eitaa logo
من دلم آسمون میخواد ...
1.2هزار دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
13.9هزار ویدیو
227 فایل
ما ملت امام حسینیم ...❤ #کپی مطالب از شیر مادرتون حلال تر 😊#حَلالاًطَیّباً ارتباط با ادمین @Daronadar - پناه بر آغوش ابی‌عبدالله از شَر گناه...💔 -
مشاهده در ایتا
دانلود
درس خواندنش با بقیه فرق داشت زمانی که یادداشت هایش را می‌نوشت اگر فکرش، کُند می‌شد یا در مسئله‌ای می‌ماند؛ گوشه‌ی یادداشتش می‌نوشت: إِلَهِي وَ رَبِّي مَنْ لِي غَيْرُكَ 💯 ┄┅┅❁💚❁┅┅┄ ♡ @yasmotahar ┄┅┅❁💚❁┅┅┄
هیچکدام از ما هنوز جبهه نرفتیم! می‌گوییم بچه‌های جبهه فرهنگی انقلاب، اما جبهه چیز دیگری است، جبهه آن است که سال ۶۰ شب‌ها در مسجد می‌خوابیدیم و هر چه در خانه داشتیم را به مسجد می‌بردیم، یعنی جایی که همه در یک رده قرار داشتند و پای کار دین خدا بودند، و هر که مخلص‌تر، گمنام‌تر. 💯 ┄┅┅❁💚❁┅┅┄ ♡ @yasmotahar ┄┅┅❁💚❁┅┅┄
شهید شاهرخ ضرغام در یکم دی‌ماه 1327 در تهران متولد شد و از همان دوران کودکی با آن جثه درشت و قوی نشان داد که خلق‌وخوی پهلوان را دارد. در جوانی به سراغ کشتی رفت و تا اردوی تیم ملی کشتی پیش رفت و به قهرمانی جوانان جهان در وزن یک‌صد کیلو رسید؛ اما نبود راهنما، رفقای نااهل و...همه دست‌به‌دست هم دادند که از او انسانی ساخته شود که هیچ‌کس جلودارش نبود. هر شب کاباره، دعوا، چاقوکشی و... از کسی حساب نمی‌برد، مادر پیرش هم نمی‌توانست کاری کند الا دعا. می‌گفت: هیچ‌وقت او را نفرین نکردم و فقط از خدا می‌خواستم که او را از سربازان امام زمان (عج) قرار دهد، درحالی‌که دیگران به من می‌خندیدند. در محرم سال 57 ناگهان تحولی روحی و معنوی در او ایجاد شد. نشستن پای صحبت‌های حاج‌آقای تهرانی، اعتقادات او را دگرگون کرد. کم‌کم دیگر داشت به انقلاب و امام علاقه‌مند می‌شد. پس‌ازاینکه از سفر زیارت امام رضا (ع) باآن‌همه اشک‌های فراوانی که در جهت طلب مغفرت از گناهان خود ریخته بود، بازگشت، دیگر تبدیل به آدم دیگری شده بود. وقتی در تلویزیون صحبت‌های امام پخش می‌شد، با احترام می‌نشست، اشک می‌ریخت. همیشه می‌گفت هرچه امام (ره) بگوید، همان است. حرف امام (ره) برای او فصل الخطاب بود. برای همین روی سینه‌اش خال‌کوبی کرده بود که فدایت شوم خمینی. یکی از مواردی که شاهرخ از آن بیزار بود، سوءاستفاده از زنان برای پیشبرد اهداف اقتصادی بود. یک روز وقتی وارد کاباره‌ای شد که در آنجا رفت‌وآمد می‌کرد، متوجه حضور زنی جوان شد که برخلاف اینکه حجاب نداشت، اما از حیا برخوردار بود. از او سؤال کرد که برای چه به اینجا آمده‌ای که زن در پاسخ گفت: شوهرم فوت کرده و برای تأمین مخارج زندگی خود و پسرم چاره‌ای جز کار کردن در این کاباره ندارم. شاهرخ ناراحت می‌شود و تصمیم می‌گیرد جهت جلوگیری از سوءاستفاده از این زن، سرپرستی او را به عهده گرفته و خانه‌ای را برای او و پسرش اجاره کرده و خرج آن‌ها را می‌دهد تا آن زن دیگر در چنین مکان‌هایی کار نکند. 💯 ┄┅┅❁💚❁┅┅┄ ♡ @yasmotahar ┄┅┅❁💚❁┅┅┄
خانم شهید همت تعریف میکنه : چشم های محمدابراهیم همیشه در برابر نامحرم به زیر افتاده بود و سحرها ؛ سر سجاده خیس اشک مناجات با خدا بود . همیشه بهش میگفتم : ابراهیم این چشمای تو نامحرم ندیده انقدر زیباهست مطمئنم خدا واسه خودش قاب چشماتو میخره و شهیدهمت هنگام شهادت سر نداشت. و و و و را از رزمندگان و شهدا بیاموزیم . 💯 ┄┅┅❁💚❁┅┅┄ ♡ @yasmotahar ┄┅┅❁💚❁┅┅┄
Javad Moghadam - Karbobala Nabar Zyadam (128).mp3
6.25M
با نهایت احترام تقدیم ب شهدای مظلوم ناجا(:💚 💯 ┄┅┅❁💚❁┅┅┄ ♡ @yasmotahar ┄┅┅❁💚❁┅┅┄
Javad Moghadam - Karbobala Nabar Zyadam (128).mp3
6.25M
دلتون شکست منم دعا کنید(:💔 💯 ┄┅┅❁💚❁┅┅┄ ♡ @yasmotahar ┄┅┅❁💚❁┅┅┄