💢اعمال شب بيست و سوم
☘️این شب، از دو شب قبل برتر است و از احادیث متعدّدى استفاده مى شود که شب قدر همین شب است.
🔸غسل کردن مقارن با غروب آفتاب ( با نیت غسل توبه - غسل شب قدر - غسل زیارت امام حسین(ع))
🔸دو رکعت نماز که در هر رکعت بعد از سوره حمد ۷ مرتبه سوره توحید و بعد از اتمام نماز هفتاد مرتبه (استغفرالله و اتوب الیه) در روایت نبوی است: که از جای برنخیزد تا خدا او و پدر و مادرش را بیامرزد
🔸قرآن بر سر گذاشتن و دعای آن
🔸احیا نگه داشتن ( باعث آمرزش گناهان می شود )
🔸صد مرتبه ( استغفرالله ربی و اتوب الیه)
1⃣سوره عنکبوت و سوره روم را بخواند.
2⃣هزار مرتبه سوره «قدر» را بخواند.اگر مقدور نبود ۱۰۰مرتبه بخواند
3⃣سوره «دخان» را بخواند.
4⃣این دعا را بخواند:
اَللّهُمَّ امْدُدْ لى فى عُمْرى، وَاَوْسِعْ لى فى رِزْقى، وَاَصِحَّ لى جِسْمى، وَبَلِّغْنى اَمَلى،
وَاِنْ کُنْتُ مِنَ الاَْشْقِیآءِ فَامْحُنى مِنَ الاَْشْقِیآءِ، وَاْکتُبْنى مِنَ السُّعَدآءِ،
فَاِنَّکَ قُلْتَ فى کِتابِکَ الْمُنْزَلِ عَلى نَبِیِّکَ الْمُرْسَلِ، صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَآلِهِ، یَمْحُو اللهُ ما یَشآءُ وَیُثْبِتُ، وَعِنْدَهُ اُمُّ الْکِتابِ.
5⃣این دعا را که مخصوص شب بیست و سوم است بخواند:
یا رَبَّ لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَجاعِلَها خَیْراً ...
(شرح كامل در مفاتيح الجنان)
6⃣این دعا را که از حضرت امام صادق(علیه السلام) نقل شده است، بخواند:
اَللّهُمَّ اجْعَلْ فیما تَقْضى وَفیما تُقَدِّرُ مِنَ الاَْمْرِالْمَحْتُومِ...
7⃣این دعا را که از امام حسن(علیه السلام) نقل شده است بخواند:
یا باطِناً فى ظُهُورِهِ، وَیا ظاهِراً فى بُطُونِهِ، وَیا باطِناً لَیْسَ یَخْفى...
سپس هر حاجتى دارى از خدا بطلب.
8⃣در سجود و ایستاده و نشسته دعاى ذیل خوانده شود:
اَللّـهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ...
9⃣همچنین این دعا را در حالى که دستان خود را به سوى آسمان بلند مى کند، بخواند:
یا مُدَبِّرَ الاُْمُورِ، یا باعِثَ مَنْ فِى الْقُبُورِ...
🔟غسل، احیا و زیارت امام حسین(علیه السلام) در این شب فضیلت بسیار دارد و همچنین خواندن آن صد رکعت نماز که مشترک میان همه شب هاى قدر است.
🔸در این شب هر مقدار که ممکن باشد، قرآن بخواند، و از دعاهاى «صحیفه کامله سجّادیّه» نیز استفاده کند; مخصوصاً دعاى مکارم الاخلاق و دعاى توبه.
#شب_قدر
🌙شب #قدر؛ شب برنامه ریزی
✍ #استاد_صفایی_حائری:
⭐️امشب شب تقدير است.
شب تقدير، شبى است كه انسان بايد جايگاه خودش را در اين عالم بفهمد و بررسى كند. بايد ببيند كه به جمع خود، به وجود خود، به نيروهايى كه دارد، چه سازمانى داده است و برايشان چه برنامه اى ريخته است؟ در خانواده خود، در كوچه و محل خود، در شهر خود، در كشور خود چه برنامه و طرحى داشته است؟
⭐️ما ياد گرفته ايم فقط بهانه بياوريم و غُر بزنيم كه نمى گذارند كار كنيم يا جامعه منحرف شده و ديگر نمى شود كارى انجام داد و... در حالى كه هر چه مشكلات زيادتر شود، تكاليف بيشتر مى شود.
📚منبع: اخبات، ص 105
💠آیت الله محمدتقی بهجت آن عارف بالله در پاسخ به سوال فردی که در امور مختلف از جمله اشتغال و ازدواج دچار گرفتاری شده بود.
این چنین بیان کردند:
🔶🔸زیاد از روی اعتقاد کامل بگویید:
«أستغفر الله».
هیچ چیز شما را منصرف نکند غیر از ضروریات و واجبات تا کلیه ابتلائات رفع شود.
بلکه بعد از رفع آن ها هم بگویید، برای اینکه امثال آن ها پیش نیاید و اگر دیدید رفع نشد، بدانید یا ادامه نداده اید، یا آنکه با اعتقاد کامل نگفته اید.
الگو گرفتن از سیره عملی آنهاست.
عبدالمهدی کاظمی / حوزه فعالیت: مستشار نظامی / محل شهادت: دمشق
«مرضیه بدیهی»، همسر شهید مدافع حرم «عبدالمهدی کاظمی»، دبیرستانی بود که با شهید علمدار آشنا و به این شهید و زندگیاش علاقهمند میشود؛ آنقدر که حتی از خداوند، تقاضای همسری میکند که در تقوا و انقلابیگری همچون او باشد. «خواب دیدم شهید علمدار با جوانی دیگر وارد کوچهی ما شدند. وقتی به من رسیدند دست روی شانهی آن جوان زدند و گفتند: این جوان همان کسی است که شما از ما درخواست کردید و متوسل به امام زمان(عج) شدید.»
یک سرباز سادهام
روزی که عبدالمهدی به خواستگاریاش میآید، مرضیه همان کسی را میبیند که در آن خواب شهیدعلمدار به او نشان داده بود. البته این ارادت تنها منحصر به او نبود. در همان جلسهی اول صحبت با شهید کاظمی متوجه میشود که عبدالمهدی نیز همین چندروز پیش خانهی شهید علمدار بوده و با بچههای بسیجشان به دیدار مادر شهید رفته است.
گفتههایش به آنجا میرسد که عبدالمهدی روز خواستگاری به او میگوید: «من یک سرباز سادهام. دوست دارم همسرم هم ساده باشد و ساده زندگی کند و انتظار و توقع بیجایی از من نداشته باشد.» مرضیه هم در جوابش میگوید: «من ایمان تو و تقوایت را میخواهم. همینها کافی هستند. مال دنیا برای من هیچ است! خیالتان راحت باشد.»
نوید شهادت
یک روز بعد از عقدمان رفته بودیم گلستان شهدا که آنجا به من گفت: «حرف مهمی با شما دارم که در مراسم خواستگاری عنوان نکردم، چون میترسیدم اگر بگویم حتما جوابتان منفی می شود.» گفتم: «چه حرفی؟» گفت: «شما در جوانی مرا از دست میدهید و من شهید میشوم.» نگاهی به عبدالمهدی کردم و گفتم: «با چه سندی این حرف را میزنید؟ مگر کسی از آینده خودش خبر دارد؟» عبدالمهدی گفت: «من قبل از ازدواج، زمانی که درس طلبگی میخواندم، خواب عجیبی دیدم. رفتم خدمت آیتالله ناصری و خواب را برای ایشان تعریف کردم. ایشان از من خواستند که در محضر آیتالله بهجت حاضر شوم و خواب را برای وی تعریف کنم. وقتی به حضور آیتالله بهجت رسیدم، نوید شهادتم را از ایشان گرفتم.»
خوابی که هیچوقت تعریف نشد
تغییر نام شهید کاظمی دیگر خواستهی آیتالله بهجت در این دیدار بود که مرضیه بدیهی به آن اشاره میکند؛ «اسم کوچک شهید کاظمی ابتدا فرهاد بود. آیتالله بهجت از او میخواهند که نامشان را به عبدالمهدی یا عبدالصالح تغییر دهند که همسرم، نام عبدالمهدی را انتخاب میکند.» سالها از ازدواجشان میگذرد و عبدالمهدی که دیگر صاحب دو فرزند به نامهای فاطمه و ریحانه شده، کمکم هوای سوریه به سرش میزند؛ هوای دفاع از حرم همسر شهید میگوید: «سه روز قبل از آمدنش از سوریه خواب دیدم رفتهام به حرم حضرت زینب(س). عکس همهی شهدا به دیوارهای حرم بود. همانطور که نگاه میکردم، دیدم عکس عبدالمهدی هم بین آنهاست. از شوکی که به من وارد شد، داد زدم «وای، عبدالمهدی شهید شد.» از خواب پریدم. دستانم خیلی میلرزید. اتفاقا دو، سه ساعت بعدش، زنگ زد. خواستم خوابم را تعریف کنم، ولی گفتم نگرانش نکنم. فقط گفتم: «عبدالمهدی، خوابت را دیدم.» گفت: «چه خوابی؟» گفتم: «وقتی آمدی، تعریف میکنم.»
و حالا مرضیه مانده است و جای خالی عبدالمهدی و خوابی که هیچگاه نتوانست برای او تعریف کند…
اینجا آرامشی دیگر دارد
تفریح ما گلستان شهدا بود، چه قبل از اینکه بچهدار شویم و چه بعدازآن. همیشه وقتی میخواست بچهها را جایی ببرد، گلستان شهدا را انتخاب میکرد. به او میگفتم، یکبار هم این بچهها را به پارک ببر، میگفت: «آرامشی که گلزار شهدا به آدم میدهد، پارک نمیدهد. اینجا پر از یاد خداست.»
منتظرت هستم
یک روز بعد از شهادت عبدالمهدی، دلم خیلی گرفته بود. گفتم بروم سراغ آن دفتری که خاطرات مشترکمان را در آن مینوشتیم. بهمحض بازکردن دفتر، دیدم برایم یک نامه نوشته با این مضمون که «همسر عزیزم! من به شما افتخار میکنم که مرا سربلند و عاقبت بهخیر کردی و باعث شدی اسم من هم در فهرست شهدای کربلا نوشته شود. آن دنیا منتظرت هستم!»
علمی پایگاه سمیه حوزهحضرت زینب س کاشان
براساس رزمایش همدلی؛موسات وکمک مومنانه طبق سخنان مقام معظم رهبری(مدظله)بسته های معیشتی حدود۶۰بسته شامل(روغن۲تا؛سویا۲تا؛برنج؛ماکارونی۲تا؛رب گوجه)براافرادنیازمندمحدوده پایگاه وموجوددرمحله توسط پایگاه سمیه باهمکاری مساجدمحله وپایگاه برادران وموسسه خیرییه شهدای زیدی منطقه درمسجدالمهدی زیدی درشب بیست ویکم وشب شهادت آقاامیرالمومنین(ع)
#بایاری خداکروناراشکست می دهیم#
پایگاه سمیه حوزه حضرت زینب س کاشان
مراسم شب احیای بیست ویکم ماه مبارک وشب شهادت آقاامیرالمومنین (ع)درمسجدالمهدی باتمام پروتکلهای بهداشتی واجراتوسط جهادگران وبسیجیان پایگاه سمیه درمسجدودادن مایع ضدعفونی دست ودادن ماسک به هرکدام ازمردم که ندارندودادن اب معدنی وتوضیح اینکه حتمافاصله اجتماعی رارعایت کنندوحتی توسط یکی ازبسبجیان دراجرای این طرح۲۵۲/۹۹وحتی حضورخانم دکترصادقی وپرستاردراین دوشب احیا
پایگاه سمیه حوزه حضرت زینب س کاشان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قرائت سوره قدر ،فاطمه سرانجام ،۹ساله از پایگاه سمیه حوزه حضرت زینب
شرکت کودکان ونوجوانان حلقه های صالحین پایگاه درمراسم احیای شب بیست وسوم باتمام پوتکل های بهداشتی وحتی اجرای مسابقه بهترین رنگ امیزی دراین شب ازانها
#بایاری خداکروناراشکست می دهیم#
پایگاه سمیه حوزه حضرت زینب س کاشان
موضوع :آموزش تفسیر
شرح خبر:بیان تفسیر و نکات کلیدی هر جزء به طور روزانه در گروه واتساپ پایگاه
#پایگاه_صالحات حوزه حضرت خدیجه سلام الله علیها ناحیه نجف آباد
موضوع :افطاری ساده
شرح خبر:افطاری شب ۲۱ ماه مبارک رمضان ،۲۰۰خانواده محدوده پایگاه
#پایگاه_صالحات حوزه حضرت خدیجه سلام الله علیها ناحیه نجف آباد
موضوع:جلسه اعضاء شورا
تاریخ :۹۹/۲/۲۴
شرح خبر:اولین جلسه حضوری اعضاء شورا در سال جدید جهت تصمیم گیری برنامه های سال #پایگاه_صالحات حوزه حضرت خدیجه سلام الله علیها ناحیه نجف آباد