eitaa logo
متن روضه روشمند ومستند
14.7هزار دنبال‌کننده
143 عکس
16 ویدیو
359 فایل
✔به جهت درخواست دوستان طلبه و مداح کانال متن روضه روشمند ومستند ایجاد شده...انشاءالله با یاری خداوند بتوانیم در این زمینه خدمت گزار شما خوبان باشیم 🌷 🔸یونس سمیعی ارتباط با خادم شما 👈 @Ashkbehshti
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️ ◾️ امشب نشسته در غمِ مردی غریب باز در سینه ی بقیع سکوتی عجیب...باز_ _امسال هم شبیه به صدسالِ بی حرم ماییم آن کبوترِ بی بالِ بی حرم... آه از نهادِ خاک برآمد زِ بی کسی باران ! به دادِ بغضِ فروخفته می رسی...؟ یک قبرِ خاکی از همه دنیا از آنِ اوست انگار غربت ارثیه ی خاندانِ اوست... هر نکته ای نبوده و بوده که یافته... از بس که علم های نهان را شکافته اوکه همیشه باقرِ دانش خطاب شد در آتشِ مصیبتِ مکشوف، آب شد آن روضه را که ما نشنیدیم دیده است اینگونه صبر را ،زِ که تعلیم دیده است؟!! با کربلا عجین شد و در شام پا گرفت... با غیرت است،صبرِ زیاد از خدا گرفت... هم شاهداست بر سرِ خورشیدِ بی کفن، هم آشناست با غمِ زنجیر ، بر بدن... گرچه به دستِ زجر ،ستم ها کشیده است اما به پای طفلِ سه ساله رسیده است!؟ در مجلسِ یزید به زخمش نمک زدند آنجا که عمه زینبِ او را کتک زدند در خاطرش سیاهیِ بزمِ یزید بود یاد آوریِشان خودِ زهرِ مدید بود تا دید مادر و پدرش را به بزمِ شام... یادِ مدینه، سوخت دلش بین ازدحام... او وارثِ تمامِ حسین است در قیام یا ذوالفقارِ حیدر کرار در نیام او اولین حسین چیِ عالم است، پس... با لطفِ اوست ذکرِ حسینم به هر نفس او وارثِ مصیبتِ بی حدِ مجتباست... دیده که مادرش زنِ تنهای کوچه هاست... با خاطراتِ کودکی اش او چه می کند؟ هر روز یادِ سیلی و آن کوچه می کند... در گیرو دارِ هُرمِ نفسهای آخرش پیچیده باز غصه ی پهلوی مادرش امشب چقدر غربتتان شکلِ مادر است تنها امامِ عصر سَرِ قبرتان نشست ناگاه ابر ،درد و دلش باز می شود تا گریه میکند سخن آغاز می شود آخر به بوی سوختنِ یاس می رسد درد و دلش به روضه ی عباس(ع) می رسد پایانِ روضه وقتِ گدایی ست ،پس ببین او آمده زیارتِ اربابِ اربعین... رمزِ براتِ کرب و بلا شورِ امشب است امشب که حرفِ روضه ی "همراهِ زینب" است 📜 🆔👇👇👇👇 https://eitaa.com/yaMojebalmoztr http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a
◾️ ◾️ آن روزهایِ شعله ور یادم نرفته دستان تبدارِ پدر یادم نرفته دریا همان نزدیکی اما تشنه بودیم بیتابی و چشمانِ تر یادم نرفته شش ماهه را تیر سه شعبه بُرد با خود داغِ عجیب ِ این خبر یادم نرفته گهواره را بردند بعدِ گوشواره هول و وَلایِ دور و بر یادم نرفته افتاد خیمه دستِ یک عدّه حرامی آن لحظهٔ پر دردسر یادم نرفته بعد از جسارت ها اسارت ها کشیدیم یک تکه نانِ مختصر یادم نرفته یکریز در آغوش عمه بغض کردیم زخم زبانِ رهگذر یادم نرفته یک گوشه خوابید و صدایش درنیامد اشک رقیه(س) تا سحر یادم نرفته دیدم به عینه روضه ها را پیشِ چشمم لحظاتِ تلخِ آن سفر یادم نرفته! 📜 🆔👇👇👇👇 https://eitaa.com/yaMojebalmoztr http://eitaa.com/joinchat/550961166C2c98fe3e8a
فیش روضه های امام باقر علیه السلام 👇👇👇👇