسه حکیم پرور یاقوت
.:۵
حلیمه به محض این که حضرت محمد رسول الله صلی الله علیه وسلم را برد از همه جا به سویشان نعمت جاری شد 🍃 دیگر گرسنه نبودند، گوسفندانشان پر برکت و پر شیر شدند.🐑
قبیله بنی سعد در آن دو سال هرگز شاهد خشکسالی دیگری نشد. هنگامی که قرار بود محمد را نزد مادرش برگردانند، ساکنان بنی سعد غمگین شدند، زیرا بچه ای که این همه خوبی را به ارمغان آورده، دیگر از میان آنها میرفت
.
.:۶
وقتی محمد کمی بزرگتر شد، این اتفاق دوباره در مکه افتاد🕋 هفته ها مردم از خشکسالی رنج می بردند تا اینکه ابوطالب او را به کعبه برد و پشتش را به دیوارهای آن نهاد و منتظر باران ماند.
با کمال تعجب، باران مکه را جاری کرد و به محض انجام این کار، مردم نجات یافتند.🌧
.
🚀 @yaghoot_hakim
مدرسه حکیم پرور یاقوت
رویشکده ( واحد کودکش البته) برای من مثل بچم شده 😄😍
میشه حدودا ششمین بچه 😂 🖐🏻☝️🏻
بعد از شکوفا و یاقوت و علیرضا و ضحا و علییار
درست در همین روزها وسط تلاش هامون و لذت بردن از بزرگ شدن رویشکده و قوی تر شدنش ماشالله ،
هفتمی از بین ما خداحافظی کرد و رفت 😞
بهش گفتم ببخشید که دل من محل امنی برات نبود و نتونستم که نگهت دارم
ولی خب باید میدونستی من هیچ وقت مامان یکجا بشین و استراحت مطلقی نبودم
رفتی بسلامتی ولی این دفعه قوی تر بیا اومدی باید پاشنه کفش محکم تر کنیم باهم بدوییم برای خدمت به همه بچه شیعه های ایرانمون 😍😍 آخه من مامان همه بچه هام ❤️
دوست عزیزاام می دونم اینجا هستید مطالب درخور نصیب تون بشه و همه پیاماتون هم بی جواب مونده
من یه تجدید قوایی داشته باشم میام دوباره
❤️ دعاهای خوب خوبتون رو از من دریغ نفرمایید 🙏
.
.
از بین این سه کلاسی که الان در رویکشده
در حال برگزاریه به نظرتون کدومش بهش
میاد من مربی ش باشم ؟ 😄😄
.
مدرسه خانگی یاقوت 🌍🚀
. از بین این سه کلاسی که الان در رویکشده در حال برگزاریه به نظرتون کدومش بهش میاد من مربی ش باشم ؟
.
بله آفرین دست بازی منم
و دو کارگاه دیگه هم دوتا از دوستان حرفه ای و قشنگم کار میکنن 😍
.
مدرسه خانگی یاقوت 🌍🚀
. بریم بینیم برای این طرح یادگیری چیکارا کردم 😄 .
.
عاقا دیدم هنوز هفته اول مهره🪄
و این طرح درس سطل مهربانی
هنوز جدیده، با بر و بچ رویشکده
هم یه مدل دیگه شو انجام دادیم
.
.
بعد از داستان و نمایش و بحث و گفتگو
تابلو برجسته نمادینش رو درست کردیم
بچه ها حسابی دوست داشتن و مشغول
شدن ماشالله 😍
.