قدر دانی از نعمت ها
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
روز قیامت بندهای آورده میشود و خداوند میفرماید: او به آتش افکنده شود آن بنده میگوید: پروردگارا امر کردی مرا به آتش اندازند در حالی که من قرآن میخواندم، خداوند میفرماید: ای بنده من به تو نعمت دادم ولی تو نعمت مرا شکر نگفتی، بنده میگوید: پروردگارا فلان نعمت را به من دادی و من با فلان کار تو را شکر گفتم و فلان نعمت را به من دادی و من با فلان کار تو را شکر گفتم! پس پیوسته آن بنده نعمتها را میشمرد و شکرش را میگوید پس خدای متعال میفرماید: بنده من راست گفتی اما تو شکر کسی را که من نعمت خود را به دست او برایت جاری ساختم به جا نیاوردی و من با خود عهد کردهام که شکر بندهای را به خاطر نعمتی که به او دادهام نپذیرم تا این که از خلق من که آن نعمت را به سمت او سوق داده به جای بیاورد.
أمالي طوسی ص۴۵۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🥥 بریم با هم یه دسر خوشمزه مجلسی درست کنیم 😋
#دسر_مجلسی 😍
#کدبانوی_هنرمند
#قاسم_پسر_هارون
✍مردى از اهالى بصره به نام عبدالله بصرى مى گوید من در بصره خانه اى داشتم که دیوارش خراب شده بود.
روزى آمدم کارگرى بگیرم تا دیوار را بسازد.
کنار مسجدى، جوانى را دیدم مشغول خواندن قرآن است و بیل و زنبیلى هم در پیش رویش گذاشته است.
🔸گفتم کار مى کنى؟
گفت آرى، خداوند ما را براى کار و کوشش و زحمت و رنج براى تأمین معیشت از راه حلال آفریده.
گفتم بیا به خانه من کار کن.
گفت اول اجرتم را معین کن، سپس مرا براى کار ببر.
🔹گفتم یک درهم مى دهم.
گفت بى مانع است.
همراهم آمد و تا غروب کار کرد.
دیدم به اندازه دو نفر کار کرده ، خواستم از یک درهم بیشتر بدهم قبول نکرد.
گفت بیشتر نمى خواهم.
🔸روز بعد دنبالش رفتم و او را نیافتم.
از حالش جویا شدم، گفتند جز روز شنبه کار نمى کند.
روز شنبه اول وقت، نزدیک همان مسجدى که در ابتداى کار او را دیده بودم ملاقاتش کردم.
او را به منزل بردم و مشغول بنایى شد، گویى از غیب به او مدد مى رسید.
🔹چون وقت نماز شد، دست و پایش را شست و مشغول نماز واجب شد.
پس از نماز، کار را ادامه داد تا غروب آفتاب رسید.
مزدش را دادم و رفت.
چون دیوار خانه تمام نشده بود، صبر کردم تا شنبه دیگر به دنبالش بروم.
شنبه رفتم و او را نیافتم.
🔸از او جویا شدم، گفتند دو سه روزى است بیمار شده.
از منزلش جویا شدم، محلى کهنه و خراب را به من آدرس دادند.
به آن محل رفتم و دیدم در بستر افتاده.
به بالینش نشستم و سرش را به دامن گرفتم.
🔹دیده باز کرد و پرسید تو کیستى؟
گفتم مردى هستم که دو روز برایم کار کردى، عبدالله بصرى مى باشم.
گفت تو را شناختم، آیا تو هم علاقه دارى مرا بشناسى؟
گفتم آرى، بگو کیستى؟
🔸گفت من قاسم، پسر هارون الرشید هستم.
تا خود را معرفى کرد، از جا برخاستم و بر خود لرزیدم، رنگ از صورتم پرید.
گفتم اگر هارون بفهمد فرزندش در خانه من عملگى کرده، مرا به سیاست سختى دچار مى کند و دستور تخریب خانه ام را مى دهد.
🔹قاسم فهمید دچار وحشت شدید شده ام، گفت نترس و وحشت نکن، من تا به حال خود را به کسى معرفى نکرده ام.
اکنون هم اگر آثار مردن در خود نمى دیدم، حاضر به معرفى خود نبودم.
مرا از تو خواهشى است.
🔸هرگاه دنیا را وداع کردم، این بیل و زنبیل مرا به کسى که برایم قبر آماده مى کند بده و این قرآن هم که مونس من بوده به اهلش واگذار.
🔹انگشترى هم به من داد و گفت اگر گذرت به بغداد افتاد، پدرم روزهاى دوشنبه بار عام مى دهد.
آن روز به حضور او مى روى و این انگشتر را پیش رویش مى گذارى و مى گویى فرزندت قاسم از دنیا رفت و گفت چون جرأت تو در جمع کردن مال دنیا زیاد است، این انگشتر را روى اموالت بگذار و جوابش را هم در قیامت خود بده که مرا طاقت حساب نیست.
🔸این را گفت و حرکت کرد که برخیزد، نتوانست.
دو مرتبه خواست برخیزد، قدرت نداشت.
گفت عبدالله، زیر بغلم را بگیر و مرا از جاى بلند کن که آقایم امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) آمده.
او را از جاى بلند کردم.
به ناگاه روح پاکش از بدن مفارقت کرد، گویا چراغى بود که برقى زد و خاموش شد.
#خزينة_الجواهرعلي_اكبرنهاوندي_ص۲۹۱
نیایش صبحگاهی🍃
✨پروردگارا...
🌴آرامش نابت و عطر مهربانیت را
🍃بر لوح دلم سرازیر کن تا هیچگاه
🌴در کِشاکِش زندگی خودم را نبازم
🍃و صبور باشم و به تو اعتماد کنم
🌴ای کسی که لطف و احسان
🍃و مهرت ازلی و ابدی بوده
🌴و هست، تو را سپاس می گویم
🍃 برای همه مهربانی هایت
✨الهی...
🌴دستم گیر که دستاویز ندارم
🍃 و عذرم بپذیر که پای گریز ندارم
✨الهی...
🌴دلی دِه که در شکر تو جان بازیم
🍃و جانی دِه که کار آن جهان سازیم
🌴#آمیـــن...
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
#سلام_امام_زمانم❣
┄┅◈🔅◈┅
زیبایی دنیای ما، نام زیبای شماست.
نفس صبحهایمان،
آرامش شبهایمان،
یاد شیرین شماست.
بگذار بیخبران، ظهورت را دیر و دور ببینند!
ما به آمدن نزدیک شما باور داریم.
برای آمدنت، شتاب کن مولای خوبان!
شتاب کن!
┄┅◈🔅◈┅┄
#صبحی_که_با_سلام_تو_آغاز_می_شود
#السلام_علیک_یا_بقیّة_اللّه
#صبح_بخیر
*اللهم عجل لولیک فرج*
🌹 #فضیلت_دائم_الوضو_بودن 🌹
❄️با آنکه آیات و روایات زیادی بر دایم الوضو بودن تأکید دارند، با این حال وضو گرفتن برای بسیاری از ما سخت است!
💥 گویا نمی دانیم چه خیر کثیری را از دست
می دهیم:
1⃣◀️ رزق و روزیت فراوان می گردد
🔶از امام صادق (علیه السلام) روایت شده که فرمودند: کسی که دوست دارد بر خیر و برکت منزلش بیفزاید، هنگام غذا خوردن وضوء بگیرد…
2⃣◀️ خشک نکردن آب وضو حسنه دارد
🔶امام صادق (علیه السلام) فرمودند : کسى که وضو بگیرد و با حوله اعضاى وضو را خشک کند، یک حسنه براى او نوشته مى شود
و کسى که وضو بگیرد و صبر کند تا دست و رویش خود خشک شوند، سى حسنه براى او نوشته مى شود…
3⃣◀️ عمرت زیاد می شود
🔶رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: سعی کن طاهر و با وضو باشی که خداوند بر طول عمرت می افزاید….
4⃣◀️خواب با وضو، عبادت است
🔶رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: کسی که با وضو بخوابد بستر او برایش مسجد می شود، و خوابش (ثواب کسی را دارد که) به نماز مشغول است تا این که شب را به صبح رساند
🔹و اگر کسی بدون وضو خوابید بسترش برای او قبر خواهد بود و مانند مرداری می ماند تا صبح شود….
5⃣◀️مرگ با وضو، شهادت است
🔶رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) فرمود: اگر توانستی شب و روز با وضو باشی این کار را انجام بده، زیرا اگر در حال وضو از دنیا بروی شهید خواهى بود…
6⃣◀️در قیامت نورانی می شوی
🔶پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) می فرمایند:
فردای قیامت خدای متعال امّت من را بین بقیّه ی امّتها در حالی محشور میکند که به خاطر وضویی که در دنیا گرفتند روسپیدند و پیشانیهای نورانی دارند
📙منابع:
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل؛ ج1 ص356
بحارالأنوار: ج80، ص314، روایت2، باب5
بحارالأنوار: ج80، ص314، روایت3، باب5
وسایل الشیعه: ج1، ص 297
ثواب الاعمال، شیخ صدوق
امام سجاد عليه السلام فرمودند:
از دوستى با پنج كس بپرهيز:
〖دروغگو〗: زيرا او به منزله سراب است ،
دور را نزديك و نزديك را دور جلوه مى دهد.
〖فاسق〗:زيرا او تو را به يك لقمه يا كمتر از آن مى فروشد.
〖بخيل〗: زيرا او در هنگام حاجت به مال، تو را خوار و ذليل مى گرداند.
〖احمق 〗: زيرا او به جاى نفع ،
به تو ضرر مى رساند.
〖قاطع رحم〗: كسى كه با خويشان و دوستان
قطع رابطه كرده باشد. زيرا در سه آيه مورد لعن واقع شده است .
📚مجموعه ورام، ج ۲،
#فضائل_امیرالمومنین
⬅️ رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند:
♦️ خداوند هر روز بر ملائکه مقرب به خاطر علی بن ابیطالب مباهات میکند به حدی که ملائکه میگویند ، به به یا علی مبارکت باد.
📗 بحارالأنوار ،ج ۲۶،ص ۳۴۷
👌نوجوانان را دریابید!
🌿...عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ عَبْدِ الْخَالِقِ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ لِأَبِي جَعْفَرٍ الْأَحْوَلِ وَ أَنَا أَسْمَعُ: «أَتَيْتَ الْبَصْرَةَ؟» فَقَالَ: نَعَمْ. قَالَ: «كَيْفَ رَأَيْتَ مُسَارَعَةَ النَّاسِ إِلَى هَذَا الْأَمْرِ وَ دُخُولَهُمْ فِيهِ؟» قَالَ: وَ اللَّهِ إِنَّهُمْ لَقَلِيلٌ وَ لَقَدْ فَعَلُوا وَ إِنَّ ذَلِكَ لَقَلِيلٌ. فَقَالَ: «عَلَيْكَ بِالْأَحْدَاثِ فَإِنَّهُمْ أَسْرَعُ إِلَى كُلِّ خَيْرٍ.»
📚الكافي، ج۸، ص۹۳
🔶از امام صادق علیهالسلام نقل شدهاست که به ابوجعفر احول فرمودند:
🔸«به بصره رفتی؟»
🔷عرض کرد:
🔹بله.
🔶فرمودند:
🔸«شتاب مردم نسبت به این امر (ولایت اهلبیت) و ورودشان به آن (پذیرش مکتب تشیع) را چگونه دیدی؟»
🔷عرض کرد:
🔹به خدا قسم، آنها (شیعیان بصره) کم هستند. فعالیتهایی هم انجام دادهاند، اما واقعاً کم است.
🔶حضرت فرمودند:
🔸«نوجوانان را دریاب؛ چراکه آنان بهسوی هر کار خیری شتابانترند.»
📿📿📿🌺
📿📿🌺
📿🌺
در گذشته، پیرمردی بود ڪه از راه ڪفاشی گذر عمر می ڪرد ...
او همیشه شادمانه آواز می خواند، ڪفش وصله می زد و هر شب با عشق و امید نزد خانواده خویش باز می گشت.
و امّا در نزدیڪی بساط ڪفاش، حجره تاجری ثروتمند و بدعنق بود؛
تاجر تنبل و پولدار ڪه بیشتر اوقات در دڪان خویش چرت می زد و شاگردانش برایش ڪار می ڪردند، ڪم ڪم از آوازه خوانی های ڪفاش خسته و ڪلافه شد ...
یڪ روز از ڪفاش پرسید درآمد تو چقدر است؟
ڪفاش گفت روزی سه درهم
تاجر یڪ ڪیسه زر به سمت ڪفاش انداخت و گفت:
بیا این از درآمد همه ی عمر ڪار ڪردنت هم بیشتر است!
برو خانه و راحت زندگی ڪن و بگذار من هم ڪمی چرت بزنم؛ آواز خواندنت مرا ڪلافه ڪرده ...
ڪفاش شڪه شده بود، سر در گم و حیران ڪیسه را برداشت و دوان دوان نزد همسرش رفت.
آن دو تا روز ها متحیر بودند ڪه با آن پول چه ڪنند ...!
از ترس دزد شبها خواب نداشتند، از فڪر اینڪه مبادا آن پول را از دست بدهند آرامش نداشتند، خلاصه تمام فڪر و ذڪرشان شده بود مواظبت از آن ڪیسه ی زر ...
تا اینڪه پس از مدتی ڪفاش ڪیسه ی زر را برداشت و به نزد تاجر رفت ،
ڪیسه ی زر را به تاجر داد و گفت :
بیا ! سڪه هایت را بگیر و آرامشم را پس بده .
دعا قضا را بر می گرداند
هر چند آن قضا و قدر شما محکم شده باشد
برای هم دعا کنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جالبه ببینید❗️
#عاشقانه از نوعی دیگر 😅😍🤗
#اینگونه_تکیه_گاه_همسر_باشید😄