باسلام
در حرم آقا علی بن موسی الرضا دعاگوی همه دوستان هستیم
انشالله بعداز نماز مغرب و عشا
به صورت لایو از همین صفحه دعاگوی همه عزیزانم خواهم بود
#رضاابوالحسنی
کانال سبک وشعر
مداحی
ویژه مادحین
خواهران برادران
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مدح امام رضا
علیه السلام:
نوکر دربار سلطانم کنی آقا شوم
قطره ام همراه بارانم کنی دریا شوم
من کویرم، خشک و تاریکم پر از دلواپسی
روشن از انوار قرآنم کنی زیبا شوم
عشق بازی در حریمت کار هر دل نیست، نیست
رهرو راه شهیدانم کنی شیدا شوم
رو سیاهی چون مرا گر لایق وصلت کنی
شستشو با آب رضوانم کنی زیبا شوم
من نمی بینم چرا الطاف و احسان تو را؟
مؤمن شاه غریبانم کنی بینا شوم
گم شدم در کوچه های شبهه و تردیدها
با شروطت پر ز عرفانم کنی پیدا شوم
کربلا می خواهم و دارم به لب ذکر و دعا
حاجتم را من بگیرم با توسل بر رضا
کانال سبک وشعر
مداحی
ویژه مادحین
خواهران برادران
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
#واحد_سنگین
#امام_زمان
#جواد_مقدم
بیا دلدار من ، قرار قلب من
به لب دارم فقط بیا یابن الحسن
زِ دنیا خسته ام پس کِی میایی یا اباصالح
سبو بشکسته ام پس کِی میایی یا اباصالح
همه شب منتظر در انتظار دیدن رویت
به رَه بنشسته ام پس کِی میایی یا اباصالح
... اباصالح ، اباصالح ، اباصالح ...
خرابم من خراب ، بیا بر من بتاب
خمارم ساقیا بده جام شراب
شدم عبد تو و محو نگاهت یا اباصالح
شدم بیچاره ی چشم سیاهت یا اباصالح
نمیدانم کجا هستی ولیکن هر کجا هستی
بُوَد دست علی پشت و پناهت یا اباصالح
... اباصالح ، اباصالح ، اباصالح ...
کجایی دلبرا ، نجف یا کربلا
دعا کن تا شوم مقیم روضه ها
ببین در انتظارم تا بیایی یا اباصالح
و تنها تکیه گاه من شمایی یا اباصالح
عجب حال و هوایی داره با تو کربلا رفتن
بیا تا با تو گردم کربلایی یا اباصالح
... اباصالح ، اباصالح ، اباصالح ...
#حضرت_مهدی
#سنگین
.👇کانال سبک وشعر
مداحی
ویژه مادحین
خواهران برادران
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
#حضرت_معصومه_سلاماللهُعَلَیها_ورودبه_قم
لب گشود و خاکِ قُم از بوی گُل لبریز شد
عـالَـمی دیدند قـم اینگونه عـالِمخـیز شد
آسمان خاکش شد و سوگند بر خضرِ نبی
پیشِ دریای شکوهش کوه هم ناچیز شد
رودخانه محـضِ پـابـوسیِ او آمد به قـم
آبِ قم مثلِ شرابی ناب، شورانگـیز شد
شهرهای بیشماری فـرشِ راه او شدند
جای جای خـاکِ ایران قـالیِ تبـریز شد
تا حسابِ دیگری وا کرد روی شهر قم
به حسابِ اهل قم هفت آسمان واریز شد
بیصدا پژمرد و از داغَش انارِ ساوه هم
گشت خونین دلتر و خونگریۀ پائیز شد
سالها رفت و کمی هم کم نشد از لطفِ او
لطفِ بانـو شاملِ ما پُـر گـناهان نیز شد
قم فراوان کرد تغییر و حرم فرقی نکرد
چون نگینی که رکابش بارها تعویض شد
هرکسی افسرده بود و از طبیبان چاره خواست
بینِ داروهاش شبهایِ حرم تجویز شد
کانال سبک وشعر
مداحی
ویژه مادحین
خواهران برادران
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
#حضرت_معصومه_سلاماللهُعَلَیها_ورودبه_قم
با حـال عـاشـقـانـه و در اوج احـتـرام
بر حـضرتِ مـلـیکـۀ قـم تا ابـد ســلام
معصومه خواندمش دلم آرام شد از این
عــرضِ ارادتی که گرفت از ازل دوام
دیگـر قـرار نیـست کـسی بینـوا شود
نامش کریمه شد که شود غصهها تمام
عِلمش به مُهرِ سبزِ «فِداها» مزیّن است
موسیبن جعفرست خبردار از این مقام
صحن و سرا نگو! که چه علّامهپرور است
مبهوتِ شأنِ عارفۀ شیعه، خاص و عام
هم عـطرِ کـاظـمین میآید از آن حـرم
هم عطرِ بارگاهِ خـراسان به هر مشام
از هر جهت شدهست به خورشید منتسب
هم دخـتـر امــام، وَ هـم خـواهـرِ امـام
هم تکـیـهگـاهِ جـنّتِ اعـلایِ جـمکـران
هم عـمـهجـانِ حـضرتِ آدیـنـه و قـیام
از سـوریه رسـیـده سلامی به جانـبَش
شاید که عـمه زیـنـبش آورده این پیام:
معصومه جان! عزیزِ دلم خوب شد که تو
چـشمت ندید هلهـلـهها را به رویِ بام
چشمت ندید زجرِ اسارت در اوجِ داغ
بردند دستبـسته، عزیزم، مرا به شام
گل ریختند روی سرت! خوب شد کسی
سنگی نزد به رویِ سرت بینِ ازدحام!
کانال سبک وشعر
مداحی
ویژه مادحین
خواهران برادران
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
#حضرت_معصومه_سلاماللهُعَلَیها_ورودبه_قم
ایـن نـغـمـههـا از عـالــم بــالا مـیآیـد
با چه شـکـوهی دخـتـر مـوسی میآید
دارد به سوی شـهـر قـم زهـرا میآیـد
مـعـصـومـه دارد بـا بـرادرهـا میآیـد
صد طاق گل بین مسیر و بین جاده است
دور و برش شکر خدا، مَحرم زیاد است
ای خاک خشک قـم ببین باران رسیده
روزیرسـان ســفــرۀ ایــران رسـیـده
ای اهل گریه، خـواهـر سلطان رسیده
با ذوق و شوق و بیسر و سامان رسیده
قـربـان چـشـمان تر و شبزنـدهدارش
جـانـم فـدای آن غــم و حــال نـزارش
گـل بـود، اما نـیـمـههای راه، پـژمـرد
بسکه دلـش را دوری یـارش میآزُرد
او را به روی دست خود، یک شهر میبرد
از کوچه رد میشد ولی سیلی نمیخورد
در قـم، چهـل تـا قـلـدر جنگی نمیدید
مـثل مـدیـنـه کـوچـۀ تـنگـی نـمـیدیـد
شد تـار اگر چـشـم تر او مـثـل زهـرا
شـد آب اگـر که پـیکـر او مثـل زهـرا
نشـکـست هر دو زیـور او مثل زهـرا
خـونی نـمیشـد بـسـتـر او مثل زهـرا
داغـی مگـر بر سیـنـۀ او مـانـد اصلاً
از محـرم خود رو نـمیگـرداند اصلاً
میخ از خجالت ذوب شد، در سوخت ای وای
پر سوخت، پیکر سوخت، مادر سوخت ای وای
سر سوخت، خواهر با برادر سوخت ای وای
بیش از در و اطفال، حیدر سوخت ای وای
این روضه طولانیست، خیلی غم رسیده
دامـان این آتـش به خـیـمـه هم رسـیده
باید به استـقـبال این غـم، سالها رفت
زینب به جنگ اغـلب جـنجالها رفت
خیمه در آتش سوخت و خلخالها رفت
دست حـرامیها به سوی شالها رفت
مـیزد مـیـان کـوچـههـا فـریـاد زینب
هـر جا کـسـی افـتـاد، میافـتـاد زینب
کانال سبک وشعر
مداحی
ویژه مادحین
خواهران برادران
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135