eitaa logo
"یاران انقلاب اسلامی صفی آباد
174 دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2.9هزار ویدیو
103 فایل
ماانقلابی هستیم نه اصولگرانه اصلاح طلب ماحامیان ولایت امام خامنه ای هستیم
مشاهده در ایتا
دانلود
🌻 سلام علیکم و رحمة الله و برکاته 🍀بسم الله الرحمن الرحیم 🌺اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ☀️ صبح روز شنبه ، ششم مرداد و بیست و یکم محرم به خیر 📿 ذکر روز شنبه: 💐یارب العالمین💐 ☘️🌻☘️🌻☘️🌻☘️ هردم به آخرین سخنت گریه میکنم یاد غروب و زخم تنت گریه میکنم یکدم بیا ببین که فتادم زپا حسین دائم به غصه و محنت گریه میکنم پیراهنت به سینه گرفتم بیا ببین بر خون روی پیرهنت گریه میکنم یادم نمی رود که چه دیدم به قتلگاه با یاد دست و پا زدنت گریه میکنم در زیر آفتابم و یاد تن توأم از طرز زیر و رو شدنت گریه میکنم شد بوریا کفن به تن نعل خورده ات هر لحظه من، بر آن کفنت گریه میکنم کی میرود، ز خاطر من مجلس شراب بر چوب دشمن و دهنت گـریه میکنم نوكر نوشت: حـسیـن جـان ڪـربلا پای پیاده اربعینم آرزوسٺ خاڪ پای زائران روی جبینم آرزوسٺ دیدنِ گلدسته ها و گنبدِ عباس، بعد سجده‌ی شڪرِ ستونِ آخرینم آرزوسٺ صلي الله عليک يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
♥️دنیا به "شایستگی هایت" پاسخ میدهد نه به " آرزوهایت " پس شایسته ی آرزوهایت باش... ♥️چه بسیار انسانها دیدم تنشان "لباس" نبود ♥️و چه بسیار لباسها دیدم که درونش "انسانی" نبود ♥️به هر کس"نیکی" کنی او را "ساخته ای" و به هر کس"بدی" کنی به او "باخته ای" ♥️پس بیا بسازیم و نبازیم
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 حقیقتا باورکردنی نیست | داستانی از قساوت قلب شاه ایران 🍃🌹🍃 🔻منصور رفیع‌زاده رئيس پايگاه ساواك در نيويورك و مأمور سيا در کتابWitness"شاهد"در ص ۲۱۶ و ۲۱۷ داستان هولناکی از نقل می کند: در بین فعالان ضد شاه، یک معلم تبریزی بود که در صحبت‌های عمومی‌اش، مکرراً القاب بسیار زشتی به شاه نسبت می‌داد. به همین خاطر، توسط بازداشت شد، اما حتی بعد از ضرب و جرح‌های شدید، کوتاه نیامد، لذا ساواک وی را به زندان اوین منتقل کرد، در آنجا هم با وجود شکنجه، به نطق‌های آتشین خود علیه شاه ادامه داد. هنگامی که جریان این مرد به گوش شاه رسید، او خیلی ساده گفت: «به جای الاغ باید این فرد را جلوی شیرها انداخت.» 🔹یک هفته بعد شاه و نزدیکانش به باغِ وحش خصوصی او رفتند. تیمسار نصیری نیز حاضر بود. به محض آن که مرد زندانی را از اوین آوردند و چشم او به شاه افتاد، فریاد زد: «خون‌خوار، مستبد، قصاب!» ناظرین که شوکه شده بودند، گوش‌های خودشان را گرفتند تا حرف‌های بد مرد زندانی را نشنوند. شاه به نگهبانان اشاره کرد و در یک چشم بر هم زدن، آن‌ها مرد را به داخل پرتاب کردند. شیرهای گرسنه بلافاصله مرد را تکه تکه کردند. 🔸شاه فریاد زد: «تو بودی که جرأت می‌کردی به ما فحش بدهی؟!» 🔺هنگامی که شاه به اندازه‌ی کافی لذت بصری برد، در حال رفتن، رو به نصیری کرد و خیلی عادی گفت: «حالا دیگر شما یک آدم خاطی کمتر دارید» | 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔 rubika.ir/meyar_pb
از چندین استاد شنیدم که زن‌ها خیلی استعدادشون تو رشد در معنویات بیشتر از مردهاست. تو قضیه کربلا خیلی این نمود داره. برخی از زن‌ها تاثیر زیادی در یاری رساندن شوهراشون به امام حسین، داشتن. چندتاشو مثال بزنم 1⃣ ام‌وهب همسر عبدالله‌بن‌عمیر‌کلبی دائم باهمسرش درباره یاری امام صحبت می‌کرد ولی عبدالله بدلایلی جنگ رو به صلاح مسلمین نمی‌دونست تا اینکه سرانجام عبدالله به یاری امام آمد و شهید شد، و ام‌وهب بالای سر همسرش رفت و شهادتش را تبریک گفت، که درهمان لحظه شمر دستور داد و همسرعبدالله رو شهید کردند که تنها زن شهید کربلا شد. 2⃣ نامه امام به زهیربن‌قین رسید، و زهیر از یاری امام اکراه داشت که همسرش به او گفت:《سبحان‌ الله‌! فرزند رسول‌ خدا از تو دعوت‌ مي‌كند كه‌ به‌ ياري‌اش‌ بشتابي‌، اما تو در قبول‌ دعوت‌ او ترديد به‌ دل‌ راه‌ مي‌دهي‌! چه‌ طور مي‌شود كه سخنش‌ را بشنوي‌ و هرچه‌ زودتر خود را به‌ او برساني‌》، بعد از آن زهیر برای یاری امام مصمم شد. 🔻 مثال سوم رو حاج آقامجتبی‌تهرانی خیلی زیبا در روضه حبیب بیان کردند: نامه امام به حبیب‌بن‌مظاهر رسید که گفته بود اگر می‌خواهی مارا یاری کن سریع بیا، همسرش پرسید می‌روی یا نه؟ حبیب گفت نه، من نمی‌توانم بروم! من پیر شده‌ام و کر و فری ندارم؛ چه طور با او راه بیفتم؟ می‌دانی اگر من بروم آن وقت عبیدالله خانه مرا خراب می کند و تو را به اسارت می‌گیرد و می‌برد. همسرش گفت تو برو، بگذار خانه را خراب کند، بگذار مرا به اسارت بگیرد. حبیب باز هم گفت نه، من نمی روم. اینجا بود که همسرش بلند شد، روسری خودش را انداخت روی سر حبیب و به حبیب گفت نمی‌روی؟! پس مثل خانم‌ها در خانه بنشین! بعد گفت خدایا، کاش من مَرد بودم و می توانستم بروم کربلا تا حسین را یاری کنم! حبیب گفت نه، این حرف هایی که زدم، برای این بود که می‌خواستم ببینم تو چه می گویی. من آن چنان هجرتی کنم که تا قیامِ قیامت نامم در تاریخ ثبت شود. ما از این زن‌ها در عصر خودمون کم ندیدیم. مادرانی که فرزندان و همسرانشون رو تشویق میکردن برای شهادت و جنگیدن با دشمن.... همسران شهیدی که مرد زندگیشون رو راهی جبهه‌ها کردن و روزهای سختی رو چه تنها و چه با فرزندانشون سپری کردن. معمولا نقش زن‌ها در این مسائل خوب دیده نمیشه. والبته الان هم که زمان جنگ نیست زن‌ها همینطور هستن....
از چندین استاد شنیدم که زن‌ها خیلی استعدادشون تو رشد در معنویات بیشتر از مردهاست. تو قضیه کربلا خیلی این نمود داره. برخی از زن‌ها تاثیر زیادی در یاری رساندن شوهراشون به امام حسین، داشتن. چندتاشو مثال بزنم 1⃣ ام‌وهب همسر عبدالله‌بن‌عمیر‌کلبی دائم باهمسرش درباره یاری امام صحبت می‌کرد ولی عبدالله بدلایلی جنگ رو به صلاح مسلمین نمی‌دونست تا اینکه سرانجام عبدالله به یاری امام آمد و شهید شد، و ام‌وهب بالای سر همسرش رفت و شهادتش را تبریک گفت، که درهمان لحظه شمر دستور داد و همسرعبدالله رو شهید کردند که تنها زن شهید کربلا شد. 2⃣ نامه امام به زهیربن‌قین رسید، و زهیر از یاری امام اکراه داشت که همسرش به او گفت:《سبحان‌ الله‌! فرزند رسول‌ خدا از تو دعوت‌ مي‌كند كه‌ به‌ ياري‌اش‌ بشتابي‌، اما تو در قبول‌ دعوت‌ او ترديد به‌ دل‌ راه‌ مي‌دهي‌! چه‌ طور مي‌شود كه سخنش‌ را بشنوي‌ و هرچه‌ زودتر خود را به‌ او برساني‌》، بعد از آن زهیر برای یاری امام مصمم شد. 🔻 مثال سوم رو حاج آقامجتبی‌تهرانی خیلی زیبا در روضه حبیب بیان کردند: نامه امام به حبیب‌بن‌مظاهر رسید که گفته بود اگر می‌خواهی مارا یاری کن سریع بیا، همسرش پرسید می‌روی یا نه؟ حبیب گفت نه، من نمی‌توانم بروم! من پیر شده‌ام و کر و فری ندارم؛ چه طور با او راه بیفتم؟ می‌دانی اگر من بروم آن وقت عبیدالله خانه مرا خراب می کند و تو را به اسارت می‌گیرد و می‌برد. همسرش گفت تو برو، بگذار خانه را خراب کند، بگذار مرا به اسارت بگیرد. حبیب باز هم گفت نه، من نمی روم. اینجا بود که همسرش بلند شد، روسری خودش را انداخت روی سر حبیب و به حبیب گفت نمی‌روی؟! پس مثل خانم‌ها در خانه بنشین! بعد گفت خدایا، کاش من مَرد بودم و می توانستم بروم کربلا تا حسین را یاری کنم! حبیب گفت نه، این حرف هایی که زدم، برای این بود که می‌خواستم ببینم تو چه می گویی. من آن چنان هجرتی کنم که تا قیامِ قیامت نامم در تاریخ ثبت شود. ما از این زن‌ها در عصر خودمون کم ندیدیم. مادرانی که فرزندان و همسرانشون رو تشویق میکردن برای شهادت و جنگیدن با دشمن.... همسران شهیدی که مرد زندگیشون رو راهی جبهه‌ها کردن و روزهای سختی رو چه تنها و چه با فرزندانشون سپری کردن. معمولا نقش زن‌ها در این مسائل خوب دیده نمیشه. والبته الان هم که زمان جنگ نیست زن‌ها همینطور هستن....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ انتقاد مجری به طراحیِ لباس کاروان ایران در افتتاحیهٔ المپیک 🔹شریفی‌مقدم: تیم ایران که با کشتی از مسیر رژه رد شد انگار تیم پزشکی و پرستاری به پاریس رفته، لباس ورزش‌کاران روپوش سفید بود که در واحدهای آزمایشگاهیِ دانشگاه همه می‌خرند و استفاده می‌کنند. 🔹کاش کمیتۀ ملی المپیک و وزارت ورزش بیایند و پاسخ بدهند که برای همچین طراحیِ شگرفی چقدر هزینه شده. از بین چند طرح خلاقانه روپوش سفید را انتخاب کردند. 📍 bidardez.ir | بیدار دز 🔰ایتا بیداردز http://eitaa.com/joinchat/1640759297Cd60b86bf75 🔰روبیکا بیداردز Http://rubika.ir/bidardez 🔰واتساپ بیداردز https://chat.whatsapp.com/EPIABjyOyXu6oUc27BL6DS
. ♨️ ایشون خانم لیلا سادات جلال زاده هستند همسر آقای جواد امام که تا چند روز قبل مردم رو تشویق به رای ندادن می‌کرد حالا شوهرشون به جناب ظریف و رحمت خان کمک می‌کنه تا وزیر برامون پیدا کنن ،به همین سادگی رنگ عوض میکنن! جناب پزشکیان متوجه هستید؟ 📌 خبر فوری سراسری @fori_sarasari
👈 نام عملیات: # والفجر 2 ✅ رمز عملیات: یا الله 📍 منطقه عملیات: جبهه شمالی ـ پیرانشهر، حاج عمران 🗓 زمان عملیات: ۱۳۶۲/۴/۲۹ تا ۱۳۶۲/۵/۱۳ 📌 هدف: تصرف ارتفاعات سرکوب منطقه، دست‌یابی به جاده مهم پیرانشهر - رواندوز، تصرف پادگان حاج عمران و تسلط بر شهر چومان مصطفی 🗺 نوع عملیات: نیمه گسترده ❇️ فرماندهی عملیات: مشترک (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی) 👈 سازمان عملیات: مشترک (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی) 🚹 استعداد نیروهای درگیر خودی: 16 گردان پیاده از سپاه و 4 گردان پیاده و 1 گردان مکانیزه از ارتش و 1000 تن از نیروهای حزب دمکرات کردستان عراق (بارزانی‌ها) و 11 آتشبار توپخانه از ارتش و سپاه. 💣 استعداد نیروهای درگیر دشمن: 24 گردان پیاده، 4 گردان کماندو و نیروی مخصوص و 4 گردان گارد مرزی. 📊 نتایج عملیات: آزادسازی حدود 300 کیلومتر مربع از خاک عراق؛ خارج شدن شهر و پادگان پیرانشهر و نیز روستاهای اطراف آن از برد توپخانه دشمن؛ تصرف پادگان حاج عمران، گمرک مرزی و پاسگاه مرزی تمرچین عراق؛ تسلط بر شهر چومان مصطفی؛ انسداد راه‌های عمده تدارکاتی عناصر ضدانقلاب