🔰 درجنگ جهانی پنجم اولویتت را فراموش نکن! ⬅️بخش یکم 🔹ترکیه امروز دالان تروریسم است.موفقیت تروریست‌ها در سوریه می‌تواند آن‌ها را از این دالان به ایران پمپاژ کند. البته سیاست نظام و رهبر ایران همچنان حفظ اسد است. اما دولت ایران ممکن است هوای برجام منطقه‌ای در سر داشته باشد. 🔹 دشمنان ایران بر روی نقطه‌ی قوت رهبری در حوزه‌ی سیاست خارجی دست گذاشته‌اند و از طریق دولت‌های هم‌سو با خود در ایران سعی دارند آن‌را مهار کنند. این در شرایطی است که سال‌ها تحریم خارجی و بیش از آن تحریم داخلی و شرطی‌سازی مردم، اقتصاد داخلی را به عنوان ضعیف‌ترین رکن از ارکان چهارگانه‌ی قدرت، اهرمی برای تضعیف سایر ارکان قدرت از جمله سیاسی و نظامی کرده است. 🔹در شرایطی که نرخ ارز در حال افزایش است و بیش از عوامل خارجی ذینفعان داخلی که به مخدر نرخ ارز افزایشی معتاد شده‌اند از آن سود می‌برند و در یک وصلت نامیمون میان سیستم پولی کشور و بخش خصولتی ارزآور، نرخ ارز هر از گاهی افزایش می‌یابد؛ مسئله‌ای که ترجمه‌ی آن از نظر معیشتی می‌شود تورم و ایجاد حس گرانی در میان مردم. 🔹تبعات ناشی از پذیرش دربست اجماع واشنگتنی یک و فشار خارجی برای پذیرش ترتیبات امنیتی و سیاسی شکل‌گیری اجماع واشنگتنی دو، کار را به جایی رسانده که مطالبه‌ی مردمیِ جدی‌ای هم برای تقابل با تروریسم دالانی وجود ندارد. 🔹البته فضای رسانه‌ای هم درست است که نسبت به حرکت قبلی داعش و گروه‌های تکفیری در سوریه اطلاع‌رسانی بیشتری می‌کند اما ادبیاتش ادبیات دیپلماتیک و گریزان از صراحت لهجه است. 🔹البته این بار یک تفاوت دیگر هم وجود دارد آن‌هم نبود عناصری در صحنه است که نقش عمار را بازی کنند. در تمام هشت سال دوران حسن روحانی اگر مالک در میدان می‌جنگید، اگر چه دیپلماسی با آن همراه نبود و مشغول بذل و بخشش برجامی و هسته‌ای بود، اما عماری مثل حسن عباسی در صحنه بود که در میدان رسانه‌ای افکار عمومی را توجیه می‌کرد و جور کم‌کاری‌های ارکان رسانه‌ای و نرم نظام را می‌کشید و مانع از به ثمر نشستن کنش‌های عناصر رسانه‌ای سمپات دشمن می‌شد. 🔹بعد از وقایع ۱۴۰۱، نظام ایران تحت یک حمله‌‌ی سنگین نرم قرار گرفت که البته، در کف صحنه صلابت حمله از نرم به سمت نیمه‌سخت و سخت گرایید. سلبریتی‌های سینما و فوتبال در یک همدستی پشت صحنه به حجاب و در واقع موضع نظام در این حوزه حمله کردند و نظام را در این حوزه وادار به عقب‌نشینی کردند. هر چند دوباره عمار نظام به میدان آمد تا با تولید قدرت نرم در دادگاه افکار عمومی مانع از این عقب‌نشینی شود اما فشار سلبریتی‌ها و درشت‌نمایی آن‌ها در چشم عناصر امنیتی داخلی کار را به جایی رسانید که نظام جمهوری اسلامی به همراه حجاب از عمار خود هم چشم‌پوشی کرد. 🔹 عملیات طوفان الاقصی حرکتی برای احیای هیبت نظام و رهبر انقلاب بود، که بدون هماهنگی با ایران و توسط جبهه‌ی مقاومت در فلسطین و در بهترین زمان ممکن آغاز شد. پیمانکاران اصلی جنبش زن زندگی آزادی که بعد جدیدی از جنگ را علیه نظام جمهوری اسلامی گشوده بودند حالا خود در بعد یکم یعنی زمین به یک چالش جدی خوردند. 🔹بیش از یک سال یعنی ۴۲۷ روز از عملیات طوفان الاقصی می‌گذرد. از آغاز این عملیات هر چه گذشت هیبت و قدرت نرم و قدرت قصه‌گویی رژیم موقت و ایالات متحده کمتر شد، حزب‌الله لبنان از همان ابتدا درگیر شد تا بخشی از توان رژیم را به سمت خود معطوف کند، عناصر مقاومت از عراق و همچنین انصارالله یمن هم به این حرکت پیوستند و وحدت ساحات شکل گرفت. 🔹رژیم موقت نایب آمریکاست و آمریکا که تاب‌آوری نایبش بعد از ۴۸ ساعت اول را رقم زده بود، از درگیری با نواب ایران خسته بود لذا دست به حمله به سوریه و عناصر مستشاری ایران زد. این روند با صبر ایران ادامه یافت تا این‌که کار به حمله به ساختمان ایران در کنار سفارتش در دمشق رسید. 🔹ایران پاسخ داد، وعده‌ی صادق یک شکل گرفت. #جنگ_جهانی_پنجم #علی_رهجو #یاران_همدل http://eitaa.com/yaranhamdel

🔰 رمان سپر سرخ، قسمت چهارم ▫️دستانم به سوزن سِرم می‌لرزید و او برابر دیدگانم بی‌خبر از حال خرابم با لحن گرم کلامش همچنان می‌گفت:«هرکاری صلاح می‌دونید انجام بدید،من میرم از مادرش می‌پرسم.» نمی‌دانست سه سال رؤیای دیدارش را حتی به خواب هم نمی‌دیدم که دیگر منتظر پاسخم نماند و به سرعت از چادر بیرون رفت. ▪️گریه کودک دلم را زیر و رو کرده و من توانی برای پرستاری‌اش نداشتم که بالای سرش زانو زده بودم و دیگر نه فقط دستانم که تمام بدنم می‌لرزید. دو روز پیش در بیمارستان فلوجه دلتنگ دیدارش شده بودم، دیروز به پاس محبت بی‌منتش راهی ایران شدم و امروز پس از سه سال دوباره در آینه چشمانم جان گرفته و از همین معجزه نفسم بندآمده بود. ▫️با بی‌قراری به سروصورت کودک دست می‌کشیدم تا آرامَش کنم و می‌ترسیدم با این انگشتان لرزان به دستش سوزن بزنم که مثل چشمان بیمار او به گریه افتادم. دیدن صورت مهربانش، تمام ترس و وحشت آن شب را به دلم کشانده و میان برزخی از بی‌قراری پرپر می‌زدم. ▪️در خلوت این چادر و در گرمایی که بیش از آتش‌بازی آفتاب از آتش احساس او به دلم افتاده بود، همه اضطراب آن روزها به خاطرم آمده و فقط حس حضور و حمایتش را می‌خواستم که دوباره برگشت. قد بلند و قامت چهارشانه‌اش تمام قاب نگاهم را پر کرد و به‌نظرم تمام راه را دویده بود که نفس‌نفس می‌زد:«مادرش میگه...» او می‌گفت و به‌خدا من نمی‌شنیدم چه می‌گوید! ای کاش نگاهم می‌کرد شاید وحشت چشمانم به‌خاطرش می‌آمد و نمی‌خواست حتی لحظه‌ای نگاهم کند که چشمش به کودک ماند و با همان لحن لطیفش پرسید:«عفونت کرده؟» ▫️نمی‌خواستم اشک‌هایم را ببیند که دستپاچه به صورتم دست می‌کشیدم و همین دست‌های لرزان دلم را رسوا می‌کرد. در این لباس حتی از آن شب هم مهربان‌تر شده بود و نمی‌شد اینهمه تپش قلبم را پنهان کنم که صدایم در سینه فرو رفت و یک کلمه پاسخ دادم:«نمی‌دونم.» ▪️از نگاه سرگردانش پیدا بود از این پرستار بی‌دست و پا ناامید شده که به پشت سر چرخید و همزمان اطلاع داد:«من میرم نماز و برمی‌گردم می‌برمش!» و دوباره مقابل چشمانم از چادر بیرون رفت. در این سالها، هزاربار این صحنه را در پرده خیالم دیده و هزارحرف برای گفتن چیده بودم و حالا که برابرم جان گرفته بود، حتی نشد اشک‌های آن شب را به یادش بیاورم و حیران مانده بودم‌ تا نورالهدی برگشت. ▫️رطوبت وضو به صورتش مانده و زیرلب ذکری می‌گفت که گیجی چشمانم، نگاهش را گرفت و میان ذکرش به حرف آمد:«چی شده؟» دیگر طاقت گریه‌های کودک را نداشتم؛ با دستم اشاره کردم به او برسد و با حالی که برایم نمانده بود از چادر بیرون رفتم. ▪️آوای اذان ظهر از بلندگوی یکی از خودروهای سپاه بلند شده و من میان اینهمه آب و گِل دنبال او بودم که چشمم هر طرف می‌گشت و در این روز بهاری خوزستان، فقط شب‌های سیاه فلوجه را می‌دیدم. سه سال پیش فلوجه آزاد شد و همان زمان سه سال از سقوط شهر به دست داعش می‌گذشت. ▫️شهری که از زمان حمله آمریکایی‌ها، بهشت تکفیری‌ها و بعثی‌ها شده و حضور همین دشمنان تشنه به خون شیعه، زندگی معدود خانواده‌های شیعه در این شهر را جهنم کرده بود. فلوجه زاویه سوم مثلث بغداد و کربلا بود و ازهمین نقطه،این دو شهر و حتی مسیر اربعین را با خمپاره می‌کوبیدند و هر روز شیعیان کربلا و کاظمین، قربانی عملیات‌های انتحاری تروریست‌های حاضر در این منطقه می‌شدند. ▪️هنگام حمله داعش هم با خیانت بعثی‌ها، فلوجه بی‌هیچ مقاومتی به استقبال داعش رفت و ازهمان ابتدا جوانان بسیاری از خانواده‌های بعثی سرباز داعش شدند. در جشن بیعت سران عشایر بعثی با ابوبکرالبغدادی، به جای گوسفند یکی از اسرای ارتش عراق را مقابل پای شیوخ بعثی کشتند و این تنها برای جشن بیعت بود که همان روزهای اول، چهارصد نفر از سربازان ارتش را با شلیک مستقیم گلوله به سرشان اعدام کردند و جسد همه را در گودالی روی هم ریختند. ▫️دیگر از سرنوشت باقی اسرای ارتش بی‌خبر بودیم و هنوز نمی‌فهمیدیم چه بلایی سر این شهر آمده تا روزی که داعش عروس و دامادی را با بستن مواد منفجره به بدن‌شان تکه‌تکه کرد. در فلوجه هم مثل موصل و دیگر شهرهای تحت تصرف، داعش قوانین خودش را اجرا می‌کرد و جرم این زن و شوهر جوان تنها عدم ثبت ازدواج‌شان در دفتر شرعی داعش بود که به وحشیانه‌ترین شکل ممکن اعدام شدند. ادامه...👇

▪️آن شب از بیمارستان به خانه برمی‌گشتم؛ ضجه‌های دختر بیچاره را می‌شنیدم که بی‌رحمانه او را برای محاکمه در خیابان می‌کشیدند، دامادش را از پشت سر با فشار اسلحه هل می‌دادند و باز باور نمی‌کردم سرانجام آن محاکمه، پاره‌پاره شدن پیکرهایشان باشد. کافی بود دختر و پسر جوانی را در شهر با هم ببینند و صورت آن دختر برایشان دلپسند باشد که به هر بهانه‌ای پسر را دست بسته با شلیک گلوله به سرش اعدام می‌کردند و دختر را به کنیزی می‌بردند... ادامه دارد... ✍فاطمه ولی نژاد #رمان_سپر_سرخ #یاران_همدل http://eitaa.com/yaranhamd

🔰 اشرف الملوک فخرالدوله 🎬قسمت سوم 🔸بله، صدر اعظم چند سال قبل، باعث جدایی دختر مشیرالدوله از همسرش شده بود و حالا این انتصاب، موجب ترس او، از جانش شد. با خود اندیشید بهتر است پایتخت را رها کرده و به گوشه ای دور از چشم دربار برود. اری، کسی که برای محکم شدن پایه های قدرتش به فرزند خود وهمسرش رحم نکرد، اینگونه ناچار به استعفا و رها کردن قدرت شد. به همین دلیل تصمیم گرفت راهی حج شود. بعد از بازگشت به ایران، همراهِ پسرش محسن به کشتزارهای لشته نشاء رشت سرزمین اجدادیش رفت. اما حالا با تغییر قدرت، نگرانی‌های فخرالدوله از سرنوشت شوهر و پدر شوهرش باعث شد، برای حفظ جان انها، خود را سپر بلا کند. متن زیر در کتاب خاطرات علی امینی، از نخست‌وزیران محمدرضا شاه آمده است. 🔸او از قول مادرش، اشرف‌الملوک فخرالدوله می نویسد: «روز بعد از حرکت پدرشوهر و شوهرم، از اندرونی شاه، به من خبر دادند که احتمال می‌رود که شوهر و پدرشوهر شما را از قزوین به اردبیل ببرند و جانشان در معرض خطر باشد. با شنیدن این اخبار، بلافاصله به قزوین حرکت کردم و شبانه وارد آنجا شدم. پدر شوهر و شوهرم، از ورود ناگهانی من تعجب کردند ولی من هیچ نگفتم که چی شنیدم. فقط گفتم که من تصمیم دارم تا رشت با شما بیایم و بعد برمیگردم. فردای آن روز، قاصدی از تهران رسید که به دستور شاه فخرالدوله باید به تهران مراجعت کند. من زیر بار نرفتم و به همین دلیل اقامت ما چند روز در قزوین طول کشید. قاصدهای متعددی از دربار آمدند و مایوسانه بر می گشتند" ادامه دارد... #اشرف‌الملوک #یاران_همدل http://eitaa.com/yaranhamdel

🔰 نیروی پدافند شناختی (حصن باورهای ملت) ✍دارایی‌های ذهنی و شناختی ما به اندازه دارایی‌های فیزیکی‌مان ارزش دارند. آینده‌ای را تصور کنید که صیانت از دارایی‌های شناختی ما به اندازه دارایی های فیزیکی‌مان مورد توجه قرار گیرد. #جنگ_شناختی #پدافند_شناختی #یاران_همدل http://eitaa.com/yaranhamdel

🔰 دفاع از نظام در برابر فتنه ها حضرت زینب (س): 🔹 ای خدعه گر ها، ای کسانی که تظاهر کردید! شاید خودتان باور هم کردید که دنباله رو اسلام و اهل بیت(ع) هستید؛ اما در امتحان این جور کم آوردید، در فتنه اینجور کوری نشان دادید.!؟ ✍ در زمان حال، شما رفتارتان، زبانتان با دل تان یکسان نبود. به خود مغرور شدید، خیال کردید ایمان دارید، خیال کردید همچنان انقلابی هستید، خیال کردید همچنان پیرو امیرالمومنین هستید، در حالی که واقع قضیه این نبود. از عهده مقابله با فتنه بربیائید، نتوانستید خودتان را نجات دهید. #دفاع_از_نظام #یاران_همدل http://eitaa.com/yaranhamdel

🔰 علت ریزش و رویش‌ها ✍ انقلاب اسلامی حرکتی در برابر تمدن غرب است که می‌بایست مراحل مختلفی را تا رسیدن به آرمان‌هایش پُشت سر بگذارد. به‌طور طبیعی، انقلاب اسلامی در هر مرحله از حرکتش، با ریزش‌هایی روبه‌روست؛ زیرا کسانی که نمی‌توانند با آرمان‌های انقلاب هم‌گام شوند، به‌تدریج ریزش می‌کنند. ‼️ نمونه، آن‌ها که نمی‌خواهند از عقلانیت مدرن عبور کنند، با تکیه بر آن، به نفی انقلاب می‌پردازند. آن‌ها آرمان‌‌های انقلاب و مقولاتی چون عدالت، امنیت و رفاه بشر را بر‌اساس همین عقلانیت مدرن تحلیل می‌کنند و عبور از آن را به‌معنای عبور از آرمان‌‌های انقلاب تلقّی می‌کنن. بر این اساس ریزش‌ها، به عدم همراهی عده‌ای با مرحله‌ای از مراحل تکاملی انقلاب اسلامی برمی‌گردد. در هر مرحله رویشی نیز پیدا می‌شود؛ وقتی انقلاب طرح جدید اجتماعی را پیش روی ملت‌ها قرار می‌دهد و پیشرفت‌های گسترده‌ای را در عرصه‌های مختلف رقم می‌زند، قشر وسیعی از نخبگان و روشنفکران و مستضعفان، مجذوب انقلاب اسلامی می‌شوند. ✔️ این ریزش و رویش، در همۀ مراحل انقلاب اسلامی وجود داشته و خواهد داشت. #ریزش_رویش ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌#یاران_همدل http://eitaa.com/yaranhamdel

🔰 کلاس درس شهید مهدی زین‌الدین 😡لعنت به مسئولینی که به خون شهدا خیانت می‌کنند... ✔️نکته: وقتی فرمانده لشگر وسط وسط میدان است یعنی چه!؟ من سرباز باید خط مقدم باشم.... ما امروز درگیر جنگ هستیم رفقا، پس یا علی مدد.... #یاران_همدل http://eitaa.com/yaranhamdel

🔰 قابل توجه تحلیلگران 🚨خالی‌کردن دل مردم جرم است 🎙مقام معظم رهبری: عده‌ای همتشان این است که دل مردم را خالی کنند؛ طوری وقایع را تصویر می‌کنند که مردم را بترسانند، در داخل نباید کسی این کار را بکند؛ این جرم است. ✍چند روز قبل راجع به برخی به اصطلاح اساتید و تحلیلگران سخن گفتم.... 👌اولین دوره تحلیل سیاسی در کشور؛ مبتنی بر گفتمان رهبر انقلاب #یاران_همدل http://eitaa.com/yaranhamdel

🔰 فناوری مقاومت کار بزرگ امام این بود که فناوری مقاومت را از قرآن استخراج کرد و وارد میدان زندگی و مبارزه کرد. قرآن کتاب مقاومت است...ما به غزه فناوری مقاومت دادیم، این خیلی مهم‌تر از فناوری موشک است... #یاران_همدل http://eitaa.com/yaranhamdel

📸خاطرات خود نگاشت همسر امام (۳۳) ♨️ بیماری آقا و بی‌خوابی من 🔹سال۳۲ که سال سقوط مرحوم دکتر مصدق بود و در این سال امام مبتلا به بیماری شدید و پرخطری شدند، بیماری بود که انگشت پای راستش سرد و بی‌حس می‌شد و به‌تدریج بالا می‌آمد، به چشم که می‌رسید سردرد شدید می‌گرفت که استفراغ و تهوع را به‌دنبال داشت. 🔸بیست روز در اصفهان پیش دکتر نفیسی معالجه کرد و نتیجه نگرفت تا اینکه مرحوم اشراقی، که خدایش رحمت کند، تازه یک‌سال بود که داماد ما شده بود با دخترمان صدیقه به اصفهان آمدند. او وقتی آقا را بدین حال دید با ایشان آمدند تهران، منزل پدرم و پیش دکتر سمیعی معالجه را شروع کرد. ما در اصفهان ماندیم، زمانی معلوم شد ایشان باید مدتی در تهران برای معالجه بماند، آقای اشراقی آمد اصفهان و ما را آورد تهران. الحمدالله حالشان خوب شد در مدتی که آقا بیمار بود، بسیار نگران بودم و کمتر شبها خوابم می‌برد. (زندگینامه بانو خدیجه ثقفی همسر امام ص۱۶۹-۱۶۸) #خاطرات_همسر_امام_خمینی #یاران_همدل http://eitaa.com/yaranhamdel

🔰 تیر خلاص امام خامنه‌ای به علیز ✍بارها گفته بودم که باید حواس‌مان به علی علیزاده باشد و گول همنوایی تاکتیکی‌اش با جبهه انقلاب را نباید خورد! شاه‌مهره نفوذی انگلیسی که نقاب حمایت از مقاومت و رهبری بر چهره دارد اما مترصد است تا در بزنگاه، زهر اختلال محاسباتی را در مغز مخاطبان نخبگانی فرو کند! او استاد آمیختن حق و باطل است که جهت‌گیری نهایی تحلیل‌هایش، مخاطب را به انفعال، تسلیم و ناامیدی مطلق می‌کشاند! #یاران_همدل http://eitaa.com/yaranhamdel