لطفاباتامل بخوانید
#یک_آیه_یک_تدبر 317
🔳 98/12/29
✨📖✨ ولِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا (7 - فتح)
⚡️و سپاه قوایِ آسمانها و زمین لشکر خداست و خدا بسیار مقتدر و به تدبیر نظام عالَم داناست.
💥 کرونا! تو کدامین سرباز نامرئی خدا هستی که در سال موش همه را از ترس جانشان چون موش در لانهی خود پنهان کردهای؟
❄️ کرونا! هر چه هستی و به دست هر که و برای هر چه درست شدهای من نمیدانم، ولی این را میدانم که بدون اذنِ خدا وقتی برگی از درختی نمیافتد تو هم بدونِ اذن خدا نمیتوانی جان یک نفر را بگیری، چه زیرکانه و ماهرانه از دست نخبگان دوران فرار میکنی و در سراسر جهان جولان میدهی.
💥 کرونا! تو کدامین سرباز نامرئی خدا هستی که همهی خلایق را بدون نگهبان در خانههایشان حبس و زندانی کردهای؟ تو کدامین سرباز خدا هستی که پیشرفتهترین آزمایشگاههای دنیا را در کشتنِ خود عاجز ساختهای؟
✨📖✨ ومَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ ۖ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ (22 - عنکبوت)
⚡️و شما (مخلوق عاجز) نه هرگز (خدای قادر مطلق را) در زمین و آسمان عاجز توانید کرد و نه جز خدا نگهبان و یاوری دارید.
❄️ کرونا! تو کدامین سرباز نامرئی خدا هستی که ویلانشینان را امسال در شمال، از رفتن به ویلایشان محروم ساختی؟ تو کدامین سرباز خدا هستی که بیسر و صدا و بدونِ اینکه چشمی بتواند تو را ببیند در قویترین مکانهای محافظتشده توسط نگهبانانِ مسلح نفوذ میکنی؟
🌘 تو کدامین سرباز خدا هستی که زندگی را بر ما چون روز قیامت نمودهای که مادر از فرزند خویش فرار میکند و پدر از فرزندش با فاصله مینشیند که مبادا بمیرد.
💥 تو کدامین سرباز خدا هستی که چنین عدالتی داری و در کشتن، فقیر و غنی، رئیس و وزیر، کارگر و گدا نمیشناسی؟ تو کدامین سرباز خدا هستی که ثروتمندان، دیگر ثروتشان در بیمارستان خصوصی هم برای دفعِ شرّ تو کفایتشان نمیکند و برای اولین بار ثروتشان را پشتوانهی زندگی خود نمیبینند. تو کدامین سرباز خدا هستی که ما انسانها بیشتر از آن سگ و گربهای که از کنارمان میگذرد از گذشتنِ یکدیگر از کنار هم میترسیم؟
❄️ تو کدامین سرباز خدا هستی که قویترین سهام و ثروت ثروتمندان جهان با شنیدن نام تو و فهمیدنِ نرفتنات بزودی، لرزه بر تنشان انداختهای و ثروت و سهامشان را یکباره فرو ریختهای؟
تو آمدهای تا خلایق را به جرمشان در خانههایشان بدست خویش زندانی کنی، زندانی به وسعت دنیا بدون هیچ زندانبانی!!!!
💥 هر زندانی باید در زندان، در خلوت خود رود و به گناهی که انجام داده تا زندانی شده است فکر کند. تو آمدهای تا قدرت خالقات را بر مخلوقاتش نشان دهی. آمدهای پاسخ دهی سؤال و رفعِ شبهه کنی کسانی را که میگفتند اگر پولدار باشی درمان میشوی، تمام بیماریها برای فقرا و تمام نعمتها برای ثروتمندان است، اگر پولدار باشی از دنیا لذت میبری و....
🚫 تو آمدهای تا بچشانی بر ما درد نیازمندانی را که در اطراف ما سالهای قبل بودند ولی ما آنها را نمیدیدیم که از شرم نداشتنِ لباس نو و شیرینی و تنقلات، عید نوروز در خانه، خودشان را حبس میکردند و از عید نفرت داشتند و زمانِ عید در به روی خود میبستند. آمدهای بر ما بچشانی درد خانهنشینی ایتام نیازمند را در روز سیزده بدر از درد نداشتنِ خودرویِ قراضه برای رفتن به دل طبیعت.
💥 کرونا! تو آمدهای تا مجلس ختمی بر مردگانمان برگزار نکنیم، تشییع جنازههای همهی ما چند نفری باشد، تشییع جنازه و مجلس ختمی برای مردهای نباشد تا همه مردم در مرگ یکسان بمیرند و فقیر و غنی یکی باشند.
❄️ تو آمدهای بزرگترین حقیقت زندگیمان را که مرگمان بود بر ما نزدیک کنی و نشانمان دهی که دست از آرزوهای خود برداریم و بدانیم مردن، زیاد هم دور از ما نیست و برای مردن، همیشه رفتن به میدانِ جنگ نیاز نیست، کافی است یک بار بازار بروی و بازار میدان جنگ است.
💥 تو آمدهای که بر بشر نعمت سلامتیاش را یاد آوری کنی و بگویی خدایِ تو به تو، رفاه و لذت بدهکار نیست و ای بنده! این تو هستی که به خدایِ خود تا زندهای شکر نعمتش را بدهکاری.
🌘 تو آمدهای که به یاد بیاوری خدایی را که ما فراموشش کرده بودیم و تا مأموریت خود را در سراسر جهان تکمیل نکنی و ما را متنبّه نسازی و خدا را به یادمان نیاوری و به سوی او دلهایمان را برنگردانی، بعید است از ما خداحافظی کنی!!
⭕️ آفند رهبری همیشه در لایه های عمیق اجتماعی هست که در میان مدت و بلند مدت نتایج بزرگی دارد!
فضای رسانه ای غرب به بخش متهم کردن آمریکا توسط رهبر انقلاب ضریب دادند؛از قدیم گفته اند فحش را بنداز زمین،صاحبش بر میدارد!
هدایت شده از داستانهای ممنوعه (رمانهای جبهه مقاومت)
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_ششم
💠 حالا من هم در کشاکش پاک احساسش، در عالم #عشقم انقلابی به پا شده و میتوانستم به چشم #همسر به او نگاه کنم که نه به زبان، بلکه با همه قلبم قبولش کردم.
از سکوت سر به زیرم، عمق #رضایتم را حس کرد که نفس بلندی کشید و مردانه ضمانت داد :«نرجس! قول میدم تا لحظهای که زندهام، با خون و جونم ازت حمایت کنم!»
💠 او همچنان #عاشقانه عهد میبست و من در عالم عشق #امیرالمؤمنین علیهالسلام خوش بودم که امداد #حیدریاش را برایم به کمال رساند و نهتنها آن روز که تا آخر عمرم، آغوش مطمئن حیدر را برایم انتخاب کرد.
به یُمن همین هدیه حیدری، #13رجب عقد کردیم و قرار شد #نیمه_شعبان جشن عروسیمان باشد و حالا تنها سه روز مانده به نیمه شعبان، شبح عدنان دوباره به سراغم آمده بود.
💠 نمیدانستم شمارهام را از کجا پیدا کرده و اصلاً از جانم چه میخواهد؟ گوشی در دستانم ثابت مانده و نگاهم یخ زده بود که پیامی دیگر فرستاد :«من هنوز هر شب خوابتو میبینم! قسم خوردم تو بیداری تو رو به دست بیارم و میارم!»
نگاهم تا آخر پیام نرسیده، دلم از وحشت پُر شد که همزمان دستی بازویم را گرفت و جیغم در گلو خفه شد. وحشتزده چرخیدم و در تاریکی اتاق، چهره روشن حیدر را دیدم.
💠 از حالت وحشتزده و جیغی که کشیدم، جا خورد. خنده روی صورتش خشک شد و متعجب پرسید :«چرا ترسیدی عزیزم؟ من که گفتم سر کوچهام دارم میام!»
پیام هوسبازانه عدنان روی گوشی و حیدر مقابلم ایستاده بود و همین کافی بود تا همه بدنم بلرزد. دستش را از روی بازویم پایین آورد، فهمید به هم ریختهام که نگران حالم، عذر خواست :«ببخشید نرجس جان! نمیخواستم بترسونمت!»
💠 همزمان چراغ اتاق را روشن کرد و تازه دید رنگم چطور پریده که خیره نگاهم کرد. سرم را پایین انداختم تا از خط نگاهم چیزی نخواند اما با دستش زیر چانهام را گرفت و صورتم را بالا آورد.
نگاهم که به نگاه مهربانش افتاد، طوفان ترسم قطره اشکی شد و روی مژگانم نشست. لرزش چانهام را روی انگشتانش حس میکرد که رنگ نگرانی نگاهش بیشتر شد و با دلواپسی پرسید :«چی شده عزیزم؟» و سوالش به آخر نرسیده، پیامگیر گوشی دوباره به صدا درآمد و تنم را آشکارا لرزاند.
💠 ردّ تردید نگاهش از چشمانم تا صفحه روشن گوشی در دستم کشیده شد و جان من داشت به لبم میرسید که صدای گریه زنعمو فرشته نجاتم شد.
حیدر به سمت در اتاق چرخید و هر دو دیدیم زنعمو میان حیاط روی زمین نشسته و با بیقراری گریه میکند. عمو هم مقابلش ایستاده و با صدایی آهسته دلداریاش میداد که حیدر از اتاق بیرون رفت و از روی ایوان صدا بلند کرد :«چی شده مامان؟»
💠 هنوز بدنم سست بود و بهسختی دنبال حیدر به ایوان رفتم که دیدم دخترعموها هم گوشه حیاط کِز کرده و بیصدا گریه میکنند.
دیگر ترس عدنان فراموشم شده و محو عزاخانهای که در حیاط برپا شده بود، خشکم زد. عباس هنوز کنار در حیاط ایستاده و ظاهراً خبر را او آورده بود که با صدایی گرفته به من و حیدر هم اطلاع داد :«#موصل سقوط کرده! #داعش امشب شهر رو گرفت!»
💠 من هنوز گیج خبر بودم که حیدر از پلههای ایوان پایین دوید و وحشتزده پرسید :«#تلعفر چی؟!» با شنیدن نام تلعفر تازه یاد فاطمه افتادم.
بزرگترین دخترِ عمو که پس از ازدواج با یکی از #ترکمنهای شیعه تلعفر، در آن شهر زندگی میکرد. تلعفر فاصله زیادی با موصل نداشت و نمیدانستیم تا الان چه بلایی سر فاطمه و همسر و کودکانش آمده است.
💠 عباس سری تکان داد و در جواب دلنگرانی حیدر حرفی زد که چهارچوب بدنم لرزید :«داعش داره میره سمت تلعفر. هر چی هم زنگ میزنیم جواب نمیدن.»
گریه زنعمو بلندتر شد و عمو زیر لب زمزمه کرد :«این حرومزادهها به تلعفر برسن یه #شیعه رو زنده نمیذارن!» حیدر مثل اینکه پاهایش سست شده باشد، همانجا روی زمین نشست و سرش را با هر دو دستش گرفت.
💠 دیگر نفس کسی بالا نمیآمد که در تاریک و روشن هوا، آوای #اذان مغرب در آسمان پیچید و به «أشْهَدُ أنَّ عَلِيّاً وَلِيُّ الله» که رسید، حیدر از جا بلند شد.
همه نگاهش میکردند و من از خون #غیرتی که در صورتش پاشیده بود، حرف دلش را خواندم که پیش از آنکه چیزی بگوید، گریهام گرفت.
💠 رو به عمو کرد و با صدایی که به سختی بالا میآمد، مردانگیاش را نشان داد :«من میرم میارمشون.»
زنعمو ناباورانه نگاهش کرد، عمو به صورت گندمگونش که از ناراحتی گل انداخته بود، خیره شد و عباس اعتراض کرد :«داعش داره شخم میزنه میاد جلو! تا تو برسی، حتماً تلعفر هم سقوط کرده! فقط خودتو به کشتن میدی!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
✍️ کانال #داستانهای_ممنوعه
@dastanhaye_mamnooe
⭕️ امکانات درمانی در هیچ کجای دنیا جوابگوی چنین همهگیری بزرگی نیست
و عبور از این بحران تنها با همراهی مردم امکان پذیر است
ممکن است این تصویر ناراحت کننده از بستری بیماران در راهرو بیمارستان در اسپانیا، وضعیت فردا و پس فردای ما هم باشد...
اگر در خانه نمانیم...
⭕️ پدافند هوایی ارتش ایران به یک جنگنده F-18 آمریکایی که درحال نزدیک شدن به آسمان ایران بود اخطار داده و جنگنده آمریکایی، از ترس تکرار رسوایی سقوط پهپاد گلوبال هاوک مجبور به فرار شد:)
حالا این اقتدار را مقایسه کنید با جولان دادن پرندههای آمریکایی در عراق
البته هنوزهم #بایدقویترشویم