⭕️ برخی از سرفصلهای متنوع دوره #تزکیه_نفس :
▪️۱- ضرورت تزکیه نفس
▫️۲- شناخت نفس
▪️۳- حسد
▫️۴- خیرخواهی
▪️۵- کینه
▫️۶- محبت و بخشش
▪️۷- حب دنیا
▫️۸- زهد و قناعت
▪️۹- غرور
▫️۱۰- تواضع و خشوع
▪️۱۱- سوء ظن
▫️۱۲- حسن ظن
◾️۱۳- خشم و غضب
▫️۱۴- حلم و بردباری
▪️۱۵-مدیریت آرزوها
▫️۱۶- حق گرایی و...
⭕️ تنها تا پانزدهم بهمن مهلت ثبت نام باقیست
📌 برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام وارد لینک زیر بشین
https://imanoor.com/landing/tazkieh-nafs/index.html?utm_source=doctor&utm_medium=eeta&utm_campaign=tazkieh1
📨 با نشر این پست شما هم در
ثواب آگاه سازی دیگران شریک باشید
♨️ ویژگیهای منحصر به فرد دوره #تزکیه_نفس
⭕️ تشکیل گروه در فضای مجازی توسط پشتیبان آموزشی شما:
📚 آموزشیار شما، در بستر ایتا گروهی برای تعامل بهتر با شما و سایر دانشپژوهان ایجاد میکنه. تشکیل این گروهها به منظور:
📖 پیگیری امور آموزشی و تمرینات
❓پاسخ به سوالات شما
💬 استفاده از تجارب همگروهیها
🔘 و طرح چالشهای جذاب پیرامون موضوعات
📌 برای کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام وارد لینک زیر بشین
https://imanoor.com/landing/tazkieh-nafs/index.html?utm_source=doctor&utm_medium=eeta&utm_campaign=tazkieh1
🌸🍃🌸🍃
#سواد_زندگی
فقط با کسانی بحث کنید که
میدانید آنقدر عقل و عزت
نفس دارند که حرفهای
بیمعنی نمیزنند. کسانی که
به دلیل توسل میجویند،
حقیقت را گرامی میدارند و
آنقدر منصف هستند که اگر حق با طرف مقابلشان باشد اشتباهشان را قبول کنند.
پس نتیجه میگیریم که به ندرت در هر صد نفر یک نفر ارزش آن را دارد که با او بحث کنی.
https://eitaa.com/Yazahra135_530
🌸🍃🌸🍃
#داستان_پندآموز
روزى شاه عباس به شیخ بهایى گفت: دلم مىخواهد ترا قاضى القضات کشور نمایم تا همانطور که معارف را نظم دادى،دادگسترى را هم سر و سامانى بدهی،بلکه حق مردم رعایت شود.
شیخ بهایى گفت: قربان من یک هفته مهلت مىخواهم تا پس از گذشت آن و اتفاقاتى که پیش خواهد آمد،چنانچه باز هم اراده ی ملوکانه بر این نظر باقى بود دست به کار شوم و الا به همان کار فرهنگ بپردازم.
شاه عباس قبول کرد و فردا شیخ سوار بر الاغش شده و به مصلاى( محل نماز خواندن) خارج از شهر رفت و افسار الاغش را به تنه درختى بست و وضو گرفت و عصای خود را کنارى گذاشت و براى نماز ایستاد، در این حال رهگذرى که از آنجا مىگذشت، شیخ را شناخت، پیش آمد و سلام کرد. شیخ قبل از نماز خواندن جواب سلام را داد و گفت:
اى بنده ی خدا من مىدانم که ساعت مرگ من فرار رسیده و در حال نماز زمین مرا مى بلعد. تو اینجا بنشین و پس از مرگ من الاغ و عصاى مرا بردار و برو به شهر به منزل من خبر بده و بگو شیخ به زمین فرو رفت. ولیکن چون قدرت و جرات دیدن عزرائیل را ندارى چشمانت را بر هم بگذار و پس از خواندن هفتاد مرتبه قل هو الله احد مجددا چشم هایت را باز کن و آن وقت الاغ و عصاى مرا بردار و برو.
مرد با شنیدن این حرف از شیخ بهایى با ترس و لرز به روى زمین نشست و چشمان خود را بر هم نهاد و شیخ هم عمامه خود را در محل نماز به جاى گذاشته ، فوراً به پشت دیوارى رفت و از آنجا به کوچهاى گریخت و مخفیانه خود را به خانه خویش رسانیده و به افراد خانواده خود گفت: امروز هر کس سراغ مرا گرفت بگوئید به مصلا رفته و برنگشته،فردا صبح زود هم من مخفیانه مىروم پیش شاه و قصدى دارم که بعداً معلوم مىشود.
شیخ بهایى فردا صبح قبل از طلوع آفتاب به دربار رفت و چون از نزدیکان شاه بود،
هنگام بیدار شدن شاه اجازه حضور خواست و چون به خدمت پادشاه رسید عرض کرد:
اعلیحضرت، مىخواهم کوتاهى عقل بعضى از مردم و شهادت آنها را فقط به سبب دیدن یک موضوع،
به شاه نشان دهم و ببینید مردم چگونه عقل خود را از دست مىدهند و مطلب را به خودشان اشتباه می فهمانند.
شاه عباس با تعجب پرسید: ماجرا چیست؟ شیخ بهایى گفت: من دیروز به رهگذرى گفتم که چشمت را هم بگذار که زمین مرا خواهد بلعید و چون چشم بر هم نهاد من خود را مخفى ساخته و به خانه رفتم و از آن ساعت تا به حال غیر از افراد خانواده ام، کسى مرا ندیده و فقط عمامه خود را با عصا و الاغ در محل مصلى گذاشتم، ولى از دیروز بعدازظهر تا به حال در شهر شایع شده که من به زمین فرو رفتم و این قدر این حرف تکرار شده که هر کس مىگوید من خودم دیدم که شیخ بهایى به زمین فرو رفت . حالا اجازه فرمایید شهود حاضر شوند!
به دستور شاه مردم در میدان شاه و مسجد شاه و عمارتهاى عالى قاپو و تالار طویله و عمارت مطبخ و عمارت گنبد و غیره جمع شدند، جمعیت به قدرى بود که راه عبور بسته شد، لذا از طرف رئیس تشریفات امر شد که از هر محلى یک نفر شخص متدین و فاضل و مسن و عادل براى شهادت تعیین کنند تا به نمایندگى مردم آن محل به حضور شاه بیاید و درباره فقدان شیخ بهایى شهادت بدهند.
بدین ترتیب 17 نفر شخص معتمد و واجد شرایط از 17 محله ی آن زمان اصفهان تعیین شدند و چون به حضور شاه رسیدند ، هر کدام به ترتیب گفتند : به چشم خود دیدم که چگونه زمین شیخ را بلعید! دیگرى گفت: خیلى وحشتناک بود ناگهان زمین دهان باز کرد و شیخ را مثل یک لقمه غذا در خود فرو برد. سومى گفت: به تاج شاه قسم که دیدم چگونه شیخ التماس مىکرد و به درگاه خدا گریه و زاری مىنمود.
چهارمى گفت: خدا را شاهد مىگیرم که دیدم شیخ تا کمر در خاک فرو رفته بود
و چشمانش از شدت فشارى که بر سینهاش وارد مىآمد از کاسه سر بیرون زده بود.
به همین ترتیب هر یک از آن هفده نفر شهادت دادند.
شاه با حیرت و تعجب به سخنان آنها گوش مىکرد.
عاقبت شاه آنها را مرخص کرد و خطاب به آنها گفت:
بروید و مجلس عزا و ترحیم هم لازم نیست زیرا معلوم مىشود
شیخ بهایى گناهکار بوده است! وقتى مردم و شاهدان عینى رفتند،
شیخ مجدداً به حضور شاه رسید و گفت: قبله ی عالم. عقل و شعور مردم را دیدید؟
شاه گفت: آرى، ولى مقصودت از این بازى چه بود؟
شیخ عرض کرد: قربان به من فرمودید، قاضى القضات شوم.
شاه گفت: بله ولى این موضوع چه ارتباطی به آن دارد؟
شیخ گفت: من چگونه مىتوانم قاضى القضات شوم با اینکه می دانم
مردم هر شهادتى بدهند معلوم نیست که درست باشد،
آن وقت حق گناهکاران یا بى گناهان را به گردن بگیرم.
اما اگر امر مىفرمایید ناچار به اطاعتم! شاه عباس گفت:
چون مقام علمى تو را به دیده ی احترام نگاه کرده و مىکنم لازم نیست
به قضاوت بپردازى، همان بهتر که به کار فرهنگ مشغول باشى.
از آن پس شیخ بهایى براى ترویج علوم و معارف زحمت بسیار کشید
#امثال_و_حکم
#دهخدا
https://eitaa.com/Yazahra135_530
🌸🍃🌸🍃
#اوج_درون
مردِ بادکنک فروش، چند بادکنک رنگی را رها کرد تا در آسمان اوج بگیرد و کودکان را جذب کند.
پسرک سیاهپوست به یک بادکنک سیاه خیره شده بود.
با تردید پرسید: ببخشید آقا اگر بادکنک سیاه را هم رها می کردید آیا بالا می رفت؟ مرد نخ بادکنک سیاه را برید و بادکنک اوج گرفت.
گفت: پسرم آن چیزی که سبب اوج گرفتن بادکنک می شود، رنگ آن نیست بلکه چیزی است که درون آن است.
چیزی که در درون آدمهاست، تعیین کننده جایگاهشونه و هر چقدر ذهنیات ارزشمندتر باشه، جایگاه والاتری نصیب آدمها میشه.
https://eitaa.com/Yazahra135_530
🌸🍃🌸🍃
#پاداش_در_بستر_بیماری
روزی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به طرف آسمان نگاه می کرد، تبسمی نمود.
شخصی به حضرت گفت یا رسول الله، ما دیدیم به سوی آسمان نگاه کردی و لبخندی بر لبانت نقش بست، علت آن چه بود؟
رسول خدا فرمود آری، به آسمان نگاه می کردم.
دیدم دو فرشته به زمین آمدند تا پاداش عبادت شبانه روزی بنده با ایمانی را که هر روز در محل خود به عبادت و نماز مشغول می شد بنویسند، ولی او را در محل نماز خود نیافتند.
او در بستر بیماری افتاده بود.
فرشتگان به سوی آسمان بالا رفتند و به خداوند متعال عرض کردند ما طبق معمول برای نوشتن پاداش عبادت آن بنده با ایمان به محل نماز او رفتیم، ولی او را در محل نمازش نیافتیم، زیرا در بستر بیماری آرمیده بود.
خداوند به آن فرشتگان فرمود تا او در بستر بیماری است، پاداشی را که هر روز برای او هنگامی که در محل نماز و عبادتش بود می نوشتید بنویسید.
بر من است که پاداش اعمال نیک او را تا آن هنگام که در بستر بیماری است برایش در نظر بگیرم.
https://eitaa.com/Yazahra135_530
🌸🍃🌸🍃
پيامبر صلی الله علیه و آله
هنگامى كه مؤمن بر صراط مى گذرد، و مى گويد
بسم اللّه الرحمن الرحيم. ناگاه زبانه هاى آتش خاموش مى شود و مى گويد
اى مؤمن عبور كن زيرا نور تو آتش مرا خاموش كرد.
إذا مَرَّ الْمُؤمِنُ عَلَى الصِّراطِ فَيَقولُ بِسمِ
للّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ طَفِئَتْ لَهبُ النِّيرانِ وَ نَقولُ
جُز يا مُؤمِنُ فَإنَّ نورَكَ قَد أطفَأ لَهِبى؛
#جامع_الاخبارص42
https://eitaa.com/Yazahra135_530
🌸🍃🌸🍃
#ضرب_المثل
#مرگ_میخواهی_برو_گیلان
در عبارت مثلی بالا که بعضی گیلان و
برخی کیلان از توابع شهرستان دماوند تلفظ می کنند کلمۀ گیلان که همان استان یکم باشد صحیح و ضرب المثل بالا مربوط به آن منطقه است. موقع و مورد استفاده از این ضرب المثل هنگامی است که شخص از لحاظ تأمین و تدارک زندگی کاملاً آسوده خاطر باشد. تمام وسائل و موجبات یک زندگانی مرفه و خالی از دغدغه و نگرانی برایش فراهم باشد و هیچ گونه نقص یا نقیصه ای در امور مادی یا معنوی احساس نکند.
در چنین موقع اگر باز هم شکر نعمت نگوید و حس زیاده طلبی خود را نتواند اقناع و ارضا کند دوستان و آشنایان از باب طنز یا تعریض می گویند: مرگ می خواهی برو گیلان. یعنی با این همه تنعمات و امکانات، دیگر عیب و نقصی در زندگانی دنیوی تو وجود ندارد تا جای گله باقی بماند مگر موضوع مرگ، مرگ بی زحمت، مرگی که بازماندگانت را دچار کمترین زحمت و دردسر نکند. حصول چنین مرگ مطلوب و خالی از اشکال و دشواری تنها در منطقۀ گیلان میسر است، آن هم به دلیلی که ذیلاً خواهد آمد:
به طوری که بعض افراد موجه و مطلع به نگارنده اظهار داشته اند سابقاً در منطقۀ گیلان معمول بود که اگر شخصی دیده از جهان فرو می بست به خلاف روش و سنتی که در سایر مناطق ایران متداول است برای مدت یک هفته تمام تسهیلات زندگی را برای بازماندگان متوفی تدارک می دیدند تا از این رهگذر تصدیع و مزاحمتی مزید بر تألمات روحی و سوگ عزیز از دست رفته احساس نکنند، بدین ترتیب که همسایگان و بستگان متوفی متناوباً شام و ناهار تهیه دیده به خانۀ عزادار می فرستادند و به فراخور شأن و مقام متوفی از تسلیت گویندگان و عزاداران پذیرایی می کردند.
خلاصه مدت یک هفته در خانۀ عزاداران و داغدیدگان به اصطلاح محلی برنج خیس نمی شد و دودی از آشپزخانۀ آنها متصاعد
نمی گردید.
نمی دانم گیلانی های عزیز ما، اکنون نیز بر آن روال و رویه هستند یا نه؟ در هر صورت راه و رسمی نیکو و شیوه ای مرضیه بوده است زیرا اخلاقاً صحیح نیست که پس از وقوع مرگ و مصیبتی، آحاد و افراد مردم تحت عنوان تسلیت و همدردی همه روزه به خانۀ متوفی بروند و عرصه را آن چنان بر ماتم زدگان تنگ کنند که غم مرده را فراموش کرده در مقام التیام جراحتی که از ناحیۀ دوستان غافل و نادان وارد آمده است برآیند. تسلیت یک بار، همدردی هم یک بار. تردد و رفت و آمد روزان و شبان جز آنکه برای عزاداران مزید بر علت شود موردی ندارد، علاجی باید کرد که از دلهایشان خون نیاید نه آنکه قوزی بالای قوز و غمی بر غمها علاوه شود. گیلانی ها جداً رسم و سنت خوبی داشتند. امید است در حال حاضر مشمول تجددخواهی واقع نشده آن شیوۀ نیکو را به دست فراموشی نسپرده باشند.
باری، غرض این است که چون این گونه عزاداری برای مردگان مورد توجه سکنۀ سایر مناطق ایران قرار گرفته بود لذا به کسانی که با وجود زندگی مرفه و سعادتمند باز هم ناسپاسی کنند در لفافۀ هزل یا جد می گویند:"مرگ می خواهی برو گیلان."
https://eitaa.com/Yazahra135_530
🌸🍃🌸🍃
#حکایت_آموزنده
روزی روزگاری زنی در کلبه ای کوچک زندگی می کرد. این زن همیشه با خداوند صحبت می کرد و با او به راز و نیاز می پرداخت. روزی خداوند پس از سالها با زن صحبت کرد و به زن قول داد که آن روز به دیدار او بیاید. زن از شادمانی فریاد کشید، کلبه اش را آماده کرد و خود را آراست و در انتظار آمدن خداوند نشست! چند ساعت بعد در کلبه او به صدا درآمد! زن با شادمانی به استقبال رفت اما به جز گدایی مفلوک که با لباسهای مندرس و پاره اش پشت در ایستاده بود، کسی آنجا نبود! زن نگاهی غضب آلود به مرد گدا انداخت و با عصبانیت در را به روی او بست. دوباره به خانه رفت و دوباره به انتظار نشست!
ساعتی بعد باز هم کسی به دیدار زن آمد. زن با امیدواری بیشتری در را باز کرد. اما این بار هم فقط پسر بچه ای پشت در بود. پسرک لباس کهنه ای به تن داشت، بدن نحیفش از سرما می لرزید و رنگش از گرسنگی و خستگی سفید شده بود. صورتش سیاه و زخمی بود و امیدوارانه به زن نگاه می کرد! زن با دیدن او بیشتر از پیش عصبانی شد و در را محکم به چهار چوبش کوبید. و دوباره منتظر خداوند شد.
خورشید غروب کرده بود که بار دیگر در خانه زن به صدا درآمد. زن پیش رفت و در را باز کرد...
پیرزنی گوژپشت و خمیده که به کمک تکه چوبی روی پاهایش ایستاده بود، پشت در بود. پاهای پیرزن تحمل نگه داشتن بدن نحیفش را نداشت. و دستانش از فرط پیری به لرزش درآمده بود. زن که از این همه انتظار خسته شده بود، این بار نیز در را به روی پیرزن بست!
شب هنگام زن دوباره با خداوند صحبت کرد و از او گلایه کرد که چرا به وعده اش عمل نکرده است!؟
آنگاه خداوند پاسخ گفت:
من سه بار به در خانه تو آمدم، اما تو مرا به خانه ات راه ندادی!
🌸🍃🌸🍃
#نیایش_شبانه
خدایا...
گاهی حجم دنیای درونم از وجودت تهی میشود،آنوقت من می مانم و تنهایی و ترسهایم ، دردها , امیدهایم یک آرزوی دور از دسترس ، تنها نور وجود توست که دلم را آرام نگاه میدارد ، آنقدر بی تو تنها هستم که بی تو یعنی “هیچ” یعنی “پوچ” ! پس نورت را هرروز به دلم بتابان و دستم را رها نکن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
" کلیپ تصویری "
"✍بسه چقدر زیر آفتاب نشستی"
نوای: کربلاییعلـیحاجیـــــانفر
۲۱ رجب سالروز وفات حضرت رباب
(سلام الله علیها)
✴️ شنبه 👈14 بهمن/ دلو 1402
👈22 رجب 1445👈 3 فوریه 2024
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
📛قمر در برج عقرب است.
❇️صبح اولین روز هفته را با صدقه شروع کنید.
👶 مناسب زایمان است: و نوزاد خوش قدم و محبوب و زندگی پاکی دارد.
💑مباشرت امشب:
قمر در عقرب است. از مباشرت به قصد فرزند آوری احتیاطا اجتناب گردد
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج عقرب و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️بذر افشانی و کاشت.
✳️آبیاری.
✳️انواع حفاری ها.
✳️تحقیقات بررسی.
✳️جابجایی اشجار و درختکاری.
✳️درمان بیماری های عفونی.
✳️جراحی چشم.
✳️کشیدن دندان.
✳️بیرون آوردن خال و زگیل و دمل.
✳️و از شیر گرفتن نیک است.
📛ولی امور اساسی و زیر بنایی مثل ازدواج خوب نیست.
🟣امور کتابت ادعیه و حرز و نماز و بستن آن خوب نیست.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث فقر و بی پولی می شود.
💉💉 حجامت:
فصد زالو انداختن خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری، باعث قوت دل می شود.
😴 تعبیر خواب.
خوابی که (شب یکشنبه) دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 23 سوره مبارکه " مومنون" است.
ولقد ارسلنا نوحا الی قومه فقال یا قوم...
و مفهوم آن این است که خواب بیننده را خیر و خوبی از جانب بزرگی برسد که باور نکند و یا نصیحتی به کسی کند و او باور نکند و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
💅 ناخن گرفتن.
شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد.
👚👕دوخت و دوز.
شنبه برای بریدن و دوختن،#لباس_نو روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس و پوشیدن نمی شود)
🙏🏻 استخاره:
وقت #استخاره در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر.
📿 ذکر روز شنبه ،یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه #یاغنی که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد.
💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_رسول_اکرم_(ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌙نماز شب بیست و سوم رجب
🔅پیامبر اکرم (ص):
هر کس در این شب ۲ رکعت نماز گزارد و در هر رکعت بعد از حمد، ۵ بار سوره ضحی را بخواند، خداوند به عدد هر حرفی که خوانده و به عدد هر کافر و کافره که هست، درجه در بهشت برای او عنایت فرمايد و ثواب ۷۰ حج، ثواب تشییع هزار جنازه، عیادت هزار مریض و برآوردن هزار حاجت برادر مسلمان برای او عطا فرمايد.
📌 معراجالمومن، ص ۲۹۱
📎 به نیت سلامتی و تعجیل در فرج #امام_زمان
🆔 @EmamZamaan
🍃 مـهـدی (علیهالسلام)،
آن اميدبخشی كه به بقايش دنيا باقيست، و از بركتش بندگان روزی يافتهاند و به وجودش زمين و آسمان استوار گشته است.
🌹
📚 مفاتیحالجنان، دعای عدیله
#دعا #امام_زمان
🍂 پيامبر خـدا صلىاللهعليهوآله
لا تُمِيتُوا القُلُوبَ بِكَثْرَةِ الطَّعَامِ و الشَّرَابِ؛ فإنَّ القَلْبَ يَمُوتُ كَالزَّرْعِ إذَا كَثُرَ عَلَيْهِ المَاءُ.
دلها را با خوردن و آشاميدن زياد نميرانيد؛
زيرا همان گونه كه زراعت بر اثر آب زياد از بين مىرود، دلها نيز بر اثر پرخورى مىميرند.
🍁
📚 تنبيه الخواطر، ج١، ص۴۶
#حدیث
✨
امامـ زين العابدين عليهالسلامـ
حقّ همنشين تو آن است كه:
با او نرمخو و مهربان باشى،
در هنگام گفتگو با او به انصاف رفتار كنى،
جز با اجازه او از جاى خود بلند نشوى،
اگر در كنار تو نشست بتواند بدون اجازه تو برخيزد و برود،
لغزشهايش را فراموش كنى،
خوبیهايش را به ياد داشته باشى،
و جز خير و خوبى به او نگويى.
✨
📚 الخصال، ص۵۶٩
#حدیث
💫 امیرالمؤمنین عـلـے علیهالسلام
تَحَبَّب إلى خَليلِكَ يُحبِبكَ، و أكرِمهُ يُكرِمكَ، و آثِرهُ عَلى نَفسِكَ يُؤثِركَ عَلى نَفسِهِ و أهلِهِ.
به دوستت مهر بِوَرز تا به تو مهر ورزد،
و او را گرامى بدار تا تو را گرامى بدارد،
و او را بر خويشتن، مقدّم بدار تا او نيز تو را بر خويش و خانواده اش مقدّم بدارد.
🌻
📚 غرر الحکم، حدیث ۴۵٣٠
#حدیث
🍃 ﷽ 🍃
«وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَشْكُرُونَ»
مسلّماً پروردگار تو نسبت به مردم، فضل (و رحمت) دارد؛ ولی بیشترشان شکرگزار نیستند!
🌺
📗 سوره نمل، آیه ٧٣
#قرآن
🌱
حضرت لـقـمـان عليهالسلام
فرزندم!
هرگاه به انجمنى درآمدى، با تيرِ سلام شكارشان كن،
و آن گاه كنارشان بنشين و سخن مگوى تا آنها زبان به سخن گشايند.
اگر ديدى از خدا سخن به ميان آوردند، با آنان همسخن شو،
و گرنه از ميان آنان به ميان جمعى ديگر برو.
🌹
📚 تنبيه الخواطر، ج١، ص٣١
#حدیث
✨ امامـ صـادق عليه السلامـ
البَسْ و تَجَمّلْ، فإنَّ اللّهَ جميلٌ يُحِبُّ الجَمالَ، و ليَكُن مِن حَلالٍ.
لباس زيبا بپوش؛ زيرا خداوند زيباست و زيبايى را دوست دارد؛ اما بايد از حلال باشد.
🌸
📚 وسائل الشيعة، ج٣، ص٣۴٠، ح۴
#حدیث
🔺امامـ رضـا عليه السلامـ
التّينُ يَذهَبُ بِالبَخَرِ، و يَشُدُّ الفَمَ و العَظمَ، و يُنبِتُ الشَّعرَ، و يَذهَبُ بِالدّاءِ، و لا يُحتاجُ مَعَهُ إلى دَواءٍ.
انجير، بوى بد دهان را مىبَرَد، دهان و استخوانها را استحكام مىبخشد، مو مىرويانَد، درد را مىبَرَد و با وجود آن، ديگر به دارويى نياز نيست.
♦️
📚 الکافي، ج۶، ص۴٨٣، ج۴
#سلامت
✨
امیرالمؤمنین عـلـے عليه السلام
تو در حقيقت، براى آخرت آفريده شدهاى نه براى دنيا، براى رفتن نه براى ماندن، براى مردن نه براى زيستن.
تو در منزلگاهى كوچ كردنى و در سرايى ناپايدار و عاريتى و در راه آخرت هستى.
تو فرارى و تعقيب شده مرگ هستى؛ مرگى كه نه گريزندهاش را از چنگ آن رهايى است و نه جويندهاش از دست او به در رود، بلكه ناگزير به او مىرسد.
پس، بترس از اينكه مرگ، تو را به هنگامى در رسد كه در حال گناهى باشى كه خودت را به توبه از آن وعده مىدادى و او نگذارد توبه كنى و آن گاه است كه خود را به هلاكت افكندهاى.
✨
📚 نهج البلاغة، نامه ٣١
#حدیث
🔸 پيامبر خـدا صلىاللهعليهوآله
لِلُمنافِقِ ثَلاثُ عَلاماتٍ: إذا حَدَّثَ كَذَبَ، و إذا وَعَدَ أخلَفَ، و إذا ائتُمِنَ خانَ.
براى منافق سه نشانه است:
هرگاه سخن گويد دروغ گويد،
هرگاه وعده دهد خُلفِ وعده كند،
و هر گاه به او اعتماد شود خيانت ورزد.
🌻
📚 قرب الإسناد، ص٢٨
#حدیث