بسمه تعالی
🔷دین شناسی، معضل حوزه های علمیه
درنگی بر مطالبه رهبری از حوزه های علمیه
حوزه های علمیه به عنوان نهاد اقامه دین، در جامعه می بایست شناخت صحیح و عمیقی از «دین» داشته باشند و در مرتبه بعد، ساختارها و برنامه های خود را مبتنی بر آن شکل دهند، اما متأسفانه امروزه درک صحیحی از دین و به تبع آن، ساختارها و برنامه های متناسب با آن، وجود ندارد.
به نظر می رسد نکته اصلی مقام معظم رهبری دامت برکاته در دیدار حوزویان در ماه مبارک رمضان تأکید بر همین نکته بود که نمی بایست «اسلام» را در عرصه های معرفتی آن خلاصه کرد و به تبع آن، فعالیت حوزه های علمیه به تبلیغ و نشر احکام محدود شود، بلکه «اقامه و تحقق» دین در همه عرصه ها برعهده «حوزه های علمیه» است؛
🔸« آنچه بنده به ذهنم بود عرض کنم این بود که حوزههای علمیّه مرکز آموزش اسلامند؛ بالاخره دین باید فهمیده بشود، شناخته بشود، دانسته بشود، عمقیابی بشود، [لذا] مرکز لازم دارد؛ این مرکز، حوزههای علمیّهاند که عالِم دینی درست میکنند. حوزههای علمیّه، مرکز تعلیم اسلامند. اسلام فقط معرفت نیست، تعهّد به عمل و تحقّق احکام اسلام هم جزو اسلام است؛ یعنی یک وقت هست که ما اسلام را -که میخواهیم در حوزه یاد بگیریم- فقط عبارت میدانیم از اصول و فروع و اخلاق و همینهایی که هست -[که] واقعیّت هم همین است؛ [یعنی] اصول دین، فروع دین، ارزشهای اخلاقی، سبک زندگی، آئین حکمرانی، اینها همه جزو اسلام و جزو معارف اسلامی است- خب اینها را باید برویم در حوزهی علمیّه یاد بگیریم. لکن این [برداشت] درست نیست؛ این بخشی از کار حوزههای علمیّه است؛ چرا؟ چون این بخشی از اسلام است؛ بخش دیگرِ اسلام عبارت است از محقّق کردنِ این حقایق در متن جامعه، در متن زندگی مردم، یعنی هدایت؛ این بخشی از اسلام است دیگر. اسلام فقط توحید به معنای علم توحید با همان عمق و معرفتِ عرفانی و فلسفی و [مانند] اینها نیست، بلکه اسلام عبارت است از استقرار توحید در جامعه؛ یعنی جامعه موحّد بشود؛ این هم جزو اسلام است.»
از منظر کلامی فرمایش فوق را می توان چنین تقریر کرد که «دین» تنها «شریعت» نیست بلکه «ولایت» نیز رکن اصلی دین به حساب می آید و حقیقت دین عبارت است از «ولایت و شریعت» که از مصدر «الوهیت حضرت حق» صادر شده است. براین اساس، ولایت و سرپرستی جامعه در همه شئون و عرصه ها، می بایست بر عهده «دین» باشد و همه ابعاد و اضلاع جامعه می بایست تحت ولایت الهی قرار گیرد.
🔸 «در زمینهی مسائلی که ارتباط مستقیمی با دین ندارد، مثل علوم طبیعی و مانند آن که مستقیماً ارتباطی با زیربنای فکریِ دینی ندارد، جهتگیری اینها را هم حوزه بایستی معیّن کند؛ یعنی جهتگیری حرکت علمی را حوزهها باید معیّن کنند، چون این کارِ دین است؛ دین است که به علم جهت میدهد. علم میتواند در خدمت بشر باشد، میتواند علیه بشر باشد؛ میتواند در خدمت عدالت باشد، میتواند در خدمت ظالمین و مستکبرانِ طواغیتِ عالم باشد؛ کمااینکه الان هست. این جهت دادن به علم هم به عهدهی حوزه است.»
امروزه نهاد حوزه بر این تلقی از «دین» استوار گشته است که شریعت (خصوصاً شریعت بالمعنی الاخص، یعنی احکام فقهی) را معادل «دین» می داند و در نتیجه، ساختار و برنامه خود را حول آموزش و پژوهش و نشر «شریعت» پایه ریزی کرده است، درحالیکه اگر «ولایت و اقامه» را نیز رکن اصلی دین به حساب آوریم، آنگاه تحولات ساختاری و برنامه ای حوزه نیز می بایست بر این اساس صورت پذیرد.
بنابراین کامل ترین تصویر از «حوزه انقلابی» نیز حوزه را نهاد ولایت و سرپرستی جامعه از «انقلاب اسلامی» تا شکل گیری «نظام اسلامی» و تحقق «دولت اسلامی» و «جامعه اسلامی» تا دستیابی به «تمدن نوین اسلامی» معرفی می کند؛
🔸«امروز هم که بحمدالله نظام اسلامی به وجود آمده، تشکیل شده، ما منتظریم که دولت اسلامیِ به معنای واقعی و سپس جامعهی اسلامیِ به معنای واقعی و سپس تمدّن اسلامیِ به معنای حقیقی به وجود بیاید، حوزهی علمیّه مسئولیّتهای متناسب با این کار بزرگ را دارد، باید انجام بدهد. چه کار باید بکنید؟ باید بنشینید فکر کنید دیگر؛ اینها جزو آن موضوعات و مباحث فکری شما است.»
#دین_شناسی
#دیدار_رهبری
https://eitaa.com/yahyayahya