توصیه به روسها درباره زنگزور: این دالان موهوم ایجاد نخواهد شد
🔹اخیراً «ماریا زاخارووا»، سخنگوی وزارت خارجه روسیه در اظهاراتی گفته است که زنگزور مسیری است که میتواند قلمرو اصلی آذربایجان را به نخجوان از طریق سیونیک ارمنستان متصل کند.
در این باره باید چند مورد را به مقامات روسی یادآوری کرد:
🔹روسها به خوبی از طریق مقامات عالی کشورمان و در مواقع متعدد از موضع روشن و به حق ایران آگاه شدهاند که جمهوری اسلامی ایران با هر نوع دالانی مانند زنگزور و غیر آن که نخجوان را به آذربایجان متصل کند مخالف است؛به همین دلیل این موضعگیری جای شگفتی و تعجب دارد!
🔹ایران به هیچ عنوان تغییری را در مرز خود و حاشیههای امنیتی آن در هیچ نقطهای از کشور جمهوری اسلامی ایران نمیپذیرد.
🔹به نظر میرسد که وزارت خارجه روسیه دچار توهم است و گمان میکند که مصلحتش در این است که با استفاده از این دالان موهوم زنگزور،که حتماً با مخالفت ایران ایجاد نخواهد شد، میتوانند مشکل خود را با ارمنستان حل کنند.
🔹خوب است یادآوری کنیم که باز کردن دالان زنگزور به معنای بستن یکی از دروازههای ایران به سمت اروپا است و تعداد همسایگان جمهوری اسلامی ایران را از ۱۵ به ۱۴ تقلیل میدهد.
🔹با توجه به مفهوم «رابطه راهبردی» که ایران و روسیه به دنبال آن هستند، اتخاد گامهای تاکتیکی از این دست در تضاد با مبانی رابطه راهبردی است.
📝 متن کامل را اینجا https://tn.ai/3152960 بخوانید
محبوب پورابراهیم
چهار شنبه🌸 ۱۴ شهریور ۱۴۰۳ ه.ش _ ۳۰ صفر ۱۴۴۶ قمری
سوره مبارکه الأحزاب آیه ۲۳
مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا﴿۲۳﴾
در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستادهاند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.
🇮🇷کانال یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
یاران وفادار
خاطرات اربعین ۱۴۰۳ علیرضا زمانپور قسمت اول - زمزمه های رفتن از پارسال کم کم حرف از اربعین زده ش
خاطرات اربعین ۱۴۰۳
قسمت دوم - صحبت های اربعینی
غروب ۱۵ مرداد دوستم آقای پرویز روا را در محل دیدم و گفتم آمدنت یا نیامدنت را زودتر مشخص کن چون دو نفر دیگر هم به من گفتن اگه جا داری باهات بیائیم گفت میام . گفتم پس تا ۲۰ مرداد قطعا به من بگو .
ظهر سه شنبه ۱۶ مرداد حامد تماس گرفت و گفت من میام . بهش گفتم آقای میرچناری گفته ۲۸ مرداد تا ظهر کار دارم .بنابر این ممکن است عصر ۲۸ مرداد یا صبح ۲۹ مرداد حرکت کنیم
سلام بر کسی که در بیابان ها تنها روی خاک افتاده بود
یا اباعبدالله الحسبن
چهارشنبه ۱۷ مرداد با آقای نوری لطفی برای نماز جماعت به مسجد جعفری رفته بودم که آقای قاسم پور را دیدم . ایشان گفت من دوست دارم بیام ولی منتظر خبرت بودم به ایشان کفتم اون دفعه هم عرض کردم اگه جا داشتم خبرت می کنم . باهاش شوخی کردم و گفتم آقای روا رقیبت هست 😁
آقا رسول گفت اگر قراره بیام قسمت میشه
گفتم ان شاء الله
ساعت ۱۰ صبح پنجشنبه ۱۸ مرداد آقا سهراب حسبن زاده را دیدم و ایشان گفت گفت احتمالا با خانمم بیام .
در مورد اربعین به ویژه جاده عشق مسیر پیاده روی نجف کربلا صحبت کردیم
شب جمعه ۱۸ مرداد جلوی مغازه به دوستم پرویز گفتم سفر اربعین می آیی ؟ گفت نه نمی تونم
جمعه ۱۹ مرداد بعد از نماز جماعت مغرب و عشاء و برگزاری زیارت عاشورا دوباره گفتم اگه نمی آیید دارم به آقا رسول تماس می گیرم . . با خنده گفت : خوب نصف ثوابش مال منه که نمیام تا او بتونه بیاد
.اومدم پهلوی مغازه و به آقای رسول قاسم پور زنگ زدم و گفتم که آقای روا نمیاد و گفته که نصف ثوابش مال منه که با هم خندیدیم . و قرار شد که ایشان در سامانه سماح ثبت نام بکند و همراه ما بیاید
۲۰ مرداد حامد تماس گرفت و گفت قراره خانوادگی برم و همراه شما نیستم
باسلام
این وصیتنامه را بیستبار بخوانید!
رهبر معظم انقلاب:
یک جوانِ پُرشورِ مؤمنِ ازجانگذشتهی سبزواری، شهید ناصر باغانی، وصیّتنامه دارد. او یک جوانِ در سنین حدود بیست سال است. جا دارد که انسان آن وصیّتنامهاش را ده بار بخواند، بیست بار بخواند! بنده مکرّر خواندهام.
گزیدهای از وصیتنامه شهید ۱۹ ساله، ناصرالدین باغانی
🔹اینجانب ناصرالدین باغانی بندهی حقیر در درگاه خداوندم. چند جملهای را به رسم وصیت مینگارم:
🔸سخنم را دربارهی عشق آغاز میکنم.
ما را به جرم عشق موأخذه میکنند. گویا نمیدانند که عشق گناه نیست! امّا کدام عشق؟
🔹خداوندا، معبودا، عاشقا، مرا که آفریدی عشق به پستان مادر را به من یاد دادی، امّا بزرگتر شدم و دیگر عشق اولیه مرا ارضاء نمیکرد، پس عشق به پدر ومادر را در من به ودیعت نهادی. مدتی گذشت، دیگر عشق را آموخته بودم امّا به چه چیز عشق ورزیدن را نه!
🔸به دنیا عشق ورزیدم به مال و منال دنیا عشق ورزیدم. به مدرسه عشق ورزیدم. به دانشگاه عشق ورزیدم، امّا همهی اینها بعدِ مدت کمی جای خود را به عشق حقیقی و اصیل داد یعنی عشق به تو. (یَومَ لا یَنْفَعُ مال وَلا بَنُون ) فهمیدم که وقتی شرایط عوض شود یَفِرّالْمرءَ مِنْ اَخیهِ و صاحِبَتهِ و بَنیهِ و اُمّهِ وَاَبیهِ، پس به عشق تو دل بستم.
🔹بعد از چندی که با تو معاشقه کردم یکباره به خود آمدم و دیدم که من کوچکتر از آن هستم که عاشق تو شوم و تو بزرگتر از آن هستی که معشوق من قرار گیری.
🔸فهمیدم در این مدت که فکر میکردم عاشق تو هستم اشتباه میکردهام، این تو بودی که عاشق من بودهای و من را میکشاندهای!
🔹اگر من عاشق تو بودم باید یکسره به دنبال تو میآمدم. ولیکن وقتی توجه میکنم میبینم که گاهی اوقات در دام شیطان افتادهام ولی باز مستقیم آمدهام؛ حال میفهمم که این تو بودهای که به دنبال بندهات بودهای، و هرگاه او صید شیطان شده، تو دام شیطان را پاره کردهای و هر شب به انتظار او نشستهای تا بلکه یک شب او را ببینی.
🔸حالا میفهمم که تو عاشق صادق بندهات هستی، بنده را چه، که عاشق تو بشود؛ عَنقا شکار کرکس نشود دام باز گیر.
🔹آری تو عاشق من بودی و هر شب مرا بیدار میکردی و به انتظار یک صدا از جانب معشوق مینشستی. اما من بدبخت ناز میکردم و شب خلوت را از دست میدادم و میخوابیدم! اما تو دست بر نداشتی و آنقدر به این کار ادامه دادی تا بالاخره منِ گریز پای را به چنگ آوردی و من فکر میکردم که با پای خود آمدهام
🔸وه چه خیال باطلی! این کمند عشق تو بود که به گردن من افتاده بود. مرا که به چنگ آوردی به صحنهی جهادم آوردی، تا به دور از هر گونه هیاهو با من نرد عشق ببازی. من در کار تو حیران بودم و از کرم تو تعجب میکردم.
🔹آخر تو بزرگ بودی و من کوچک؛ تو کریم بودی و من لئیم؛ تو جمیل بودی و من قبیح؛ تو مولا بودی و من شرمنده از این همه احسان تو بودم...
🔻امّا شهادت چیست؟
🔸آن هنگام که رزمندهای مجاهد، بسوی دشمن حق میرود و ملائک به تماشای رزم او مینشینند و شیطان ناله بر میآورد و پای به فرار میگذارد و ناگهان غنچهای میشکفد، آن هنگام را جز شهادت چه نام میتوانیم داد؟
🔹شهادت خلوت عاشق و معشوق است .شهادت تفسیر بردار نیست. ای آنانی که در زندان تن اسیرید، به تفسیر شهادت ننشینید که از درک قصۀ شهادت عاجزید. فقط شهید میتواند شهادت را درک کند.
🔸شهید کسی نیست که ناگهان به خون بغلتد و نام شهید به خود گیرد. شهید در این دنیا قبل از این که به خون بتپد، شهید است. و شما همچنان که شهیدان را در این دنیا نمیتوانید بشناسید و بفهمید، بعد از وصلشان نیز نمیتوانید درکشان کنید. شهید را شهید درک میکند. اگر شهید باشید شهید را میشناسید و گرنه آئینۀ زنگار گرفته، چیزی را منکعس نمیکند که نمیکند.
🔹برخیزید و فکری به حال خود بکنید که شهید به وصال رسیده است و غصه ندارد. شهیدان به حال شما غصه میخورند، و از این در عجبند و حیرت میکنند که چرا به فکر خود نیستید!
🔸به خود آیید و زندان تن را بشکنید. قفس را بشکنید و تا سر کوی یار پرواز کنید و بدانید که برای پرواز ساخته شدهاید نه برای ماندن در قفس! این منزل ویران را رها کنید و به ملک سلیمان در آیید...
🌷شادی روح همه شهیدان صلوات
🌺《اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدً وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم》🌺
👨✈️خادم حرم امام رضا میگه:داشتم تو صحن ها قدم میزدم و مسئولیتم رو انجام میدادم،که دیدم بیسیم داره صدا میکنه:برید سمت صحن انقلاب،پشت پنجره فولاد خبریِ....
✨میگه:خودم رو رسوندم صحن انقلاب،دیدم ازدحام جمعیت،لحظه به لحظه مردم دارن زیادتر میشن و سلام و صلوات...با چند تا دیگه از خُدام مردم رو شکافتیم،جلو رفتیم،دیدم یه مرد شهرستانی یه بچه ی سه چهار ساله بغلش، داره گریه میکنه،بچه هم داره گریه میکنه،لباس بچه رو تیکه پاره کردن،رسیدم بهش گفتم: چه خَبرِ؟حاجی چی شده؟گفت:بچه ام نابینا بود،کورِ مادرزاد،داره میبینه،میگه:اینجا حرم امام رضاست،چقدر حرم امام رضا قشنگِ...
✨گفتم:حاجی فقط سریع،خیلی جمعیت زیاد شده،کارمون سخت میشه....برگشت سمت گنبد،دیدم داره به امام رضا یه چیزایی میگه،صورتش غرق اشک شد...گفتم: حاجی بیا بریم،چی میگی به امام رضا؟گفت:حاجی بچه هام دوقلو هستند،جفتشون نابینا بودن،ما دو سه روزِ اومدیم مشهد،امروز به زنم گفتم:صبح اینو می برم،بعد از ظهر اونو می برم،من الان با چه رویی برگردم مسافرخونه،به اون بچه ام چی بگم؟ بگم:امام رضا تو رو دوست نداشت؟
✨میگه:رسیدم توی دفتر، کاراشو انجام دادیم،یه ماشین دادم به یکی از خدام، گفتم:ببریمش محلِ اسکانش..گفتم:آدرس رو بلدی؟گفت:آره کارت مسافرخونه توی جیبمِ... پیچیدیم توی فرعی دیدیم تو کوچه ازدحامِ جمعیتِ،از ماشین پیاده شد،خادم میگه منم دنبالش دویدم،از مردم پرسیدم چه خبرِ اینجا؟ گفتن:نمی دونیم،میگن:امام رضا یه بچه ی چهار ساله ی نابینارو توی مسافرخونه شفا داده...
✨همش رو گفتم، بگم که:یا امام رضا! ما همه با هم اومدیم،میوه هم که میخری،میگن:درهم...سوا نکن...آقاجان! مارو با هم بخر،بد و خوب رو با هم....آقا! بهم بر میخوره،میگم:منو دوست نداشتی...
سید تقی جلالی
🔹آخرالزمان اینگونه می شود !
💠امام علی «علیه السلام»
در اين زمان فرزند باعث خشم پدر، و باران عامل حرارت گردد، و مردم پست فراوان، و خوبان كمياب شوند. مردم (توانمند) آن روزگار همچون گرگ، و حاكمانشان درنده، و ميانه حالشان طعمه، و نيازمندانشان مرده خواهند بود، راستى ناپديد شود، و دروغ فراوان گردد، مردم به زبان اظهار دوستى، و به دل دشمنى كنند، فسق عامل نسبت، و عفّت باعث شگفتى شود، و اسلام را همچون پوستين وارونه پوشند
📙(نهج البلاغه، خطبه 107)
🇮🇷محبوب پورابراهیم
🇮🇷کانال یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
8.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مژده دستگیر شد
🔹پلیس فروشندهٔ کوکائینی را که در پوشش بلاگری و فروش محصولات آرایشی فعالیت میکرد بازداشت کرد.
🇮🇷کانال یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar
محققان استرالیایی: موبایل باعث سرطان مغز نمیشود
🔹پایگاه ورج: مطالعهای که محققان استرالیایی به سفارش سازمان جهانی بهداشت انجام دادند نشان داد که هیچ ارتباطی بین استفاده از موبایل و سرطان مغز وجود ندارد.
🔹این بررسی، بر سرطانهای سیستم عصبی مرکزی مثل مغز، مننژها، غده هیپوفیز و گوش، تومورهای غده بزاقی و تومورهای مغز تمرکز داشت.
🔹همچنین مطالعۀ دیگری که به بررسی باروری مردان و امواج رادیویی پرداخته نشان میدهد که هیچ مدرکی مبنی بر ارتباط بین موبایل و کاهش تعداد اسپرم وجود ندارد.
🇮🇷کانال یاران وفادار انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/yaran_vafadar