eitaa logo
متن و سبک مداحی
4.6هزار دنبال‌کننده
128 عکس
209 ویدیو
27 فایل
مداح #رضاابوالحسنی جهت هماهنگی 09198167899 @Reza_abolhasani_1368
مشاهده در ایتا
دانلود
بر کویر سفره‌های سائلان، باران تویی رحمت بی انتهای حضرت منّان تویی آن‌که بوده خاندانش از ازل مسکین، منم آن‌که بوده خاندانش از ازل سلطان، تویی جود و احسان تو را نازم که بین خانه‌ات سائلان هستند صاحب‌خانه و مهمان تویی هر کجا حرف از کریمان دو عالم می‌شود اولین نامی که هر کس می‌کند عنوان تویی ظاهرت هرگز ز مسکین بهتر و برتر نبود آن که قبرش نیز شد با سائلان یکسان، تویی پاسخت بر ناسزای دشمنت لبخند بود خیرخواهِ مهربانِ خیلِ بدخواهان تویی شیر مِیدانی که با یک ضربه در جنگ جمل آن شتربان را زمین انداخت از کوهان، تویی صلح تو فرقی ندارد با نبردت در جمل اتحاد کامل آرامش و طوفان تویی حالِ یک غمدیده را غمدیده می‌فهمد فقط بر دلِ پُر دردِ مادر‌ مُرده‌ها درمان تویی * * * یک نفر فهمیده باشد درد زهرا را اگر آن توهستی! آن توهستی! آن توهستی! آن تویی! بعد از آن کوچه فقط روی لب تو "آه" بود غصه می‌خوردی از اینکه قد تو کوتاه بود کانال سبک وشعر مداحی ویژه مادحین خواهران برادران https://eitaa.com/yazahramadadi135
چند روزیست بستری شده ای یا به سر حرف میزنی یا دست باز از فرط ضعف می افتاد میبری تا همینکه بالا دست حال و روز بدت مرا انداخت یاد غمهای هشت سالگی ام یاد آنروز که یتیم شدم من در اثنای هشت سالگی ام از همان روز تا همین حالا دست لطف تو بر سر من بود دستهایت پناه خستگی ام و عبای تو سنگر من بود آفتاب وجود تو یک عمر لحظه ای راهی غروب نشد سال ها از احد گذشت ولی زخم پیشانی تو خوب نشد.. گوشتو بگیرمیخوام یه حرفی بزنم خیلی حضرت زهراییه بابا یارسول الله اگر آماده ای برای سفر جگرم را ببین و بعد برو دوسه ماه دگر تحمل کن پسرم را ببین و بعد برو چه شده گریه میکنی امروز؟ برده اشک تو صبر و طاقت من چادرم را نگاه میکنی وََش دست خود میکشی بصورت من باعلی حرف میزدی دیشب چه به او گفته ای که تب کرده هی به در میکند نگاه پدر و مرا باز جان به لب کرده کاش میشد بمانی و نروی بی تو میترسم از حسادت ها از هجوم چهل نفر بر در آتش و دود و هتک حرمت ها ترسم اینست که مرا قنفذ آه با تازیانه بی حد بزند تا زمین میخورم به ضرب قلاف باز بر پهلویم لگد بزند شاعر : سید پوریا هاشمی کانال سبک وشعر مداحی ویژه مادحین خواهران برادران https://eitaa.com/yazahramadadi135
چند روزیست بستری شده ای یا به سر حرف میزنی یا دست باز از فرط ضعف می افتاد میبری تا همینکه بالا دست حال و روز بدت مرا انداخت یاد غمهای هشت سالگی ام یاد آنروز که یتیم شدم من در اثنای هشت سالگی ام از همان روز تا همین حالا دست لطف تو بر سر من بود دستهایت پناه خستگی ام و عبای تو سنگر من بود آفتاب وجود تو یک عمر لحظه ای راهی غروب نشد سال ها از احد گذشت ولی زخم پیشانی تو خوب نشد.. گوشتو بگیرمیخوام یه حرفی بزنم خیلی حضرت زهراییه بابا یارسول الله اگر آماده ای برای سفر جگرم را ببین و بعد برو دوسه ماه دگر تحمل کن پسرم را ببین و بعد برو چه شده گریه میکنی امروز؟ برده اشک تو صبر و طاقت من چادرم را نگاه میکنی وََش دست خود میکشی بصورت من باعلی حرف میزدی دیشب چه به او گفته ای که تب کرده هی به در میکند نگاه پدر و مرا باز جان به لب کرده کاش میشد بمانی و نروی بی تو میترسم از حسادت ها از هجوم چهل نفر بر در آتش و دود و هتک حرمت ها ترسم اینست که مرا قنفذ آه با تازیانه بی حد بزند تا زمین میخورم به ضرب قلاف باز بر پهلویم لگد بزند شاعر : سید پوریا هاشمی کانال سبک وشعر مداحی ویژه مادحین خواهران برادران https://eitaa.com/yazahramadadi135
بهشتِ عَدْن که غرقِ عبادتش شده است عبایِ سبزِ بلندِ سیادتش شده است جهان به گفته‌ی لولاک اگر که خلق شده فقط به یُمن شکوهِ ولادتش شده است به غیر معجزه از او نمی‌توان دیدن که خرقِ عادت، عمری‌ست عادتش شده است درون کوزه مگر جمع می‌شود دریا؟! عجیب نیست که دنیا زیادتش شده است کسی به فکر گل آلود کردن آب است به بی کرانی کوثر، حسادتش شده است فرشته از دم در، صف کشیده تا ملکوت رسول عشق، زمان عیادتش شده است صدای خنده‌ی مکر از سقیفه می‌آید بسوز دل! که زمان شهادتش شده است... کانال سبک وشعر مداحی ویژه مادحین خواهران برادران https://eitaa.com/yazahramadadi135
بهشتِ عَدْن که غرقِ عبادتش شده است عبایِ سبزِ بلندِ سیادتش شده است جهان به گفته‌ی لولاک اگر که خلق شده فقط به یُمن شکوهِ ولادتش شده است به غیر معجزه از او نمی‌توان دیدن که خرقِ عادت، عمری‌ست عادتش شده است درون کوزه مگر جمع می‌شود دریا؟! عجیب نیست که دنیا زیادتش شده است کسی به فکر گل آلود کردن آب است به بی کرانی کوثر، حسادتش شده است فرشته از دم در، صف کشیده تا ملکوت رسول عشق، زمان عیادتش شده است صدای خنده‌ی مکر از سقیفه می‌آید بسوز دل! که زمان شهادتش شده است... کانال سبک وشعر مداحی ویژه مادحین خواهران برادران https://eitaa.com/yazahramadadi135
در جنان فاطمه سینه زن شد نوحه خوان در عزای حسن شد دیده ای که بر او گشته گریان در قیامت نباشد هراسان سیدی سیدی ای حسن جان خون طشت از دلش با خبر بود قاتلش داغ دیوار و در بود مثل مادر بود سوز و آهش خانه ی او شده قتلگاهش سیدی..... روزه داری که هنگام افطار گشته لبهای خشکش شرر بار غربتش را چنین کرده تفسیر داغ هفتاد و دو چوبه ی تیر سیدی.... کانال سبک وشعر مداحی ویژه مادحین خواهران برادران https://eitaa.com/yazahramadadi135
در جنان فاطمه سینه زن شد نوحه خوان در عزای حسن شد دیده ای که بر او گشته گریان در قیامت نباشد هراسان سیدی سیدی ای حسن جان خون طشت از دلش با خبر بود قاتلش داغ دیوار و در بود مثل مادر بود سوز و آهش خانه ی او شده قتلگاهش سیدی..... روزه داری که هنگام افطار گشته لبهای خشکش شرر بار غربتش را چنین کرده تفسیر داغ هفتاد و دو چوبه ی تیر سیدی.... کانال سبک وشعر مداحی ویژه مادحین خواهران برادران https://eitaa.com/yazahramadadi135
377.4K
کانال سبک وشعر مداحی ویژه مادحین خواهران برادران https://eitaa.com/yazahramadadi135
🏴 🏴 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ در فضای كوچه آه مجتبی پیچیده بود چادر ِ خاكی به زیر دست و پا پیچیده بود تو رو به خدا سادات گوش خودشون رو بگیرند نشنوَن، آخه روضه مادر خوندن جلوی اولاد سخت ِ. آنقدر گویم ز ظلم آن جنایتكار پست ضربت سیلی صدایش در فضا پیچیده بود بخدا الان اینجا به شما بگن:یه زن و بیرون مجلس دارن میزنند،همه میرید بیرون میگید:نامرد آدم با زن طرف نمیشه،تا افتاد بی بی رو زمین، امام مجتبی اومد زیر بغل مادر و گرفت، بلندش كرد،تا چشمش افتاد به چشم مادر،می دونی مادر چی گفت؟ مادرم گفت:حسن بر دلم آذر نزنی حرفی از قصه ی امروز به حیدر نزنی دید حالش منقلب ِ گفت:سریع برو داداشم رو خبر كن،بگو داری بی داداش میشی،زینبم رو هم خبر كن اما آروم آروم،نكنه به زینب یه دفعه بی هوا بگی، ابی عبدالله سراسیمه اومد،امام حسن داره از حال میره،سر رو گذاشت روی زانوش اینقدر اشك ریخت،آروم آروم امام حسن چشمش رو باز كرد،اما اینقدر حسین گریه كرد،امام حسن فرمود: حسین گریه نكن آشنا رسید آخر اجل به داد غریبی ِ ما رسید چشم انتظار بودم و دیدی مادرم آخر برای بردن غم نامه ها رسید همچین كه داشت حرف می زد یه وقت دید در باز شد،زینب اومد تو بس كن حسین زینبم از راه آمده آی مردم برا امام حسن بلند بلند گریه كنید،آخه بعضی ها میگن:حسن گریه كن نداره،بخدا مادرش اینقده دعاتون میكنه، میگه:دلِ من ِ پهلو شكسته رو شاد كردید. بس كن حسین زینبم از راه آمده این تشت را نبر كه به غم مبتلا رسید هر چی گفت:دید ابی عبدالله آروم نمیشه،فرمود:حالا كه می خوای گریه كنی بذار برات روضه بخونم. بگذار روضه های مگو را بگویمت از آن غروب تلخ كه شام عزا رسید با مادرم كه یاس تر از هر فرشته بود رد میشدیم تا که به ما بی حیا رسید دیوار سنگ سطح زمین سنگ كوچه سنگ نامرد سنگ با دل ِ سنگی به ما رسید دستی سیاه از سر ِ من بی هوا گذشت دستی به روی مادرمان بی هوا رسید گفت:زیر بغل مادرم و گرفتم گفتم:بیا بریم،گفت:حسن جان تو بگو از كجا بریم،رسید در ِ خونه،امیرالمومنین فرمود:فاطمه جان چی شده؟فرمود:هیچ چی. گفت:فاطمه جان هیچ چی؟ فاطمه جان: اگر چه ضرب سیلی را ندیدم ولیكن من صدایش را شنیدم کانال سبک وشعر مداحی ویژه مادحین خواهران برادران https://eitaa.com/yazahramadadi135
Untitled 3.mp3
5.69M
📌 📌 (ع) 📌کربلایی ◾️◽️◾️◽️◾️ روایته واقعیته که نقلِ از وسائل الشیعه حسینیا ارباب شما شبِ جمعه زائر بقیعه از مزار مجتبی ؛ با دل شکسته با گرد و خاکی از بقیع ؛ برمیگرده کربلا بهتر نداریم یه امام حسن تو دنیا که بیشتر نداریم باید از روایتی که شنیدیم بفهمیم از امام حسین امام حسنی تر نداریم 🥀 روایته واقعیته که نقلِ از بحار الانوار حسینیا ارباب شما اسمش ریشه از حسن داره دل امید میده به من ؛ که میشه مُسَلَّما خاک تربت بقیع ؛ کاخ حضرت حسن پرچم میزاریم تو مدینه خشت اول و محکم میزاریم بین مرز عراق و عربستان یه روزی موکب الحسنین واسه محرم میزاریم کانال سبک وشعر مداحی ویژه مادحین خواهران برادران https://eitaa.com/yazahramadadi135
یابن‌الشبیب عمه‌ی ما راه دور رفت می‌خواست قتلگاه بماند، به زور رفت آتش گرفت چادرش؛ اما کسی ندید پنجاه و پنج سال قدش را کسی ندید پنجاه و پنج سال بدون غمی نبود تا آن زمان مقابل نامحرمی نبود پنجاه و پنج سال پرش را گرفته‌اند مردانِ خانه دور و برش را گرفته‌اند یابن‌الشبیب عمه‌ی ما احترام داشت چندین امام زاده و چندین امام داشت پیش بزرگ قافله فریاد می‌زدند یابن‌الشبیب بر سرِ او داد می‌زدند داغی کمر شکن کمرش را شکسته بود یک نیزه‌ی بلند سرش را شکسته بود یابن‌الشبیب بسکه زمین خورد جان نداشت می‌خواست راه علقمه گیرد، توان نداشت یابن‌الشبیب! دختر دلگیر را زدند پنجاه و پنج ساله زنی پیر را ... اما رُباب زخم پَرَش را گرفته بود از بسکه درد داشت، سرش را گرفته بود از پیش نیزه‌های شکسته عبور کرد او را به دست‌های خودش جمع و جور کرد او را به ریگ‌های پریشان سپرد و رفت او را به آفتاب بیابان سپرد و رفت او را به مردمان دهاتی سپرد و رفت..‌‌.. ✍ کانال سبک وشعر مداحی ویژه مادحین خواهران برادران https://eitaa.com/yazahramadadi135
روضه امام رضا گریز... خاک حجره مثل خاک کربلا سوزان نبود لااقل تا لحظه ی آخر تنت عریان نبود مانند مادرت شده ای، قد خمیده ای! آقا چرا عبا به سرخود کشیده ای !؟ با درد کهنه ای به نظرراه می روی !؟ مانند مادرت چقدر راه می روی ! خون ِجگربه سینه به اجبار می دهی راهی نرفته! تکیه به دیوار می دهی اینجا مدینه نیست، چرا دلخوری شما !؟ درکوچه های طوس زمین می خوری چرا ؟ با «یاعلی» به زانوی خسته توان بده خاک لباس های خودت را تکان بده *نمی دونم با این بیت دل شما كجا میره، نمی دونم شما الان ذهنتون كجا میره، یكی مدینه میره، یكی گودال میره، یكی میره پهلو عمه جانش زینب، یكی میره مجلس ِ شام، نمی دونم حقش رو ادا می كنی یانه؟* مقداری از عبای شما پاره شد، ولی... نیزه نزد کسی به تو ازکینه علی اینجا کسی به پیرهن تو نظر نداشت فکر و خیال گندم ری را به سر نداشت اینجا کسی به غارت انگشترت نرفت چشمی به سمت مقنعه خواهرت نرفت ای حسین.... *فردا مردم نیشابور خیلی با احترام آقا رو تشییع می كنند،آقا بمیرم برات امام رضا، آقا جان شما رو كفن كردن، رو تابوت شما گل ریختن، با احترام بردن، لایوم كیومك یا اباعبدالله، آقا نبودی جدت حسین رو غروب عاشورا، اسباشون رو نعل تازه زدن، بر بدن حسین تاختند، نبودی ببینی غروب عاشورا جلوی زن و بچه اش، لباساش رو كندن، آقا نبودی ببینی شمر نامرد نشسته بود رو سینه ی حسین، خانم زینب بالای گودال ایستاده، وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ،حسین...*   ای تشنه لب حسین جان ای بی كفن حسین جان