✅ استمرار داشتن یعنی ادامه دادن و ناامید نشدن.🏃 👈 یعنی با وجود این که ممکنه در ابتدای کار نتایج زیادی نگیریم، ولی همچنان ادامه بدیم. 👌 ✔️ اون قدر ادامه بدیم تا بالاخره به چیزی که میخوایم دست پیدا کنیم 💥🚀 🙋‍♂آقا غلامرضا محمد پور با وجود تمام سختی هایی که جلوی راهش بود برای رسیدن به هدفش تلاش می کرد.💪 اون تونست در مهاجرت هایی که به مناطق مختلف گیلان داشت، شناخت و تجربه خوبی برای پروش ملکه زنبور عسل بدست بیاره 🕵‍♂ ✨سال ۱۳۷۰ یعنی در هفتمین سال زنبور داری خودش، به عنوان زنبوردار برتر کشور انتخاب شد 🏆 🏅اما این کسب موفقیت تازه شروع ماجرا بود. 👨‍🔬آقا غلامرضا در یک جلسه در دماوند با دکتر پورعلمی، متخصص ژنتیک زنبور عسل، آشنا میشه و بهش میگه که خیلی دوست داره در کلاس های آموزشی شون شرکت کنه ، اما پول پرداخت شهریه دوره رو نداره 🤦‍♂ 👨‍💼دکتر پورعلمی به دلیل اشتیاق و پشتکار غلامرضا بهش اجازه میده که به صورت رایگان در کلاس ها حضور داشته باشه 👨‍💻 آقا غلامرضا هم ۳ واحد زنبورداری رو در کنار دانشجویان سپری می‌کنه ، البته بعد از پایان کلاس، وقتی همه می رفتند او می ماند و با دکتر صحبت میکرد و هرچی سوال داشت می پرسید.🙇‍♂👨‍🏫🐝 🤔فکر می کنید غلامرضا محمد پور تا حالا چقدر تونسته به اهدافش نزدیک تر بشه ؟؟ 🧐 🎯 اصلا هدف اصلیش دقیقا چیه، که برای رسیدن بهش ، دست از هیچ تلاشی بر نمیداره؟!🏃 👆اگه دوست دارید ادامه داستان رو بدونید، با ما همراه باشید.🌱 ارتباط با ادمین : @yarash_admin آدرس های ما در : ایتا ، بله ، روبیکا : @Yarash_ir اینستاگرام : @Yarash.ir سامانه یارش : 🌐 www.yarash.ir

🍃"يه وقتایی، بارِ بعدى وجود نداره، شانس دومى نيست، وقت اضافه و استراحتی نيست؛ گاهى وقتا، يا الان هست و يا هرگز!"😉🌱 👨‍💼از جهاد کشاورزی اومدن دنبال آقا غلامرضا محمد پور💁‍♂ 🙋‍♂چون دیگه در سال۶۵ در سطح کشور شناخته‌شده بود.🏅 وقتی به کارشناسان جهاد کشاورزی گیلان گفت که پرورش ملکه انجام میده و پیوند می زنه؛ اول باورشون نشد.🤔 😬 گفتند تا حالا خیلی ها از این چاخان ها بهشون گفتن! ما باید خودمون بیایم و کارتون را ببینیم. 🤦‍♂ وقتی مسئول جهاد استان به زنبورداری‌اقای محمد پور اومد خیلی خیلی تعجب کرد. 🙇‍♂ 🤷‍♂گفت: تو چطور می تونی ملکه پرورش بدهی؟! این کارو حتی بچه های جهادکشاورزی هم نمی تونن انجام بدن! 👈پیشنهادشون این بود که: «برو پیش دکتر عبادی در اصفهان، یک دوره ی تخصصی ببین. 👨‍🏫 📃چون لازمۀ قرارداد بستن جهاد با شما در اینه که مدرک داشته باشی تا بتونیم ازت حمایت کنیم.»📝 📚خلاصه آقا غلامرضا هم که همیشه عاشق یاد گرفتن و پیشرفت در کارش بود، مشتاقانه قبول کرد و این شد که ۴۵روز بین لاهیجان و اصفهان در رفت‌وآمد بود.✈️🚌🚘 👆اگه دوست دارید ادامه داستان رو بدونید، با ما همراه باشید.🌱 ارتباط با ادمین : @yarash_admin آدرس های ما در : ایتا ، بله ، روبیکا : @Yarash_ir اینستاگرام : @Yarash.ir سامانه یارش : 🌐 www.yarash.ir

🏅به نظر شما راز موفقیت افراد در زندگی چی می‌تونه باشه؟🤔 🏆چرا تعدادی از افراد پیروزی­‌های بیشتری در زندگی، نسبت به دیگران به دست میارند و موفق­‌تر از سایرین به نظر می­‌رسند؟ 👀 👈مثلِ آقا غلامرضا محمد پور 🙋‍♂ 🐝🐝🐝🐝🐝🐝🐝🐝🐝🐝 📌اولش کارمو باور نکردن!😕 . آقای محمدپور میگه: من سالی که پرورش ملکه رو شروع کردم هنوز پرورش ملکه تو ایران رونقی نداشت🤷‍♂ . این کلیپ رو تا آخر نگاه کنید و ببینید که چطور کار اقای محمدپور شروع و رونق گرفت😍👏 . اگه تو هم تو آدم‌های اطرافت از کسایی که موفق شدن سراغ داری بهمون معرفی کن تا داستان زندگیشو بسازیم 📝📽 ارتباط با ادمین : @yarash_admin سامانه یارش : 🌐 www.yarash.ir آدرس های ما در : ایتا ، بله ، روبیکا : @Yarash_ir اینستاگرام : @Yarash.ir

⚡️💸باید پول دربیاری! سال۴۸ تازه کلاس ششمو 📚 تموم کرده بودم که پدرم تصمیم گرفت به کاشان مهاجرت کنیم. خیلی تلاش کرد توی کارخونه فرش 🧶 دستم رو بند کنه. اما من دوست نداشتم یه عمر کارگر کارخونه شم. فکرهای بزرگی توی سرم بود اما پدرم فکر میکرد یه ناشنوا 🗣 نمیتونه به جایی برسه و غصه آینده‌م رو می‌خورد. دست‌بردار نبود و با صاحبخونه‌مون لابی کرد که منو ببرن زیرزمینشون برای قالی‌بافی. می‌خواستن با این کار به غلط کردن بیفتم و برم کارخونه. 🥲😅توی کاشان، قالیبافی یه کار زنونه بود و من باید کنار خواهرم و دخترها و زن‌های همسایه می‌نشستم. ☹ اونجا هم مدام خراب‌کاری و بدبافی می‌کردم تا بیرونم کنن.. صاحبخونه مثل برج زهرمار می‌نشست بالای سرم.🥺 🥷🔪روزها با چاقو می‌زد پشت دستم و شب‌ها شکایتمو پیش پدرم می‌برد. من هم روز این‌جا کتک می‌خوردم و شب اون‌جا. 😭 سه سال و نیم، توی زیرزمین کار کردم. شونزده‌ساله که شدم، با بچه‌های محل صحبت کردم تا باباهاشون از پدرم بخوان من برم بازار کاشان نقاشی قالی. پدرم بالاخره قبول کرد. این شروع تحولم بود.... اگه دوست داری ادامه ماجرای آقای محمد محمدی دعویسرایی رو بدونی، صفحه‌مون رو دنبال کن. ارتباط با ادمین : @yarash_admin آدرس های ما در : ایتا ، بله ، روبیکا : @Yarash_ir اینستاگرام : @Yarash.ir

اولین یتیم‌خونه ایران! . انتهای خیابون ناصرخسروی بندرانزلی 🌱 ساختمونی 🏢 بود که بهش می‌گفتن: دالی تام. دالی‌تام، اولین یتیم‌خونه و پرورشگاه ایران بود. دبستان من درست مقابل همین یتیم‌خونه بود. بیشتر هم‌کلاسی‌هام هم از این یتیم‌خونه بودن. درست 217تا جوون و نوجوون اون‌جا زندگی می‌کردن. پنجشنبه‌ها و جمعه‌ها که تعطیل بودیم، بچه‌های یتیم‌خونه خیلی دوست داشتن با ما بیرون بیان. رسیدگی بهشون خوب بود اما دوست داشتن توی جمع ما باشن. با هم گشتی بزنیم، سینما و پارک 🎡 بریم، تالاب بریم و گاهی هم بریم خونه‌مون 🏡 و از غذاهای محلی مادرم بخوریم. حوالی سال۴۲، ۱۳سال داشتم. دلم می‌خواست منم کمی از امیدها و آرزوهاشون رو برآورده کنم؛ برای همین سعی می‌کردم با اونها ارتباط بیشتری داشته باشم. از اسم یتیم‌خونه و اینکه همه این بچه‌ها رو با دست نشون بدن، حالم بد می‌شد.🥺 همون جا بود که آرزو کردم وقتی بزرگ شدم بتونم یه خونه واقعی برای یتیم‌ها درست کنم... . ادامه دارد... . اگر دوست دارید داستان اسماعیل پوروطن رو بدونید، صفحه‌مون رو دنبال کنید. ارتباط با ادمین : @yarash_admin آدرس های ما در : ایتا ، بله ، روبیکا : @Yarash_ir اینستاگرام : @Yarash.ir

سلام به قهرمانان گیلانی شاید باورش برامون سخت باشه ولی تو این خطه سرسبز آدم‌هایی هستن که جای داشتن یه زندگی معمولی خودشون رو وقف مردم کردن 👌👏👏 این کلیپ رو تا آخر نگاه کنید و مثل ما به قهرمانان گیلان افتخار کنید 😍💪 قسمت اول اگه تو هم تو آدم‌های اطرافت از کسایی که موفق شدن سراغ داری بهمون معرفی کن تا داستان زندگیشو بسازیم 📝📽 ارتباط با ادمین : @yarash_admin سامانه یارش : 🌐 www.yarash.ir آدرس های ما در : ایتا ، بله ، روبیکا : @Yarash_ir اینستاگرام : @Yarash.ir