فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#جاتون_خالی 👆👆
🎥 گوشه هایی از حضور و حال خوب دلدادگان درگاه الهی در روز عرفه و جوار شهید گمنام پارک آزادی اردکان
▫️یکشنبه ۲۷ خرداد ماه ۱۴۰۳
#از_کرونا_تا_بهشت
#قسمت۱۰۸ 🎬:
علی قبل از اینکه ازخانه بیرون برود گفت که قرار است حضرت ,فردا به طرف بیت المقدس حرکت کند,علی هم که یکی از,سرداران سپاه حضرت است همراه ایشان راهی است ومن هم قراراست باانها همراه شوم,ان شاالله که این رفتن منتهی,به پیداشدن زینب وعباس شود,آه عباسم,زینبم...با به یاداوردن عباس وزینب اشکم جاری شد, درحالیکه پلو را دم میدادم ,ناخوداگاه گفتم,عباس.. زینب.. عزیزانم..وزهرا که انگار از زمان امدنش منتظر,تلنگری بود تا عقده ی دلتنگی اش را,برای تنها خواهرش زینب وبرادرعزیزش عباس دراورد,زد زیر گریه...خاله وابوعلی هم داخل اشپزخانه شدند واز,حال وهوای جمع متوجه قضیه شدند,انها دیگر بدتر ازما گریه را سر دادند که دراین هنگام با,صدای دادوهوار حسن وحسین که مشخص بود از هیجان زیاد به,سمت هال میدوند,ما کمی از درد فراق فرزندانمان بیرون کشیده شدیم...
حسن وحسین وارد هال شدند وبه دنبال انها طارق وعماد وعلی...زهرا وفاطمه نفسی عمیق کشیدند وناگاه با هم گفتند:عجب بوی خوشی وفاطمه روکرد به طارق وگفت:عه پس رفته بودید پی خرید عطر...چقدر هم خشبوست...
طارق درحالیکه به سمت مهدی که روی کاناپه داشت بازی میکرد,میرفت ومهدی را دراغوش گرفت گفت:بله...عطربهشتی باید خوشبو باشد...این عطر حضور درخدمت مهدی زهراس ست ,فاطمه خانم...این عطر مولاعلی ع و اولادش است,این عطر یوسف تازه از سفر امده است,این عطر جنت است که درزمین پیچیده...
وهمه بازهم ,باهم اشک از چشمانمان جاری شد ولی اینبار اشک شوق واشک حضور درمحضر مهدی زهرا س بود...
من درست حدس زده بودم,مردان زندگی من همه باهم به محضر مولا شرفیاب شده بودند,حسن وحسین از دیدار حضرت خاطرات میگفتند واز,شیرین زبانیهایشان درمحضر امام داستانها میگفتند...حسن وحسین اسمان را در زمین سیر میکردند ....ومن عرش اسمان را برزمین میدیدم...
باید راهی میشدم...باید اماده میشدم...فردا روز بزرگی بود,من وعلی میرفتیم وبچه ها دوباره تنها میشدند..
#ادامه دارد..
💦🌧💦🌧💦🌧
#از_کرونا_تا_بهشت
#قسمت۱۰۹ 🎬:
بالاخره به هرطریقی بود ,علی پرده از رفتن دوباره ی ما برداشت,بچه ها با اینکه یک دل سیر ما را ندیده بودند اما از شوق پیدا کردن ,عباس وزینب,لب فرو بستند وچیزی نگفتند وگلایه ای نکردند.
صبح زود همه بیدارشدند ومن اولین صبحانه بعداز جمع شدنمان وشاید اخرین صبحانه درکنار هم بودنمان را به بچه ها دادم,طارق هم با ما همراه شد دیگر با وجود پا گرفتن حکومت جهانی امام,بااینکه هنوز کل دنیا یک دست نشده بود وهمه جا زیر لوای اسلام درنیامده بود اما مناطق تحت سیطره ی خلافت امام همه وهمه به لطف خدا ومددامام ویاری لشکرش امن وامان بود ,کوفه ونجف وعراق که جای خود داشت ,سوریه ومصر وترکیه و...همه ی اینها هم با تدبیر امام وفرستادن امرایی مثل مالک اشتر نخعی وسلمان فارسی ودیگر یاران رجعت یافته,امن امن بودبه طوریکه یک زن کهنسال میتوانست با کلی,طلا وبار وبنه بدون کوچکترین تعرضی از این مناطق بگذرد.
یادم است در اولین روزهای ظهور ,امام ,عزم رفتن به کشور بزرگ مصر را کرد,ومصر,این کشور متمدن ,بدون امدن قطره ای خون از دماغ کسی بیاید,به تصرف امام درامد وزمان ورود امام از انچه که میدیدیم اشک شوقمان راجاری میکرد,
مردم مصر به طور خودجوش تدارک استقبال از حضرت ولشکرش را دیده بودند وزمانی که امام تشریف فرما شدند,مردم داد تمام ظلمهایی که برانها شده بود سردادند وگریه ی خوشحالی از وجود وحضور امام کردند.
سرزمینهای اطراف بیت المقدس همه وهمه تحت سیطره ی امام درامده بود ودرخاورمیانه,فقط همین قسمت کوچک بیت المقدس وفلسطین اشغالی, علم مخالفت وطغیان برافراشته بود وقصدجنگی بزرگ را با امام داشتند...
میدانستم که جنگیدن با یهودیان ومسیحیان صهیونیست ,جنگی سخت وخونریز خواهد بود وکار امام بسیار دشوار,است,از طرفی مهر ورافت پدرانه اش مانع کشت وکشتار مردم ساده ای که گول ظاهر سازی این شیاطین راخورده اند, میشود واز طرفی باید جنگ شود تا حکومت عدل الهی همه جا پا گیرد..
وامام میداند که چگونه عمل کند تا خون بیگناهان برزمین نریزد وضرب شستی,هم به مخالفان سرسختش نشان دهد.
از زیر قرانی که فاطمه اماده کرده بود گذشتیم,من وعلی وطارق...
طارق هم همراه ما راهی جهاد فی سبیل الله شده بود...
بچه ها مثل گنجشکانی کوچک که باران بهاری خیسشان کرده درخودشان کز کرده بودند وبا زبان بی زبانی بدرقه مان میکردند,درست است ازاین رفتن زود هنگام دلگیر بودند اما به خاطر زینب وعباس,چیزی بر زبان نمیاوردند...
حسن وحسین را به اغوش کشیدم,بوسیدم وبوییدم ,زهرا را محکم در بر گرفتم وسفارش برادرانش را به اوکردم وزیر نگاه مهربان عماد وخاله وابوعلی پارا از خانه بیرون گذاشتیم وبا توکل به خدا به سمت کوفه,مرکز حکومت الهی ,حرکت نمودیم.
#ادامه دارد....
🖊به قلم....ط_حسینی
💦🌧💦🌧💦🌧
#از_کرونا_تا_بهشت
#قسمت۱۱۰ 🎬:
با سلام وصلوات مردمی که جمع شده بودند برای بدرقه ی لشکر اسلام ,سوار هواپیما شدیم..
نفرات سوار بر هواپیماهای نفربر وتجهیزات نظامی هم بر هواپیماهای غول پیکر سوارشدند وبه راه افتادیم,میدانستم که با این وسایلی که امام باعلم الهی اش دستور ساختشان را داده بود ,کمتر از ساعتی به تل اویو میرسیم ,اما خیلی زودتر از انچه که من تصور میکردم ,هواپیما به زمین نشست.طارق که از این برخاستن ونشستن متعجب شده بود روبه علی گفت:عه چرا بلند نشده نشستیم؟؟اه حتما شانس بد من ,همین هواپیمایی که ما سوارش شدیم نقص فنی کرده..
علی با لبخندی برلب به پشت طارق زد وگفت:نه نقص فنی نیست ,حتما به مقصد رسیده ایم وبا خنده ی نمکینی دیگر ادامه داد:توهم کم کم به این اعجازهای امام عادت میکنی غمت نباشه...
ودرهمین حین ,صدای خلبان در کابین پیچید:رزمندگان اسلام به دستور امام ,توقف کوتاهی در نقطه ای بین مرز,ترکیه وسوریه داریم,به محض فرمان دوباره امام حرکت مینماییم.
از همه ی شما عزیزان خواهشمندیم با نظم پیاده شوید وشاهد ماجرایی باشید که کل دنیا را دگرگون خواهد کرد....
با تعجب به علی وطارق نگاه کردم وگفتم:ترکیه وسوریه و...اینهاهمه که جزو قلمروی بی چون وچرای حضرت درامده اند وقسمتی از خاک بهم پیوسته اسلام هستند,این توقف برای چیست؟نکند باز هم تکفیریها به همدستی اسراییلیهای غاصب ,اتشی سوزانده اند؟؟
علی,با همان طمانینه برگشت طرفم وگفت:بریم پایین,بریم پایین مشخص میشه چی شده ,اما سلما خانم اگه انطور که شما هم میگید شده باشه,شک نکن دود اتش اول خودشان را کور میکند ,مگه نشنیدی ,چراغی را که ایزد برفروزد ,هرانکس پف زند ریشه اش بسوزد..
همینطور که حیران ازاین توقف ناگهانی,بودیم پیاده شدیم
#ادامه دارد...
🖊به قلم....ط_حسینی
💦🌧💦🌧💦🌧
#ا_کرونا_تا_بهشت
#قسمت۱۱۱ 🎬:
از هواپیما پیاده شدیم,انگار داخل یک دشت بزرگ ویه بیابان فرود امده بودیم ,جلوی چشممان کوهی عظیم بود.سخنگوی حضرت بلند گو را گرفتند وفرمودند:به خواست خداوند وبرای اثبات حق وحقانیت دعوتمان ,اختیاراتی زیاد به ما عطا شده ,واینبار شما شاهد معجزه ای دیگر خواهید بود,معجزه ای که با دیدنش تمام یهودیان دنیا که دلشان برای خدا میتپد وروحشان پاک است را به سوی حق که همانا دین مبین اسلام محمدی ست رهنمون میکند وبی شک ایمان میاورند به پیامبر خاتم ویاری میکنند حجت زنده ی خدا را تا دولت سراسر نور اسلام ,دنیا را فراگیرد,بی شک اگر این حکومت بردنیا سایه افکند اینجا بهشتی دیگر خواهد شد,بهشتی در زمین. ...
دوربینها همه اماده ی,فیلم برداری ومخابره ی صحنه هایی شدند که مطمینا از,عجایب روزگار خواهد بود
حضرت رو به کوه انطاکیه فرمودند بازشو...دریک لحظه کوه تکانی خورد وبه خواست حضرت وبه مددخداوند از,هم گشوده شد...حضرت وتنی چند از یارانش وارد شکاف کوه شدند وبعد از دقایقی حضرت با کتابی درسینه جلوتر از همه ازشکاف بیرون امدند.
پشت سر امام,افرادی که داخل شکاف شدند یک شیء که به نظر,میرسید نوعی تابوت است را حمل میکردند وامدند وزمانی در دید همگان قرار گرفتند ,حضرت کتابی راکه درسینه داشت بر روی دست بلند کرد وفرمودند:به خدا قسم که این کتاب,نیست جز تورات اصلی حضرت موسی کلیم الله واشاره به تابوت پشت سرش کرد وفرمودند:واینهم تابوت سکینه ی حضرت موسی ست که مدتها,بود از نظرها غیب شده بود,همانا اینها دلایل روشنی برحقانیت ماست,
در این هنگام کتاب تورات اصلی راگشود و ایات صفحه ای را که به طور اتفاقی باز شده بود شروع به خواندن نمود...
من که یک زن معمولی بودم,عقل وشعورم میگفت که ظاهر وباطن ایات چیزی نیست جز درمناقب محمد ص وفرستاده ی اخرین خدا وفضایل مولا علی ع واولاد ایشان...
بار دیگر اشک شوق بر گونه هایم جاری شد ...
براستی که از ادم تا خاتم همه وهمه اذعان میکردند که کاملترین دین اسلام است وحق ترین مذهب ,شیعه ی اثنی عشری ...
دوربینها تمام این وقایع را ثبت ودرکمتر از ثانیه ای به اقصا نقاط دنیا مخابره نمودند..
#ادامه دارد....
🖊به قلم...ط_حسینی
💦🌧💦🌧💦🌧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ناهار سه شنبه ۱۴۰۳/۰۳/۲۲ - چلو ماهیچه😍
مکه مکرمه - آشپزخانه مرکزی افندیه
خداقوت به گروه آشپزی
صبحتوووون به خییییییر😊🌹😁
35.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ عشقم علی
با اجرای گروه سرود مِهاد
https://eitaa.com/yasegharibardakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 «تنها» التماس امام خمینی به ملت ایران
🔺امروز مملکت ما غربزده است که از زلزلهزده بدتر است!
🔺من التماس میکنم به ملت ایران، من دست ملت ایران را میبوسم!
🔺این غربزدهها را کنار بگذارید!
🔺عدهشان خیلی زیاد هم نیست، ادعایشان زیاد است.....
https://eitaa.com/yasegharibardakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برادران، خواهران جامعهای صالح میشود که افراد صالح بر آن حاکم شوند
افراد منزه جامعه را منظم میکنند
حاج قاسم
https://eitaa.com/yasegharibardakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری 👆
#لطفا_تماشا_کنید...
🎬 مراسم پرفیض دعای عرفه با نوای گرم حاجمحمد ابراهیمیان و با حضور دلدادگان درگاه الهی ، همچنین آغاز جشن های #قربان_غدیر_مباهله در یادمان شهید گمنام پارک آزادی برگزار شد.
💠مسجدالمهدی با همکاری:
شهرداری و مجمع عاشقان بقیع اردکان
✅ کاری از کمیته رسانه و تبلیغات یادمان شهید گمنام پارک آزادی اردکان
🆔️ @yasegharibardakan
مجمع عاشقان بقیع اردکان
#کلیپ_تصویری 👆 #لطفا_تماشا_کنید... 🎬 مراسم پرفیض دعای عرفه با نوای گرم حاجمحمد ابراهیمیان و با حضو
🙏تشکر از خادمین آشپزخانه مجمع که برای پخت افطاری روز عرفه زحمت کشیدن
🌹اجرتون با سالار شهیدان....
عارفانه
به چه مشغول کنم دیده و دل راکه مدام
دل تو را میطَلَبد ، دیده تو را میجویَد…
#صائب_تبریزی
https://eitaa.com/yasegharibardakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در آتیش خونه را ببندیم ....
https://eitaa.com/yasegharibardakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این خیلی باحال بود😄😍
بیچاره مردا.....😂😂
https://eitaa.com/yasegharibardakan