eitaa logo
ماه پنهان
568 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
2.8هزار ویدیو
218 فایل
دلنوشته هایی با امام عصر... موزیک ونماهنگ های زیبا... در اینجا کرامات وداستان هایی از ائمه معصومین. وامام زمان را کنار هم مطالعه خواهیم کرد... ادمین تبادلات @Madar_asemani
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 🔴 قدرت طبع شعر ملک الشعرا 🔸می‌گویند روزی ملک‌الشعرای بهار، شاعر معروف در مجلسی نشسته بود و حضار برای آزمایش طبع شعر او چهار کلمه را انتخاب کردند تا وی آنها را در یک رباعی بیاورد. کلمات انتخابی عبارت بودند از خروس، انگور، درفش و سنگ. 🔹ملک‌الشعرای بهار گفت: ▪️برخاست خروسِ صبح برخیز ای دوست ▪️ز انگور بگیر خون و دِه در رگ و پوست ▫️عشق من و تو قصه مشت است و درفش ▫️جور تو و دل صحبت سنگ است و سبوست 🔸جوانی خام که در مجلس حاضر بود گفت: این کلمات با تبانی قبلی انتخاب شده‌اند. اگر راست می‌گویید، من چهار کلمه انتخاب می‌کنم و شما آنها را در یک رباعی بیاورید، سپس این چهار کلمه را انتخاب کرد آئینه، ارّه، کفش و غوره. بدیهی است آوردن این کلمات دور از ذهن در یک رباعی ساده نبود، ملک‌الشعرا اینگونه سرود: ▫️چون آینه نور خیز گشتی، احسنت ▫️چون ارّه به خلق تیز گشتی، احسنت ▪️در کفش ادیبان جهان، کردی پای ▪️غوره نشده مَویز گشتی، احسنت 🌸 سربازان مهدی ( عج ) 🌸 🌸 @yavaran_e_mahdy 🌸
✨﷽✨ 🔴 علم را در دفتر جان بنگارید 🔸گویند عالمی آن چه را فرا می‌گرفت در دفترها می‌نوشت. روزی با کاروانی در سفر بود و نوشته‌ها را در یک بسته با خود برداشت ... در راه گرفتار راهزنان شدند. 🔹عالم رو به آنان کرد و به التماس گفت: این بسته را از من نگیرید دیگر هر چه دارم از آن شما. 🔸دزدان را طمع زیادت شد، آن را گشودند و جز دفترهای نوشته چیزی نیافتند. 🔸دزدی پرسید که اینها چیست؟ 🔹چون عالم وی را به آنها آگاهی داد، دزد راهزن گفت: علمی را که دزد ببرد به چه کار آید؟ 🔹این سخن دزد، در عالم اثری عمیق گذاشت و گفت: پندی به از این از کسی نشنیدم و دیگر در پی آن شد که علم را در دفتر جان بنگارد. 🌸 سربازان مهدی ( عج ) 🌸 🌸 @yavaran_e_mahdy 🌸
✨﷽✨ 🔴 بر رفتار خودمان تامل کنیم ✍دو آتش‌نشان وارد جنگلی می‌شوند تا آتش کوچکی را خاموش کنند؛ آخر کار وقتی از جنگل بیرون می‌آیند و می‌روند کنار رودخانه، صورت یکیشان کثیف و خاکستر است و صورت آن یکی به شکل معصومانه‌ای تمیز! سوال: کدامشان صورتش را می‌شوید؟ اشتباه کردید، آنکه صورتش کثیف است به آن یکی نگاه کرده و فکر می‌کند صورت خودش نیز همانطور است ... اما آنکه صورتش تمیز است، می‌بیند که سرتاپای رفیقش غبار گرفته و به خودش می‌گوید: حتماً من هم کثیفم، باید خودم را تمیز کنم. حالا فکر کنیم، چندین بار اتفاق افتاده که دیگران از رفتار بد ما و یا ما از رفتار بد دیگران به شستشو و پالایش روح خودمان پرداخته باشیم! وقتی فرد مقابل ما مهربان، خوب و دوست‌داشتنی نیست، کمی باید به خودمان شک کنیم. 🌸 سربازان مهدی ( عج ) 🌸 🌸 @yavaran_e_mahdy 🌸
✨﷽✨ ✍نجاری بود که پادشاه قصد ازدواج با همسرش را کرده بود، برای این کار ابتدا باید نجار را از سر راهش برمی‌داشت؛ بالاخره پادشاه بهانه‌ای از نجار گرفت و حکم اعدام او را صادر کرد و گفت: نجار را فردا اعدام کنید. نجار آن شب نتوانست بخوابد ...همسر نجار گفت: مانند هر شب بخواب، پروردگارت يگانه است و درهای گشايش بسيار. کلام همسرش آرامشی بر دلش ايجاد کرد و چشمانش سنگين شد و خوابيد ... صبح صدای پای سربازان را شنيد ...چهره‌اش دگرگون شد و با نااميدی، پشيمانی و افسوس به همسرش نگاه کرد که دريغا باورت کردم ...با دست لرزان در را باز کرد و دستانش را جلو برد تا سربازان زنجير کنند ...دو سرباز با تعجب گفتند: پادشاه مرده و از تو می‌خواهيم تابوتی برايش بسازی ...چهره نجار برقی زد و نگاهی از روی عذرخواهی به همسرش انداخت ... همسرش لبخندی زد و گفت: مانند هر شب آرام بخواب، زيرا پروردگار يکتا هست و درهای گشايش بسيارند. فکر زياد انسان را خسته می‌کند ... در حالیکه خداوند تبارک و تعالی مالک و تدبيرکننده کارهاست.در هر شرایطی، امیدت را به خدا از دست نده و منتظر رحمت بی‌کرانش باش ... 🌸 سربازان مهدی ( عج ) 🌸 🌸 @yavaran_e_mahdy 🌸
🔸 مرد بیسوادی قرآن میخواند📿 ولی معنی قرآن را نمیفهمید.‼️ روزی پسرش از او پرسید:👱‍♂ چه فایده ای دارد قرآن میخوانی،🗣 بدون اینکه معنی آن را بفهمی؟💡 پدر گفت: پسرم!🧔 سبدی بگیر... و از آب دریا پرکن و برایم بیاور.🌊 پسر گفت:👱‍♂ غیر ممکن است‼️ که آب در سبد باقی بماند.😕 🔹 پدر گفت: امتحان کن پسرم.🧔👌🏻 پسر سبدی که در آن زغال🗿 میگذاشتند گرفت✊🏻 و به طرف دریا رفت.🚶🏻‍♂🌊 سبد را زیر آب زد💧 و به سرعت به طرف پدرش دوید🏃🏻‍♂ ولی همه آبها از سبد ریخت💦 و هیچ آبی در سبد باقی نماند.😶 پسر به پدرش گفت؛👱‍♂ که هیچ فایده ای ندارد.👋🏻 پدرش گفت: دوباره امتحان کن پسرم.👌🏻2⃣ پسر دوباره امتحان کرد ولی موفق نشد که آب را برای پدر بیاورد.😑😒😓 برای بار سوم و چهارم3⃣و4⃣ هم امتحان کرد✅ تا اینکه خسته شد😫😖 و به پدرش گفت؛👱‍♂ که غیر ممکن است...!👋🏻 🔸پدر با لبخند به پسرش گفت:☺️☘ سبد قبلا چطور بود؟😉 پسرک متوجه شد سبد که از باقیمانده های زغال، کثیف و سیاه بود،🌫 الان کاملاً پاک و تمیز شده است.☁️ پدر گفت:🧔 این حداقل کاری است که قرآن📿 برای قلبت انجام میدهد.❤️ 🌷٭٭دنیا و کارهای آن، قلبت را از سیاهی ها و کثافتها پرمیکند؛ خواندن قرآن همچون دریا سینه ات را پاک میکند، حتی اگر معنی آنرا ندانی...!!٭٭ 🌸 سربازان مهدی ( عج ) 🌸 🌸 @yavaran_e_mahdy 🌸
🔆 🔸 فردی از کشاورزی پرسید: آیا گندم کاشته‌ای؟! 🔹 کشاورز جواب داد: نه، ترسیدم باران نبارد. 🔸 مرد پرسید: پس ذرت کاشته‌ای؟ 🔹 کشاورز گفت: نه، ترسیدم ذرت‌ها را آفت بزند. 🔸 مرد پرسید: پس چه چیزی کاشته‌ای؟! 🔹 کشاورز گفت: هیچ‌چيز، خیالم راحت است ...! 🔰 همیشه بازنده‌ترین افراد در زندگی کسانی هستند که از ترسشان هرگز به هیچ کاری دست نمی‌زنند ... ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌🌸 سربازان مهدی ( عج ) 🌸 🌸 @yavaran_e_mahdy 🌸
✨﷽✨ ✍می‌گویند روزی "مقدس اردبیلی" به حمام رفت، دید حمامی دارد در خلوت خود می‌گوید: خدایا شکرت که شاه نشدیم، خدایا شکرت که وزیر نشدیم، خدایا شکرت که مقدس اردبیلی نشدیم! 🔸مقدس اردبیلی پرسید: شاه و وزیر ظلم می‌کنند، شکر کردی که در آن جایگاه نیستی، چرا گفتی خدایا شکرت که مقدس اردبیلی نشدی؟ 🔹حمامی گفت: او هم بالاخره اخلاص ندارد! شما شنیدی می‌گویند وقتی مقدس اردبیلی، نیمه‌شب برای وضو دلو انداخت تا آب از چاه بکشد دید طلا بالا آمد، دوباره انداخت دید طلا بالا آمد، به خدا گفت: خدایا من فقط یک مقدار آب می‌خواهم برای نماز شب، کمک کن! 🔸مقدس گفت: بله شنیدم. 🔹حمامی گفت: آنجا، نصف شب، کسی بوده با مقدس اردبیلی؟ 🔸گفت: نه ظاهراً نبوده. 🔹حمامی گفت: پس چطور همه خبردار شدند؟ معلوم می‌شود خالص خالص نیست! 🔸مقدس اردبیلی می‌گوید: یک‌ دفعه به خودم آمدم ... 🔰شاید لازم است همه ما در این روزهای باقی‌مانده تا ماه رمضان به خود بیاییم و ببینیم چقدر اعمالمان خالص برای خداوند است، نه برای بندگان خدا. 💟کانال سربازان مهدی (عج)👇 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 💚 @yavaran_e_mahdy 💚 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄