💖 یاس نبـی 💖
🛑سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۱۴) 🔵آتش حسرت 🔷از کثرت اندوه و حسرتی که بر وجودم نشسته بود، بر جا
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۱۵)
🔵به سوی آتش!
🔸در حالیکه از شدت وحشت و اضطراب به خود میلرزیدم، پرسیدم به کجا؟
🔥 گناه به کوه سمت چپ اشاره کرد و گفت: پشت این کوه وادی باصفایی است که دوست دارم تا قیامت در آنجا بمانی.
🌿میدانستم لجاجت و طفره رفتن من بی فایده است پس به همان راهی که اشاره کرده بود قدم نهادم.
گناه با عجله و شادی کنان جلو میرفت.
🍂 هراز گاهی بر میگشت و مرا تشویق به ادامه راه میکرد.
با اینکه از گناه خیری ندیده بودم، اما مژدههای مکرر و شادمانی بی سبب او مرا نیز به وجد آورده بود و امیدوارانه به مسیر ادامه میدادم.
🌵از نیمه کوه گذشته بودیم که نالههایی از دور به گوشم خورد.از ترس و دلهره بر جای ایستادم و به گناه گفتم: این چه صدایی است که به گوش میرسد؟
🔥گناه گفت: من صدایی نمیشنوم، شاید هلهله و شادی اهالی آنجاست که غرق نعمتند.
گفتم: ولی صدایی که من میشنوم به ناله و فغان بیشتر شباهت دارد تا هلهله و شادمانی کردن.
💥گناه گفت: من چیزی نمیشنوم، بی جهت وقت را تلف نکن و زودتر به راهت ادامه بده.
🍁دریافتم که گناه مطلبی را از من پنهان میکند و بی جهت خود را به ناشنوایی میزند...اما چاره ای نبود.
🌄در کشاکش کوه و با شک و تردید به دنبال گناه در حرکت بودم که ناگهان صدای نیک را شنیدم، فریاد کشید: خودت را کنار بکش.
✅ با عجله خودم را به کناری کشیدم، ناگهان سنگ سیاه بزرگی با شدت تمام به فرق گناه🔥 فرود آمد و او را به پایین کوه پرتاب کرد.
✨پس از آن نیک را دیدم که با عجله از قله کوه به طرفم آمد و مرا در آغوش گرفت.
من نیز صورت بر شانه مهربانش گذاردم و زار زار گریستم..
🌻نیک در حالی که اشکهایم را پاک میکرد گفت: دوست من اینجا چه میکنی؟ هیچ میدانی اینجا کجاست؟ گفتم: نه.
🌼نیک سری تکان داد و گفت: تو در چند قدمی وادی عذاب هستی. اینجا جایگاه افرادی است که توان عبور از برهوت را ندارند و روز قیامت نیز قدرت عبور از پل صراط را نخواهند داشت و سرانجام به قعر جهنم سقوط میکنند.
🌷نیک پس از آن مرا دلداری داد و خواست تا برای رفع خستگی اندکی استراحت کنم.
🔵عذاب یکی از بزرگان برزخ!
🔷در همین میان و در لا به لای فریادهای اهل عذاب صدای ناله ای را شنیدم که به ما نزدیک میشد.
پس از لحظه ای صدا واضح تر شد. و شنیدم که صاحب صدا با ناله ای جگر خراش از تشنگی شکایت میکرد.
🔘با وحشت رو به نیک کردم و پرسیدم: این دیگر چه صدایی است؟
🔆نیک نگاه مهربانانه اش را به صورت من دوخت و گفت: به بالای کوه بنگر و آرامشت را حفظ کن.
✳️وقتی به اوج قله نگریستم شخصی را دیدم که در گردنش غل و زنجیر آویخته اند و دو مرد زشت رو و قوی هیکل سر زنجیر را به دست گرفته اند.
▪️آن شخص در حالیکه مرتب از تشنگی مینالید به این سو و آن سو نگاه میکرد.
🔘پس از دیدن ما با عجله به طرفمان حرکت کرد؛ من از ترس خودم را به نیک رساندم و آهسته پرسیدم:
این شخص کیست؟
🔶 نیک گفت: صاحب ناله یکی از سرشناسان برهوت است که در دشت عذاب معذب است.
🔥آن شخص همانطور که به ما نزدیک میشد دستهایش را مانند گدایی به سمت ما دراز کرده بود و طلب آب💦 میکرد.
وقتی به چند قدمی نیک رسید، مامورانش با کشیدن زنجیر از نزدیک شدن او به ما جلوگیری کردند، او در حالی که اشک میریخت با التماس از نیک درخواست یک قطره💧 آب کرد، اما نیک امتناع ورزید. او همچنان التماس میکرد..
✨ نیک از او پرسید: مگر تو از داشتن دوستت نیک محرومی؟
سر به زیر افکند و گفت: چه دوستی، چه نیکی، دوست من گناه من است که در همان لحظات اول مرا به دست این ماموران عذاب سپرد و رفت.
☄حال باید تا روز قیامت از این تشنگی عذاب آور رنج ببرم و در قل و زنجیر محبوس باشم.
🍀نیک با کنایه گفت: پس دعا کن هر چه زودتر روز قیامت بر پا شود تا از این عذاب رهایی یابی.
🍂 او به ناگاه سر بلند کرد و با تمام قوی فریاد برآورد: نه، نه، نه، ما اهالی دشت عذاب هرگزنمی خواهیم قیامت برپا شود، عذاب اندک برزخ ما را به ستوه آورده تا چه رسد به عذاب جهنم که...🔥
اما ماموران با گرزهای آتشینی که همراه داشتند به جان او افتادند. آن شخص ناگهان از جا پرید و در حالیکه صدای شتری میداد که داغ شده باشد، شروع به جست و خیز کرد.
آتش🔥 از پیکرش زبانه میکشید و صدایش زمین را میلرزاند...
✍ادامه دارد..
🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃
3467153832.mp3
9.32M
#تنبلی_و_بی_حوصلگی ۲۴
#استاد_شجاعی🎤
بفرمودهی پیامبر مهربانیها
بزرگترین سوال روز قیامت، نحوهی گذران عمر و مخصوصاً جوانی ماست❗️
ما حتماً میتونیم تنبلیها و بیحوصلگی هامون رو برای همیشه کنار بگذاریم؛
اگر فقط و فقط
به جواب همین یک سؤال فکر کنیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#کلیپ_مهدوی
🎙استاد عالی
مهمترین پلهای که میخوای به #امام_زمان نزدیک بشی اینه که...
May 11
31.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️🎥 کلیپ « دو شبهه احساسی امام حسین ع و شمر »
{ آیا شمر دایی حضرت ابالفضل العباس ع است؟!
🎙با کلام و تشریح آقای #ایمان_اکبرآبادی
( مدرس و پژوهشگر )
#شبهات_محرم
#جهاد_تبیین
21.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
「﷽」 #استاد_فروغی سلمه الله
🍀تمام مقامات در خانه اباعبدالله الحسین علیه السلام
◦◦◉✿ #فروغ_توحید ✿◉◦◦
♥⃟☆҉‿➹⁀🍃☆҉‿➹⁀☆🍃
💖 یاس نبـی 💖
🔈 #نماز_مومنانه 📣 جلسه سوم ♥️⃟🌾༺⃟
04_namaz_momenane_aminikhaah.ir.mp3
18.6M
🔈 #نماز_مومنانه
🔊 جلسه چهارم
♥️⃟🌾༺⃟
*رابطه متقابل ایمان و انسان
* تقسیم بندی ایمان
* راه حل استقرار ایمان در دل
* اهمیت ایمان در شب اول قبر
* ایمان، قیمتی ترین واژه در قرآن
* درمان افسردگی با ایمان
* رابطه ایمان، شادی، امید و نشاط با یکدیگر
* راه رسیدن به فلاح
* تغییر نگاه انسان با ایمان
* پیوند دل به اولیای خدا
* خیره شدن ایمان به چشم!
* نقش ایمان در دشمنی با دشمنان خدا
* تحول انسان بعد از شنیدن ذکر خدا
📅 1396/07/04
⏰ مدت زمان: ۴۴:۵۴
♥⃟☆҉‿➹⁀🍃☆҉‿➹⁀☆🍃
هدایت شده از 💖 یاس نبـی 💖
خــــُوش بِحٰـــال دل مــَن مثل تو آقـــا دارد
بر سَــرش سایه آرامش طوبی دارد
با شما آبرویی قدر دو دنیا دارد
پای این عشق اگر جان بدهم جا دارد
【السلام علیک یا امام رضا(ع)】
💞🍃💞🍃💞🍃💞
هدایت شده از 💖 یاس نبـی 💖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اللهم صل علی علی بن موسی الرضاالمرتضی الامام التقی النقی وحجتک علی من فوق الارض ومن تحت الثری الصدیق الشهید صلوةکثیرةتامة زاکیة متواصلة متواترةمترادفةکافضل ماصلیت علی احدمن اولیائک
🕊
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
خدايا درود فرست بر على بن موسى الرضا آن امام پسنديده با تقواى پاك و حجت تو بر هر كه روى زمين و هر كه در زير زمين است آن راستگوى شهيد درودى بسيار و تام و تمام و پاكيزه و پيوسته و پى در پى و دنبال هم مانند بهترين درودى كه مى فرستى بر يكى از دوستانت
🌸🌸🌸🌸🌸🌸