⭕️ میری مسجد محلتون؛ میگی امام جماعت کیه؟!
میگن؛ رئیس جمهور :))
👤 .: علی العین ره :.
@YaraneMooud_313
🌹۱۸ دی؛سالروز حمله به پایگاه نظامی آمریکا در عین الاسد
#عین_الاسد
#حاج_قاسم
#انتقام
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
@YaraneMooud_313
لینک ناشناسمون
https://harfeto.timefriend.net/16374208164139
دوستان نظری در مورد کانال ندارید؟
یاران موعود
﴿تقدیر﴾ تو همین فکرها بودم که دیدم چند تا گروه دیگه هم رسیدن. گروه مصباح و مرصاد. اونا گروه تکاو
﴿تقدیر﴾
شروع به حرکت کردم،نمیدونستم کجا دارم میرم
رفتم و رسیدم به یه پایگاه،گفتم شاید پایگاه نیروهای خودی باشه
وقتی نزدیک تر شدم،پرچم مشکی لا اله الا الله رو دیدم و تازه متوجه شدم که به داعشی ها رسیدم.
تا اومدم برگردم دیدم یکی اسلحه گذاشته رو سرم و به عربی گفت تکون نخور.
من زیاد از عربی سر در نمی آوردم ولی تا حدودی متوجه میشدم.
منم بردن به سمت پایگاهشون.
گفتم دیگه کارم تمومه.
همین که بفهمن ایرانی هستم،سرم از تنم جدا شده.
باید حواسم رو جمع میکردم که اصلا حرف نزنم تا بفهمن ایرانی هستم.
#پارتبیستدوم
#کپیممنوع
@YaraneMooud_313
دوستان معذرت میخوام چند وقت نشد پارت ها رو بذاریم،انشاءالله از این به بعد پشت هم سر هم و با نظم گذاشته میشه😊🌷🙏🏻
دوستان به ادمین نیاز داریم برا پست،روزی دو سه تا
چه سیاسی،چه مذهبی،چه فرهنگی،چه مطالب مربوط به تربیت فرزند و خانواده و...
اگه علاقه به همکاری دارید،به آیدی بنده پیام بدید👇🏻
@Mesbah_313_110
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🌺🍃🌺🍃🌺
🌺🍃🌺
🌺
چرا وقتی نام قائم(علیه السلام)برده می شود، شیعیان تمام قد روی پا می ایستند❓
پاسخ: يکى از اعمالى که در بين شيعيان مرسوم ومعمول بوده است، اين است که چون نام (قائم) (عجل الله فرجه) در جايى برده مى شود، اهل مجلس، بلند مى شوند. اگر چه دليلى مسلم بر وجوب قيام به هنگام ذکر اين لفظ در دست نيست، اما در اين حد مى توان گفت که اين امر در بين مردم، به عنوان يک عمل مستحب، ريشه اى مذهبى دارد ودر حقيقت، اظهار ادب واحترام به آن امام عزيز است.
چنانکه نقل شده: حضور امام رضا (عليه السلام) در خراسان کلمه (قائم) ذکر شد، حضرت برخاست ودستش را بر سر نهاد وفرمود: (اللهم عجل فرجه وسهل مخرجه) خداوندا! بر فرجش شتاب کن، وراه ظهور ونهضتش را آسان گردان). (1)
واز روايتى چنين استفاده مى شود که اين رفتار در عصر امام صادق (عليه السلام) نيز معمول بوده است. از حضرت صادق (عليه السلام) سؤال شد: علت قيام در موقع ذکر (قائم) چيست❓
حضرت فرمود: صاحب الامر غيبتى دارد بسيار طولانى😔، واز کثرت لطف ومحبتى که به دوستانش دارد، هر کس وى را به لقب قائم - که مشعر است به دولت کريمه او، واظهار تأثرى است از غربت او - ياد کند، آن حضرت هم نظر لطفى به او خواهد نمود؛ وچون در اين حال، مورد توجه امام واقع مى شود سزاوار است از باب احترام به پا خيزد واز خدا تعجيل در فرجش را مسئلت نمايد). (2)
البته مى توان گفت در بعضى شرايط واجب مى باشد. مثل اينکه اين لقب يا القاب ديگر حضرت در مجلس ياد شود، آنگاه همه اهل مجلس به احترام آن به پا خيزند.😊 در اين حال اگر کسى از اهل مجلس بدون عذر از جاى خود برنخيزد، اين برنخاستن توهين وهتک حرمت آن حضرت خواهد بود، وبديهى است اين عمل حرام مى باشد.
آيت الله سيد محمود طالقانى - رحمه الله عليه - مى گويد: (اين دستور قيام، شايد (فقط) براى احترام نباشد، والا بايد براى خدا ورسول واولياى مکرم ديگر هم به قيام احترام کرد، بلکه دستور آمادگى وفراهم کردن مقدمات نهضت جهانى ودر صف ايستادن براى پشتيبانى اين حقيقت است... اين همه فشار ومصيبت، از آغاز حکومت دودمان دنائت ورذالت اموى، تا جنگهاى صليبى وحمله مغول واختناق وتعديلهاى دولتهاى استعمارى، بر سر هر ملتى وارد مى آمد، خاکسترش هم به باد فنا رفته بود؛ ليکن دينى که پيشوايان حق آن دستور مى دهند که چون اسم صريح (قائم) مؤسس دولت حقه اسلام برده مى شود، به پا بايستيد وآمادگى خود را براى انجام تمام دستورات اعلام کنيد، وخود را هميشه نيرومند ومقتدر نشان دهيد، هيچ وقت نخواهد مرد). (3)
پي نوشته ها :
(18) بحار الانوار، علامه مجلسى، ج 51، ص 30.
(19) الزام الناصب، شيخ حائرى يزدى، ج 1، ص 271.
(20) خورشيد مغرب، محمد رضا حکيمى، ص 264.
🌺
🌺🍃🌺✓°@YaraneMooud_313°✓
🌺🍃🌺🍃🌺
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
هدایت شده از سلامت منتظران
- #مسکن_قوی #دندان_درد
گل میخک 2 قاشقب
گلاب 1 لیوان
سرکه طبیعی 1استکان
نمک دریا 2 قاشق
اول میخک رو به مدت 10 دقیقه داخل گلاب روی شعله ملایم بجوشونید
و بعد سرکه و نمک رو بهش اضافه کنید،
هنگام دندان درد دو قاشق از این دارو رو به مدت 5 دقیقه داخل دهان نگه دارید،
یا با دارو لثه ها روماساژ بدید👌
این دارو رومیتونید داخل یخچال نگهداری کنید.
join🔜 @salamatemontazeran
🚫کپیبدونذکرمنـبـعجـایـزنـیــســـت
نام : شهید احمد کاظمی
تولد : 2 / مرداد / 1337
محل تولد : اصفهان _ نجف آباد
شهادت : 19 / دی / 1384
محل شهادت : ارومیه
سن : 47
مزار : گلستان شهدای اصفهان
خلاصه ای از زندگی :
سلام بر شما ، سرلشکر پاسدار احمد کاظمی فرزند آقا عشقعلی هستم که سال ۱۳۳۷ در نجف آباد اصفهان و کوچه ملا به دنیا آمدم .
با پیدایش جرقه های انقلاب اسلامی دوشادوش سایر مردم به مبارزه علیه رژیم ستم شاهی پرداختم و در سال ١٣۵۶ زمانی که مشغول پخش اعلامیه بر علیه نظام شاهنشاهی بودم ، توسط ساواک دستگیر شدم و مدتی را در زندان سپری کردم .
پس از آزادي ، به رغم شكنجه هاي زياد در مبارزه عليه حكومت ستم شاهي ، مصمم تر شدم و به مبارزه ادامه دادم . پس از مدتي ، دوباره تحت تعقيب ساواك قرار گرفتم ، لذا براي مدتي مخفي شدم .
در سن ۱۸ سالگی پس از تحصیلات دوره دبیرستان ، ديپلم ماشين آلات كشاورزي از هنرستان صنعتي دكتر شريعتي گرفتم و در صف مبارزین و جبهه های جنوب لبنان حضور پیدا کردم و مبارزه با استکبار و اشغالگران را آغاز نمودم .
به این منظور ابتدا به سوریه رفتم و در پادگان حموریه در اطراف دمشق ، یک دوره آموزشی جنگهای نامنظم را به مدت ۴۵ روز، زیر نظر سازمان الفتح طی کردم و بعد از آن به جنوب لبنان اعزام شدم .
سپس تصميم داشتم وارد مبارزه عليه رژيم صهيونيستي شوم اما حوادث كردستان من را مجبور به بازگشت به كشور كرد و سال ۱۳۵۹ به ایران بازگشتم و جز اولین نفراتی بودم که به سپاه پاسداران پیوستم .
در ۲۳ سالگی ، در اوایل سال ۱۳۵۹ به کردستان رفتم تا به مبارزه با دشمنان داخلی انقلاب بپردازم ، درحالي كه كوله باري از تجربه ي جنگ هاي چريكي و مبارزه عليه رژيم شاه داشتم و این می توانست کمک شایانی به نتیجه ی مبارزات کند .
در همین حین بود که با شهید خرازی آشنا شدم و رفاقت بین ما شکل گرفت .
بعد از آغاز جنگ تحمیلی ، هرچند هنوز از جنگ با ضد انقلاب در كردستان جراحت داشتم و با عصا راه مي رفتم اما با اصرار زياد ، همراه گروه شهيد غلامرضا محمدي ، با یک گروه پنجاه نفره به جبهه های آبادان و پایگاه گلف اهواز رفتم .
در پایان جنگ تحمیلی همان گروه پنجاه نفره ی روز اول جنگ را تبدیل به یکی از لشکرهای قوی و مهم سپاه کردم و لشکر را با سلاح های به غنیمت گرفته شده از عراقی ها به یک لشکر زرهی با صدها تانک و نفربر و توپخانه و ماشین آلات ، تحویل نظام دادم .
در طی هشت سال دفاع مقدس ، مسئولیت های مختلفی مثل دو سال فرماندهی جبهه فیاضیه آبادان ، شش سال فرماندهی لشکر ۸ نجف ، یکسال فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین(ع) ، هفت سال فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) و قرارگاه رمضان و پنج سال فرماندهی نیروی هوایی سپاه را به عهده گرفتم .
در این سِمت با واحد موشکی هوافضای سپاه پاسداران نیز ارتباط داشتم و شهید طهرانی مقدم را در توسعه پروژه های ساخت موشکهای بالستیک همراهی می کردم .
سال ۱۳۶۴ با خانواده ی ایزدی که خانواده اي مذهبي و فرهنگي در نجف آباد و اهل جبهه و جنگ بودند ازدواج کردم و بلافاصله بعد از آن راهی عملیات والفجر هشت شدم و در آن عملیات نیز شیمیایی شدم .
تیر ماه سال ۱۳۶۵ همراه همسر و دوستانم به مدینه النبی و مکه مکرمه رفتیم و دی ماه سال ۱۳۶۵ اولین فرزندم به دنیا آمد .
پس از شهادت دوست صميمي ام مهدي باكري ، یکبار دیگر شاهد مصيبت سختي شدم و آن شهادت دوست بسيار نزدیکم حسين خرازي بود و من از اين بابت خيلي ناراحت و متاثر بودم .
25 اسفند 1366 ، لشكر هشت نجف بار ديگر با فرماندهي اینجانب در عمليات والفجر 10 در محور دربنديخان حلبچه با تمام توان شركت كردم و با موفقيت به تمامي اهداف خود نايل آمدم .
من مسؤول تصرف شهر حلبچه بودم اما براي حفظ جان مردم و پرهيز از خوف زنان و كودكان عراقی ، دستور دادم هيچ كس حق ورود به شهر حلبچه را ندارد .
روزهاي نبرد به سرعت مي گذشت و من ، غمگين ازاين كه چرا از كاروان دوستان شهیدم ، عقب مانده ام و راهي جز پذيرش تقدير الهي نداشتم .
بالاخره جنگ تمام شد و من از فرصت های پیش آمده استفاده کردم کارشناسی خود را در رشته جغرافیا از دانشگاه امام حسین (ع) و کارشناسی ارشد را در رشته مدیریت دفاعی را در دانشگاه فرماندهی و ستاد گذراندم و موفق شدم دانشجوی دکتری در رشته دفاع ملی در دانشگاه عالی دفاع ملی گردم .
در اواسط سال ۱۳۸۴ از سوی فرمانده کل سپاه ، به فرماندهی نیروی زمینی منصوب شدم و توفیق خدمت را در سنگر دیگری یافتم و سرانجام در ۱۹ دی سال ۱۳۸۴ در حادثه ی هوایی پیش آمده در ارومیه به دوستان و همسنگران شهیدم پیوستم .
بخشی از وصیت نامه :
خداوندا فقط می خواهم شهید شوم شهید در راه تو، خدایا مرا بپذیر و در جمع شهدا قرار بده . خداوندا روزی شهادت می خواهم که از همه چیز خبری هست الا شهادت ، ولی خداوندا تو صاحب همه چیز و همه کس هستی و قادر توانایی ، ای خداوند کریم و رحیم و بخشنده ، تو کرمی کن ، لطفی بفرم
ا ، مرا شهید راه خودت قرار ده .
با تمام وجود درک کردم عشق واقعی تویی و عشق شهادت بهترین راه برای دست یافتن به این عشق . نمی دانم چه باید کرد ، فقط می دانم زندگی در این دنیا بسیار سخت می باشد .
واقعاً جایی برای خودم نمی یابم هر موقع آماده می شوم چند کلمه ای بنویسم ، آنقدر حرف دارم که نمی دانم کدام را بنویسم ، از درد دنیا ، از دوری شهدا ، از سختی زندگی دنیایی ، از درد دست خالی بودن برای فردای آن دنیا ، هزاران هزار حرف دیگر، که در یک کلام ، اگر نبود امید به حضرت حق، واقعاً چه باید می کردیم .
اگر سخت است ، خدا را داریم اگر در سپاه هستیم ، خدا را داریم اگر درد دوری از شهدای عزیز را داریم ، خدا داریم . گرچه بدم ولی خدا تو رحم کن و کمک کن . بدی مرا می بینی ، دوست دارم بنده باشم ، بندگی ام را ببین .
ای خدای بزرگ ، رب من ، اگر بدم و اگر خطا می کنم ، از روی سرکشی نیست . بلکه از روی نادانی می باشد . خداوندا من بسیار در سختی هستم ، چون هر چه فکر می کنم ، می بینم چه چیز خوب و چه رحمت بزرگی از دست دادم .
ولی خدای کریم ، باز امید به لطف و بزرگی تو دارم . خداوندا تو توانایی . ای حضرت حق ، خودت دستم را بگیر، نجاتم بده از دوری شهدا ، کار خوب نکردن ، بنده خوب نبودن ...
💌 نرم افزار هادیون 💌
@YaraneMooud_313