یاد تو
قند در دلم آب میکند
شکرت!
مهربانیات
در لحظهلحظهی زندگیام
جاریست...
مرا از هر لغزشی در بَرَت گیر
يَا أَبْصَرَ النَّاظِرِينَ
#ماه_شیرین_خدا
🖌محیا دانش کهن
«برگرفته شده از دعای روز چهارم ماه مبارک رمضان»
@yarane_ebrahim_yazd
#گروه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#تلنگرانہ ☺️
.
توے ماه رمضون🍃
خدا براے نفساے مهموناش
ثواب مینویسهـ
میدونے یعنـی چـی؟!
میخواد بگہ :👇🏻
قربون نفساٺ برم بندهے من :)
.
.
#ماهـ_میهمانی_خدا💫
🥀 التماس دعا 💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔شعری که حاج قاسم با بغض و تمنا در ماه رمضان دو سال پیش در بیت الزهرا(س) کرمان خواند و حاجتش را از خدایش گرفت...
رقص جولان بر سرِ میدان کنند
رقص اندر خون خود، مردان کنند
#رمضان ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حاج_قاسم
#سیره_عملی_شهید
🔷سردار،محترمانه می ایستد
وبه نوحهخوانی سرباز گوش
می دهد...
و بعد اورا در آغوش میگیرد.
#زیارت_عاشورای امشب و #دعای_عهد فردا صبح
به نیابت از دوست آسمانیمان
#شهید_حمید_هنرجو
روز بیست و یکم #چله
@yarane_ebrahim_yazd
#گروه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
🌷شهید حاج قاسم سلیمانی:
💠خدایا ! به آن تپش قلبها قسمت میدهیم ...
💠خدایا ! به آن ردپاهاقسمت میدهیم...
💠خدایا ! به آن نمازها که در کنار این نهرها خوانده شد ...
💠خدایا! به آن جوانهای عاشقی که تو این سنگرها و کنار این نخلها شهید شدند ...
💠خدایا! به آن جنازههای توی اروند که برنگشتند ...
💠خدایا ! به اضطراب قلب ما و به اشتیاق قلب اونها قسم ات میدهیم ...
💠خدایا !عاقبت مارا ختم به شهادت کن.
💠خدایا! به این آبی که این بچهها در دلش حرکت کردند قسم ات میدهیم ...
جز شهادت برای ما مخواه
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
@yarane_ebrahim_yazd
#گروه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
⚜حاج حسین یکتا:
❇️بچهها!
دلاتونُ تحویل ارباب بدید.😍
دلتو بده به ارباب بگو فقط شب اول قبر سالم تحویلم بده! 😢
✅چشماتون👁 رو بذارید برای خوشگل خوشگلا یوسف زهرا. 😍
چشماتون رو بذارید برای خدا...😍
#حاج_حسین_یکتا
#گروه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
@yarane_ebrahim_yazd
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم1
قسمت هفتاد و چهار
تفحص🏴
🗣سعید قاسمی
🗣خواهر شهید
@yarane_ebrahim_yazd
#گروه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#سلام_بر_ابراهیم1
#قسمت_هفتاد_و_چهارم
🌑سال 1369 آزادگان به ميهن بازگشتند.
🌑بعضی ها هنوز منتظر بازگشت ابراهيم بودند (هر چند دو نفر به نام های #ابراهيم_هادی در بين آزادگان بودند) ولی اميد همه بچه ها نا اميد شد.
🌑سال بعد از آن، تعدادی از رفقای ابراهيم برای بازديد از مناطق عملياتی راهی فكه شدند.
🌑در اين سفر اعضای گروه با پيكر چند شهيد برخورد كردند و آنها را به تهران منتقل كردند.
🌑چند روز بعد رفته بوديم بازديد از خانواده شهدا.
🌑مادر شهيدی به من گفت: شما می دانيد پسر من كجا شهيد شده!؟
🌑گفتم: بله، ما با هم بوديم.
🌑پرسيد: حالا كه جنگ تمام شده نمی توانيد پيكرش را پيدا كنيد و برگردانيد؟
🌑با حرف اين مادر خيلی به فكر فرو رفتم.
🌑روز بعد با چند تن از فرماندهان و دلسوختگان جنگ صحبت كردم.
🌑با هم قرار گذاشتيم به دنبال پيكر رفقای خود باشيم، مدتی بعد با چند نفر از رفقا به فكه رفتيم.
🌑پس از جستجوی مجدد، پيكرهای سيصد شهيد از جمله فرزند همان مادر پيدا شد.
🌑پس از آن گروهی به نام تفحص شهدا شكل گرفت كه در مناطق مختلف مرزی مشغول جستجو شدند.
🌑عشق به شهدای مظلوم فكه، باعث شد كه در عين سخت بودن كار و موانع بسيار، كار در فكه را گسترش دهند.
🌑بسياری از بچه های تفحص كه ابراهيم را می شناختند می گفتند: بنيانگذار گروه تفحص، #ابراهيم_هادی بوده. او بعد از عمليات ها به دنبال پيكر شهدا می گشت.
🌑پنج سال پس از پايان جنگ، بالاخره با سختی های بسيار، كار در كانال معروف به كميل شروع شد.
🌑پيكرهاي شهدا يكی پس از ديگری پيدا می شد. در انتهای كانال تعداد زيادی از شهدا كنار هم چيده شده بودند.
🌑به راحتی پيكرهای آنها از كانال خارج شد، اما از ابراهيم خبری نبود!
🌑علی محمودوند مسئول گروه تفحص لشکر بود. او در والفجر مقدماتی پنج روز داخل كانال كميل در محاصره دشمن قرار داشت.
🌑علی خود را مديون ابراهيم می دانست و می گفت: كسی غربت فكه را نمی داند، چقدر از بچه های مظلوم ما در اين كانال ها هستند. خاک فكه بوی غربت كربلا می دهد.
🌑يك روز در حين جستجو، پيكر شهيدی پيدا شد. در وسايل همراه او دفترچه يادداشتی قرار داشت كه بعد از گذشت سالها هنوز قابل خواندن بود.
🌑در آخرين صفحه اين دفترچه نوشته بود: «امروز روز پنجم است كه در محاصره هستيم. آب و غذا را جيره بندی كرده ايم. شهدا در انتهاي كانال كنار هم قرار دارند. ديگر شهدا تشنه نيستند. فدای لب تشنه ات ای پسر فاطمه!»
🌑بچه ها با خواندن اين دفترچه خيلی منقلب شدند و باز هم به جستجوی خودشان ادامه دادند.
🌑اما با وجود پيدا شدن پيكر اكثر شهدا، خبری از ابراهيم نبود.
🌑 مدتي بعد يكی از رفقای ابراهيم برای بازديد به فكه آمد.
🌑ايشان ضمن بيان خاطراتی گفت: زياد دنبال ابراهيم نگرديد او می خواسته گمنام باشد. بعيد است پيدايش كنيد. ابراهيم در فكه مانده تا خورشيدي برای راهيان نور باشد.
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
🌑اواخر دهه هفتاد، بار ديگر جستجو در منطقه فكه آغاز شد. باز هم پيكرهای شهدا از كانال ها پيدا شد، اما تقريبا اكثر آنها گمنام بودند.
🌑در جريان همين جستجوها بود كــه علي محمودوند و مدتی بعد مجيد پازوكي به خيل شهدا پيوستند.
🌑پيكرهای شهدای گمنام به ستاد تفحص رفت.
🌑قرار شد در ايام فاطميه و پس از يک تشييع طولانی در سراسر كشور، هر پنج شهيد را در يك نقطه از خاک ايران به خاك بسپارند.
🌑شبی كه قرار بود پيكر شهدای گمنام در تهران تشييع شود ابراهيم را در خواب ديدم. با موتور جلوي درب خانه ايستاد.
🌑با شور و حال خاصی گفت: ما هم برگشتيم! و شروع كرد به دست تكان دادن.
🌑بار ديگر در خواب مراسم تشييع شهدا را ديدم. تابوت يكي از شهدا از روي كاميون تكانی خورد و ابراهيم از آن بيرون آمد. با همان چهره جذاب و هميشگی به ما لبخند ميزد!
🌑فردای آن روز مردم قدرشناس، با شور و حال خاصي به استقبال شهدا رفتند. تشييع با شكوهی برگزار شد.
🌑بعد هم شهدا را برای تدفين به شهرهای مختلف فرستادند.
🌑من فكر ميكنم ابراهيم با خيل شهدای گمنام، در روز شهادت حضرت صديقه طاهره سلام الله بازگشت تا غبار غفلت را از چهره های ما پاک كند.
🌑برای همين بر مزار هر شهيد گمنام كه می روم به ياد ابراهيم و ابراهيم های اين ملت فاتحه ای می خوانم.
#پایان
@yarane_ebrahim_yazd
#گروه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
یاران ابراهیم
عرض سلام و ادب خدمت دوستان حاضر در کانال از امشب با #نمایش_نامه_صوتی کتاب #یادت_باشد که زندگی نام
part10.mp3
3.33M
📚 #صوتی_کتاب_یادت_باشد
🍃قسمت دهم
#پیشنهادویژه_دانلود 👌👌👌
نمایش نامه صوتی کتاب #یادت_باشد که زندگی نامه شهید حمید سیاهکالی را بیان میکند
🌸کتابی بسیارزیبا و #عاشقانه از سیره شهدا (زوج دهه هفتادی )
#گروه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
https://eitaa.com/joinchat/821886993C550554dc20