eitaa logo
یاران انقلاب عمومی🇵🇸🇮🇷
98 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
42 فایل
عمومی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚜حضرت علی و سلمان فارسی⚜ امیرالمؤمنین علی (ع) بالای بام خانه، خرما تناول می کرد، حضرت در سنین جوانی بودند، سلمان فارسی در حیاط آن خانه لباس خود را می دوخت. حضرت علی (ع) دانه خرمایی از باب مزاح به سمت سلمان رها کرد. سلمان گفت: یا امیر المؤمنین (ع) با من شوخی می کنید در حالیکه من پیرمرد و شما جوان کم و سن و سال هستید؟ حضرت فرمودند: ای سلمان من را از نظر سن و سال کوچک و خود را بزرگ می بینی. قصه دشت ارژن را فراموش کرده ای؟ چه کسی تو را در آن بیابان که گرفتار شیر درنده شده بودی نجات داد؟ سلمان با شنیدن این کلمات با تعجب از امیرالمؤمنین (ع) کیفیت جریان را خواست. حضرت علی فرمودند: در وسط آب ایستاده بودی و از شیر بزرگی که آنجا بود می ترسیدی. دستهایت را به دعا بلند کردی و از خدا کمک خواستی. و خداوند اجابت فرمود. من همان اسب سوار هستم که زره به روی شانه اش و شمشیری به دستش بود که با یک ضربه شمشیر آن شیر را به دو نیم کرد و شما را خلاص کرد. سلمان عرض کرد: نشانه دیگری در آنجا بود، برایم بیان فرمایید. امام علی (ع) دست به آستین برد و یک شاخه گل تازه بیرون آورد و فرمود: این همان هدیه شماست که به آن اسب سوار دادید. سلمان با دیدن آن گل بیشتر دچار حیرت و سرگردانی شد، با عجله خدمت رسول خدا (ص) شرفیاب شد و عرض کرد: ای رسول خدا، من اوصاف شما را در انجیل خوانده ام. محبت شما در دلم جای گرفت، دینم را رها کرده و دین شما را قبول کردم، ولی از پدرم مخفی نمودم و وقتی پدرم فهمید نقشه بر قتل من کشید ولی بخاطر مادرم از من گذشت و من را به کارهای سخت و دشوار وادار می کرد تا من فرار کردم. به محلی به نام دشت ارژن رسیدم ، در حال استراحت بودم وقتی احتیاج به آب پیدا کردم لباسهای خود را در آورده و داخل رودخانه شدم، ناگهان شیر بزرگی آمد و روی لباسهای من ایستاد وقتی او را دیدم به وحشت افتادم و از خداوند کمک خواستم که ناگاه اسب سواری پیدا شد و با یک ضربه شیر را دو نیم کرد، من از آب بیرون دویدم و لباس به تن کردم و خودم را به رکابش انداختم و آن را بوسیدم. از همان اطراف گلی کندم و به ایشان هدیه دادم، بعد از نظرم ناپدید شد و رفت، از این اتفاق بیش از صد سال می گذرد و این قصه را برای کسی تعریف نکرده ام. امروز امام علی (ع) تمام قضیه را برای من بیان فرمودند و همان شاخه گل را به من نشان دادند. رسول خدا فرمودند: ای سلمان، هنگامیکه مرا به آسمان بردند تا جایی که جبرئیل توقف نمود و من تا کنار عرش بالا رفتم، درحالیکه پروردگارم بدون واسطه با من سخن گفت. وقتی سفر معراج تمام شد و به زمین برگشتم علی بن ابی طالب (ع) بر من وارد شد و تمام گفتگوهای من با پروردگارم را خبر داد. بدان ای سلمان هرکدام از انبیاء و اولیاء از زمان آدم تاکنون که گرفتار شده اند علی بن ابی طالب (ع) آنها را نجات داده است. 📜القطره، جلد1، صفحه 282 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌹شهید سید مرتضی آوینی: ◽️ امید دشمن به ترس ماست و اگر نترسیم مکر شیطان یکسره بر باد می رود. ما با ایمان پیش می رویم و دشمن وابسته به سلاح است، اما دیگر تکلیف جنگ را آهن مشخص نمی کند. 🌹درود بر آوینی و راهی که رفت 🌹۲۰ فروردین سالروز شهادت مرتضی آوینی گرامیباد شادی روحش صلوات💚🙏
🌹در بیستم فروردین روز ملی فناوری هسته ای یاد شهدای گرانقدر هسته ای گرامیباد. 🕊🌷شادی روح بلندشان صلوات🇮🇷🙏
🌹تقديم به سيد شهيدان اهل قلم، شهيد سيد مرتضى آوينى به مناسبت سالروز شهادت ايشان با ما بگو از كوچه هاى سنگر اى مرد ما را ببر با خود ميان لشگر اى مرد رفتى و ما مانديم و شب هاى جدايى در جبهه هاى غفلت از همسنگر اى مرد اى راوى فتح صنوبرهاى عاشق از اول مقتل بخوان تا آخر اى مرد هر دم نگاهت خيره بر آن سوى اروند مى بينمت در غربتى پهناور اى مرد سخت است دورى از شهيدان خدايى دل را به دريا مى سپارى يكسر اى مرد شهرى به پا كردى ميان آسمان ها شهرى پر از آلاله هاى پرپر اى مرد دلتنگ مجنون گشتى و بيتاب فكّه بايد شهادت را بگيرى از سر اى مرد هر شب شهادت نامه ات را خواندى اى عشق در خاك جبهه آرميدى ديگر اى مرد از كربلا گفتى و آقاى شهيدان آرى نمانْد انگشت و نه انگشتر اى مرد از كربلاى پنج گفتى و رسيدى تا آسمان كربلاى آخر اى مرد 🦋
🌹نامه شهید آوینی خطاب به امام خامنه ای : ♦️ما با حضرتعالی به عنوان وصی امام امت (ره) و نایب امام زمان (عج) تجدید بیعت کرده ایم و تا بذل جان در راه اجرای فرامین شما ایستاده ایم، همانگونه که پیش از این درباره امام امت (ره) بوده ایم و بسیارند هنوز جوانانی که عشق به اسلام و شور رضوان حق آنان را در میدان انقلاب نگاه داشته باشد، با همان شوری که پیش از این داشته اند. ♦️ خدا شاهد است که این سخن از سر کمال صدق و از عمق قلوب همان جوانانی سرچشمه گرفته است که در تمام این هشت سال بار جنگ بر شانه های ستبر خویش کشیدند. ما به جهاد فی سبیل الله عشق می ورزیم. و این امری است فراتر از یک انجام وظیفه خشک و بی روح. این سخن یک فرد نیست، دست جماعتی عظیم است که به سوی حضرت شما دراز شده تا عاشقانه بیعت کند، بسیارند کسانی که می دانند شمشیر زدن در رکاب شما برای پیروزی حق از همان ارجی در پیشگاه خدا برخوردار است که شمشیر زدن در رکاب حضرت حجت (عج) و نه تنها آماده که مشتاق بذل جان هستند ♦️سر ما و فرمان شما. کمترین مطیع شما سیدمرتضی آوینی.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴قاتل فرزندم قهرمان است... وقتی از جنگ روایت ها حرف میزنیم از چه چیز سخن می گوئیم؟ شاید باورتان نشود. اما قدرت جنگ روایت ها در دگرگون سازی انسان ها فراتر از تصور است. 🔹در جنگ سخت یک نفر کشته و حذف می شود. 🔹در جنگ نرم یکی نفر حذف می شود و به جبهه مقابل اضافه می شود. 🔹اما در جنگ روایت ها یک نفر بدون اینکه حذف شود و در همان جبهه داخلی برای جبهه مقابل کار می کند. 🔸در جنگ روایت ها کار با اعتقادات شما ندارند، کار با علائق شما ندارند، تنها و تنها قرارست آنچه می بینید را نبینید و بالاعکس. این جنگ سهمگین ترین و ویران کننده ترین است. نتیجه این جنگ یک مسخ هویتی است. 👈یک نمونه مادر کیان پیرفلک. ببینید جنگ روایت ها با یک مادر داغدیده چه می کند. 🔹وقتی فرزندش را کشتند، آنچنان غرق رسانه های دشمن بود که برای خونخواهی فرزندش به دامن قاتلان او پناه برد. 🔹و حالا که قاتل اصلی کیان را یافتند و قرارست قصاص شود، مدعی بی گناهی او شده است و هشتگ نه به اعدام یک بی گناه می زند. به واقع ببینیم چه فرآیندی درون یک نفر باید طی شود  که قاتل فرزندش را مظهر شرف بداند و برای آزادی اش کمر راست کند؟ اینها ثمرات یک جنگ تمام عیار ذهنی است. 🔸مادر کیان یک نمونه است. هرچند امیدوارم این مادر بیدار شود، اما چنین روزگار تلخی در کمین خیلی هاست. 👈این روزها با میدان داری رسانه های ضدانقلاب، رسانه های اجتماعی نیز  مملو از متن هائی است که نشان می دهد عده ای چطور چشم وگوش بسته سر قبرهای خالی گریه می کنند. عده ای که ناباورانه کشته سازی های تصنعی را باور کردند و خود را صاحب عزا می دانند. یک نمونه آشکار آن نیکا شاکرمی که داغداران او نه اطلاعیه دستگاه قضا و بلکه گزارش پزشکی قانونی را هم باور نکردند. یا نگین عبدالملکی که به بیان پدرش مرگ او بر اثر مسمومیت بوده و اما همچنان برای عده ای کشته اغتشاشات است. ❇️اما سخن اینجا نیست....از مصداق مادر کیان و نمونه های مشابه عبور کنیم. اصل جنگ در تسخیر روح و روان است. ابزار نیز فراتر از رسانه است. با یک جنگ ترکیبی مواجهیم که رسانه نیز جزئی از آن است. هدف نهایی این جنگ نیز تسخیر ذهن هاست. دشمن وقتی متوجه شد خاک و جسم این مردم را نمی تواند تصرف کند، سراغ ذهن ها رفته است. هر ذهنی به تسخیر برود گوئی جسم یک نفر به بند کشیده می شود و بخشی از خاک و سرمایه کشور به غارت می رود. در این جنگ ترکیبی، اقتصاد هم ابزار تسخیر ذهن است؛ حجاب نیز؛ اغتشاشات نیز... همه و همه ابزار است تا مادر کیان نبیند. تا من و شما نبینم. همین. ✅و اما در نهایت یک پیشنهاد ساده: در جهاد تبیین کم و کسری داریم. حقیقت دست مردم نمی رسد. باید تقویت شویم. اما در کوتاه مدت چاره چیست؟ چه کنیم؟ چاره اینست: هر امری را در این روزگار با اعتنا به نقشه دشمن ببینید. او چه می کند و چه می‌خواهد و سهمش چیست؟ ماجرا متفاوت خواهد شد. امتحان کنید. "مهدیان" 🔴 👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
~🖤🕌~ راحت بخواب کوفه! که از بین نخل ها دیگر صدای ناله ی حیدر نمی رسد :)) - فـ‌‍‌‍𝐅𝐫𝐚𝐠𝐡ـراق🖤!″