۵۳
(قتلگاه)
گردیده ام اسیر این اشقیا
حسین من روم من از کربلا
به سوی شهر کوفه شام بلا
آه
روم اسیری
کنم امیری
حسین مظلوم۲
بهر توام حسین من عزادار
بر ما ستم نبوده است سزاوار
گردیده ام بر دشمنت گرفتار
آه
روم اسیری
کنم امیری
حسین مظلوم۲
بعد از تو ای حسین من غریبم
غم بعد تو گشته حسین نصیبم
صبرم دگر کم شده بی شکیبم
آه
روم اسیری
کنم امیری
حسین مظلوم۲
بنگر حسین بر دیدگان ترم
غرق عزای علی اکبرم
گریان حنجر علی اصغرم
آه
روم اسیری
کنم امیری
حسین مظلوم۲
بعد از تو من غربت نمودم احساس
اشک از بصر ریزم به سان الماس
روم ز کربلا بدون عباس
آه
روم اسیری
کنم امیری
حسین مظلوم۲
ای که تویی خورشید بی قرینه
گشتی حسین کشته ی ظلم و کینه
گرید کنار پیکرت سکینه
آه
روم اسیری
کنم امیری
حسین مظلوم۲
دست مرا بستند ظالمانه
اهل حرم را زده بی بهانه
هر دم به کعب نی و تازیانه
آه
روم اسیری
کنم امیری
حسین مظلوم۲
فدای غرق خون پیکر تو
رسیده ام حسین در بر تو
بوسه زنم با گریه حنجر تو
آه
روم اسیری
کنم امیری
حسین مظلوم۲
کس مثل من ظلم و ستم ندیده
دیدم به روی نی سر بریده
قامت من از داغ تو خمیده
آه
روم اسیری
کنم امیری
حسین مظلوم۲
تقدیر من این شد که من اسیرم
بر تو عزیز فاطمه سفیرم
بر دشمنت گویم که من امیرم
آه
روم اسیری
کنم امیری
حسین مظلوم۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_حسین_سرباز_ره_دین_بود
#قتلگاه
@yaghubianreza
۵۴
(قتلگاه)
روم ز کربلا حسین ای نور چشمانم
بهر تو و غریبی تو دیده گریانم
بوسه زنم بر حنجرت با قلب سوزانم
ای یوسف زهرا
روم از این صحرا
واویلا واویلا۲
بعد از تو ای شهید کینه من غریب هستم
تو بوده ای حبیب من من بی حبیب هستم
کنار اهل حرمت من بی شکیب هستم
ای یوسف زهرا
روم از این صحرا
واویلا واویلا۲
من بر شهیدان خدا و تو عزادارم
نبوده این جور و جفا حسین سزاوارم
بر دشمنان تو گل زهرا گرفتارم
ای یوسف زهرا
روم از این صحرا
واویلا واویلا۲
گردیده ام من در عزای اکبرت گریان
بهر علی اصغرت همچون رباب نالان
خون شد دلم تا که تو را دیدم به خون غلتان
ای یوسف زهرا
روم از این صحرا
واویلا واویلا۲
سکینه گرید در کنار پیکر بی سر
بر سر و سینه می زند با دیدگان تر
گرفته پیکر تو را آن نازنین در بر
ای یوسف زهرا
روم از این صحرا
واویلا واویلا۲
اهل حرم را دشمن تو بی بهانه زد
بر کودکان تو حسینم ظالمانه زد
گاهی به کعب نی گهی با تازیانه زد
ای یوسف زهرا
روم از این صحرا
واویلا واویلا۲
در وقت رفتن یا حسین غربت کنم احساس
اشک از بصر ریزم حسین من چنان الماس
روم ز دشت کربلا من بی تو و عباس
ای یوسف زهرا
روم از این صحرا
واویلا واویلا۲
آمده ام در بر تو مظلوم حسین من
بی سر شده پیکر تو مظلوم حسین من
بوسه زنم حنجر تو مظلوم حسین من
ای یوسف زهرا
روم از این صحرا
واویلا واویلا۲
بر دشمنان بی حیای تو اسیرم من
من رهرو راه تو و بر تو سفیرم من
در هر کجا که می روم چون تو امیرم من
ای یوسف زهرا
روم از این صحرا
واویلا واویلا۲
هستم عزیز فاطمه من زینب کبری
در کوفه و شام بلا من می کنم غوغا
با خطبه هایم دشمنانت را کنم رسوا
ای یوسف زهرا
روم از این صحرا
واویلا واویلا۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_ناظم
#قتلگاه
@yaghubianreza
دوبیتی
رباعی
میروم از کربلای تو حسین
می کنم گریه برای تو حسین
کن دعا بر زینب غمدیدهات
تا شود جانم فدای تو حسین
◾️
گشته ام من بیقرار تو حسین
میروم من از کنار تو حسین
در مسیر کوفه و شام بلا
میشوم من جان نثار تو حسین
◾️
از کنارت میروم مظلوم من
بیقرارت میروم مظلوم من
قد خمیده، دیده گریانِ غمت
از دیارت میروم مظلوم من
◾️
زینب تو از غمت گردیده پیر
می روم از کربلا اما اسیر
در دو شهر کوفه و شام بلا
بر تو هستم یابن زهرا من سفیر
#رضا_یعقوبیان
#قتلگاه
@yaghubianreza
می روم اما دلم در کربلا جا مانده است
کار دشمن یا حسین گرد اسیران خنده است
می روم من از کنار پاره پاره پيكرت
لیک سوزد تا مدينه غم رسیده خواهرت
ای برادر یک طرف افتاده جسم اكبرت
یک طرف قنداقه ی خونين، علی اصغرت
یک طرف در خون شناور قاسم بن مجتباست
ناله ی طفلان بی بابا حسين وا ويلتاست
یک طرف عباس علمدارت گل ام البنين
دست ها از تن جدا و گشته او نقش زمین
می زنند زخم مرا این دشمنان دین نمک
ای برادر اهل بيتت را زنند هر دم کتک
کودکانت را برادر ظالمانه می زنند
در کنار پیکر تو تازیانه می زنند
یا حسبين بنگر به حالات سکینه دخترت
سوزد و نالد کنار پاره پاره پیکرت
با وجودی که بدون تو دگر تنها شدم
ای برادرجان تسلای دل زن ها شدم
ساجدین را ای برادر من پرستاری کنم
در سفر اهل حرم را یا حسین یاری کنم
دست بسته، دل شکسته از زمین کربلا
می برند ما را به شهر کوفه و شام بلا
می روم تا دشمنت را یا حسین رسوا کنم
مشت دشمن را به پیش خلق عالم وا کنم
می روم ای جان زینب می شوم چون شمع آب
در مسیر کوفه و شام بلا، بزم شراب
ای برادر از زبان من سخن گوید «رضا»
تو بخواه از حق ببخشد جرم و عصیانش خدا
#رضا_یعقوبیان
#قتلگاه
@yaghubianreza
می روم از کربلایت یا حسین
سوزم و گریم برایت یا حسین
دیده گریان، قد خمیده می روم
از کنار نور دیده می روم
یابن زهرا از کنارت می روم
ای برادر بی قرارت می روم
من فدای جسم پر خونت شوم
من فدای روی گلگونت شوم
بی تو از این زندگانی خسته ام
در کنار پیکرت بنشستهام
قسمت ما شد حسین رنج و الم
خون شده از غم دل اهل حرم
جان فدای پیکر بی جان تو
کودکان تو همه گریان تو
زخم ما را دشمن تو زد نمک
بر یتیمانت ز کینه زد کتک
کودکان را بیبهانه می زنند
بر یتیمان تازیانه می زنند
ای که هستی بین عالم بی قرین
کن نگاهی زینبت گشته حزین
خاک صحرا گشته مأوایت حسین
می زنم بوسه به رگ هایت حسین
گرچه هستم ای گل زهرا اسیر
در سفر از سوی تو هستم سفیر
دیده گریان توام با این رثا
دستگیری می کنم من از (رضا)
#رضا_یعقوبیان
#قتلگاه
@yaghubianreza
دوبیتی
رباعی
یا حسین فاطمه روحی فداک
از چه افتاده تنت بر روی خاک
خون بگرید خواهر مظلومه ات
بر تن غرق به خون و چاک چاک
◾️
روز عشق و روز ایثار و وفاست
روز پرپر گشتن آلاله هاست
روز در راه خدا قربان شدن
روز جانبازی شاه کربلاست
◾️
روز ایمان، روز عاشورا شده
شور محشر در زمین برپا شده
جسم صد چاک حسین نقش زمین
ذکر زینب آه و واویلا شده
◾️
شاه دین خونین بدن افتاده است
بر زمین صد پاره تن افتاده است
سر به روی نیزه و بر روی خاک
جسم بی غسل و کفن افتاده است
#رضا_یعقوبیان
#قتلگاه
@yaghubianreza
روز جنگ بین کفر و نور ایمان آمده
روز عاشورای سالار شهیدان آمده
یکطرف هفتاد و دو حامی دین مصطفی
یکطرف باشد هزاران کوفی دور از خدا
خواهران و كودكان تشنه لب در شور و شین
بیکس و تنها و بی یار ومعین گشته حسين
یکطرف در موج خون صد پاره پیکر اکبرش
یكطرف قنداقه ی غرقه به خون اصغرش
یکطرف افتاده دستان علمدار حسین
يكطرف استاده زينب يار و غمخوار حسین
در وداع آخرش خون گشته قلب زینبش
سوزد و گرید به خيمه خواهر جان بر لبش
بین لشکر آمد و فریاد زد: قوم دغا
من حسین ابن علی هستم گل شير خدا
من صفا بخش دو عالم هستی پیغمبرم
در شجاعت در صف هيجا بسان حیدرم
مادر من دختر ختم رسولان فاطمه است
دستگیر شیعه ی مولا به روز واهمه است
شاه مظلومان عالم گفت: با صوت جلی
شیرمرد کربلا هستم: حسین ابن علی
با شجاعت بر سياه دشمنان می تاخت او
نانجیبان را ز صدر زین،می انداخت او
از ستمکاری آن قوم لعین بی حیا
تیرباران شد تن سالار دشت کربلا
بر زمین افتاد خورشید ولا از صدر زین
گشت سالار شهیدان جهان نقش زمین
تیر آن نامردها بر قلب پاک او نشست
سنگ کین دشمنان پیشانی او را شکست
شمر دون باخنجرش آمد میان قتلگاه
سمت خيمه نور چشم فاطمه بودش نگاه
در میان قتلگه گرم مناجات و دعا
تاکند باحنجر خونین ملاقات خدا
شرم ننمود از خدا آن بی حیا خنجر کشید
از قفا جان دو عالم را ز کینه سربرید
از حرم با گریه اش زینب صدا میزد حسين
در میان قتلگاهش دست و پا میزد حسین
ناگهان بی غیرتان آتش زدند بر خیمه ها
رأس سالار شهیدان را زدند بر نيزه ها
در میان خیمه هایش کودکان را می زدند
در کنار خواهرش لب تشنگان را میزدند
در زمین کربلا سیلی زدن آزاد شد
زین همه ظلم و ستمها خون دل سجاد شد
این غلام تو «رضا» دارد فقط یک آرزو
لحظه ی آخر حسین جان باتو گردد روبرو
#رضا_یعقوبیان
#قتلگاه
@yaghubianreza
حق تو را در بین عالم برگزید
روسپیدی نزد خلاق مجید
ای صفا بخش همه عالم تویی
شیعیان راتا صف محشر امید
میشود در روز محشر سربلند
هر که بر دوشش غم عشقت کشید
دردو عالم مورد لطف خداست
هر که مهرت را به جان و دل خرید
ما همه محتاج الطاف توایم
ای که هستی قفل عالم را کلید
در جزا آنکس که از داغت گریست
میشود در نزد زهرا رو سپید
پیش چشم اهل بیت مصطفی
در زمین کربلا گشتی شهید
پیش چشمت دشمن خوار و زبون
لاله هایت را همه از شاخه چید
در همه عالم خدا باشد گواه
کس چوزینب این همه محنت ندید
نه علمداری نه اصحابی بماند
لحظه ی آخر تو گشتی بی وحید
تا که افتادی ز صدر زین، زمین
قاتل نامرد تو سویت دوید
ایستاده خواهرت بر روی تل
خون نموده قلب او شمر پلید
آمد و بنشست روی سینه ات
در میان قتلگه خنجر کشید
نانجیب کینه توز بی حیا
از قفا رأس تو مولا را برید
در میان قتلگه از کینه ها
پیکر صدپاره ات در خون تپید
پیکرت در خون، سرت بر نیزه ها
خون پاکت از سر نیزه چکید
در میان خیمه ها با کشتنت
رنگ از رخساره ی طفلان پرید
سوخت قلبش زاین همه ظلم و ستم
تا کنار پیکرت زینب رسید
تا نگاهش بر تن بی سر فتاد
قامت زینب کنار تو خمید
خواهر غمدیده ات گردیده است
در کنار جسم تو مویش سپید
یا حسین این خواهر غم دیده ات
بعد تو راه اسیری را گزید
زین مصیبت های تو در کربلا
خون شده قلب (رضا) تا که شنید
#رضا_یعقوبیان
#قتلگاه
@yaghubianreza
روز ماتم روز عاشورا شده
خون جگر اندر جنان زهرا شده
نور چشم فاطمه خون خدا
میرود میدان به جنگ اشقیا
دشمنان برگرد مولا بیشمار
بهر او در خیمه زینب بی قرار
گشته شمشیر حسین چون ذوالفقار
دشمن دین را نموده تار و مار
ناگهان شد تیرباران پیکرش
دشمن دین خدا زد آذرش
حرمله از ظلم و کینه آمده
تیر بر قلب گل زهرا زده
از فرس افتاد و شد نقش زمین
پیکر در خون و بشکسته جبین
شمر بی دین روی سینه نشست
استخوان های گل حیدر شکست
پرده ی حرمت ز مظلومی درید
رأس مظلوم دو عالم را برید
درمیان موج خون زد دست و پا
مادرش را بین مقتل زد صدا
پیکر او پاره پاره، چاک چاک
غرق خون بی سر فتاده روی خاک
سوی مقتل آمده بر سر زنان
زینب غمدیده شد اشکش روان
زد عدوآتش تمام خیمه ها
رأس پاکش را زدند بر نیزه ها
زخم زینب را زده دشمن نمک
بریتیمان حسین میزد کتک
#رضا_یعقوبیان
#قتلگاه
@yaghubianreza
شیرمرد دو جهان عزت دادار منم
گل زهرا نوه ی احمد مختار منم
همدم و هم قسم زینب کبری هستم
پسر شیر خدا حیدر کرار منم
پرورش یافته ی دامن عصمت هستم
در دل شیفتگان نور محبت هستم
از کرامات خدای احد جل جلال
بر دو عالم سبب و مایه ی رحمت هستم
مادرم ام ابیها ست خدا می داند
خواهرم زینب کبراست خدا میداند
تا صف حشر الا سوختگان غم عشق
غم من ماتم عظماست خدا میداند
دین حق تابه ابد زنده از این خون من است عشق و ایثار و جوانمردی مرهون من است
زاینهمه لطف و عطا و کرم و ایثارم
شیعه ام تابه صف حشر، مدیون من است
نوربخش همه ی عالم امکانم من
پسر فاطمه و مظهر یزدانم من
این سوال است مرا از همه ی اهل ولا
من که خود آب بقایم زچه عطشانم من
دستگیر همه ی اهل ولایم تا حشر
جنت شیعه بود کرب و بلایم تا حشر
این بود فخر من و جد و اب مظلومم
سید جمع شهیدان خدایم تا حشر
عبد درگاه خداوند مبینم مردم
اهل دل را دو جهان حبل متینم مردم
همره اهل و عیال و همه ی اصحابم
با نثار سر و جان فدای دینم مردم
پاره پاره شده از کینه تن اکبر من
شد شهید از ستم دشمن دین در برمن
در کنار من دلخون ز ره مهر و وفا
آمده بهر تسلای دلم خواهر من
شدبریده به سه شعبه گلوی اصغر من
شد پر از خون گلوی غنچه گل پرپر من
دید تا خون گلو و جگر سوخته ام
شد خریدار من و اصغر من داور من
من همیشه به گل ام بنین حساسم
ریزد از دیده ی من اشک چنان الماسم
پیش چشم من و زینب،همه ی اهل حرم
فرق بشکافته، بی دست شده عباسم
سوخت ازکینه ی دشمن همه ی حاصل من مانده داغ گل پرپر شده ها بر دل من
این همه داغ بدیدم دم رفتن چه کنم؟
گریه ی خواهر غمدیده شده مشکل من
ذکر من در دم آخر شده یارب یارب
در وداع من و زینب شده جانم بر لب
در دم رفتن و هنگام وصال معبود
بوسه زد بر گلویم بجای مادر زینب
پاره پاره شده غلتیده به خون پیکر من
شمر در قتلگه از کینه بریده سر من
دید این صحنه ی جانسوز مرا زینب من خون شد از این غم عظمی جگرخواهرمن
شده ام نقش زمین با گلوی ببریده
پیکر پاره و صد چاک به خون غلتیده
این مصیبت به جهان قادر یکتاست گواه
غیر زینب نه کسی دیده نه کس بشنیده
بعد من آتش کینه به همه خیمه زدند
تازیانه، کعب نیزه به زن و بچه زدند
پیش چشمان همه اهل حرم از کینه
سر پاک و اطهرم را به سر نیزه زدند
فخر دارد که (رضا)نوکر دربار من است
شعر او ساده ولی با سخنش یار من است
دستگیرش شوم از لطف و کرم روز جزا
با وجودی که به بستان ولا خار من است
#رضا_یعقوبیان
#قتلگاه
@yaghubianreza