📸 #اینفوگرافی/ ۲۲ دی ۱۲۸۶ سالروز تولد پروفسور محسن هشترودی
🔺گوشه ای از زندگانی این افتخار ایران را در پوستر بالا بخوانید.
امام محمدباقر (ع) در نخستین روز ماه رجب سال 57 قمری و یا به روایتی در سوم صفر سال 57 قمری در مدینه منوره دیده به جهان گشود. (1)
نام پدر بزرگوارش امام زین العابدین (ع) و مادرش ام عبدالله، فاطمه بنت امام حسن مجتبی (ع) است. بدین لحاظ وی هم از جانب پدر و هم از جانب مادر، علوی و فاطمی است و به همین منظور، وی را هاشمی بین هاشمیین، علوی بین علویین و فاطمی بین فاطمیین می گویند. (2)
امام محمدباقر (ع) پنجمین امام شیعیان است و در محرم سال 95 قمری، پس از شهادت پدر بزرگوارش امام زین العابدین (ع) به مقام منیع امامت نائل آمد.
امام محمدباقر (ع) دارای لقبهای متعددی چون باقرالعلوم، شاکر و هادی است و مشهورترین لقب آن حضرت، "باقر" میباشد. زیرا وی علم را شکافت و در عصر خویش در گسترش آن، تلاش بدیعی به عمل آورد.
کنیه مبارک وی، "ابوجعفر" میباشد. (3)
امام علی بن الحسین (ع)، معروف به زین العابدین (ع)، با این که دارای فرزندانی متعدد بود، از میان آنان، فرزند بزرگترش محمدباقر (ع) را به مقام امامت، شایسته دانست و با گفتار و رفتارش وی را پس از خود، به امامت شیعیان منصوب کرد.
أبان بن عثمان از امام جعفرصادق (ع) روایت کرد: جابر بن عبدالله انصاری روزی بر امام علی بن الحسین (ع) وارد شد و در نزد وی، فرزند خردسالی را دید. از آن حضرت پرسید: این چه کسی است؟ امام زین العابدین (ع) فرمود: وی فرزندم و صاحب امر (امامت) پس از من، محمدباقر است. (4)
امام محمدباقر (ع) هنگامی امر امامت را بر عهده گرفت که جامعه اسلامی به خاطر بی کفایتی خلفای بنی امیه و رقابت قدرتمندان دستگاه خلافت و وزیران و حاکمان آنان، به انحطاط کشیده و هر روز نسبت به ارزشهای والای اسلامی فاصله میگرفت و تفکرات و شبهات مغرضان و دشمنان اسلام، ایمان و و عقیده مسلمانان را تضعیف و بی بنیه مینمود.
امام باقر (ع) که مانند پدرش امام زین العابدین (ع)، در مراقبت کامل خلفای بنی امیه و عاملان آنان، به ویژه حاکمان مدینه منوره قرار داشت و زمینه اقدامات سیاسی برای وی فراهم نبود، تلاش بلیغی در اقدامات فرهنگی و علمی به عمل آورد، تا جامعه اسلامی را از درون باز سازی و آگاهی و ایمان مسلمانان را تقویت نماید. بدین لحاظ نخستین حوزههای علمی اسلامی را پایه گذاری کرد و شاگردان فراوانی را با مکتب ناب محمدی (ص) و افکار و عقیده و فقه پویای مکتب اهل بیت (ع) آشنا کرد.
عالمان، فقیهان و مفسران بزرگ در برابر آن حضرت سر تسلیم فرود میآوردند و وی را مدح و ستایش میکردند.
عبدالله بن عطاء مکی روایت کرد: هرگز علما را در نزد کسی کوچکتر و بی بنیه تر ندیدم، آن مقداری که آنان را در نزد ابی جعفر، محمدباقر (ع) میدیدم.
هم چنین وی گفت: حکم بن عتیبه با آن کثرت علم و جلالت شأن که در نزد مردم داشت، هرگاه در نزد محمدباقر (ع) قرار میگرفت، چنان مینمود که طفل دبستانی است که در نزد آموزگار خویش نشسته است. (5)
جابربن عبدالله انصاری روایت کرد که پیامبراکرم (ص) به وی فرمود: ای جابر! امید است در دنیا آن قدر بمانی تا فرزندی از فرزندانم را که از اولاد حسین (ع) است دیدار نمایی. نام وی محمد است "َیبْقَرُ عِلْمَ الدینَ بَقَراً"؛ معارف دینی را تماماً میشکافد. پس هرگاه وی را ملاقات کردی، سلام مرا به وی برسان. (6)
امام محمدباقر (ع) در ایام امامت خویش با این خلفا معاصر بود: ولید بن عبدالملک، سلیمان بن عبدالملک، عمر بن عبدالعزیز، یزید بن عبدالملک و هشام بن عبدالملک، که همگی از طایفه ستم کار بنی امیه بودند. آن حضرت از همه آنان، غیر از عمر بن عبدالعزیز، فشارهای فراوانی متحمل شد و سرانجام در 57 سالگی به وسیله زهری که ابراهیم بن ولید بن عبدالملک، حاکم مدینه به دستور هشام بن عبدالملک به وی خورانیده شد، در هفتم ذی حجه و به روایتی در ربیع الاول و یا ربیع الاخر سال 114 قمری به شهادت رسید و در قبرستان بقیع، در جوار قبر شریف پدرش امام زین العابدین (ع) و عمویش امام حسن مجتبی (ع) به خاک سپرده شد.
ا---------------------
1_ کشف الغمه (علی بن عیسی اربلی)، ج 2، ص 318؛ منتهی الآمال (شیخ عباس قمی)، ج 2، ص 86؛ بحارالأنوار (علامه مجلسی)، ج 46، ص 217؛ زندگانی چهارده معصوم (ترجمه اعلام الوری)، ص 368.
2_ الارشاد (شیخ مفید)، ص 508؛ منتهی الآمال، ج 2، ص 86؛ وقایع الایام (شیخ عباس قمی)، ص 181.
3_ کشف الغمه، ج 2، ص 318؛ منتهی الآمال، ج 2، ص 87.
4_ اثبات الهداه (شیخ حر عاملی)، ج 3، ص 34.
5_ وقایع الایام، ص 182؛ کشف الغمه، ج 2، ص 319.
6_ الارشاد ص 509؛ وقایع الایام ص 182
فکر میکنید اگر این مرد نبود
کسی جرأت داشت رو به ناوهای آمریکا حتی تف بیاندازد؟
#یمن
هدایت شده از عنترنشنال | antarnational
🔴 جنایات رضا خان در حق لرستان
🔹ویلیام او داگلاس قاضی مشهور آمریکای از زبان شاهدان عینی قتل عام مردم لرستان توسط ارتش رضا خان نقل میکند:
🔹او (سرهنگ )دستور داد که یک طاوه آهنی بزرگ آماده کنند و طاوه را روی آتش بگذارند تا خوب تفته و قرمز رنگ بشود ،انگا دستور داد یکی از جوانان لر را بیاورند .
🔹دو نفر سرباز دستهای جوان را محکم گرفتند و سومی هم با یک شمشیر تیز در عقب او ایستاد...با اشاره سرهنگ سرباز جلاد با شمشیر سر جوان را قطع کرد...و همزمان یک فرد طاوه سرخ شده را روی گردن بریده جسباند.جسد بی سر از جا بلند شد و یکی دو قدم دوید و بعد افتاد.
📚سرزمین شگفت انگیز.
👤ویلیام او ،داگلاس.
📝ص۱۷۵.
🇮🇷 کانال رسمی #عنتر_نشنال 👇🏻
@antarnational