eitaa logo
یاقوت سرخ
1.1هزار دنبال‌کننده
160 عکس
86 ویدیو
13 فایل
#گروه_یاقوت_سرخ 🖋️دفتر شعر و ادب آئینی شهرستان بروجرد
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم "مهمان کوفه" می گرید امشب باز حتی پیکر کوفه عطر علی پیچیده در سر تا سر کوفه مثل امیرالمومنین تنها ست مسلم در پس کوچه های ساکت و کور و کر کوفه وقتی که در ها روی مهمان بسته باشد پس می نالد از این غصه دیوار و درِ کوفه تقدیر مسلم نیست خاک کربلا اما قسمت شده باشد یل رزم آور کوفه وقتی که مسلم می شود محصور در آتش ارباب سهمش می شودخاکسترِ کوفه وقتی که مسلم تشنه لب جان می دهد یعنی لب تشنه کشتن هست تیر آخر کوفه می گفت مسلم لحظه جان دادنش: برگرد ای میهمان بی کس و بی یاور کوفه هم می برند انگشت و هم انگشترت را آه مردانِ از نامرد بی مذهب تر کوفه روزی به آتش می کشد کوفی خیامت را آتش ببارد کاش پس روی سر کوفه @yaqoote_sorkh @Abbasgoodarzicanal
بسم الله الرحمن الرحیم موی تو به پیچ و تاب خفته شب در پس این حجاب خفته پس موی سیاه را بزن پس {خورشید} پسِ نقاب خفته در مردمک چشم تو دیدم شیخی وسط شراب خفته شمشیر دو سر به حالتی مست در دست ابوتراب خفته در معرکه بین ابروانت ما بین گره عذاب خفته در معرکه تا خودی نشان داد شمشیر تو کوه را تکان داد از مدح تو سیم و زر گرفتیم جبریل شدیم و پر گرفتیم ما دست تهی دراز کردیم از دامن تو گهر گرفتیم در محضر تیغ ابروی تو یک عمر به‌دست ، سر گرفتیم لبخند زدی تضاد رخ داد کوه نمک از شکر گرفتیم در طرح ضریح چشم و مژگان از فرشچیان نظر گرفتیم یک شیشه گلاب ناب قمصر در پاسخ این اثر گرفتیم مستي شراب و ساغر عشق است انگور ضریح حیدر عشق است ای خال لبت خراج بغداد قد قامت قامت تو شمشاد سرچشمه گرفته از دو چشمت مجموعه ی آب های آزاد در هیچ کجای قلب قرآن اسم تو ، نه از قلم نیوفتاد این کوفی خط گیسوانت تمرین سیاه مشق استاد در فلسفه ی چشم تو ماندند فارابی و شیخ و " میرداماد" نقاشی گیسوی تو بگذاشت حسرت به دل جناب " بهزاد " مست دم ذوالفقار گردید مانند دلم خمار گردید از اول ماجرا نوشتیم بر تارک ماسوا نوشتیم ای نام تو نقطه اول خط تا آخر خط تو را نوشتیم گفتند خدا علی شنیدیم گفتند علی خدا نوشتیم یک روز تو را خدا سرودیم یک روز دگر جدا نوشتیم سنگینی نام تو سبب شد اینقدر هجا هجا نوشتیم تنها به خدا ظهر تو هستی "کیف بشر" بشر تو هستی @yaqoote_sorkh @Alikavand333
بسم الله الرحمن الرحیم تشنه ام تشنه‌ی مرام علی سائل سفره‌ی طعام علی می نویسم خدا و بعد از آن می‌دهم تا ابد ادامه علی از همان روز ابتدا مستم مستم از ابتدا ز جام علی ما مدد از کسی نمی‌گیریم چون که ننگ است غیر نام علی افتخارم شده است اینکه شده اسم من در شناسنامه علی شب معراج مصطفی در اصل شده در عرش هم‌کلام علی هم همیشه علی امام من است هم همیشه منم غلام علی حجرالاسودش بهانه بود می کند حاجی استلام علی که علی دست قادر ازلی ست رشته ی ماسوا به دست علی‌ست می زنم می ، می طهور و زلال که ندارد می طهور زوال بی علی هست رب شبیه بت با علی هست رب جل جلال دست ما را رها نخواهد کرد بی خیالش شوم به فرض محلال همه لیس کمثله شی است از علی گر بیاوریم مثال رمضان ماه بندگی شد چون وجه او در خدا شد استهلال جز علی هرچه بود زشتی بود ذکر حیدر محول الاحوال پس خدا و علی ندارد که به دو مصرع کنیم استدلال که علی دست قادر ازلی ست رشته ماسوا به دست علی ست اوست استاد درس جبراییل الگوی بندگی میکاییل شک ندارم که یاعلی مدد است نفخه ی حشر صور اسرافیل به علی می رسم تمام و کمال از خدا گر بیاورم تمثیل یا علی شد معادل صدها ذکر تسبیح و آیه و تهلیل آیه آیه خدای حی جلیل کرده است از اباالحسن تجلیل می کند سیئات عالم را حب حیدر به بهترین تبدیل صفحه صفحه نوشته است خدا بین تورات و مصحف و انجیل که علی دست قادر ازلی ست رشته ماسوا به دست علی ست روی دستت نیامده است علی نیست بالاتر از تو دست علی ای فدای تو هرچه بود و نبود ای فدای تو هرچه هست علی هرکسی می رود نجف بعدش می‌شود مست مست مست علی روبروی تو هرکه صف بکشد لاجرم می‌خورد شکست علی همه‌ی کائنات در واقع با تو گشته خداپرست علی از تمام فضائلی که گذشت ناگهان بر لبم نشست علی که علی دست قادر ازلی ست رشته ماسوا به دست علی ست او حق و ما بقی مجازی اند مثل ملق کنار غازی اند منکران ولایتش در اصل همه محکوم بی نمازی اند بی ولایش وضو نمی‌گیرند بلکه مشغول آب بازی اند عاشقان علی اگر سرشان برود روی دار راضی اند جمله هایی که شرح وصف علی ست همه دارای فعل ماضی اند که علی دست قادر ازلی ست رشته ماسوا به دست علی ست از قیامش بپرس محشر چیست از لبش کن سوال ساغر چیست وصف گل را ز بلبلش پرسند از علی پس بپرس کوثر چیست بازوی او ستون عرش خداست پیش بازوش فتح خیبر چیست از جمل می‌شود بفهمی که معنی حمله ی مکرر چیست از خم ابرویش سوال کنید معنی جنگ نابرابر چیست بعد از این‌که دونیم شد مرحب تازه فهمیده‌است حیدر چیست سد راهش شود خیال عبث پیش او قلعه چیست یا در چیست قبل ان تفقدوا سلونی گفت تا بدانند اصول منبر چیست پای منبر پس از کلام علی روی لب‌ها کلام قنبر چیست که علی دست قادر ازلی ست رشته‌ی ماسوا به دست علی ست 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @yaqoote_sorkh @alikavand333
هدایت شده از میثم کاوسی
بسم الله الرحمن الرحیم به خاک پای جناب ابوتراب ارواحنا فداه صدایش میکنم تا سینه‌ام از غم رها باشد! جهان‌شاه است هرکس در نجف او را گدا باشد حساب بنده‌اش در محشر از عالم جدا باشد علی را میپرستم؛ بنده باشد یا خدا باشد! خدا قبل از ازل میخواست باشد جاودان حیدر حکومت میکند بر قلب های عاشقان حیدر نگاه او نباشد، گندم اصلا نان نخواهد شد سگ کوی علی هرکس نشد؛ انسان نخواهد شد برایم هیچ جا مثل دم ایوان نخواهد شد غمی دارم که در غیر از نجف درمان نخواهد شد دلم میخواهد از جنس زیارت، اتفاقی را دهین بوعلی میخواهم و چای عراقی را من از روز ازل بودم مسلمان غدیر او بمانم تا ابد بر عهد و پیمان غدیر او دو گوشم هست تا محشر به فرمان غدیر او تمام عیدها رفتند قربان غدیر او غدیرش بیمه کرد اسلام را اما نفهمیدند صدای حق او شفاف و واضح بود و نشنیدند بنا شد تا خدا کامل کند دین پیمبر را پیمبر باید اجرایی کند فرمان آخر را همینکه دست احمد برد بالا دست حیدر را به قلب دشمنان خود خدا زد تیر آخر را همینکه «یاعلی» جمعیت تا عرش اعلی رفت صدای ناله‌ی ابلیس‌ها آن لحظه بالارفت! زمان حمله‌اش تصویر میشد صحنه‌ی محشر به هم میریخت با یک اخم او شیرازه‌ی لشگر زمین مانده‌ست زیر دین جبرائیل از خیبر که بالش را گشود آن روز زیر ضربه‌ی حیدر علی اسطوره‌ی عدل است؛ منصب را تماشا کن! کنار هم، دو نیم جسم مرهب را تماشا کن! پیمبر سمت میدان میفرستد شیرمردش را همان فرمانده‌ی دریادل لشگرنوردش را علی وقتی که میبندد به سر سربند زردش را سپاه دشمنان هم میکند تحسین نبردش را همیشه بین میدان فتح بوده با علی آری سرود عرشیان شد «لافتی الا علی» آری میان نطفه‌ی ناپاک و مهر او منافات است برای دشمنانش روز محشر بد مکافات است دلیل آفرینش اوست؛ الباقی اضافات است اگر توحید منهای ولایت شد؛ خرافات است کسی مثل علی در بندگان همچون خدایش نیست! علی را آفریدن در خدایی خدا کافیست... 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @mkavoosi110 @yaqoote_sorkh
اگر دارد بهشت آن میوه های ناب و رنگین را نجف دارد میان یک حرم شیرین تر از این را خوشا آن لحظه ای که در نجف باشم به عشق او بچینم از ضریحش خوشه‌ی انگور شیرین را به زیر سایه‌ی ایوان طلا بنشین تماشا کن شکوه آن می‌ارزد قصرهای زرد و زرّین را علی تفسیر طه و دخان و ملک و انسان است کنار مرقدش بنشین بخوان طه و یاسین را هزاران سال پیش آدم به شوق دیدن حیدر برای خود معیّن کرده جای قبر و تدفین را امیدم لحظه‌ی مردن فقط این است یک لحظه تماشای جمال او کند خوشحال مسکین را 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @yaqoote_sorkh @Abbasgoodarzicanal
باسلام خدمت مادحین عزیزی که شرف حضور در گروه ادبی یاقوت سرخ شهرستان بروجرد رو دارند بارگزاری سبک های محرم به زودی در همین کانال 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @yaqoote_sorkh
40.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اجرای نماهنگ بسیار زیبای آبروداران تقدیم به اصحاب کربلا در دو زبان فارسی و لری 📝کاری از گروه ادبی یاقوت سرخ مداح: شعر: ملودی: @yaqoote_sorkh
هدایت شده از میثم کاوسی
4_5859333696762418173.mp3
10.51M
▪️ من تموم سال دلهره دارم... 🕰 مراسم سیاهپوشان محرم ۱۴۰۳ 🎤➖➖ 📝 @mkavoosi110
هدایت شده از میثم کاوسی
46.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نماهنگ «تصویر آخر» [ من‌ تموم سال دلهره دارم ، که دوباره کربلارو میبینم‌ یا نه - تنظیم استودیویی ] 🎤 بانوای:کــربــلایی جـواد مــقــدم 📝شاعر: میثم کاوسی 📆 سیاه پوشان محرم | ۱۳ تیر ۱۴۰۳ 📌 هـیـئـت بین الـحـرمـیـن طـهـران @mkavoosi110
14030505075.mp3
11.89M
شب ۶محرم ۱۴٠۳ ⬅️شور: غرقم تودریای نجف #⃣بسیار زیبا 🎙کربلایی فرهادمحمدی ⬅️هیئت منتظران مهدی زیارت آل یاسین بروجرد شاعر: علی کاوند https://eitaa.com/beytolahzan128
هدایت شده از مجتبی خرسندی
بسم الله الرحمن الرحیم نجف به نام خاک ديار خدا، به نام نجف به نام حضرت سلطان دين، امام نجف به نام خاک زمينی که جمع اضداد است که پادشاه و گدا می‌شود غلام نجف دليل خلقت آدم، دليل خلق زمين به احترام علی بود و احترام نجف گمان کنم که خدا از ازل به دست خودش نوشته واژه‌ی «الله» را به بام نجف رسول خوانده علی را به «کعبه‌ی سیّار» که مستحب بشود سجده در تمام نجف بشر کنار، که حتی بعيد نيست اگر که کعبه هم بزند بوسه بر مقام نجف به روی عاصی و مومن در حرم باز است که ردّ هيچ‌کسی نيست در مرام نجف # خودش سبوست، ولی مست کربلا شده است که بوی سيب رسيده‌‌ست بر مشام نجف سلام کرده به سمت نجف تمام زمين ولی به کرببلا می‌رسد سلام نجف... 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
هدایت شده از مجتبی خرسندی
67.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به‌نام خاک دیار خدا، به‌نام نجف 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_Khorsandi
هدایت شده از مجتبی خرسندی
بسم الله الرحمن الرحیم زبان‌زد سرها به نیزه رفته و تن‌هاست بر زمین داغی ندیده صفحه‌ی تاریخ این‌چنین افتاده بود عرش خداوند روی خاک وقتی «بلندمرتبه شاهی ز صدر زین...» اما در آن میانه علم را بلند کرد با عزت و وقار زنی از تبار دین جانم فدای شیرزن و خطبه‌اش، که گفت؛ «صَبرَاً عَلی قَضائِکَ یارَبَّ‌العالَمین...» آری، صدا صدای رسای سکینه بود در اوج اقتدار و سرافرازی و یقین آتش گرفت منبر شام و دل یزید از آن خطاب حیدری و لحن آتشین شان‌وشکوه‌وشوکت خود را به رخ کشید با آن که بود لشکر کفّار در کمین گفت؛ ای گروه ظالم! با اهل‌بیت حق کاری که کرده‌اید، نکردند مشرکین! اف بر شما که پاس امانت نداشتید در حق خانواده‌ی پیغمبر امین ای اهل مکر و حیله و عصیان؛ «تَبَاً لَکُم» ای ننگ بر شما که ندارید غیر کین! گیرم که پر شده‌ست جهان از یزیدیان گیرم که سربه‌سر شده عالم پر از لعین گیرم که آمده‌ست هزاران غم از یسار گیرم هزار داغ رسیده‌ست از یمین گیرم تبر شدند تمام درخت‌ها گیرم که مارها زده بیرون از آستین اما هزارشکر که نام «حسین» ما شد بر رکاب خاتم پیغمبران نگین این نام در دوعالم از این پس زبان‌زد است وقتی به نام نامی حق است هم‌نشین حق با تبار ماست که هرکس به حق رسید هم بر «حق» آفرین زد و هم بر «حق‌آفرین» تا روز حشر پرچم ما بر فراز رفت پس با شما نشانه‌ی ننگ است بر جبین بر کشته‌های کرب‌وبلا نوحه می‌کنند در عرش حق ملائکه با ناله‌ی حزین صبح و مسا امام زمان گریه می‌کند بر این مصیبت‌وغم‌عظمی که شد قرین پایان این معادله اما خوش است، خوش تا از مناره می‌رسد این صوت دلنشین؛ از بام کعبه، حضرت خورشید اهل‌بیت آمد به انتقام شهیدان...، بیا ببین. 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
بسم الله الرحمان الرحیم عیدالزهرا مبارک 🌺 همیشه دست به دامان مرتضی بودند بنا به جمله‌ی « لولا علی »فنا بودند سوال می‌کنم از اهل بدعت اینکه چرا همیشه پیرو اولاد ناروا بودند مگر غدیر نکردند با علی بیعت؟ بگو که جای ولی خدا چرا بودند خبر به حد تواتر ، سند صحیح اینکه فراریان اُحد هم همان دو تا بودند علی‌ست لایق حق یا که جبت والطاغوت که سال‌ها پس از اسلام بی خدا بودند به روز خیبر و در لیلة المبیت بگو خلیفه‌های دروغین‌تان کجا بودند فقط نه اینکه یتیم و اسیر و مسکین بود که خلق سفره نشین های «هل اتی» بودند علی کسی ست که در جنگ پهلوان ها هم ز ترس شیر خدا دست بر عصا بودند تو را که نون لنا خوانده‌اند جای چه غم که بی تو آن دو نفر تا همیشه لا بودند 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Alikavand333 @yaqoote_sorkh
هدایت شده از مجتبی خرسندی
بسم الله الرحمن الرحیم زهراآفرین از همان آغاز،‌ چشم آسمان‌ها و زمین تا ابد دیگر نمی‌بیند زنی را این‌چنین بهترین‌های دوعالم در پی پیغمبرند شد خدیجه در میان بهترین‌ها بهترین در همان عصری که اهل‌شهر با شک کافرند او به آیین محمد رومی‌آرد با یقین هم‌ردیف هاجر و آسیه و مریم شده‌ست هر زنی از توشه‌ی اخلاق‌او شد خوشه‌چین گوهری مانند او شد زینت بیت‌ُالنَّبی غبطه‌ی این‌خانه‌را خورده اگر عرش برین تکیه‌گاهش شد خدیجه، ذوالفقارش شد علی سرنخواهد داد پیغمبر دم: «هَل مِن مُعین» میوه‌ی خوب از درخت خوب حاصل می‌شود پس فقط دامان پاک اوست زهراآفرین «چون لباس کعبه بر اندام بت زیبنده نیست» غیر او بر دیگران عنوان؛ «اُم‌ُالمُومِنین» از تمام خواستگارانت اگر رد می‌شوی دلخوشی که عاقبت سهم محمد می‌شوی پس خدا بخشید در عالم پیمبر را به تو بهترین بودی و بخشید از تو بهتر را به تو شد همه دارایی تو خرج راه دین حق در عوض داده خدا چندین برابر را به تو دخترت زهرای مرضیه‌ست، دامادت علی‌ست لایقش بودی که داده این دو گوهر را به تو تو همان سرچشمه‌ی خیر کثیر عالمی داد ازاین‌رو چشمه‌ی جوشان کوثر را به تو تا ابد ذریّه‌ی سادات از نسل تواند چون عطا کرده خدایت قوم برتر را به تو از ارادت‌مند‌های توست جبریل امین می‌رساند تا سلام حیّ داور را به تو از همه سبقت گرفتی در صراط مستقیم هدیه داده ربِّ اعلی اوج باور را به تو در قیامت چون‌که کار خلق دست فاطمه‌ست می‌سپارد اختیار روز محشر را به تو شک ندارم در قیامت هم قیامت می‌کنی دوستان اهل‌بیتت را شفاعت می‌کنی شد خدیجه مادر اسلام و دختر فاطمه جان زهرا شد نبی، جان پیمبر فاطمه نام زهرا می‌درخشد در میان اهل‌بیت سیزده معصوم ما دُرّند، گوهر فاطمه چون کلام حق که با «هُم فاطِمَه» آغاز شد در میان پنج‌تن هم بوده محور فاطمه در بهای آفرینش از نبی و از علی با «حدیث قدسی لولاک» شد سر فاطمه هردو یک‌روح‌اند اما در دوتن، با این‌حساب فاطمه شد حیدر کرّار و حیدر فاطمه سیب در معراج با دست پیمبر شد دونیم نیم آن با مرتضی و نیم دیگر فاطمه مرتضی با ذوالفقار انگار جولان می‌دهد خطبه‌خوانی می‌کند تا روی منبر فاطمه هرکه در راه خدیجه یک‌قدم برداشته‌ست پاسخش را می‌دهد چندین برابر فاطمه مادر زهرا شدن کار کسی غیر از تو نیست خیر، معنایی ندارد هرکجا خیر از تو نیست شان تو یک‌روز در عالم هویدا می‌شود آن زمان که دخترت ام‌ابیها می‌شود در جهان جاهلی‌ها زندگانی رسول با حضور گرم تو بسیار زیبا می‌شود شمّه‌ای از شان تو این است که در نشر دین ثروت تو هم‌ردیف تیغ مولا می‌شود مریم عذرا اگر آورده دنیا یک‌مسیح هرکدام از خاندانت یک مسیحا می‌شود با تو حتی می‌شود شعب ابی‌طالب بهشت بی‌تو عام‌الحزن ما، هر سال دنیا می‌شود دوست‌داران تو جزء برترین زن‌ها شدند هرکه با تو دشمنی دارد «حمیرا» می‌شود ای پناه و تکیه‌گاه خستگی‌های نبی می‌روی و دخترت بعد از تو تنها می‌شود بی‌کفن بودن فقط سهم حسین فاطمه‌ست پس کفن سهمیه‌ات از عرش‌اعلی می‌شود سهم زهرا از جهان بعد از تو تنها آه شد عمر یاس پرپرت بی‌باغبان کوتاه شد... 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
جهان در اضطرابی سخت و سنگین غرق وحشت بود بشر بازیچه‌‌ای بیچاره در چنگ جهالت بود در آن عصری که خالی بود از انسانیت دنیا و انسان تشنه‌ی یک جرعه از جام عدالت بود پدر می کَند گور دختر دردانه‌ی خود را که این دختر کشی بین عرب نوعی فضیلت بود فقط اعراب نه بلکه زمین با ساکنان خود اسیر فتنه و ظلم و فساد و قتل و غارت بود برای فتنه هرلحظه قریش آماده و ابلیس میان جمع آنها در پی کسب مهارت بود شرافت شد لگد مال شیاطین کشته شد غیرت نماند آثاری از عزّت بشر در بند ذلّت بود به یکباره ورق برگشت در آشوب دورانی که خلقی روز و شب سرگشته سرگرم جنایت بود خدا نوری فرستاد و از آن روشن شد این عالم که بر اندیشه ها تابید و آغاز هدایت بود خدا از عرش خود روی زمین آورد احمد را محمّد در جهان و خلقت آن رکن و علّت بود همان پیغمبری که قبل از آدم خلق شد آمد که پیش از او میان عرش مشغول عبادت بود نمی دانم که از ترسش فرو می ریخت یا از شوق؟ مدائن داشت ایوانی که جولانگاه قدرت بود به قصد سجده عزّی و هبل ها بر زمین خوردند نصیب مشرکان خواری،نبی در اوج عزّت بود زبان پادشاهان بند آمد تاجشان افتاد ابوجهلان حقیر امّا محمّد با صلابت بود چه اعجازی از این بهتر که در یک دست او قرآن و در یک دست دیگر هم ید بیضای عترت بود 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Abbasgoodarzicanal @Yaqoote_sorkh
بسم الله الرحمن الرحیم طلوع کرده ای و نور عشق تابیده ست در آسمان مدینه چه جای خورشید است؟! به گرد خانه‌ی تو در طواف جنّ و ملک که عید آمدنت روز شور و امّید است کلاس درس تو جای هزار افلاطون به خاک پای تو سقراط چشم ساییده است برای شاگردانت چقدر آسان است هرآنچه از نظر اهل علم پیچیده است سر ارادت ما و کلام قدسی تو که سر سپرده‌ی تو مرد راه توحید است تو وعده داده‌ای آن عید صبح صادق را حدیث صدق که باشد چه جای تردید است؟! 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @yaqoote_sorkh @Abbasgoodarzicanal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از مجتبی خرسندی
بسم الله الرحمن الرحیم هجری‌ادبی اهرام اولین سه‌گانی تاریخ ادبیات است که فرعون‌ها سرودند ایوان مدائن سال‌ها پیش از خاقانی به نظم کشیده شده بود آتش‌کده مثنوی بلندی بود، از الست روشن که روح نیّر ازآن خبر نداشت. اما تو[ای محمد!] _ بی‌آنکه سروده باشی _ چنان اساس ادبیات کهن را به‌هم ریختی که بهار هفده‌روز منتظر ماند تا آمدنت را مبدأ تقویم تاریخ "هجری‌ادبی" رقم بزند. 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
هدایت شده از مجتبی خرسندی
29.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دل‌وروح ما، سر و جان ما، «لِتُرابِ مَقْدَمِكَ الفِدا» 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_Khorsandi
هدایت شده از مجتبی خرسندی
بسم الله الرحمن الرحيم ترکیب‌بند مدح و عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف به جسم مرده‌ی این واژه‌ها که می‌باری دوباره جان قلم را به‌وجد می‌آری چگونه وصف کنم ساحت بلندت را؟ ميان اين‌همه مضمون پوچ‌وتکراری اگرچه قاعدتا هر طبيب را مطبی‌ست تویی که رحمت محضی، طبيب سيّاری برای ديدن رويت بهانه لازم بود عجيب نيست که خود را زدم به‌بيماری خوش آن امیر که در اوج پادشاهی از او به روی شانه‌ی مردم نمی‌رود باری اگرچه پاسخ دشنام، مهربانی نيست ولی تو قاعده‌ها را به‌هم‌زدی، آری... اهانت است سلاح ضعيف‌ها در جنگ که اين سلاح به خوبان نمی‌کند کاری دلیل خلق زمین و زمانه خنده‌ی توست بس‌است این‌که علی گفته‌است؛ «بنده‌ی توست» تو آمدی و جهان غرق در طواف تو شد تمام باور ما «عین‌و‌شین‌وقاف‌» تو شد گرفته بود و پر از ابر آسمان، اما دلش پرنده‌ی حال‌وهوای صاف تو شد تمام مردم اگر معتکف به کعبه شدند ولی ببین دل کعبه در اعتکاف تو شد هزار یوسف کنعان به صف شد و هر یک به حُسن مشتری تاری از کلاف تو شد تمام رحمت و لطف خداست خنده‌ی تو تمام خشم خدا تیغِ در غلاف تو شد رسوم جاهلی از دم شدند زنده به گور همین که بر تن‌شان جامه‌ی عفاف تو شد برنده بود هر آن کس که باخت دل بر تو شکست‌خورد هر‌آن‌کس که در مصاف تو شد که در زمین و زمان هیچ‌کس نظیر تو نیست اسیر خویش شده هرکسی اسیر تو نیست چو هم‌طراز تو درعرصه‌ی وجود نبود جواب مسئله‌ی ما بجز «نبود»، نبود به احترام تو بت‌ها به خاک افتادند وگرنه هیچ دلیلی بر این سجود نبود لب ملائکه مشغول ذکر نام تو شد چرا که بهتر از این در جهان سرود نبود به هرکجا که وزیده‌ست عطر تو جایی برای عنبر و مشک و گلاب و عود نبود تمام عمر تو خرج هدایت ما شد تجارتی که برای زیان و سود نبود کنار تو پر جبریل سوخت، ثابت شد که شان و منزلت او در این حدود نبود حرا گواهی این که کسی به خلوت تو به جز خدا و علی لایق ورود نبود بخوان به نام خدایی که آفریده تو را که در مکارم اخلاق برگزیده تو را به قامت تو برازنده بود جامه‌ی وحی اگر به دست تو تنها رسید نامه‌ی وحی مسیر خطبه‌ی حق است حرف تو که خدا گذاشته‌ست به روی سرت عمامه‌ی وحی خدا نخواست که کتّاب وحی بنویسند به غیر نام تو را در شناسنامه‌ی وحی بهشتیان زمین‌اند دوست‌دارانت که یاوران تو بودند در اقامه‌ی وحی رکود، رونق بازار شاعران می‌شد سروده بودی اگر یک‌نفس چکامه‌ی وحی سند شده‌ست به عنوان‌ نام نامی تو از ابتدای ازل مهر کارنامه‌ی وحی به حکم آینه‌ی آیه‌ی «اُولِی الأَمر» است که تا امام زمان می‌رسد ادامه‌ی وحی دوباره می‌رسد از راه احمد دیگر بگو؛ «محمد و آل‌محمد» دیگر... جهان اگرچه که در ظاهر امن و آرام است ولی بدون تو در هاله‌ای از ابهام است تمام آن‌چه که درباره‌ی تو می‌دانیم اگر درست تامل کنیم، اوهام است قسم به دوستی گرگ‌ومیش صبح‌وغروب که غیر بام تو هر بام دیگری دام است در این زمانه‌ی شهرت خوشا به حال دلی که آشنای تو و بین خلق گمنام است تفاوتی نکند پیر یا جوان بودن کسی که از غم هجران نمرده ناکام است در این تلاطم امواج تند سردرگم خیال هر اقیانوس با تو آرام است سپیده‌وار سر از شب برآر ای خورشید که آفتاب جهان بی‌تو بر لب بام است شکوه عشق پرآوازه می‌شود یک‌روز تو می‌رسی و جهان تازه می‌شود یک‌روز 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Mojtaba_khorsandi
بسم الله الرحمن الرحیم "مرتضی نسب" اگر چه کاسه‌ی صبر بشر به لب برسد اگر چه صبح جهان ناگهان به شب برسد اگر چه جای محبّت در این زمانه‌ی تلخ از آسمان و زمین شعله‌ی غضب برسد اگر چه تنگ شود عرصه‌ی زمین و به ما به عرض و طول به مقدار یک وجب برسد اگر چه پر شود از کفر و سحر این عالم زمان مردن فرعون و بولهب برسد قسم به‌ شاخه‌ی زیتون که می‌رسد موعود به کام تلخ جهان مزه‌ی رطب برسد اراده کرده خدا،وارث زمین باشیم در آن زمانه که آن مرتضی نسب برسد 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @Yaqoote_sorkh @Abbasgoodarzicanal
بسم الله الرحمن الرحیم اگر دارد بهشت آن میوه های ناب و رنگین را نجف دارد میان یک حرم شیرین تر از این را خوشا آن لحظه ای که در حرم باشم به عشق او بچینم از ضریحش خوشه‌ی انگور شیرین را به زیر سایه‌ی ایوان طلا بنشین تماشا کن شکوه آن می‌ارزد قصرهای زرد و زرّین را علی تفسیر طاها و دخان و ملک و انسان است کنار مرقدش بنشین بخوان طاها و یاسین را هزاران سال پیش آدم به شوق دیدن حیدر برای خود معیّن کرده جای قبر و تدفین را امید من برای لحظه‌ی مردن فقط این است جمال او کند خوشحال این مسکین غمگین را 📝گروه ادبی یاقوت سرخ @yaqoote_sorkh @Abbasgoodarzicanal