🔰شرح دعاے روز دهم
آیت اللہ مجتهدے تهرانے(ره):
🌸شادے روحش صلوات🌸
⬅️ «اَللّهُمَّ اجْعَلْنے فیهِ مِنَ الْمُتَوَڪِّلینَ عَلَیڪَ»
خدایا من را در ماہ رمضان از ڪسانے قرار بدہ ڪہ متوڪل باشم و بر تو توڪل ڪنم و چشمم بہ دست دیگرے نباشد.
💠 شخص عربے، بدهڪارے زیادے داشت. نزد امام حسین (ع) رفت و عرض ڪرد ڪہ بدهڪارے دارم، خواستم بہ ڪریمے مراجعہ ڪنم و بہ همین دلیل خدمت شما آمدم.
حضرت فرمود؛ «سہ مسألہ میپرسم؛ اگر یڪے را جواب دادے، ثلث قرضت را میپردازم، اگر دو تا را جواب دهے دو ثلث آن را میدهم و اگر تمام آنها را پاسخ دهے، تمام قرضت را میپردازم.»،
❗️مرد عرب گفت ڪہ آخر من پاسخ ڪسے چون تو را بدهم؟
ڪہ امام فرمود: «جدم میفرمود؛ «الاحسان بہ قدر معرفة» اگر بفهمم چیزے بلدے قرضت را میدهم.» و بعد سؤال ڪرد:
❓«بهترین چیزها در عالم چیست؟»، عرب گفت: بهترین چیزها ایمان بہ خداست. و ایمان بہ رسول خدا و ایمان بہ شما خاندان اهل بیت.
❓سوال دوم را اینگونہ پرسید ڪہ «زینت انسان بہ چیست؟»، عرب گفت: زینت عالم بہ حلم، زینت ثروتمند بہ بخشش و زینت فقرا بہ صبر است.
🔶 حضرت فرمود ڪہ «اگر اینها نباشند؟»، عرب گفتند: باید آتشے از آسمان بیاید و اینها را از بین ببرد. عالمے ڪہ حلم ندارد، ثروتمندے ڪہ بخشش ندارد و فقیرے ڪہ صبر ندارد، باید از بین بروند.
❓حضرت امام حسین (ع) فرمود: «نجات از مهالڪ بہ چیست؟» عرب گفت: توڪل بہ خدا.
💰امام حسین (ع) تمام قرضهاے آن شخص عرب را پرداخت ڪرد و یڪ انگشتر نیز از دستشان خارج ڪردہ و دست مرد عرب ڪرد.
👌این حدیث را گفتم تا بہ این نڪتہ اشارہ ڪنم ڪہ ماہ رمضان و روزہ ما را موفق ڪند تا بہ خدا توڪل ڪنیم. من از صفر شروع ڪردم و با توڪل بہ این مرحلہ رسیدم. طلاب جوان هم باید با توڪل بہ درس و تحصیل خودشان ادامہ دهند.
⬅️ «وَاجْعَلْنے فیهِ مِنَ الْفاَّئِزینَ لَدَیڪَ»
خدایا من رستگار باشم و نہ شقے.
اگر رستگار باشم در روز قیامت اهل بهشت میشوم.
⬅️ «وَاجْعَلْنے فیهِ مِنَ الْمُقَرَّبینَ اِلَیڪَ»
خدایا من را از مقربان درگاهت قرار بدہ.
🌸 اینڪہ آدم مقرب درگاہ الهے باشد خوب است نہ اینڪہ خدا عقب بزند او را. گاهے خدا غضب میڪند و بندگان باید حواسشان را جمع ڪنند.
⬅️ «بِاِحْسانِڪَ یا غایةَ الطّالِبینَ»
بہ حق احسانت اے ڪسے ڪہ نهایت طالبین تویے.
یعنے از هر جا ڪہ آدم ناامید میشود پیش خدا میرود.
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
🤝واعتصموا بحبل الله جمیعا ولاتفرقوا🤝
🔰اکنون که پس از سالها تلاش و پیگیری درادوار گذشته مبنی بر واگذاری جایگاه مهم وخطیر نمازجمعه به شهرولایتمدارصفی آباد باعنایت ویژه امام جمعه ی بصیر و روشن ضمیرشهرستان حجت الاسلام بهرامپور مقررشده است که نماز وحدت هرهفته در شهرصفی آباد برگزارگردیده تا نتیجه نهایی برای انتصاب امامت جمعه و تعیین مکان این فریضه مهم عبادی سیاسی حاصل گردد.
بر تک تک ما اهالی شهرصفی آباد و حتی شهرها و شهرکهای همجوار فرض است که مجدانه و با اشتیاق دراین اجتماع باشکوه که قراراست هرهفته جمعه شبها در حسینیه رزمندگان بخش مرکزی روبروی درمانگاه ولایت برگزارگردد شرکت فعال داشته باشیم . و فارغ از هرگونه سلایق سیاسی و گرایشات فرهنگی و بدون هیچ تعصب قومیتی با دیدگاهی فرا جناحی و فرا قومیتی در این فریضه الهی حضوریابیم تاضمن ابرازعشق و علاقه مان به دین مبین اسلام و مکتب تشیع و مناسک مذهبی مان استقبال و اشتیاق خودرا برای زمینه سازی ایجاداین جایگاه رفیع درامورفرهنگی و مذهبی و سیاسی _ اجتماعی شهرمان اثبات نمائیم .
ضمن دعوت از همه اقشار و اصناف و طوایف و عشیره ها جهت شرکت در اولین نماز وحدت ( مغرب و عشاء)که ان شاالله جمعه ۳ فروردین ۱۴۰۳ در حسینیه رزمندگان بخش مرکزی برگزارخواهدشداز زحمات نمایندگان محترم شوراهای ادوارگذشته و دوره ی فعلی کمال سپاس و امتنان راداریم .
💢وعده ی همگی مان
حضور در اقامه نماز وحدت جمعه ۳فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۸:۳۰ 💢🙏👆
👤نام و نام خانوادگی: عبدالرضا عارفی نژاد(غافلی)
👤نام پدر: محمد
🗓تاریخ تولد: ۱۳۴۳
🌷محل تولد: کوتیان(صفی آباد)
🔰نام عملیات : فتح المبین
❤️تاریخ شهادت: 1361/1/2
💔محل شهادت: کرخه
🕯مزار مطهر: گلزار شهدای صفی آباد
📜« زنـدگينـامـه طلبـه شـهـيـــد عبــدالـرضـا عـــــارفـی نـــژاد (غـافلـی)»
بســــم ربّ الشّهــــداء والصــــدّيقيـن
«إنّ الله يُحبُّ الّذينَ يُقاتلونَ في سَبيلهِ صفّاً كأنّهم بُنيانٌ مَرصوص»
خداوند دوست دارد جنگ جويانی را كه در راه او صف بسته اند و چون دژِ شكست ناپذيری در راه او نبرد میكنند.
🔹دوران کودکی
طلبه شهيد عبدالرضا عارفی نژاد (غافلي) در سال 1343 يكسال بعد از قيام خونين 15 خرداد 42 در روستای كوتيان از توابع شهرستان دزفول در يك خانواده كشاورز ديده به جهان گشود. در شش سالگي راهی مدرسه وكلاس درس شد و با نمرات شايستهای دوران ابتدايی را طي نمود. شوق و ذوق شهيد نسبت به درس خواندن به قدري زياد بود كه در تمام مدّت تحصيل شاگردی نمونه و ممتاز بود.
🔸دوران انــقـلاب
از آنجا كه عبدالرضا داراي روحيّهای شجاعانه بود در چند سال پيش از انقلاب اسلامي با برادراني كه مخفيانه بر عليه
رژيم ستمگر پهلوی مبارزه ميكردند تماس گرفته و در جلسات آنها شركت ميكرد .وی به خواندن نماز و
مطالعه قرآن و نهجالبلاغه اهمیٍّت زيادی ميداد .در دوران انقلاب ، سال 57 همراه با برادران مبارزی از جمله شهيد اسماعيلبرمكی و شهيد قربانعلی تيموری و ساير برادران در پخش اعلاميّه امام و راه اندازي و اداره تظاهرات فعاليّت داشت.پس از پيروزي انقلاب اسلامي شهيد كلاسهايي براي ارتقاء سطح فرهنگ و دانش اسلامي كودكان و نوجوانان در شهرك امام حسین (ع) (شهر صفی آباد ) و شهرک شهید محمد منتظری بر پا كرد و همراه ديگر برادران،كانون نشر فرهنگ اسلاميررا در شهرك امام حسین (ع)(شهر صفی آباد )بنياد نهاد.
شهيد هميشه ميگفت: كار ما بايد برای رضای خدا باشد و در مورد پاكی روح و سلامتی جسم هميشه تذكرات لازم را به پدر و مادر و كليّه ی اعضای خانواده خود ميداد.
وی به خواهران خود ميگفت:
هنگام شير دادن به بچه هايتان اوّل وضو بگيريد تا بچه هايتان دل پاك باشند.
به مادر بزرگش ميگفت: هنگام خواب وضو بگير تا نكند خدای نكرده بدون وضو از دنيا بروی.
شهيد عبدالرضا هيچگونه دلبستگی به مال اين دنيا نداشت و ميگفت:
اگر زنده باشم يك اطاق گِلي براي من كافي است.
شهيد برای مبارزه با تحريم اقتصادی و خودسازی و مبارزه با هوای نفس در اغلب اوقات برای صبحانه،نهار و شام به مقدار كمي غذا اكتفا ميكرد.
به مطالعه كتب ارزشمند اسلامي اهميّت زيادي ميداد و در نامه اي به يكي از برادرانش در مورد خواندن چنين ميگويد:
دانش، مرزی بي پايان دارد ، پس اي برادر آنقدر بخوان كه براي يك ميليون سال زندگی. يعنی فكر كن يك ميليون سال
زنده ای.
شهيد به امام امّت عشق زيادی مي ورزيد و هميشه از خدا ميخواست كه عمر با عزت امام را زياد گرداند.
در نمازها از خوف خدا گريه ميكرد .
🔹اعزام به جبهه
با شروع جنگ تحميلی ابر قدرتها برعليه انقلاب اسلامی ، عبدالرضا سه بار به جبهه رفت ،بار اوّل حدود چهل روز به
دهلران اعزام شد.
بار دوّم پيش از نوروز سال 60 به خرّمشهر اعزام و در آنجا مسئوليّت فرماندهي نيروهای اعزامي از دزفول را بر عهده گرفت و تا بعد از عيد سال 60 حدود هفتاد روز در جبهه حضور داشت.
🔸 دوران طلبگی
در نيمه دوّم سال 60 جهت فرا گرفتن و تحصيل علوم اسلامي راهي شهرستان قم شد و در مدرسه علميّه امام صادق (ع) به تحصيل پرداخت.
بالاخره در دفعه سوّم وقتی خبر عمليات به او مي رسد به دزفول آمده و از طريق بسيج عشاير دزفول به منطقه غرب
دزفول اعزام ميشود.
🔹 وداع با پدر
وي هنگام رفتن به جبهه بوسيله پدرش از زير قرآن رد مي شود و هنگام وداع با پدر اين جملات را به زبان ميآورد:
از شما ممنونم شما پدر و مادر در مورد تربيت من در راه اسلام و خدا سعی خودتان را كرديد ، از شما سپاسگزارم، من بايد به جبهه بروم چون نداي حسين زمان بلند است و ياري مي طلبد .
🔸شهـــــــــادت
شهيد قبل از عمليات بزرگ فتح المبين در مورد زندگاني حضرت زهرا (س) يك ساعت براي رزمندگان صحبت ميكند
گويی كه از رمز عمليات (يا زهرا) خبر دارد.
شهيد عارفی نژاد در مورخه ۱۳۶۱/۱/۲ پس از پيروزی بزرگ فتح المبين در حال تعقيب دشمن به درجه رفيع
شهادت نائل آمدند.
🔰پایگاه های اطلاع رسانی مسجد سیدالشهداء علیه السلام شهر صفی آباد
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
📲کانال کمیل در ایتا:
http://eitaa.com/komailseyedalshohada
📲کانال هیئت علمدار در واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/ISd4Slf0XwoIXuLtOsPLfD
📜وصیّت نامه ی شهید عبدالرضا عارفی نژاد
🔹سلام بر برافرازندگان پرچم توحید و برپادارندگان عدل الهی، انبیای عظام و بزرگوار، سلام بر تداوم بخشندگان خطّ رسالت، ائمّه ی هدی(علیهم السّلام)، سلام بر فرزند رسول اللّه، حضرت مهدی (عج)، سلام بر نائب بر حق، خمینی و سلام بر پیروان دین توحید و سلام بر شهیدان. بعد از مدّتی که در جبهه بودم نمی دانستم چه چیزی را به عنوان وصیّت نامه بنویسم، سرانجام موعد مقرّر فرا رسید و اینک تصمیم گرفته ام چند جمله ای را به عنوان وصیّت نامه بنویسم:
🔸زمان، حساس است. دیگر زندگی در این دنیا- که به قول امام صادق(ع) زندانی است برای مؤمن - برایم معنی نمی دهد. در فکر آزمایشم و از خدای بزرگ می خواهم که مرا از این آزمایش با موفّقیّت بیرون کند،چرا که او زندگی را قرار داده است برای آزمایش، تا اینکه معلوم شود در صحنه ی پیکار حق و باطل چه کسانی نیکوکارترند و از همه بیشتر به عهد خویش وفادارند. آری! سپاس خدایی را که مرگ و زندگی را آفرید و انسان را در یک آزمایش بزرگ قرار داد.
ألحَمدُ لِلّه الّذی خَلقَ الموتَ و الحیوة لِیبوکُم أیّکم أحسنُ عَملاً.
دین خدا یاری می طلبد، ندای هل من ناصر ینصرنی حسین (ع) بلند است و تاریخ را مخاطب قرار می دهد. از یک سو باید شهید شویم تا آینده بماند و از سوی دیگر باید بمانیم تا آینده شهید نشود، عجب دردی.
🔹ای کاش می شد ده ها و صدها بار شهید می شدیم و دوباره زنده و باز هم شهید. باید چراغ عمر ما خاموش شود تا چراغ نورانی توحید، جهان را روشن نماید. باید صدایمان گرفته شود تا ندای لا إله إلا الله و محمّداً رسول الله بر تمام بام های دنیا طنین افکند، باید قامتمان خم شود تا پرچم اسلام برافراشته گردد. آری! امروز، تمام مسلمین و مؤمنین ایران اسلامی و جوانان برومند و با ایمان، حاضرند تا با تمامی ستمگران به جهاد برخیزند و آماده انددر این راه، جان خویش را فدا کنند، چرا که اینان دریافته اند فقط با ستمگران به جهاد برخیزند.
اینان دریافته اند فقط با جهاد است که دین محمّد رسول الله پا می گیرد و نهال دین بارور می شود و درخت اسلام و توحید، مقاوم و استوار و پا برجا می ماند، اینان به حق فهمیده اندکه جنگشان جهاد فی سبیل الله است.
🔸و امّا شما ای ملت با ایمان و مقاوم ایران! اگر می خواهید اسلام جهانگیر شود و احکام قرآن در سراسر دنیا حاکم گردد پشتیبان و حامی روحانیّت متعهّد و در رأس آنها ولایت فقیه باشید. چرا که اسلام بدون ولایت و امامت ، اسلامی نخواهد بود که توانایی نجات محرومان و مستضعفان را داشته باشد.
ای ملت با ایمان! استوار و پا برجا باشید که دنیای ستمگر در برابر ایستادگی و استواری شما به زانو در آمده است. اسلام را نجات دهید و رهبر را هدایت کننده بدانید، رزمندگان اسلام، خود را مدیون اسلام ، رهبری ، امامت و ولایت فقیه و نیز فداکاری ها و وحدت شما ملت اسلام می دانند. به امام می گویم: ای امام! ای بت شکن! رزمندگان، همه آماده ی فرمانبرداری از تو هستند و تو را در نبرد با مستکبران زمان، تنها نخواهند گذاشت. همچنان بر دشمنان دین بخروش که پیروزی نهایی از آن ما یعنی اسلام است.
🔹به خانواده ام ، پدر و مادر و مادربزرگ و برادران و خواهران می گویم که در شهادت من، هیچ گونه ناراحتی به خود راه ندهند چرا که شهادت، هدیه و ارمغان سیّدالشّهدا (ع) است و حقّاً که شهادت، گواهی دادن بر حقّانیّت ارزش هائی است که خدا به انسان داده است. در مرگ من، شهادت امام حسین(ع) و یارانش را و نیز اسارت زینب کبری (س) و امام سجاد(ع) زا به یاد بیاورید، افتخار کنید که فرزندی را در راه خدا و اسلام داده اید و شما سرافرازید در پیشگاه خدا، که فرزندی را تربیت کردید که در راه پروردگار شهید شود.
اگر ناراحتی از من دیده اید و من در حق شما کم لطفی کرده ام مرا ببخشید، من از این دنیا چیزی ندارم جز چند تا کتاب و چند لباس، لباس هایم را به فقرا و مستمندان بدهید و کتابهای من برای برادرانم باشد.
دیگر عرضی ندارم ، خداحافظ
عبدالرضا غافلی- ۱۳۶۰/۱۲/۲۵
🔰پایگاه های اطلاع رسانی مسجد سیدالشهداء علیه السلام شهر صفی آباد
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
📲کانال کمیل در ایتا:
http://eitaa.com/komailseyedalshohada
📲کانال هیئت علمدار در واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/ISd4Slf0XwoIXuLtOsPLfD
👤نام و نام خانوادگی:محمدحسین کوتیانی
👤نام پدر:غلامحسین
🌷محل تولد:روستای کوتیان(صفی آباد)
🗓تاریخ تولد:۱۳۳۷
❤️محل شهادت:کرخه-صالح مشطط
💔تاریخ شهادت:۱۳۶۱/۰۱/۰۲
🕯مزار مطهر:گلزار شهدای شهر صفی آباد
📜وصیّت نامه ی شهید محمد حسین کوتیانی
🔹من برای آب و خاک نمی جنگم، چون آسمان می بارد و خاک،مرا می بلعد. برای آن هدفی می جنگم که امام حسین (ع) در صحرای کربلا برایش جنگید و بچّه ها و یاران خود را در راه آن از دست داد. تاکنون من مرده بودم و در این لحظه های آغاز جهاد و شهادت است که احساس می کنم زنده ام و زندگی را در پیش رو دارم و در سنگر نشسته ام که سینه ی آمریکا و منافقین و صدام را نشانه روم. شهادت، انسان را به درجه ی اعلای ملکوتی می رساند. چه قدر شهادت، زیبا و مانند گل خوشبوست.
🔸پروردگارا، شهادتم را در راه دین و قرآن که خاری در چشم دشمنان اسلام می باشد قبول بفرما. ای بازماندگان! من از شما می خواهم که برای من گریه نکنید و امام خمینی قائد اعظم و بت شکن را تنها نگذارید. یک وصیّت دیگری که دارم این است که چشمان مادرم تراخم دارد آن را به بیمارستان ببرید و عمل کنید. دیگر عرضی ندارم.
خداحافظ- محمد حسین کوتیانی - مورخه ی ۱۳۶۰/۱۱/۲۶
🔰پایگاه های اطلاع رسانی مسجد سیدالشهداء علیه السلام شهر صفی آباد
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
📲کانال کمیل در ایتا:
http://eitaa.com/komailseyedalshohada
📲کانال هیئت علمدار در واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/ISd4Slf0XwoIXuLtOsPLfD
👤نام و نام خانوادگی: قربان علی تیموری
👤نام پدر: خیرعلی
🗓تاریخ تولد: ۱۳۴۳
🌷محل تولد: روستای کوتیان(صفی آباد)
🔰نام عملیات: فتح المبین
❤️تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۱/۲
🥀محل شهادت: کرخه- تپّه چسشمه
🕯مزار مطهر: گلزار شهدای صفی آباد
📜وصیّت نامه ی شهید قربان علی تیموری
و لا تَحسَبَنَّ الّذینَ قُتلوا فی سبیلِ الله امواتاً بل أحیاءٌ عند ربّهم یُرزقون
آل عمران - 169
🔹سفارش میکنم شما را به تقوا در پیشگاه خدایی که تنهاست و شریک ندارد و شهادت بر اینکه کسی شایسته ی پرستش جز او نیست؛ و اینکه محمّد (ص) فرستاده ی اوست. گفتار خوب بگویید،خشنودی خدا بجویید و از خشمش بترسید و بر سنّت خدا بیایید و از حدود خدا تجاوز ننمایید و در همه ی کارهای خود، خدا را منظور دارید؛ امر به معروف و نهی از منکر کنید، در دین خدا فهمیده شوید تا در بیابان جهل، سرگردان نباشید، زیرا هر که دین فهم نشود خدا روز قیامت به او نظری ندارد. بدانید که خدا از سیاهی چشم به سفیدیش به شما نزدیکتر است. دنیا و آنچه در آن است شما را فریب ندهد، زیرا شایسته ی شما نیست و به خدا سوگند برای اهل دنیا نیز خوشی نداشته است.
🔸 من بر اساس رسالت و مسئولیتی که داشتم در این راه گام نهاده ام. من گام نهادن در این مسیر الهی را یک فرضیه می دانم و در این راه اگر دشمن را شکست دهیم پیروزیم و اگر هم به ظاهر کشته شویم پیروزیم.به هر حال این مایه ی شکر پروردگار و افتخار برای من و شماست که در این راه به درجه شهادت برسیم . من با رهبر و خدای خود در شب جمعه در آن تاریکی دعای کمیل پیمان بستیم که با بعثیون عراق ، این خائنین از خدا بی خبر بجنگم تا به فیض عظیم شهادت نائل گردم.
🔹مادر جان! حال ، وقت آن رسیده که رسالت زینب وار خود را نشان
دهی.
مادر جان!
برایم گریه نکن، خوشحال باش زیرا در راه هدف مقدّسی گام برداشته ام و جان باخته ام که خود، آزادانه آن را انتخاب کرده ام، از گریه بر مزار من شدیداً خودداری
تو ای پدر جان:
صبر و استقامت و خروشی از خود نشان بده که پشت دشمن از این عمل تو به لرزه در آید .
🔸برای شهید، گریستن جایز نیست، برای او باید جشن گرفت و نقل و نبات پخش کرد ، باید برای او شاد بود که با عجله به سوی خدا شتافته .
شهید، زنده است ودر جمع شما حاضر میباشد. شهیدانی که ما داده ایم زنده اند و بر اعمال شما حاضر می باشند و ناظرند که مبادا عمل خلافی از شما سر بزند که موجب ناراحتی شهدا بشود، می دانید چرا؟
زیرا مقام شهید آنقدر در نزد خدا بالاست که می تواند شفاعت دیگران را نزد خدا بکند.
🔹والدین عزیزم خیلی دوستتان دارم و لیکن خدا و اسلام را بیشتراز شما دوست دارم. از شما می خواهم وقتی که من شهید شدم برایم گریه نکنید وشاد باشید که شما نیز فرزندی در راه اسلام و قرآن قربانی داده اید. همانند دیگر سربازان اسلام در زمان پیغمبر(ص) و یا، حسین زمان،امام خمینی،چنانچه خون ما رنگین تر از خون آنان نیست.
خانواده ام! من به شما تعلٌق ندارم، فرزند اسلام هستم، سرباز و جانباز امام خمینی که در قبال همۀ تسلٌط جویان مغرور چون شیر می غرٌد.
🔸من فقط با خانواده ی خودم سخن نمی گویم، برای کسانی سخن می گویم که این وصیت نامه را می خوانند یا می شنوند، انشاءالله تعالی همان طوری که آرزوی همۀ ماست این انقلاب را به رهبری امام عزیز به انقلاب حضرت بقیة الله الاًعظم، امام مهدی(عج) پیوند خواهیم داد که انقلاب جهان اسلام می باشد. این را بدانید که شهدا، سوخت انقلاب هستند و چرخ های انقلاب جز با عبور از روی پیکر شهدا ساخته شده است و شهدا، چراغ هایی هستند که این راه را روشن می کنند.
به قول شهید دکتر علی شریعتی: شهادت نه یک باختن، بلکه یک انتخاب است و شهید قلب تاریخ است، و به گفتۀ استاد شهید مطهٌری(ره): شهادت تزریق خون است به پیکر اجتماع، مخصوصاً اجتماعی که دچار کم خونی هستند و اسلام، همیشه نیازمند به شهید است و شهدا شمع تاریخ اند.
🔹و در پایان، از خانواده ام می خواهم وقتی که من شهید شدم اعتراض نکنند. این راه را کسی به من تحمیل نکرده است، خودم عاشق این راه بوده ام.
سفارش می کنم شما را به نماز؛ نماز را سبک نشمارید. نماز ستون دین است، بی جهت نبوده که حضرت محمٌد(ص) فرموده است:
«إن ُقبِلت قبل سِواها و إن ُردٌت ُردٌ ما سِواها »
«اگر نماز قبول شد اعمال دیگر قبول و اگر رد شد سایراعمال رد خواهد شد»»
(نقل از امام باقر(ع)، بحارالانوار ج 83 ص 25.)
🔸مادر مهربان و پدر محترم! من فرزند خوبی برای شما نبودم، برادران و خواهرانم به خصوص دو خواهر کوچکم! من برادر خوبی برای شما نبودم، امیدوارم که مرا ببخشید.
قربان علی تیموری، عضو بسیج مستضعفین شهرک دکتر شریعتی(ره).
حومۀ شهرستان دزفول،
به تاریخ:
۱۳۵۹/۱۰/۳۰
👤نام و نام خانوادگی: عبدالمحمد حسین پور
👤نام پدر: مصطفی
🗓تاریخ تولد: ۱۳۳۷
🌷محل تولد: روستای نجف آباد(صفی آباد)
🔰نام عملیات: فتح المبین
❤️تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۱/۲
🥀محل شهادت: کرخه
🕯مزار مطهر: گلزار شهدای صفی آباد
📜وصیّت نامه ی شهید عبدالمحمد حسین پور
🔹درود بر امام عزیزم و سلام بر شهیدان راه حق!
ما، مثل حسین (ع) وارد جنگ شدیم و مثل حسین (ع)، باید به شهادت برسیم. امام خمینی(ره) شهادت را یک پیروزی می دانم و امیدوارم این پیروزی هر چه زودتر نصیبم شود و این را به پدرم، برادرانم، همسرم و خواهرم بگویم که: مبادا بعد از شهادتم اسلحه ی من به زمین بیفتد. این اسلحه را باید به دست بگیرید و خونتان را به پای درخت عظیم اسلام بریزید و درخت اسلام را بارورتر کنید. اسلام به خون ما سربازانش نیاز دارد و این خون بی ارزش ماست که می تواند اسلام با ارزش را به جهانیان بشناساند.
🔸ای برادران و خواهران! مرا کسی به زور به جبهه نفرستاده است و این را پر افتخار را خودم انتخاب کرده ام؛ مبادا کسی بگوید این راه را ناآگاهانه انتخاب کرده ام. نه، این راهی است که سرور شهیدان، حسین عزیز، انتخاب کرده است و تقاضا دارم کسی که مطیع امام و ولایت فقیه نیست، در تشییع جنازه ی من شرکت نکند. پیام من به ملّت ایران به خصوص مردم شهرک شریعتی این است که: از امام و روحانیّت مبارز، پشتیبانی خود را اعلام دارند، چون اسلام در خطر است.سلام مرا به پدر و برادرانم، همسرم،خواهرم، عموهایم و خانواده و تمام دوستان و آشنایانم برسانید. دیگر عرضی ندارم، خداوند نگهدارتان باد.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
۱۳۶۰/۱۱/۲۷
🔰پایگاه های اطلاع رسانی مسجد سیدالشهداء علیه السلام شهر صفی آباد
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
📲کانال کمیل در ایتا:
http://eitaa.com/komailseyedalshohada
📲کانال هیئت علمدار در واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/ISd4Slf0XwoIXuLtOsPLfD