🔴 یه موشک خرج اینجا کنید، به 24 ساعت نکشیده همه چیز به روال عادی بر میگرده.
(ساختمان هاکریا، قلب فرماندهی رژیم صهیونیستی)
┄┅══════┅┄
@yavaransahebzaman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 حال و هوای تماشاگران ایرانی در فاصله سه روز تا بازی ایران-انگلیس در دوحه
@yavaransahebzaman
ایران حرم است و حرمت دارد بر همه ایرانیان واجب است که قداست جمهوری اسلامی ایران حفظ شود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در آخرالزمان نابود خواهی شد . اگر سواد رسانهای نداشته باشی...
@yavaransahebzaman
#سواد_رسانه_ای
#جنگ_رسانه
بسم الله الرحمن الرحیم
🔸🔸تقسیم🔸🔸
✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی
««قسمت هشتم»»
کمپ پناهجویان-اتاق 13
بابک و پونزده نفر دیگه در اتاق سه در چهاری افتادند که حتی نمیتونستند پاهاشون رو به طور کامل دراز کنند. یه نفر سرفه میکرد. یه نفر عطسه میکرد. یه نفر داشت جورابش درمیاورد و نمیدونست کجا بذاره. یه نفر انگار خمار بود و همش چرت میزد. خلاصه هرکسی در اوضاع اسفناک خودش غرق بود. چون همه مجبور بودند کف اتاق، رو موکت بخوابند و خبری از تخت نبود، امکان برخورد را بین اونا بیشتر میکرد و اوضاع خوبی برای هیچ کدومشون نبود.
بابک که داشت عصبی میشد از این وضعیت، رفت و یه گوشه نشست و به بقیه نگاه میکرد. نفس عمیقی که بیشتر شبیه آه بود از نهادش بلند شد. بغل دستیش سر صحبت باز کرد.
شاهین: اووووه ... چه خبره عمو؟ سوزوندیمون با همین آهت!
بابک با تعجب و چشمای گرد گفت: ببخشید داداش. حواسم نبود که تو حلق همدیگه نشستیم.
شاهین: وقتی آه میکشیدیم بابای خدا بیامرزم میگفت چِت کمه؟ نون نداری؟ لباس نداری؟ آب نداری؟ چته که آه میکشی؟
بابک یه نگاه به سر و وضع اونجا کرد و گفت: نه خدا رو شکر ... همه چی ردیفه ... اصلا شرایطمون در حدّ سنگ تمومه!
شاهین: کوچیک شما شاهینه ... اسم شما چیه؟
بابک: بابکم. کجا میخوای بری؟
شاهین: هر جایی به جز ایران!
بابک: چرا؟ واسه کار؟
شاهین: هی ... تقریبا ... تو چی؟
بابک: من چی؟
شاهین: تو میخوای به کجا برسی که اینجوری آه میکشی؟
بابک: منم هر جایی به جز ایران اما نمیتونم. همین حالاش دلتنگ خونمونم.
شاهین با پوزخند و در حالی که تکونی به خودش داد و روی کمر خوابید گفت: دل؟! مگه دلی هم واسه آدم میمونه؟
عصر اون روز، حوالی ساعت 4 و نیم از طریق بلندگو اعلام شد که همه در محوطه جمع بشن. همه در محوطه جمع شدند. زن و مرد و پیر و جوون و ایرانی و غیر ایرانی و...
صدایی که از بلندگو پخش میشد و با اونا حرف میزد میگفت: کلیه پناهجویان! همین حالا همه باید در محوطه جمع بشن. تکرارمیکنم: همه باید در محوطه کمپ دور هم جمع بشن و هیچ کس در اتاق ها و خوابگاهش نباشه.
بعد از اون صدا و دقایقی بعد، مردی نسبتا چاق که مسئول کمپ بود در لباس پلیس ترکیه با زبان فارسی فصیح برای همه صحبت کرد و گفت: سه روز پیش، سی و سومین دوره 45 روزه را تمام کردیم و همکارانم بعد از اینکه کلّ محوطه را تمیز کردند، از دیروز شماها را پذیرش کردیم.
وقتی اسم تمیز کردن محوطه توسط همکاراش آورد، بابک و بقیه یه نگاه به دور و برشون انداختند. دیدند تنها چیزی که به چشم نمیخوره، تمیزی و بهداشت هست. بیشتر به زندان های متروکی شبیه بود که از بس کسی توش نبوده، تبدیل به زباله دون شده!
مسئول کمپ ادامه داد: ما اینجا هیچ مسئولیتی در قبال اموال و وسایل شخصیتون نداریم. باید خودتون از خودتون نگهداری کنید. حتی اگر یکی از نردیکان و دوستان شما توسط خودتون از بین رفت و یا مشکل اساسی براش اتفاق افتاد، ما فقط مسئولیت بیرون بردن جنازه اون فرد از اینجا به عهده داریم. هزینه کلیه خدمات پزشکی در لحظه مراجعه به درمانگاهِ اینجا از شما گرفته میشه. ضمنا در طول این چهل و پنج روز حق بیرون رفتن از کمپ ندارید. حالا به هر دلیلی که میخواد باشه
🔸🔹🔸🔹🔸🔹
محمد با چند نفر از همکارانش در جلسه بودند. محمد گفت: سعید درباره هتل اوتانتیک توضیح بده.
سعید گلویی صاف کرد و گفت: این هتل یه هتل کاملا بی حاشیه و معمولی هست و به خاطر اجناس و خدمات نسبتا ارزان اما با کیفیتش مورد استقبال خیلی ها قرار گرفته. حالا چه اهالی اونجا و چه توریست ها.
محمد پرسید: ینی مکان سرویسِ خاصی نیست؟
سعید: به نظر نمیرسه. چون بچه های اون ور تقریبا هیچ اثری از فعالیت سرویس خاصی در اون مکان ندیدند.
محمد: این چند روز مشاهده و گزارش خاصی از اونجا نداشتیم؟
سعید: جالبه که در بین عکس هایی که تا الان برای ما ارسال کردند تصویر سه چهار نفر داریم که کلا پاتوق اونا اونجاست و از عواملی بودند که گزارش وابستگی اونا به گروهک ها داشتیم. یه نفرشون در میدان تقسیم دکه داره و اصالتا اهل کردستان عراق هست اما بیست سال اونجا زندگی کرده. اسمی که با اون اسم میشناسنش «آذر» هست.
محمد: خب آذر که اسم کردستانی عراقی نیست. قطعا اسمش یه چیز دیگه است. اما چون میخواد ترکیه ای به نظر بیاد به خودش میگه آذر. اون سه نفر دیگه چی؟
سعید: اون سه نفر دیگه ایرانی هستند که سابقه حضورشون در ترکیه به ده سال هم نمیکشه. مثل مردی که الان عکسش در مانیتور میبینید به نام مستعار «آبتین»
https://eitaa.com/mohamadrezahadadpour
مسئول کمپ ادامه داد: اگر به فکر آینده بهتر هستید پیشنهاد میدم با اِن جی اُ ها و یا کارشناسانی که به اینجا میان همکاری کنید. مخصوصا کارشناسان اروپایی که بعضیاشون از شرکت های معتبری هستند و میتونند شما را بعدا دعوت به کار کنند. و یا اگر دوره آموزش زبان و یا پول آفرینی گذاشتند شرکت کنید. فقط فکر خوردن و خوابیدن و زدن جیب این و اون نباشید.
محمد به بچه ها گفت: میخوام بیشتر درباره این بابایی بدونم که میگی دکه دار هست و پایه ثابت قرار مرارهای اینطوریه. شاید رابط باشه. میخوام بدونم چه کاره است. نکته دیگه ای هم هست؟
سعید گفت: چون کم کم داره مغرب میشه و وقت شام هست و بعضی دوستان هم بیرون بودند و فرصت خوردن ناهار نداشتند جهت آزار دوستان باید عرض کنم که فاکتور همه دیدارهایی که این یارو دکه داره با اون دو سه نفر ایرانی و افراد دیگه که دعوت میکردند اونجا و بهشون شام و ناهار میدن، یکی هست و منوی همشون بره کباب اعلی اوتانتیک می باشد.
وسط لبخند و نگاه های همکاران، محمد پرسید: ینی غذاشون در همه دیدارها تکراریه؟ مثلا این بابا رو دل نمیکنه هفته ای دو سه بار بره کباب کوفت میکنه؟
سعید گفت: بره کباب در همه فاکتورها ثابت هست وگرنه چیزای دیگه هم سفارش میدن. جسارتا قربان مثل اداره ما که نیستند...
اینو که گفت، خودش و بقیه زدند زیر خنده.
🔸🔹🔸🔹🔸🔹
همون شب، در اتوتانتیک، عین سناریوی قبلی درحال تکرار شدن بود. آذر با یه نفر دیگه که جای قبلی آبتین نشسته بود، یه طرف میز نشسته بودند و یه نفر دیگه هم در حالی که داشت گریه میکرد، اون طرف میز بود. دقیقا جای قبلی بابک.
نفری که کنار آذر بود با لحن خیلی دلسوزانه و مهربانانه به اون جوون دلداری میداد و گفت: الان شام میارن و یه بره کباب مشتی میزنی تو رگ و حالت بهتر میشه. منم روزهای سختی مثل تو داشتم و سپری کردم. خدا خیلی دوستت داشته که آذر را انداخته سرِ راهت و پیدات کرده. برای اینکه یه کم استرست کمتر بشه و روحیه بگیری، این گوشی منو بگیر و به هر کی دوست داری زنگ بزن. اصلا نگران هزینه تماس و خرج و زمانش نباش. تا ما میریم دستامون برای شام میشوریم و برمیگردیم با دوست یا خانوادت یا حالا هر کی دوستش داری و برات مهمه حرف بزن و بگو جات خوبه. بگو دوستش داری و خیال خودت و اونو راحت کن. بذار شب خوبی هم برای تو باشه و هم برای اون. بگیر دوست من! بگیر هم وطن!
🔸🔹🔸🔹🔸🔹
هوا تاریک شده بود اما هنوز وراجی های مسئول کمپ تموم نشده بود. بابک که ردیف آخرایستاده بود و همه را میدید، به اطرافش نگاهی کرد. دید وسط جمعیت پناهجوها زنان و دختران تنها و یا دو نفر دو نفر کم نیستند. دختران و زنانی که بعضا توجه ماموران جوان و پرسنل کمپ را ناخودآگاه به خودشون جلب کردند. بابک دید که دو نفر از ماموران که هیکلی و زمخت بودند، به دو تا دختری که آخرای جمعیت ایستاده بودند و یه نفرشون داشت میلرزید، نگاه میکردند و میخندیدند.
ثانیه ای نگذشت که یکی از اون مامورها برای اینکه توجه اون دو تا دختر را به خودش جلب کنه، چراغ قوه لیذری کوچیکی از جیبش درآورد و آروم، جوری که تابلو نباشه، نورش را انداخت جلوی پای دخترا. اون دو تا دختر، برگشتند و به اون دو نفر نگاه کردند. اون دو تا مامورِ حرومی یه لبخند و چشمک به اون دو تا دختر بی پناه زدند. اون دختری که مریض بود، سرشو برگردوند و بی توجهی کرد. اما اون یکی دختر، که جوون تر و نادون تر از اون یکی بود، وقتی دوستش حواسش نبود، دو سه بار دیگه برگشت و به اون دو تا مامور نگاه کرد.
تا اینکه چند لحظه بعد، حال اون دختری که داشت میلرزید بد شد و به زمین افتاد. اون دو تا مامور فورا به طرف دخترا دویدند و قبل از اینکه بخواد حواس کسی به اونا جلب بشه، خودشونو به دخترا رسوندند و به بقیه هم اشاره کردند که کسی نیاد. همون حروم لقمه ای که نور چراغ قوه می انداخت، معطل نکرد و دختره رو بغل کرد و بلند شد و مثل گرگی که طعمه اش رو به دندون کشیده باشه، با خودش برد. اون یکی مامور هم دختر دومی رو که نگران دوستش بود دنبال سر خودش راهنمایی کرد.
ادامه دارد...
https://eitaa.com/mohamadrezahadadpour
قابل توجه همه عزیزانی که فکر می کنند نیروهای مسلح ما با اغتشاشگرا مماشات و سهل انگاری میکنه،
لطفاً متن زیر را با دقت مطالعه بفرمایند
📚نیروهای انتظامی-امنیتی مماشات نمیکنند
فقط مثل من و شما فکر نمیکنند و احساسی برخورد نمیکنند ، بلکه تمام جوانب رو در نظر میگیرند
سازمان پدافندی ، هوافضا ، نیروی دریایی
ستادی ، همه و همه در حال آماده باش هستند و دارند از داخل و همچنین مرزها محافظ میکنند که تنشِ خاصی رخ نده
🟣 اونوقت ماها داریم میگیم دارند مماشات میکنند
عادت کردیم از روی بی اطلاعی نظر بدیم که داره مماشات میکنه و اینمماشات باعث شده حادثه ی شاهچراخ رخ بده‼️😳‼️
🟡 دشمنان در یک شب ۱۲۰ حمله ی سایبری به زیر ساخت های ما انجام دادند که توسط نیروهای امنیتی خنثی شدند
🔴 از مردم عادی که توقع نیست
ولی جای تاسف هست که یه عده از خواص سرشناس دارند جو رو ملتهب میکنند و میگن نظام داره مماشات میکنه ‼️
آخه کدوم مماشات ⁉️
🟢 نظام داره امنیت آفرینی میکنه و برای امنیت آفرینی و جلوگیری از بروز جنگ داخلی
باید تمام جوانب رو سنجید
🔴 در طول شبانه روز ، صدها حمله ی سایبری انجام میشه که میخوان تاسیسات و پالایشگاه و پتروشیمی ها و ...رو نابود کنند که نیروهای امنیتی دارند خنثی میکنند
دشمن برای جنگ داخلی متمرکز شده ، یعنی برنامه داره تا کل خطوط هوایی ، زمینی ، ریلی ، آبی
و امثال اینها رو مورد حمله قرار بده
اسرائیل
آمریکا
انگلیس
فرانسه
آلمان
امارات
عربستان , علیه ایران به خط شده اند که جنگ داخلی رو رقم بزنند و تمام توانشونُ رو به کار گرفتند و دارند 《حملات ترکیبی》 انجام میدن ولی به لطف خدا و هوشیاری مردم تا این لحظه موفق نشدند و انشاالله نمیشن.
🟢 حالا شما بفرمائید که آیا ما باید با این کشورها بجنگیم و حملاتشونُ رو خنثی کنیم ؟ یا رو چهارتا بچه ی ۱۴-۱۵ ساله که جو زده شدند متمرکز بشیم⁉️
🟠 داعش و جیش الظلم در مرز مستقر شده و میخواد وارد مرز بشه و جنگ داخلی رو رقمبزنه
🟣آیا منطقی هست که سیستم جو زده بشه و احساسی عمل کنه و اعدام رو در ملاء عام انجام بده که منجر به تحریک یه عده توسط فرصت طلبان بشه و جرقه ی جنگ شهری زده بشه و گروهک ها این جنگ شهری رو به یک جنگ داخلی خانمان سوز سوق بدن ⁉️‼️⁉️‼️
🟡🟢🟣 اولویت اصلی نظام ، متمرکز شدن روی عوامل خارجی هست نه داخلی
《 اشداء علی الکفار ، رحماء بینهم 》
🟣 تا زمانی که عوامل خارجی 《 فتیله پیچ 》 نشن اوضاع همچنان ملتهب خواهد ماند....
🟡 اگه رو افراد فریب خورده ی داخلی متمرکز بشیم دشمن جری تر میشه و افراد بیشتری رو فریب میده و فرصت پیدا میکنه که جنگ داخلی رو رقمبزنه...
🟣 ولی ما داریم با دشمنان خارجی مقابله میکنیم که همچین فرصتی رو به دست نیاره
البته مطالبه برخورد با اغتشاشگران، خوب است ولی اینکه فکر کنیم این عزیزان در برخورد با اغتشاشگران مماشات می کنند یا به وظیفه شون عمل نمی کنند، اشتباهه.
🟡مطالبه کنیم ولی در نهایت به تصمیم نیروی امنیتی اطلاعاتی کشور هم اعتماد و اطمینان داشته باشیم.
#جهاد_تبیین
با واتساپ
https://chat.whatsapp.com/Ci5e2YuF7ELKEKWnCnnfTN
با ایتا
https://eitaa.com/yavaransahebzaman
🔴 اون موقع که براشون صرفه داشت تا کمر خم میشدن 😏
نون به نرخ روز خورا
دم جنباندن علی دائی برای حسنک ملیجک
#حجاب #زن_عفت_افتخار #لبیک_یا_خامنه_ای
@yavaransahebzaman
9.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥حرف حق را از زبان حاج سعید قاسمی بشنوید
کسی که صدها برابر مدعیان، در این کشور به درد خورده و کار کرده، تهش هم بهش گفتند دیوانه و الان هم که حکم زندان برایش بریده اند!!
ما خواهان محاکمه، اخراج، پاکسازی و براندازی جریان منحوس اسلام آمریکایی، اشرافیت، رفاه گرایی در برابر محرومیت هستیم و تا این پاکسازی در دولت صورت نگیرد هیچ چیزی عوض و درست نخواهد شد !
با مدیریت فراجناحی . دولت موفق نخواهد شد
اگر گوش شنوایی باشد
#پاکسازی
🔰👇🔰🇯🇴🇮🇳🔰👇🔰
#جهاد_تبیین
با واتساپ
https://chat.whatsapp.com/Ci5e2YuF7ELKEKWnCnnfTN
با ایتا
https://eitaa.com/yavaransahebzaman
هدایت شده از ریحانه بهشتی🌸
11.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ حکومت از #حجاب چه سودی میبرد؟
👌این کلیپ ۲دقیقهای را برسانید بدست تمام دختران و زنان ایرانزمین...
📍عبرت گرفتن از تجربه و شکست کشورهای غربی! سود یا ضرر در برهنگی برای حکومت؟!
📍افشای نامه محرمانه شاه ایران به پادشاه عربستان درباره مدرن شدن
📍۴۰۰هزار بطری مصرف روزانه آبجو تهران! ایران، در رتبه ۴ کاباره برتر دنیا!
🎙حجتالاسلام راجی
https://eitaa.com/joinchat/1539244258Cf3ae28dbe9
10.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ مادرشهید امنیت که شیرینی شهادت فرزندش روتوزیع میکرد.
امان از دل زینب
#لبیک_یا_خامنه_ای
#پایان_مماشات
به ما بپیوندید👇
•❥🌼━┅┄┄
@yavaransahebzaman