eitaa logo
مجمع عاشقان بقیع اردکان
4هزار دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
3.5هزار ویدیو
32 فایل
مجمع عاشقان بقیع اردکان اردکان ، خیابان مطهری جلسات هفتگی: جمعه شب ها، با سخنرانی سخنرانان توانا و مداحی مداحان اهل بیت از استان وکشور، آموزش مداحی ارتباط با مدیران کانال @Maa1356 @h_ebrahimian
مشاهده در ایتا
دانلود
بچه ها حاج محمود آقا ساعت ۱۲:۰۰ هرشب توو حرم، مناجات خوانی داره و از شبکه افق پخش مستقیم. الان نگاه کنید... راستی مستمع بودن ، چه حس خوبی داره😊😊😊
سلام آقای ..... التماس دعا فراوان دارم .ازتون مخام برا جوان های که دام اعتیاد گرفتار شدن دعا کنید 😭 واقعا نمدونم دگه چکار کنم مبلغی ناقابل امروز کمک کردم لطفاً پیش امام رضا جوان ها خصوصی دعا کنید. جواب: انشاالله....خدا همه مریض‌ها رو شفا عنایت کنه به حق امام رضا ع
خدایا به امید خودت امروز ،کانال رو با شهدا شروع کنیم. شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی    الهی شهید بشی❤️ همیشه به همسرش میگفت به من نگو خدا قوت...بهترین دعا آینه که بگی الهی شهید شی. هیچ وقت در آزمون دانشگاه تقلب نمیکرد  میگفت حقوقی که از سوادم میگیرم باید حلال باشه. همیشه عادت داشت قرآن با معنی مطالعه میکرد  و عادت به تامل داشت. نماز اول وقت میخوند  و اگه ما دیرتر میخوندیم  می گفت نماز اول وقت فوت نشه ها حواست جمع جمع... به بزرگتر خیلی احترام میگذاشت  حتی اگه بنده خدا طرف اشتباه می کرد. همیشه برای همه دعا میکرد خدا هدایتشون  کنه. بهترین علاقه اش مطالعه کتاب و شعر گفتن بود. متن های عارفانه زیادی از حمید عزیز به جا مونده.  همیشه میگفت مدافع حرم خانم زینب باید مثل آقا ابوالفضل شهید شه که نحوه شهادتشون  بی شباهت نبوده...دست و پای راست به حالت قطع و دست چپ و پای چپ به حالت کاملا خورد شده و احشا  داخلی متلاشی و بینی هم شکسته ...تمام لحظات شهادت دکر  لبش یا صاحب الزمان  و یا حسین بوده. گفته انا لله و انا الیه راجعون که دوستاش  گفتن نگو حمید جان زوده  که گفته نه دیگه وقتشه  ....😭 وقتی مسواکشو  انداخت بیرون همسرش مسواک رو بر می داره میگه  بزار یادگاری بمونه ...حالا شده یادگاری....😔 این شهید به امانت سپرده شد به خاک تا هنگام ظهور مولایش  امام زمان رجعت کند.💔
🟢 ایشون شھید عبدالڪریم حسین زاده هستند کہ متاسفانه نہ وارثے دارند و نہ خواهر وبرادرے💔 همہ اعضاے خانوادشون فوت شدند حتے بـرادر زاده‌ای چیزی هم ندارند کہ براشون یہ خیرات ڪنن . . . شھید مستجـاب الدعـوه هست :)🧡 ایشون یکے از مظـلـوم‌ترین شھداے دفاع مقدس هستند و مثل مادرشون حضرت زهـرا هنوز گمنـام هستند🥀 شھید عبدالڪریم حسین زاده متولـد شهرستان شوشتـر اسـتان خوزستـان . . . عزیزانی که امروز به حساب خیریه کمک میکنند ، اگر مایل بودین برای شادی روح این شھید و بہ نیت استجـابت دعـا یا حـاجـات بہ واسطہ شھید باشه انشاالله. باشه برای خیرات عبدالکریم
روشنگری آشنایی با چند اصطلاح نظامی ۱. پهپاد: پرنده های هدایت پذیر از دور ۲. شهپاد: شناورهای هدایت پذیر از دور ۳. خهپاد: خودروهای هدایت پذیر از دور ۴. خرپاد: اپوزوسیون خر هدایت پذیر از دور توسط سیا, موساد و ام آی سیکس 😁😁😂😁😂 تا کشفیات بعدی بدرود😁
1_3942843261.mp3
9.73M
🎵شرح شیرین 🎧بابک جهانبخش صبحتون به خیر جوونای عزیز کانال 😁
4_5868219717809869218.mp3
3.64M
3 🎧آنچه خواهید شنید؛👇 ❣نماز؛ آینه شخصیت شماست؛ هرقدر درنماز،تمرکز و آرامش بیشتری داشته باشید خارج ازنماز هم،همانقدر آرام وشاديد. 💗نماز،قلب رو ازتعلق رهامیکنه. شجاعی 🎤 🍃 🦋🍃
رمان راز پیراهن قسمت بیست و‌پنجم: حلما همانطور که در بغل مادر بود هق هقش بلند شد و گفت :ژینوس غیب شده... مامان زهره خنده ای روی لبش نشست و مثل زمان کودکی حلما، صورت دخترش را بالا آورد و همانطور که با دستانش صورت حلما را قاب گرفته بود گفت : این چه حرفیه؟ مگه میشه که ژینوس غیب بشه؟! تو که بچه نیستی ،این حرفا چیه میزنی؟! حلما اشک چشماش را ‌پاک کرد و گفت : مامان من بچه نیستم اما ژینوس واقعا غیب شده و شروع کرد به تعریف وقایعی که رخ داده ،حلما به قسمتی رسید که زری اونو از اتاق بیرون انداخت که گوشی اش زنگ خورد. نگاه به صفحه گوشی کرد ، وحید بود ، دستش را به نشانه اجازه بلند کرد و سپس گوشی را وصل کرد و با التهابی در صدایش گفت : سلام ،چرا گوشیت را جواب نمیدی ؟ پلیسا به هیچ جا نرسیدن ؟ چه خبری از اون روباه مکار؟ وحید چند لحظه سکوت کرد و گفت : فعلا خبری نیست ، صابخونه زری خانم اومده کلانتری و متوجه شدیم که همین امروز زری تسویه حساب کرده و تمام مدارکش را گرفته و حتی کلید ساختمان هم تحویل داده بود...انگار یه قضیهٔ از پیش تعیین شده بوده و زری نقشه هایی برای تو و ژینوس داشته ، حالا چه نقشه هایی نمی دونم ،اما چرا ناگهان تو رو از اتاق بیرون کرده ،اینم جای تعجب داره، حالا پلیسا دارن اطلاعات گوشی ژینوس را استخراج میکنن ، دعا کن چیز درست درمونی بتونن ازش دربیارن.. حلما نفسش را محکم بیرون داد و گفت : من دارم قبض روح میشم ، تو رو خدا زودتر یه خبر درست درمون بیار... وحید چشمی گفت و ادامه داد: دست من نیست عزیز دلم ،اما با این حال چشم و گوشی را قطع کرد حلما گوشی را به کناری انداخت و به مادرش که انگار بسیار متعجب بود نگاه کرد. مادرش شمرده شمرده گفت : ببینم، من درست متوجه شدم ، تو با ژینوس دعوات شده؟ منظورت از روباه مکار ژینوس بود؟ حلما با یاد آوری پیام های ژینوس بغضی سنگین گلوش را چنگ میزد و همانطور که اشک در چشماهیش حلقه زده بود سرش را به نشانه بله تکون داد و گفت : دعوامون نشده ، اما...اما حالا متوجه شدم ژینوس برای من یه دوست نبوده.... ادامه دارد... 📝ط_حسینی 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
رمان راز پیراهن قسمت بیست و ششم: ژینوس که از ترس مثل مجسمه گچی ،سفید شده بود ، از وسط صندلی ها آینه جلو را نگاهی کرد ،چهرهٔ راننده براش خیلی ترسناک می آمد و زری هم که مثل یک کنه به دستش چسپیده بود و گهگاهی نگاهی خریدارانه به ژینوس می کرد . ماشین به سمتی میرفت که برای ژینوس ناآشنا بود. زری نگاهی به راننده کرد و گفت : اون چشم بند را بده ،فک کنم الان لازمه بزنم به چشمای این دختر و بعد همانطور که چشم بند را صاف میکرد رو به ژینوس گفت : ای دخترک ورپریده چرا به من نگفتی که دوستت اینقدر پاستوریزه هست ، حالا باید دنبال یکی دیگه بگردم ، کارم را سخت کردی سختتتتت... اما منم بیدی نیستم که با این بادها بلرزم.. ژینوس که از هر حرف زری هراسی در دلش می افتاد با لکنت گفت : ز...زری خاانم می خوای چکار کنی؟ من دارم میترسم. زری خنده بلندی کرد و همانطور که چشم بند را روی چشمهای ژینوس میگذاشت گفت : ترس از چی؟؟ شما از بین چندین و چند صد مشتری من برگزیده شدین ، قراره کارهای بزرگی انجام بدین و اگر بشه چیزهایی به دست میاری که توی رؤیاهات هم نمی تونی بهش فکر کنی... ادامه دارد... 📝 ط_حسینی 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
لبخنننننند😁😂😁😂 🌺 یه شلوار داشتم دو سال اینقد پوشیدمش که پاره شد، بعد 6 ماه هم پاچه‌هاشو بریدم شورتکش کردم می‌پوشیدمش، الان گم شد، فکر کنم فرار کرد.🤨😂😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‎‌‌‎‎🌺‌چقد خونه بی دختر و بی خواهر بد و سخته , مامانم هی میره میاد هی از من میپرسه سفره هفت سینو چجوری بچینم , من چمدونم مادر من 🙁 🌺همیشه دوس داشتم بعد از غذا بگم صورت حساب لطفا ، ولی خب تو فلافلیه عبدالجاسم تا اولش پول ندی بهت ساندویج نمیدن 😂😂 🌺خواهشا دماغتونو عمل میکنید قیافه نگیرید. شما اگر قیافه داشتید دماغتونو عمل نمیکردید🤪🤪 🌺دیالوگ معروف و کاربردی ایرانی ها : . . . اولی: اِهههههممم دومی: اِهههههههههههههمممممممممممم تــــــرجــــمــــــــــــه: اولی : کسی دستشوییه؟ دومی: بله ، کسی دستشوییه.😂😂 🌺آبریزش بینی داشتم ‏ﺭفتم دکتر گفت یه قطرﻩ بينی براﺕ مینویسم بعد یه نگا به دماغم کرﺩ گفت نه دﻭ تا مینویسم😅 🌺‏--: الووو زنم گم شده آقا... زنم گم شدهههه +: ببخشید آقا شما باید با 110 و پلیس تماس بگیرید اینجا امور مشترکین ایرانسله! --: معذرت میخوام من از خوشحالی نمیدونم چیکار دارم میکنم ... 😂😂😂 🌺دختره لاستیک ماشینش پنچرشده رفته فوت کرده تو اگزوز!!! بعد دوستش اومده گفته:تا فردا هم فوت کنی باد نمیشه… میگه چرا ؟ دوستش میگه : آخه شیشه سمت راست راننده پایینه!!!!!😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐 . میگن زاپاسه منفجر شده ، کارشناسا گفتن بغضش ترکیده😂😂😂 شاد باشین
شادی 7.mp3
2.86M
🦋 برخورد با نفس و ایجاد شادی و نشاط یک مسئله کاملا تخصصی است. 🦋 لذا برای رسیدن به آن ، یا باید خودمان متخصص باشیم یا به یک متخصص مراجعه کنیم. ۷
✍اهمیت نماز 🌲انواع نمازگزاران افرادی که فصلی یامناسبتی نماز میخونن مثلا بعضیا فقط ماه رمضان یاماه محرم نمازمیخونن بعضیا شیفتی نماز میخونن همون هفته ای که بچه هاشون شیفت صبح مدرسه دارند نماز صبح می خونن مثلا بعضیا عشقی نماز میخونن هروقت عشقشون کشید یا....نماز میخونن بعضیا ریایی ورقابتی میخونن بعضیا وقتی مشکلی براشون پیش میاد نماز میخونن بعضیا به زور واجبار واز روی ترس نماز میخونن مثل بعضی بچه مدرسه ای ها بعضیا.... بعضیا.... ان شاء الله که شما خواننده محترم جز این افراد نباشی😊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺سخنرانی استاد عالی ✍️موضوع: فرزندم از نماز فراریه! ‌‌
408.7K
⚠️ 🔰آمـــــاده ای وقت بذاری؟ 🔰یا بازم میخوای ببینــــــی 🔰و رد بشی و گوش ندی؟ ⚠️ مواظب قلـــــبت باش بهش اهمیت بده همچین روحت نیاز به غذا داره 👇👇👇👇
Live-Recor2d.mp3
21.96M
صوت کارگاه آموزشـــی☺️ به سگ کهف نگفتند بمان اما ماند گرچه تحویل نگیرند مگر باید رفت ؟ 💎حجه الاسلام دریایی https://eitaa.com/yasegharibardakan
اینم از سری دوم بنهای خرید که بین بیست خانواده دوم تحت پوششمون توزیع شد . انشاالله از سحر امشب می‌ره توو سفره های سحری خدا از همه خیرین عزیز قبول کنه
یه لقمه مهربونی..... کمک به سفره های سحری و افطاری نیازمندان خیریه مجمع عاشقان بقیع اردکان ساعت۲۳:۴۲ - حرم امام رضا ع سلام آقا جان عرض ادب و احترام اقا خدمت رسیدم تا گزارش مهربونی خیرین عزیزمون رو علیرغم اینکه می‌دونم خبر داری،به سمع و نظرتون برسونم . آقا جان امروز هم تا الان ۱۸ مورد واریزی داشتیم که مثل دیشب از ۵۰/۰۰۰ داشتیم تا ۵/۰۰۰/۰۰۰ تومان. جمع واریزی های امروز ۱۰/۹۵۰/۰۰۰ تومان شد که جمع کل واریزی ها رو تا الان که خدمتتون هستم به ۳۷/۱۷۲/۰۰۰ تومان رسونده. البته دیروز و امروز ۲۰/۰۰۰/۰۰۰ تومانش هزینه کردیم و چهل خانواده رو پوشش دادیم. ادامه اش هم فردا انشاالله. آقا جان خیلی مردم التماس دعا دارن،مخصوصا عزیزانی که دارن کمک میکنند. به حق پسرت جوادالائمه ع، خودت هواشون داشته باش. ممنون آقا جان. خیلی مخلصیم.
برام جالب بود... این شبها حدود ساعت۱۲:۰۰ شب حاج محمود آقا برای مناجات خوانی میان رواق امام ره. برام جالب بود که چقدر خدم و حشم داره😳 از دوساعت قبل ، همشون میان ، انگار از تهران باهاش میان،چون لباس شخصی هستند و خادمین حرم نیستند. جالبه همه کاره اینا میشن 😳 و خادمین حرم میرم توو حاشیه صوت ....نور....تصویر... و ...و... میارن،میبرن،میزنن، میکوبن..... اصلا یک اوضاعی... بعد جالبه همه کاره هم پسرشه ، صدبار میشینه جای باباش ، بلند میشه ، امتحان می‌کنه ،به پشتی جایگاه تکیه میده ، پایه میکروفون تنظیم میکنه😐 به خادمین حرم دستور میده ، یک اوضاعی ... همین پسری که لباس قرمز رنگ تنشه و کنار حاج محموده👆👆 خلاصه از ساعت ده شب بگیر ، ببنده ، تا دوازده که حاجی بیاد. به نظرم حاج محمود که گل سر سبد مداح هاست ، ولی این همه ادا ،اطوار دور و بریاش....😔😔 اونوقت مداح داریم توو اردکان ، مجلسش شروع شده ، هنوز داره پی مسئول صوت و برقش میگرده😁😂😂 نمیدونه این هفته ،میان ،نمیان، باید زنگشون بزنه که تو رو خدا زود بیاین و القصه...🙈😳😁😂 مخلصیم
طنزهای جبهه 🌸این آب همان کمپوت هاست بیچاره تدارکاتچی ها! از شوخی های بچه ها لحظه ای در امان نبودند. امان از وقـتی کـه یکی از این برادرها مجروح می شد یا اتفاقی برایش می افتاد. هرکس از راه می رسید چیزی می گفت از قبیل: اینا خون نیست؛ می دونی چیه؟ دیگری حرفش را تکمیل می کرد که: معلومه؛ آب کمپوت های آلبالو و گیلاسه که خودشون می خوردند و به ما نـمی دادند! و سومی: دیدید از کجاتون در اومد. چقدر بگیم حـق وناحق نکنید! مـجروح با آن حال نزار نه می توانست بخندد نه می توانست گریه کند. 😂 🌸امام جماعت عبا و عمامه را برداشتم و مرتب كردم و گذاشتم كنار ستون و رفتم كه دوباره وضو بگیرم. سر فرصت وضو گرفتم و برگشتم. نزدیك سنگر كه رسیدم دیدم صدای مكبر می آید: سمع الله لمن حمده! بله، اشتباه نمی كردم، نماز جماعت می خوانند، اما با چه كسی؟ غیر از من ، گردان روحانی دیگری نداشت. با احتیاط داخل شدم. به سجده كه رفتند، دقت كردم دیدم مثل این كه عبا و عمامه ی من بیچاره است كه امام جماعت پوشیده الله اكبر، این جایش را دیگر نخوانده بودم. فكر همه چیز را می كردم جز این كه در یك چشم به هم زدن در روز روشن عبا و عمامه ام را تك بزنند و جای من بایستند در محراب و نماز جماعت بخوانند! دیگر فایده ای نداشت. باید به روی خودم نمی آوردم و قضیه را جدی نمی گرفتم، جبهه بود دیگر، باید با پشت جبهه تفاوت هایی می كرد! 😂 https://eitaa.com/yasegharibardakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴🌺🥀🕊🥀🌺🌴 حتما ببینید 🙏 ❤️ من عاشق شدم... 12 ساله اعجوبه ی دفاع مقدس ⬜️ این نوار قدیمی رو با صدای پاک خود بشنوید... با اینکه شاید گریه دار نبود اما اشکم بند نمی اومد... من چم شده امروز...چقدر این حسمو دوست دارم... https://eitaa.com/yasegharibardakan