#پیغمبراکرم_صلی_الله_علیه_وآله_شهادت
#امام_مجتبی_علیه_السلام_شهادت
#امام_رضا_علیه_السلام_شهادت
آخـر «ماه صفر»، اول ماتم شــده است
دیده ها پرگهر و سینه پُر از غم شده است
آه ای ماه،که داری به رخت گرد ملال!
خون دل خوردن خورشید، مسلّم شده است
آخرای ماه سفرکرده که «سی روزه»شـدی
رنگ رخسارتو همرنگ محرّم شده است
عرشیان، منتظر واقعه ای جان سـوزند
چشم قدسی نفسان،چشمه ی زمزم شده است
شــب تــودیع پــیمبـر، شـهدا می گـفتند:
آه از این صبح قیامت،که مجسم شده است
تاکه برچیده شدازروی زمین«سایه ی وحی»
آســمان، ابری و آشفته و درهم شده است
«مجتبی»گلشنی ازلاله به لب،کردوداع
داغ او، داغ دل عــالــم و آدم شــده است
باغ، لبـریز شد از زمزمۀ «یاس کبود»
لاله، دل تنگ تر ازحجلۀ ماتم شده است
میهمانی،که«خراسان» شد از او باغ بهشت
میزبان غـم او «عیسی مریم» شده است
ازهمان روزکه زد سکّه به نامش درتوس
شب،پی کشتن«خورشید» مصمم شده است
تا بسوزد «دل ذریه ی» زهرای بتــول
زهــر در سـاغر انگور فراهم شده است
راستی تا بزند بوسه بر «ایوان طـــلا»
کمر چرخ به تعـظیم شمـا خـم شده است
پایتخت دل صاحب نظران است این جا
«مشهد»انگشت نمای همه عالم شده است
گـر چه بسیار خطا دیده ای از ما، امــا
سایۀ مهر تو کی از سرما کم شده است؟
گرچه من ذرّۀ ناقابلم ای شـمـس شموس!
باز پیوند من و عشق تو محکم شده است
تـا کسی بـنـدۀ سـلـطـان خـراسـان نشود
غمش از دل نرود، مشکـلش آسان نشود
کانال سبک وشعر
مداحی
ویژه مادحین
خواهران برادران
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
#امام_رضا_علیه_السلام_شهادت
عـبا کـشیده به سر غربتی نهـان دارد
نگـاه زار به این حالـش آسـمـان دارد
به یک قـدم نـرسیـده دوبـاره میافـتـد
مشخص است تنی زار و ناتوان دارد
به سوز زهـر پذیـرایی از غـریبی شد
چه یـادگـاری تـلخـی ز میـزبـان دارد
نباید اصلا از او انتظار حرفی داشت
نفـس بُـریـده کجـا قـدرت بـیـان دارد؟
کمک گرفت ز دیوار کم زمین بخورد
چه آمده به سـرش قـامـتی کـمان دارد
اگرکه بسته در حجره را دلیلی داشت
نخواست تا که ببـینند نیـمه جـان دارد
هزار شکر سرش روی دامن پسر است
در این دقایق جانسوز روضه خوان دارد
هزار شکـر تـنـش زیـر آفـتاب نـرفت
هزار شکر که در حجره سایبان دارد
نه اهل بیت رضا را کسی اسارت برد
نه اینکه قـاتل او چوب خیـزران دارد
کانال سبک وشعر
مداحی
ویژه مادحین
خواهران برادران
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
#حضرت_رسول_اعظم_صلی_الله_علیه_و_آله
#ترکیب_بند
مهمان که دعوت می کند پیغمبر اکرم
بر او محبت می کند پیغمبر اکرم
ما هم که اینجاییم مهمانان او هستیم
حتما عنایت می کند پیغمبر اکرم
حاجت بخواه از محضر پیغمبر رحمت
قطعا اجابت می کند پیغمبر اکرم
از خوبی اش باید بگویم چهارده قرن است
دارد هدایت می کند پیغمبر اکرم
چون بر حسینش گریه کردیم از ثواب خود
تقدیم امت می کند پیغمبر اکرم
با دست خود مزد تمام سینه زن ها را
امشب کرامت می کند پیغمبر اکرم
دست از کتاب و اهل بیت اش بر نمیداریم
وقتی وصیت می کند پیغمبر اکرم
با "کلنا واحد" که فرمودند؛ پس محشر
ما را شفاعت می کند پیغمبر اکرم
با اینکه دوریم از مدینه این دل زائر
قصد زیارت می کند پیغمبر اکرم !
سیلی به زهرایش زدن مزد رسالت بود ؟!
فردا شکایت می کند پیغمبر اکرم
با فاطمه بعد از رسول الله بد کردند
بال و پر پروانه را عمدا لگد کردند
هیزم فراهم می شود بعد از رسول الله
آتش مجسم می شود بعد از رسول الله
روزیِ صحن پاک چشم مادر سادات
باران نم نم می شود بعد از رسول الله
مانند ماهی که قدش عمری هلالی شد
زهرا قدش خم می شود بعد از رسول الله
حتی بلای جان زهرای عزادارش
مسمار در هم می شود بعد از رسول الله
تا بشکند دستی که احمد بوسه زد بر آن
قنفذ مصمم می شود، بعد از رسول الله
خورشید روی حضرت حوریه تاریک از -
- سیلی محکم می شود بعد از رسول الله
دیگر به خود این خانه روی خوش نمی بیند
دل ها پر از غم می شود بعد از رسول الله
مثل مدینه، کربلا هم می شود بلوا
قحطی آدم می شود بعد از رسول الله
پنجاه و اندی سال، شامِ هر شب زینب
اندوه و ماتم می شود بعد از رسول الله
مقتل ببیند زینت دوش پیمبر را
هی از تنش کم می شود، بعد از رسول الله
سرتابه پایش را محمد بوسه باران کرد
افسوس درهم می شود، بعد از رسول الله
بین دو نهر آب، نحرش می کنند آخر
دنیا جهنم می شود بعد از رسول الله
بعد از رسول الله دلهامان مکدر شد
در روضه های روضه خوانها حرف "معجر" شد
کانال سبک وشعر
مداحی
ویژه مادحین
خواهران برادران
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
#متن_روضه
حضرت رسول الله
دختر طاقت نداره بابا رو بی حال ببینه،اونم دختری مثل فاطمه،اینقدر بی تابی کرد،گفت: بابا! سن و سالی نداشتم مادرم از دنیا رفت،تو هم داری فاطمه رو تنها میذاری؟...
عاقبت پیغمبر فاطمه رو صدا زد؟دخترم بیا...یه چیزی در گوش فاطمه گفت،دیدن لبخند رو لب زهرا اومد...سئوال کردن،گفت:بابام به من گفت: اول کسی که به من ملحق میشه از این خانواده تویی عزیزم...قلب زهرا آروم شد....
اما یه دختری هی میگفت: عمه! کی خرابه می رسیم؟ می گفت: عزیزیم چرا سراغ خرابه رو می گیری؟ می گفت: عمه! بابام به من گفته میام خرابه می برمت...
آخرین لحظات پیغمبر بود،نگاه به حسنین می کرد،،نگاه به فاطمه اش می کرد....یا رسول الله! خوب زهرا رو نگاه کن...
یه مرتبه شنید صدا درمیآد،جلو در اومد دید یه پیرمردی اومده،صدا زد: خانوم جان می خوام بابات رسول خدا رو ملاقات کنم،فرمود: بابام ممنوع الملاقاتِ،بار دوم،فرمود: مگه نگفتم بابام ممنوع الملاقاتِ؟ بار سوم تا در زد پیغمبر فرمود: عزیزم جلو بیا،می دونی این کیه داره در میزنه؟صدا زد: نه بابا... پیغمبر فرمود:دخترم این مَلَکُ المُوتِ، از هیچ کسی اجازه نمیگره،از هیچ پیغمبری اجازه نگرفته...بابا جان! پس چرا وارد نشد؟ گفت: عزیزم به احترامِ تو...خونه ای که فاطمه باشه عزرائیل هم حیا میکنه بدون اجازه وارد بشه،زهرا باید اجازه بده...
یا رسول الله! کجا بودی هم در رو بدون اجازه زدن، هم هیزم آوردن؟ یا رسول الله کجا بودی بینِ در و دیوار پهلویِ فاطمه رو شکستن؟
آخرین لحظات یه وقت دیدن علی بچه هارو از پیغمبر جدا کرد،حسین و حسن خودشون رو روی سینه ی پیغمبر انداختن،پیغمبر نوازشون می کرد،فرمود: علی جان بذار رو سینه ام باشن...
یارسول الله مگه نفرمودید :کسی که داره جون میده باید سینه اش رو آزاد کرد،آخه یه پیراهن رو سینه اش سنگینی میکنه؟
فرمود:علی! اگه حسین رو سینه ی من باشه من راحت جون میدم...اما کربلا...ای حسین...
کانال سبک وشعر
مداحی
ویژه مادحین
خواهران برادران
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
#حضرت_رسول الله
لحظه های آخرش بود و به حیدر خیره شد
اشک از چشمش چکید و کنج بستر خیره شد
تا که عزرائیل وارد شد برای قبض روح
بر علی و فاطمه با حال مضطر خیره شد
خوب میدانست بعدش فتنه بر پا می شود
دود و آتش را تصوّر کرد و بر «در» خیره شد
دست هایش را گرفت و سخت بر سینه فشرد
آیه هایی خواند و بر بازوی کوثر خیره شد
روضه از عمق نگاهش داشت جریان میگرفت
پلک زد با ناتوانی؛ سمتِ دیگر خیره شد
آن طرف سر را به زانو داشت غمگین، مجتبی
بر غمش زل زد! به اندوهِ برادر خیره شد
طاقتِ بیتابی و اشک حسینش را نداشت
از نفس افتاد تا چشمش به حنجر خیره شد
¤
رفت تا جایی که زینب بغض کرد از کربلا -
تا سرِ بازارِ شهر شام؛ بر «سر» خیره شد
دل ندارم! روضه کاش اینجا به پایان می رسید
وای از وقتی که بر «سر» چشم دختر خیره شد!
🔸شاعر:
#مرضیه_عاطفی
کانال سبک وشعر
مداحی
ویژه مادحین
خواهران برادران
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
بسم تعالی
سینه زنی تک ویژه جامونده های اربعین وشهادت امام رضا علیه السلام
به سبک..یه قلب مبتلا تو این سینه است؟
اگه من از زیارت ارباب
این روزها جاموندم ومحرومم
دلم خوشه امام رضا دارم،
دلم خوشه گدای این خونم
کفتر قلبم از کوچیکیها
مقیم گنبد طلا بوده،
دوای درد دل محزونم
فقط خود امام رضا بوده،
توئی سلطان..رضاجانم
توئی ایمان..رضاجانم
به کل مردم عالم
توئی سلطان رضا جانم
رضاجانم رضا جانم ۴
وقتی میام توحرمت آقا
میشم اسیر کرمت آقا
هرچی دارم خودت بهم دادی
حتی گدایی درت آقا
همیشه مادرم بهم میگه
امام رضا دوای درداته
نوکریه حسین زهرا رو
خود امام رضا بهت داده
منم نوکر ..توئی سلطان
توئی جان و توئی جانان
به کل مردم عالم. توئی سلطان توئی سلطان
رضا جانم رضا جانم ۴
باتو چه کرده زهر کین آقا
به روی خاک حجره افتادی
این نفس های آخر عمرت
توروضه خونه غم اربابی
به یاد اون لحظه که غوغا شد
سر یه پیروهن چه دعواشد
عمهّّ تو زه روی تل میدید
چه خون جگر زینب کبری شد
تن ارباب .ته گودال
ببین جسمش.. شده پامال
کنار جسم پرخونش
دگر زینب چو رفت از حال
غریب ارباب غریب ارباب ۴
شاعر جلال رضوانی
کانال سبک وشعر
مداحی
ویژه مادحین
خواهران برادران
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
539.4K
کانال سبک وشعر
مداحی
ویژه مادحین
خواهران برادران
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
سلام ای سلطان خراسان ، نگاهی کن سوی گدایان
حریمت قبله گاه ایران ، رضا جان
بهشت ما صحن و سرایت ، فدای ایوان طلایت
تو آقایی و ما گدایت ، رضا جان
یا سلطان ، علمدار زهرا تو در ایرانی
تو مشگل گشای گرفتارانی ، ز بس مهربانی
دخیلک یا مولا ابالجواد
روزی ما را زهرا دست تو داد
چه منتی بر ایرانیاین نهاد
یابن الزهرا سلطان ابالحسن
میان راه خود مکرر ، زمین میخوردی مثل مادر
لبانت خاکی گشته آخر ، رضا جان
مکش روی خاک این عبایت ، گرفته خون راه صدایت
چرا میلرزد دست و پایت ، رضا جان
واویلا ، شده صورتت همچون زهرا
کشیدی به روی زمین پایت را تو داری تماشا
میان حجره کم دست و پا بزن
چکیده خون ها از گوشه ی دهن
کمی بگو از دیوار و در سخن
یابن الزهرا سلطان ابالحسن
میان حجره پا کشیدی ، در اوج غربت که خمیدی
به سینه یک چکمه ندیدی ، رضا جان
لگد به پهلویت نخورده ، کف پا بر رویت نخورده
دگر پنجه مویت نخورده ، رضا جان
کربلا ، تنی با نوک نیزه زیر و رو شد
یکی نیزه اش در دهان فرو شد ، پر از خون گلو شد
به روی پیکر با خنده پا گذاشت
پاشنه ی پا بر آن سینه جا گذاشت
سر بریده بر نیزهها گذاشت
یابن الزهرا سلطان ابالحسن
#قاسم_نعمتی
#امام_رضا
کانال سبک وشعر
مداحی
ویژه مادحین
خواهران برادران
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
448.4K
کانال سبک وشعر
مداحی
ویژه مادحین
خواهران برادران
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
245.4K
زبانحال #امام_حسن_و_کوچه
#سبک_مسیر_روضه_باز
#اون_کوچه_باریک
☑️بنداول
اون کوچه ی باریک شد مثل شب تاریک
وقتی حرومی شد به مادرم نزدیک
صداشو بالا برد دل منو آزرد
دستش که بالا رفت به روی مادر خورد
وقتی افتاد مادر رو خاکا
دیده های من شدن چون دریا
دستش گرفته بودم اما
نمیشد بلندشه حتی رو پا
وای من وای من ای مادر
••═══┅┄•◉⊰↭⊱◉•┄┅═══••
☑️بنددوم
تو وسط کوچه حسن همون دم مُرد
که دست اون نامرد به روی مادر خورد
گوشواره ی مادر شکسته و خونی
روی زمین افتاد به غیرتم بر خورد
چشمای مادر من کم میدید
ولی چشم من همش غم میدید
آخه اون حرومیِ بی غیرت
به زمین خوردن زن میخندید
وای من وای من ای مادر
••═══┅┄•◉⊰↭⊱◉•┄┅═══••
☑️بندسوم
مادرم و دیدو تو کوچه تنها زد
با دست سنگینش سیلی به زهرا زد
قباله رو وقتی گرفتش اون نامرد
پشت سر بابام نامرد چه حرفا زد
مادرم با دیده کم راه می رفت
با یه دنیا درد و غم راه می رفت
دستش و گرفته بود به دیوار
تا خونه با قد خم راه می رفت
وای من وای من ای مادر
#کربلایی_رضانصابی
#کربلایی_جواد_بوربور
#کربلایی_مجید_مراد_زاده
کانال سبک وشعر
مداحی
ویژه مادحین
خواهران برادران
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
157.7K
#واحد
#امام_حسن علیه السلام
خوشم که از ازل شدم، به درگهت گدا حسن
همیشه می زنم صدا، ز سوز دل تو را حسن
حسن غریبِ فاطمه...
عنایتی دلم شود، ز دام غم رها حسن
مرا مخواه بیش از این، به غصه مبتلا حسن
خدا اجازه می دهد، چنین دعا کنم حسن
که یٰا مَن اِسمُه دَوا وَ ذِکرُه شفا حسن
کریم آل فاطمه، امام مجتبی حسن
خوشم که از ازل شدم، به درگهت گدا حسن
حسن غریبِ فاطمه...
ز دست می روم اگر، ز سر مرا تو وا کنی
ز جمع عاشقانِ با صفای خود جدا کنی
خوشم اگر به یک نظر، دلم پر از صفا کنی
مرا برای نوکریِ خانه ات صدا کنی
حسن غریبِ فاطمه...
به پای سفره ی کریم، ز لطف خویش جا کنی
به دست خویش لقمه ای دهی، به این گدا حسن
دوباره نوبت عزا ، دوباره زمزمه ، نوا
دوباره غم ، دوباره دَم ، دوباره ذکرِ مجتبی
دوباره بزم خواندن از، یَلِ رشید مرتضی
دوباره یادِ فاطمه، دوباره داغ کوچه ها
خدا کند که جان دهم، به پای روضه ی شما
بخواه حاجت مرا، ز درگه خدا حسن
خوشم که از ازل شدم، به درگهت گدا حسن
کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن
حسن غریبِ فاطمه...
کانال سبک وشعر
مداحی
ویژه مادحین
خواهران برادران
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وای که من مردم برا سینه زدن این نوکر امام حسین
#رضاابوالحسنی