eitaa logo
پیش به سوی ظهور
9.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
5 فایل
🌺اللهم عجل الولیک الفرج🌺 #‌مذهبی_‌فرهنگی_‌بصیرتی ارتباط بامدیر ✅انتقاد_‌پیشنهاد ✅ارسال مطالب ✅تبادل @reza133z تاریخ تأسیس کانال۹۶/۱۰/۲۲ کانال دوم ما ( #بصیرت_بیداری ) حتما عضو شوید { @basirat21 }
مشاهده در ایتا
دانلود
خداوند به حق آه مظلومان از اختلاسگران نگذرد @yamahdi313z
🔹یاد آن شاعر دلداده بخیر 🔹که دمادم میگفت ... 🔹خبر آمد خبری در راه است... 🔹سرخوش آن دل که ازآن آگاه است... 🔸ولی ای کاش خبر می آمد... 🔸که خدا می خواهد 🔸پرده از غیبت مهدی زمان بردارد 🔸پرده از روزنه ی عشق و امید... 🔸پرده از راز نهان بردارد. 🔹کاش روزی خبر آید 🔹که تسلای دل خلق خدا 🔹از فراسوی افق می آید 🔸مهدی، آن یوسف گم گشته ی زهرا "س" و علی "ع" ... 🔸از شب هجر به کنعان دلم می آید... ❣اللّٰـہم عَجـِّل لـِولـیڪَ الفَــرج❣ @yamahdi313z🕊⬅️
این آخوندام ما رو ول نمی کنند...😒😏 ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️ یکی از اساتید ریاضی دانشگاه تهران نقل می‌کرد: قرار بود جمع منتخبی از اساتید و نخبگان ریاضی برای شرکت در کنفرانسی بین المللی به یکی از کشور های غربی برن.🙂 وقتی سوار هواپیما شدم دیدم یه روحانی تو هواپیماست.😒🛫 به خودم گفتم بفرما؛ اینا سفر خارجی هم ما رو ول نمیکنن.😤 رفتم پیشش نشستم بهش گفتم:حاج آقا اشتباه سوار شدید...مکه نمیره😐 گفت: میدونم گفتم: حاجی قراره ما بریم کنفرانس علمی؛ شما اشتباهی نیاین😕 گفت: میدونم دیدم کم نمیاره😏 جدیدترین و پیچیده ترین مساله ریاضیمو که قرار بود تو کنفرانس مطرح کنم داخل برگه نوشتم دادم بهش، گفتم شما که داری میای کنفرانس بین المللی ریاضی اونم تو یه کشور خارجی حتما باید ریاضی بلد باشید. اگر ریاضی بلدید این سوال رو حل کنید ، برگه رو بهش دادم و خوابیدم.😎 از خواب که بیدار شدم دیدم داره یه چیزایی تو برگه مینویسه. گفتم: حاجی عجله نکن اگه بعدا هم حلش کردی من دکتر فلانی هستم از دانشگاه تهران. جوابشو بیار اونجا بده.😂 دوباره خوابیدم.😴 بیدار که شدم دیگه نمی نوشت، گفتم چی شد؟ 📝برگه رو بهم داد و گفت: سوالت چهار راه حل داشت سه راه حل نوشتم و اون راهی هم که ننوشتم بلد بودی.😳 شوکه شده بودم😳😥 ادامه داد: این هم مساله منه اگر تونستی حلش کنی من حسن زاده آملی هستم از قم.........😨 بعدها فهمیدم که به ایشون لقب ذوالفنون را دادند و ایشان در تمامی علوم صاحب نظر بود.😶 تا جایی که دورانی که پا تو سن نذاشته بود در هفته روزی یکبار عده ای از پروفسور های فرانسه و سایر کشور های اروپایی برای کسب علم و ریاضی و نجوم خدمت ایشان میرسیدند.😕 حالا نظر این عالم بزرگ درباره رهبر معظم انقلاب امام خامنه‌ای مدظله العالی: "گوش‌تان به دهان رهبر باشد. چون ایشان گوششان به دهان حجت‌بن‌الحسن(عج) است."😊 این جملات وقتی بیش‌تر معنا پیدا می‌کند که بدانیم صاحب تفسیر المیزان، علامه عارف آیت‌الله طباطبایی درباره شاگردش علامه حسن‌زاده فرموده‌اند: حسن‌زاده را کسی نشناخت جز امام زمان(عج).❤ دکتر نظری @yamahdi313z🌸🌺🌺
خداوندا اگر داری بنای دادن عیدی جهانی را منور کن به نور حضرت مهدی عید شما مبارک @yamahdi313z
هدایت شده از پیش به سوی ظهور
سر تا پایم را خلاصه کنند می شویم "مشتی خاک" که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه یا "سنگی" در دامان یک کوه یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس شاید "خاکی" از گلدان‌ یا حتی "غباری" بر پنجره اما مارا از این میان برگزیدند : برای" نهایت" برای" شرافت" برای" انسانیت" و پروردگارمان بزرگوارانه اجازه امان داد برای : " نفس کشیدن " " دیدن " " شنیدن " " فهمیدن " و ارزنده امان کرد بابت نفسی که در ما دمید ما منتخب گشته ایم : برای" قرب " برای" رجعت " برای" سعادت " ما مشتی از خاکیم که خدایمان اجازه امان داده: به" انتخاب " به" تغییر " به" شوریدن " به" محبت " وای بر ما اگر قدر ندانیم !! @yamahdi313z🕊🕊
﷽❣ ❣﷽ 👌کاش به جای سالِ نو، تو را هر روز تحویل می گرفتم... ‌ ☀️تعجیل در 3صلوات☀ @yamahdi313z
✨ مفهوم «برکت» ✨ 🔹از پیامبر(ص) پرسیدند برکت درمال یعنی چه؟ درپاسخ، پیامبر مثالی زد و فرمود: گوسفند درسال یکبار زایمان می کند وهر بار هم یک بره به دنیا می آورد . سگ در سال دو بار زایمان میکند و هربار هم حداقل ۷-۶ بچه. به طور طبیعی شما باید گله های سگ را ببینید که یک یا دو گوسفند در کنار آن است. ولی در واقع برعکس است. گله های گوسفند را می بینید و یک یا دو سگ درکنار آنها چون خداوند برکت را در ذات گوسفند قرار داد و از ذات سگ برکت را گرفت . مال حرام اینگونه است. فزونی دارد ولی برکت ندارد.» روی مفهوم" برکت در روزی" فکر کنید. 👇👇👇👇👇 @yamahdi313z🌺💐🌺
لطفا بخوانید ☺️🌸 ﺩﺭﺟﺎﺩﻩ ﻧﺠﻒ ﺑﻪ ﻛﺮﺑﻼ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﭘﻴﺎﺩﻩ ﺭﻭﻱ ﺑﻮﺩﻳﻢ ﻛﻪ ﭼﻨﺪﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻧﺪ ... ﻫﻮﺍ ﺗﺎﺍﺭیک ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﻮﻛﺐ ﻫﺎ ﭘﺮﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ .... ﻛﻨﺎﺭ ﻋﻤﻮﺩﻱ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻳﻢ ﺗﺎ ﻧﻔﺲ ﺗﺎﺯﻩ ﻛﻨﻴﻢ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﻣﺎﺷﻴﻨﻰ ﺗﻮﻗﻒ ﻛﺮﺩ .... ﻫﻠﻪ ﺑﺰﻭﺍﺭ ﻫﻠﻪ ﺑﺰﻭﺍﺭ ... ﻣﻦ ﻛﻪ ﻋﺮﺑﻲ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﺎﺍﻭﺧﻮﺵ ﻭ ﺑﺸﻲ ﻛﺮﺩﻡ،ﺻﺎﺣﺐ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﻦ ﺑﻴﺎﻳﻴﺪ ﺑﺎﺍﺻﺮﺍﺭ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﺭﻓﺘﻴﻢ ... ﺟﻤﻌﻴﺘﻤﺎﻥ ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﻧﻔﺮ ﻣﻴﺸﺪ ... ﺑﻌﺪ ﺍﺯﺍﺳﺘﻘﺒﺎﻝ ﮔﺮﻡ ﻭ ﺻﺮﻑ ﺷﺎﻡ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺻﺪﺍﻱ ﺩﻋﻮﺍ ﻭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺑﻴﺪﺍﺩﻱ ﺍﺯ ﺩﺭﺏ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ! ﺑﻪ ﺟﻠﻮﻱ ﺩﺭ ﺁﻣﺪﻳﻢ ﺩﻳﺪﻳﻢ ﺻﺎﺣﺒﺨﺎﻧﻪ ﺑﺎﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﺍﺵ ﺩﻋﻮﺍﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﺑﺤﺜﺸﺎﻥ ﻓﻬﻤﻴﺪﻡ ﻛﻪ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻳﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﺴﺮﻱ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﻗﺎﺗﻞ ﭘﺴﺮﻫﻤﺴﺎﻳﻪ ﺑﻮﺩﻩ ﭘﺪﺭ ﻣﻘﺘﻮﻝ ﺍﻣﺸﺐ ﺭﺍ ﺩﺭﺧﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﺑﺪﻭﻥ ﺯﺍﺋﺮ ﺑﻪ ﺳﺮ می کرﺩﻩ ﻭ ﻭﻗﺘﻲ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺁﻣﺪﻥ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﺷﺪﻩ ﺁﻣﺪﻩ ﺗﺎ ﻣﺎﺭﺍﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﺒﺮﺩ ﻭ ﺻﺎﺣﺐ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﻢ ﻣﻤﺎﻧﻌﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﭘﺪﺭ ﻣﻘﺘﻮﻝ ﺣﺮﻓﻲ ﺯﺩ ﻛﻪ ﻛﻤﺘﺮ ﻛﺴﻲ ﻣﻴﺘﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩ گفت: ﺯﺍﺋﺮ ﻫﺎﻳﺖ ﺭﺍ ﺑﺪﻩ ﺍﺯ ﺧﻮﻥ ﭘﺴﺮﻡ ﮔﺬﺷﺖ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﻛﺮﺩ ﻭ ﭘﺴﺮﺕ ﺭﺍ ﻣﻴﺒﺨﺸﻢ! ﺷﻮﺧﻲ ﻧﻴﺴﺖ! ﺍﺯﺧﻮﻥ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﮔﺬﺷﺘﻦ... ﭘﺪﺭﻗﺎﺗﻞ ﺑﺎ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﻛﺮﺩﻥ ﻣﺎ ﺍﺯﺧﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﻣﻴﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﭘﺴﺮﺵ ﺭﺍ ﺑﺒﻴﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺩﺭﻛﻨﺎﺭﺧﻮﺩﺵ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪﺵ ﺍﻣﺎ ﺟﻮﺍﺑﻲ ﺩﺍﺩ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﮔﺮﻳﻪ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﺯﺍﺋﺮﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﻴﺪﻫﻢ ... ﻗﺼﺎﺻﺶ ﻛﻦ ﻭ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻓﻬﻤﻴﺪﻡ ﻛﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﺯﺍﺋﺮ ﺣﺴﻴﻦ ﺑﻮﺩﻥ ﻣﻘﺎﻡ ﻭ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺩﺍﺭﺩ ... 👇 @yamahdi313z
💎توی تاکسی نشسته اَم؛ راننده از دزدی ها میگوید و رانت خواری ها و امثالهم... پیاده که میشوم سعی میکند پانصد تومان بیشتر کرایه بردارد... ! قصاب محل از مافیای گوشت میگوید و اوضاع خراب کشور و اینکه معلوم نیست عاقبتمان چه میشود... حواسم که لحظه ای پرت میشود، دویست سیصد گرم چربی، قاطیِ گوشت در چرخ گوشت میریزد...! دوست قدیمی ام کارمند است؛ در تلگرام پُست های فساد مسئولین را از این گروه به آن گروه میگذارد. میگوید: روزی دو سه ساعت در اداره ـ در زمانی که باید کار مردم را انجام بدهد ـ سرش توی گوشی و تلگرام است...! کابینت ساز از کارِ دوستم زده است و پول را گرفته و فلنگ را بسته...! بقال محل اجناس تاریخ مصرف گذشته را جلوی دست میچیند، به هوای اینکه نبینی و بخری...! میوه های خوبِ میوه فروش سوا شده و دو برابر قیمت فروخته می شود...! مرغ فروش، مرغهای مانده را در پیاز می خواباند و به عنوان جوجه کباب میدهد دست مردم...! معلمِ مدرسهٔ یکی از بچه های فامیل عملاً کارش را محول کرده به والدین و یک روز در میان می آید مدرسه...! پزشک، از خانوادهٔ بیمار تصادفی، در حال مرگ، ۳میلیون پول نقد میخواهد تا برود داخل اتاق عمل...! در بانک، شش باجه وجود دارد اما کلاً یک نفر کار مردم را راه می اندازد...! استاد دانشگاه، کتاب انگلیسی را ۱۰صفحه ۱۰صفحه به عنوان پروژه می دهد به دانشجویانش که ترجمه کنند و آخرش به نام خودش چاپش میکند! و ... میگویند یک سوزن به خودت بزن، یک جوالدوز به دیگران... خیلی وقت است خودمان هم به خودمان رَحم نمیکنیم... صاحب مغازه با حیله و فریب و دروغ، پول شاگردش را نمیدهد یا با تاخیر میدهد ... به خدا سوگند بابک زنجانی، خاوری و ... و خیلی های دیگر عینِ خودِ ما مردم هستند، فقط پست گرفته اَند و سطح تخلفشان از ۳۰۰ گرم چربی و پانصد تومان اضافه کرایه، رسیده به میزانی که میدانیم. جامعه مثل یک درخت است. ما ریشه ها و تنه ایم و مسئولین میوه و برگ... چطور از درختی که ریشه اَش پوسیده و تنه اَش آفت خورده، انتظار میوهٔ سالم داریم!؟ ما حق داریم مسئولینِ دلسوزِ پاکِ سالم داشته باشیم، اما خب از کجا بیایند؟ مگر نه اینکه آنها هم آدمهای همین جامعه هستند؟ ما حق داریم مطالبه گر باشیم... اعتراض کنیم به مشکلات... اما شاید بهتر باشد یک بار هم که شده، از خُرد به کلان برویم. خودمان را اصلاح کنیم بلکه نسلهای بعدِ مسئولین اصلاح شوند، که آن موقع اگر اصلاح نشدند، مثل امروز نمی نشینیم و فقط درباره گندکاری هایشان جُک درست نمی کنیم. به قول امیرکبیر: ابتدا فکر کردم مملکت وزیرِ دانا میخواهد، بعد فکر کردم شاهِ دانا میخواهد، در آخر اما فهمیدم ✨مملکت مردمِ دانا میخواهد ... "تغییر" را باید از خودمان شروع کنیم، درستکار باشیم ...! ✅و من میتوانم به صراحت اعلام کنم در جامعه یی که سرانه ی مطالعه مردمانش به دو دقیقه نمی رسد تلاشی برای بهتر کردن اوضاع اثرعکس دارد چرا که مردم نادان هیچ کار درستی انجام نمی دهند @yamahdi313z
خواهرم بیداری...؟؟؟ بی قرارم اینک ... پشت خطم ،... وصلی ؟؟؟ خواهرم باتوسخن میگویم .. اگر آقای غریبم آید وبگوید دختر سالها پشت در غیبت اگر من ماندم این همه ندبه ی غربت خواندم همه اش وصل به گیسوی تو بود چه جوابی داری؟؟؟ اگر آقا گوید از سر عشق خیالی که توکردی آواز من ندارم سرباز چه جوابی داری ؟؟؟ دختر شیعه هنوزم وصلی؟؟؟؟ تو رو ارباب قسم قطع نکن سالها منتظرم مرغ بی بال وپرم رحمی کن محبان مهدی ، او خواهد آمد. اَللّهُــــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــــکَ الفَـــــرَج @yamahdi313z
من همان کودک دیروزم که آرزو داشت یار تو باشد... اما حالا قد کشیده و نه تنها بال نشده که وبالت گشته ام😞 دلم را جانم را جهانم را دستی بکش ای صاحب عالم❤️ @yamahdi313z
❇️ماجرای جالب تشرف رهبر انقلاب به محضر امام زمان عج 🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸 متن دقیق سخنان آیت الله احدی، بدون هرگونه تغییری بدین شرح است: مطلبي را به شما عرض مي کنم شايد نشنيده باشيد. جناب آقاي صديقي شب فاطميه روي منبر در بيت ايشان (بيت رهبري) که آقاي رييس جمهور نشسته بود، آقاي هاشمي بود، سران مملکتي بودند، قوه قضاييه، همه بودند. آقاي صديقي روي منبر اين مطلب را گفت و آن را نتوانست تمام کند. همين که خواست تمام کند فرياد گريه جمعيت و حضار بلند شد. ديدند اين جمعيت بسوي آقا دارند حمله مي کنند که به عنوان تبرک به ايشان دست بزنند. آقا را بردند و ديگر نتوانستند جمعيت را اداره کنند و آن مطلب اين بود: من همه ساله مکه که مي رفتم قبل از رفتن به مکه به محضر آيت الله بهاءالديني مي رسيدم و توصيه مي خواستم از ايشان. ايشان به من توصيه هايي مي کرد و من اين توصيه ها را در سفر مکه عمل مي کردم. بعد هم که داشتم مي آمدم، يک عمامه اي يا چيزي را براي ايشان هديه مي خريدم. اين دفعه که رفتم محضر ايشان (حضرت آیت الله بهاء الدینی) اين مطلب را فرمودند: شما وقتي که مي رويد مسجدالنبي از قسمت جنوب شرقي مسجد، از آن قسمت هفت قدم ميايد به جلو و قسمت بعدي را هم گفت که من نمي توانم دقيق به شما بگويم. به خاطر اينکه ايشان اين را به وديعت پيش من گذاشت. آن وقت از دو طرف به من دستور داد. وقتي که قدم زدي آمدي جلو رسيدي به آنجا، آنجا بنشين و اين ذکر سبعه را بگو. اين ذکر را که گفتي انشاءالله به حوائجت خواهي رسيد. ذکر سبعه عجيب است، علامه حسن زاده آملي بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب اذکار سبعه را دارد که اينها را از آسيد علي آقا قاضي گرفتند. ذکر سبعه واقعاً يک ذکريست که معجزه ميکند در نفس انسان عجيب معجزه مي کند. آقاي صديقي مي گويد، عرض کردم: آقاي بهاءالديني چه وجهي دارد که من بايد آنجا بنشينم و اين اذکار سبعه را بگويم. چه وجهي دارد هفت قدم از آنجا قدم بزنم. حالا همه دارند مثل شما گوش مي دهند همه دارند دقت مي کنند آقاي صديقي چه مي خواهد بگويد. گفت: وجهش اين است که دارم به شما مي گويم فقط پيش شما بماند. وقتي که حضرت زهرا سلام الله عليها آمد براي دفاع از علي ابن ابيطالب عليه السلام بدنش خون آلود بود وقتي که آمد که داخل مسجد وارد نشد وقتي که برگشت ديگر توان از او رفت ديگر به گونه اي شد که مي خواست ادامه راه را بدهد نتوانست، آنجا نشست و فکر مي کنم که آن مکان به خون فاطمه سلام الله عليها رسيده است. آنجا حاجتتان را بخواهيد. فرياد گريه جمعيت بلند شد .. بعد آقاي بهاء الديني مي گويد: اين کار را انجام بده. ايشان مي گويد: من رفتم اينکار را انجام دادم حالا تو نگو آقاي بهاء الديني خودش هم نظر دارد، نيت دارد، يا حاجتي دارد. چون خودش مشرف نمي شود. حالا جالب اين است که حضار دارند به آقاي صديقي توجه مي کنند از اعيان شخصيتي مملکت، و هم آقاياني که شرکت کننده بودند، ايشان هم با ضرس قاطع دارد مطلب را مي گويد. گفت: من رفتم مدينه همين کار را انجام دادم، بعد از اين رفتم مکه ديدم از بلند گو صدا مي زنند: آقاي صديقي دوباره بروند مدينه. من دوباره رفتم مدينه، چند روزي مدينه ماندم، وقتي برگشتم به ايران يک عمامه اي خريده بودم رفتم محضر حاج آقا، رسيدم، تا سلام عليک کردم بدون اينکه حرفي بزنم. حاج آقا بهاء الديني فرمودند: ميداني ثمره ذکر امسال چه بود؟ گفتم: نه گفت: نمي داني ثمره ذکر امسال چه بود، نگرفتي؟ گفتم: نه فرمود: امسال ثمره ذکر شما يکي اين بود که شما دو بار آمديد مدينه گفتم شما مطلعيد من دو بار امسال آمدم مدينه. گفت: بله آنجائي که نشسته بوديد ذکر مي گفتيد در آنجا با تو بودم. اين نوارش دربيت آقا هست، دم در که مي فروشند، نوار سه سال قبل فاطميه بعد برگشت و گفت: ثمره دوم اينجا بود: که تا گفت مجلس به هم پاشيد اينقدر مردم به خودشان زدند و گريه کردند که آقا تشريف بردند؛ ديدند که ديگر نمي شود جمعيت را اداره کرد. فرمودند: ثمره دوم اين بود که آن نيتي که من مي خواستم، به آن نيت رسيدم، و آن اين بود که امسال مقام معظم رهبري به ديدارامام زمان نائل آمد. @yamahdi313z🌺💐