eitaa logo
کانال پژوهشی یهودشناسی
421 دنبال‌کننده
405 عکس
245 ویدیو
12 فایل
کانالهای پژوهشی یهود شناسی مروری موشکافانه بر فرقه های شیطانی مرتبط با صهیونیسم ما را دنبال کنید 👇 Telegram http://t.me/yahood_Zionism 👇eitaa http://eitaa.com/yahood_zionism
مشاهده در ایتا
دانلود
✡ صهیونیسم که داعیه حمایت از ملت یهود را دارد، خود از ابتدا پیوندی ناگسستنی با نازیسم داشته است! ✅ اندیشکده مطالعات یهود
✡ پیوند نازیسم و صهیونیسم و یهودی‌ستیزی 1⃣ و طرفداران آن که داعیهٔ حمایت از خصوصاً بخاطر ستمی که در طول جنگ جهانی دوم به آنها شده است را دارند، خود از ابتدا پیوندی ناگسستنی با سرکوب‌کنندگان ظاهری در طول تاریخ و حتی داشته‌اند! 2⃣ با بررسی تاریخچه شکل‌گیری صهیونیسم و زندگی افرادی چون پی می‌بریم که صهیونیست‌ها خود به‌دنبال آزار و اذیت یهودیان سراسر اروپا بوده‌اند تا آنها مجبور به مهاجرت به شوند. 👈 در ادامه شواهدی از این مطلب را می‌خوانید: 3⃣ آمریکایی‌های کمی می‌دانند که پیوستگی تاریخی طولانی‌ای (از اواخر قرن ١٩ تا کنون) میان صهیونیسم و ضدیت واقعی با وجود دارد که این وصلت توسط کسانی که برنامه‌هایی را در حکومت تزاری روسیه و آلمان نازی طراحی می‌کرده‌اند، بوجود آمده است. 4⃣ هنگامی که تئودور هرتزل بنیانگذار به‌عنوان خبرنگار در روزنامه «وین» کار می‌کرد ارتباط نزدیکی با ضدیهودهای برجسته آن زمان داشت. در زندگی‌نامه هرتزل به‌نام «پیچیدگی تبعید»، می‌گوید که کسانی که هزینهٔ هفته‌نامه لا لیبر پارول را می‌پرداختند، به‌طور منظم هرتزل را به خانه خود دعوت می‌کردند. (هفته‌نامه «لا لیبر پارول» برای دفاع از کاتولیک‌های فرانسه در مقابل ملحدان، جمهوری‌خواهان، فراماسون‌ها و یهودیان بود.) 5⃣ کتاب هرتزل توسط یهودیان برجستهٔ آن زمان مورد انتقاد قرار گرفت، اما از سوی دیگر «ضد یهودی»ها مشتاقانه کار هرتزل را تحسین کردند!! 6⃣ ارنست پاول اشاره می‌کند که استدلال‌های هرتزل «تقریباً از استدلال‌های ضدیهودیان غیر قابل تشخیص بود.» یکی از اولین مقالات [در مورد کتاب هرتصل] توسط ایوان ون سیمونی در مجله ضد یهودی «Westungarischer Grenzbote» که در «براتیسلاوا» [پایتخت اسلاوکی] منتشر می‌شد، چاپ شد. نویسنده، هرتزل و کتابش را ستایش کرد، و آن‌قدر با اشتیاق تحت‌تأثیر قرار گرفته بود که یک ملاقات شخصی با هرتصل ترتیب داد!! 7⃣ دکتر یک خاخام یهودی آلمانی است که بعدها به ایالات متحده مهاجرت کرد و در آنجا نائب‌رئیس کنگرهٔ جهانی یهود و یکی از رهبران سازمان یهودی جهانی شد. او در سال ١٩٣۴ کتابی به نام «Wir Juden» (ما یهودیان) منتشرکرد تا در آن از انقلاب آلمانی معروف و شکست لیبرالیسم تجلیل کند. 8⃣ در اواخر سال ١٩۴١، یکی از رهبران گروه صهیونیستی به‌نام که بعدها نخست‌وزیر اسرائیل شد، از اسم سازمان اصلی خود ایرگون (NMO) استفاده کرد و به نزدیک شد. مقامات وابسته به نیروی دریایی سفارت آلمان در ترکیه، پیشنهاد لهی را به مقامات ارشد خود در آلمان انتقال می‌دادند. در این بخش این مطلب بیان شده است: ✍ اغلب در سخنرانی‌ها و اظهارات مقامات دولتی برجسته آلمان نازی، بیان می‌شد که اصلاحات کلی در اروپا همانند یک پیش‌نیاز برای حل ریشه‌ای مسئله یهودیان از طریق اخراج آنها می‌باشد. اخراج توده‌های یهودیان از اروپا یک پیش‌نیاز حل مسئله یهودیان است. این کار فقط با اسکان این توده‌ها در خانه ملت یهود، فلسطین، و برقرار کردن یک کشور یهودی در مرزهای تاریخی آنها، بطور کامل انجام خواهد شد. 🔹 طرح لهی این‌گونه ادامه می‌یابد: ✍ … فعالیت‌های صهیونیستی NMO، در داخل آلمان و طرح مهاجرت یهودیان آن، مورد رضایت حکومت رایشی آلمان و مقامات بلند پایه آن می‌باشد. 📖 متن کامل مقاله در سایت اندیشکده: 👉 http://jscenter.ir/jewish-history/zionism/3977 ✅ اندیشکده مطالعات یهود
✍ مقاله‌ی بسیار مهم و ۵ قسمتی: «سیمای خانوادگی جرج بوش» 1⃣ سیمای خانوادگی جرج بوش (1) 👉 http://jscenter.ir/other-topics/jewish-families/9820 2⃣ نقش خاندان هریمن در صعود خاندان بوش 👉 http://jscenter.ir/other-topics/jewish-families/9822 3⃣ معمای تبار خاندان بوش و فرقه جمجمه و استخوان 👉 http://jscenter.ir/other-topics/jewish-families/9824 4⃣ ساموئل بوش ؛ سوداگر مرگ 👉 http://jscenter.ir/other-topics/jewish-families/9826 5⃣ پرسکات بوش و پروژه هیتلر 👉 http://jscenter.ir/other-topics/jewish-families/9828 ✅ اندیشکده مطالعات یهود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📆 تقویم روزانه 🌺 امروز جمعه 🌞 ١١ بهمن ۱۳۹۸ هجری‌شمسی ☪ ۵ جمادی‌الثانی ۱۴۴۱ قمری ✝ ٣١ ژانویه ۲۰٢٠ میلادی 🕎 ۵ شواط ۵۷۸۰ عبری 🌍 مناسبت‌های قمری 1⃣ درگذشت شاعر و عارف شهیر «جلال‌الدین محمد بلخی» معروف به (۶٧٢ق)
✡ داستان آن پادشاه جهود که نصرانیان را می‌کشت از بهر تعصب! 🎯 تمثیلی از مکر #یهودیان_مخفی و وظیفه‌ی ما 📚 مولوی » مثنوی معنوی » دفتر اول ✅ اندیشکده مطالعات یهود
✡ مولانا و داستان «وزیر یهودی» / مقدمه 1⃣ در کتاب اوّل «داستان آن پادشاه جهود که نصرانیان را می‌کشت از بهر تعصب» نقل کرده است. 2⃣ توجه مولانا جلال‌الدین محمد بلخی به این داستان و پیام‌های آن عجیب و نتیجه‌گیری آن عجیب‌تر و بس عبرت‌آموز است. 3⃣ نمی‌دانیم مولوی بر اساس کدام تجربه‌ی تاریخی و با چه هدفی این داستان را بیان کرده است. اما این داستان نحوه‌ی فعالیت را به زیبایی نشان می‌دهد. 📝 خلاصه‌ی داستان از این قرار است: .
✡ مولانا و داستان «وزیر یهودی» (١) 1⃣ حکمرانی یهودی است که اتباع او مسیحی شده‌اند و وی با خشونت به قلع‌و‌قمع ایشان مشغول است: 🔸 بود شاهی در جهودان ظلم‌ساز 🔸 دشمن عیسی و نصرانی‌گداز 🔹 عهد عیسی بود و نوبت آنِ او 🔹 جان موسی او و موسی جان او 🔸 شاه از حقد جهودانه چنان 🔸 گشت اَحْوَل، کالأمان یا رب امان 🔹 صد هزاران مؤمن مظلوم کُشت 🔹 که پناهم دین موسی را و پُشت 2⃣ این کشتارها نتیجه نمی‌دهد و روز به روز بر شمار گروندگان به آئین مسیح افزوده می‌شود تا سرانجام وزیر او خدعه‌ای می‌اندیشد. وزیر به شاه توصیه می‌کند که به وی اتهام مسیحی‌شدن وارد کند و به این بهانه گوش و دست او را ببُرد و بینی‌اش را بشکافد و برای اعدام به پای طناب دار ببرد و سپس با شفاعت آزادش کند. بدین‌سان، وزیر به جایگاهی چنان احترام‌آمیز دست می‌یابد که بتواند در مسیحیان نفوذ کند و حتی در رأس ایشان جای گیرد: 🔸 گفت ای شه گوش و دستم را ببُر 🔸 بینی‌ام بشکاف اندر حکم مُر 🔹 بعد زآن در زیرِ دار آور مرا 🔹 تا بخواهد یک شفاعت‌گر مرا 🔸 آن گهم از خود بران تا شهرِ دور 🔸 تا دراندازم در ایشان شرّ و شور 3⃣ شاه طبق نقشه‌ی فوق عمل می‌کند و وزیرِ دست و گوش بریده و بینی شکافته را به اتهام مسیحی‌شدن به میان نصرانیان می‌راند و وزیر خود را قربانیِ گروش به دین عیسی و عالِم به اسرار آن جا می‌زند: 🔸 پس بگویم من به سِرّ نصرانیم 🔸 ای خدای رازدان می‌دانِیَم 🔹 شاه واقف گشت از ایمان من 🔹 وز تعصب کرد قصد جان من 🔸 گر نبودی جان عیسی چاره‌ام 🔸 او جهودانه بکردی پاره‌ام 🔹 بهر عیسی جان سپارم سَر دهم 🔹 صد هزاران منّتش بر خود دهم 🔸 جان دریغم نیست از عیسی ولیک 🔸 واقفم بر عِلم دینش نیک نیک 🔹 حیف می‌آید مرا کآن دین پاک 🔹 در میان جاهلان گردد هلاک 🔸 شکر ایزد را و عیسی را که ما 🔸 گشته‌ایم آن دین حق را رهنما 🔹 از جهود و از جهودی رسته‌ام 🔹 تا به زُنّاری میان را بسته‌ام 🔸 دور دور عیسِي است ای مردمان 🔸 بشنوید اسرار کیش او به جان 4⃣ بدین‌سان، یهودیِ خدعه‌گر در میان مسیحیان جایگاهی رفیع می‌یابد: 🔸 صد هزاران مرد ترسا سوی او 🔸 اندک اندک جمع شد در کوی او 🔹 او بیان می‌کرد با ایشان به راز 🔹 سرّ انگلیون و زِنّار و نماز 🔸 او به‌ظاهر واعظ احکام بود 🔸 لیک در باطن صفیر و دام بود 🔹 دل بدو دادند ترسایان تمام 🔹 خود چه باشد قوّت تقلید عام 🔸 در درون سینه مِهرش کاشتند 🔸 نایب عیسی‌ش می‌پنداشتند! 5⃣ وزیر ۶ سال در میان مسیحیان زیست و با تزویر به مولا و مقتدای ایشان بدل شد. تا سرانجام شاه به او پیام داد که: "وقت آمد، زود فارغ کن دلم." .
✡ مولانا و داستان «وزیر یهودی» (٢) 1⃣ در این زمان مسیحیان به ١٢ گروه تقسیم می‌شدند که در رأس هر دسته امیری بود و جملگیِ ایشان و قوم‌شان وزیر را رهبر معنوی خود می‌دانستند. 2⃣ وزیر به‌دستور شاه ابتدا برای هر یک از سران ١٢گانه‌ی فوق طوماری از احکام عیسی نوشت که با طومار دیگری متناقض بود و بدین‌سان در میان مسیحیان تفرقه انداخت و ایشان را به ١٢ جناح معارض و معاند بدل کرد: 🔸 ساخت طوماری به‌نام هر یکی 🔸 نقش هر طومار دیگر مسلکی 🔹 حکم‌های هر یکی نوعی دگر 🔹 این خلاف آن ز پایان تا به سر 🔸 در یکی راه ریاضت را و جوع 🔸 رکن توبه کرده و شرط رجوع 🔹 در یکی گفته ریاضت سود نیست 🔹 اندرین ره مَخلَصی جز جود نیست 🔸 در یکی گفته که جوع و جود تو 🔸 شرک باشد از تو با معبود تو 3⃣ چون وزیر از طریق این طومارهای متناقض اسباب تفرقه در مسیحیان و انشعاب ایشان به فرقه‌ها و جناح‌های متخاصم را فراهم ساخت، مکر نهایی را آغاز نمود: 4⃣ او به‌ناگاه دست از موعظه برداشت و در خلوت به ریاضت نشست. روزها گذشت، مریدان به تب و تاب افتادند و از فراق وی لابه و زاری سر دادند: 🔸 خلق دیوانه شدند از شوق او 🔸 از فراق حال و قال و ذوق او 🔹 لابه و زاری همی کردند و او 🔹 از ریاضت گشته در خلوت دو تو 5⃣ سرانجام، مریدان دست تضرع به سوی او برداشتند که ما را از فیض خود محروم نکن: 🔸 از سر اکرام و از بهر خدا 🔸 بیش از این ما را مدار از خود جدا 🔹 ما چو طفلانیم و ما را دایه، تو 🔹 بر سر ما گستران آن سایه، تو 🔸 ما به گفتار خوشت خو کرده‌ایم 🔸 ما ز شیر حکمت تو خورده‌ایم 🔹 الله الله این جفا با ما مکن 🔹 خیر کن، امروز را فردا مکن 6⃣ وزیر پاسخ می‌دهد که جانم با شماست لیک این خلوت و ریاضت به‌دستور عالم غیب است و چاره‌ای ندارم: 🔸 من نخواهم شد از این خلوت برون 🔸 زآنک مشغولم به احوال درون .
✡ مولانا و داستان «وزیر یهودی» (٣) 1⃣ اصرار سران ١٢گانه‌ی مسیحیان مکرر می‌شود و اِبرام وزیر در نشکستن خلوت و ریاضت استوار و پا برجا است. تا سرانجام به مریدان پیام می‌دهد که قصد رخت بربستن از این جهان و سفر به نزد عیسی دارد: 🔸 که مرا عیسی چنین پیغام کرد 🔸 کز همه یاران و خویشان باش فرد 🔹 روی در دیوار کن، تنها نشین 🔹 وز وجود خویش هم خلوت گزین 🔸 الوداع ای دوستان من مرده‌ام 🔸 رَخت بر چارُم فلک بر بُرده‌ام 🔹 پهلوی عیسی نشینم بعد از این 🔹 بر فراز آسمان چارُمین 2⃣ وزیر سپس یکایک رهبران دوازده‌گانه مسیحیان را فرامی‌خواند، در تنهایی هر یک را خلیفه‌ی خویش می‌کند و فرمان می‌دهد که هرکسِ دیگر مدعی خلافت شد او را بی‌هیچ تردید بکُش یا زندانی کن: 🔸 وآنگهانی آن امیران را بخواند 🔸 یک به یک تنها به هر یک حرف راند 🔹 گفت هریک را بدینِ عیسوی 🔹 نایب حق و خلیفه من تویی 🔸 وآن امیرانِ دگر اتباع تو 🔸 کرد عیسی جمله را اشیاعِ تو 🔹 هر امیری کو کِشَد گردن، بگیر 🔹 یا بکُش یا خود همی دارش اسیر 🔸 لیک تا من زنده‌ام این وا مگو 🔸 تا نمیرم این ریاست را مجو 3⃣ سپس، وزیر چهل روز دیگر در خلوت نشست و سرانجام خود را کشت: 🔸 بعد از آن چل روز دیگر در ببست 🔸 خویش کُشت و از وجود خود بِرَست 4⃣ بعد از مرگ وی غوغا و فتنه در میان مسیحیان افتاد و اُمَرا و اتباعشان، که هریک خود را طبق فرمان‌ها و طومارهای وزیر، خلیفه‌ی بر حق می‌دانستند، به قتل و هدم یکدیگر مشغول شدند: 🔸 چونک خلق از مرگ او آگاه شد 🔸 بر سر گورش قیامت‌گاه شد 🔹 خلق چندان جمع شد بر گور او 🔹 مو کنان جامه دران در شور او 🔸 بعدِ ماهی گفت خلق: ای مهتران 🔸 از امیران کیست بر جایش نشان 🔹 یک امیری زان امیران پیش رفت 🔹 پیش آن قوم وفااندیش رفت 🔸 گفت اینک نایب آن مرد، من 🔸 نایب عیسی منم اندر زمن 🔹 اینک این طومار برهان من‌است 🔹 کین نیابت بعد از او مال من‌است 🔸 آن امیر دیگر آمد از کمین 🔸 دَعویِ او در خلافت بُد همین 🔹 آن امیرانِ دگر یک یک قطار 🔹 برکشیده تیغ‌های آبدار 🔸 هر یکی را تیغ و طوماری به‌دست 🔸 در هم افتادند چون پیلانِ مست 🔹 صد هزاران مردِ ترسا کشته شد 🔹 تا ز سرهای بریده پُشته شد 🔸 تخم‌های فتنه‌ها کو کشته بود 🔸 آفت سرهای ایشان گشته بود 5⃣ بدین‌سان، انهدام مسیحیان، که با سرکوب و جنگ و خونریزیِ «شاه یهودیه» ممکن نشده بود، با خدعه‌ی وزیر او به فرجام رسید! .
✡ مولانا و داستان «وزیر یهودی» (۴) 🎯 یهود؛ بازنده‌ی نهایی 1⃣ مولانا، به‌رغم این مکر شیطانیِ عجیبِ شاه و وزیر ، ایشان را احمق و جاهل و بازنده‌ی نهاییِ بازی می‌داند که به‌ظاهر در آن برنده‌اند، زیرا از حکمت و "سبب‌سوزی" خداوند غافل‌اند: 🔸 همچو شَه نادان و غافل بُد وزیر 🔸 پنجه می‌زد با قدیمِ ناگزیر 🔹 با چنان قادرْ خدایی کز عدم 🔹 صد چو عالَم هست گرداند به دَم 🔸 صد چو عالِم در نظر پیدا کند 🔸 چون که چشمت را به خود بینا کند 🔹 صد هزاران نیزه‌ی فرعون را 🔹 درشکست از موسی‌ئی با یک عصا 🔸 صد هزاران طبِّ جالینوس بود 🔸 پیش عیسی و دَمَش افسوس بود 🔹 صد هزاران دفتر اشعار بود 🔹 پیش حرف امیی‌اش عار بود 🔸 با چنین غالبْ خداوندی کسی 🔸 چون نمیرد گر نباشد او خَسی 🔹 بس دل چون کوه را انگیخت او 🔹 مرغ زیرک با دو پا آویخت او 🔸 چند گویی من بگیرم عالَمی 🔸 این جهان را پُرکنم از خود هَمی 🔹 گر جهان پُر برف گردد سر به سر 🔹 تابِ خُور بگدازدش با یک نظر 🔸 وزر او و صد وزیر و صد هزار 🔸 نیست گرداند خدا از یک شرار 🔹 عین آن تخییل را حکمت کند 🔹 عین آن زهرآب را شربت کند 🔸 آن گمان‌انگیز را سازد یقین 🔸 مِهرها رویاند از اسباب کین 🔹 پرورد در آتش ابراهیم را 🔹 ایمنیِ روح سازد بیم را 🔸 از سبب‌سوزیش من سوداییم 🔸 در خیالاتش چو سوفسطاییم .
✡ مولانا و داستان «وزیر یهودی» (۵) 🎯 وظیفه‌ی ما چیست؟ 1⃣ و سرانجام، پیام حکیمانه‌ی مولانا توجه به "موش"هایی است که مدام، انبارِ اندوخته‌ها و حاصل تلاش ما را تهی می‌کنند! 2⃣ ما بی‌توجه به ایشان، باز انبار خود را پر می‌کنیم و دگر باره آن را تهی می‌یابیم! 3⃣ به‌عبارت دیگر، "دفع شَرّ موش" اولویّتی است که بدون انجام آن نمی‌توان به هیچ اقدام سازنده پرداخت:‌ 🔸 ما درین انبار گندم می‌کنیم 🔸 گندمِ جمع‌آمده گم می‌کنیم 🔹 می‌نیندیشیم آخر ما به هوش 🔹 کین خلل در گندمست از مکر موش 🔸 موش تا انبار ما حفره زدست 🔸 وز فنش انبار ما ویران شدست 🔹 اوّل ای جان دفع شَرّ موش کن 🔹 وآنگهان در جمع گندم جوش کن ✅ اندیشکده مطالعات یهود