[• #منبر_مجازی 📿 •]
یڪ سنگریزه در کفش👞
گاه تو را از حرکت باز مےدارد✋🏻
#سنگریزه ها را دریآب!
یڪ نگاهِ نامهربآنانہ بہ پدر و مادر،
گآه ڪار همان #سنگریزه را
مےڪُند...👌🏻
•••
بۍ
احترامی
بــه
#والدیـــن
پیگیرد
#الهـــۍ
دارد ...
بازمهرطورخودتوݩصلاحمیدونید ...!
⚡️ @yazainab314
[☀️📿]
صداے اذان هموُن :
{ بدوُ بیا بغلَم ببینم چتِه } خودمونهـ シ😌
#به_وقت_اذان ☺️💓
@yazainab314
#شاعرانه 🍃🌸
#ولی_الله_جعفری🍃🌸
ستون دین تو دانی این نماز است
قیام و این قعودش را چه راز است
اگر خواهی بدانی این مفاهیم
ورود اند بهشت بااین جواز است
🌟@yazainab314🌟
∞
🌸 یادمون باشه تصویر زندگیمون، همون چیزیه که با قلم 🖊افکارمون🧠 ترسیم میکنیم.اگر نقصی توی تصویر زندگیمون میبینیم، بهتره با پاک کنی از جنس انرژی و اندیشه مثبت ➕اون رو پاک کنیم و مجددا با قلم افکارمون شروع به طراحی📌 و رفع اون نقص کنیم💙
😀|#انرژی_مثبت
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
.
.
بہ یکے تنه میزنی؛ میگے ببخشید!
قبول میڪنه!
به یکے تنه میزنی؛ میگے ببخشید!
میگه چیو؟
مگه اتفاقی افتاده؟!
میگفتـ خدا اینجورے میبخشہ||✨
.
.
•♥️• #مگہداریمبهترازاین؟؟
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
شب عروسی مان🎉 در آن گیر و دار پذیرایی از مهمان ها به من گفت
بیا نماز جماعت...☺️
گفتم : نه، الان درست نیست، آخه مردم چی می گن....😕
گفت:« چی میخوان بگن؟؟؟🤔
گفتم: می خندن به ما 🙄🍃
گفت: به این چیزا اصلا اهّمیت نده.☺️
اذان که گفته شد
بلند شد نماز بخواند....
دید همه نشسته اند و کسی از جا بلند نمی شود....😒
از همه مهمان ها خواست برای نماز جماعت آماده شوند 👌🍃
همه هاج و واج به هم نگاه می کردند.😳 نماز جماعت در مجلس عروسی؟ عجیب بود. سابقه نداشت...کم کم همه آماده نماز شدند...❤️
گفتند:«به شرط این که خود داماد امام جماعت بشه...😁
نماز جماعت را به امامت سید مسعود خواندیم....😊😍
🌈|#شهید_سید_مسعود_طاهری
🌸|#شهدای_دلبر
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
حضرٺ آقا میفرمایند:
انتظار یڪ¹ امر مثبٺ است
انتظار یعنے اُمید...😍🦋
#مقام_معظم_رهبرے
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
• • •
[ #امامزمانﷺ ]
چِھ غَریبانِھ زِمزِمـھ ڪَرد :
اِمسال هَمـ نَیـامَدۍ!!
رُفٺِگَرۍ ڪِھ
داشٺـ لیواݩ هاۍ یِڪبار مَصرفـ
نیمھ شَعبـاݩ را جـارو میڪَرد...:)
#اللﮩـمعجـللولیـڪالفـرج🤲
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
🔺مرد، زن را نگه می دارد.
🍃اگر می بینیم امروزه زنانی هستند که حیای خود را ارزان فروخته اند و بدحجابی می کنند، بدانیم هیچ مردِ #غیرت داری را ندارند که رگ غیرتش برای ناموسش بالا بزند.
#حجاب
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
🌹شهید علی ذاکری بچه تهران که پدر و مادر او هر دو دکتر بوده اند. این خانواده یک پسر دارند و دو دختر…
دو تا خواهر دارد که بد حجاب اند و بد حیا اند 😔و دوست پسر دارند و رفت و آمد دارند و گناهان دیگر …😞
این پسر خوب از آب در آمده و هر چه به خواهران نصیحت می کند ، خواهران گوش نمی کنند.
این شهید متوسل می شود که خدایا من را از این اوضاع نجات بده .✨
شب در خواب یک روحانی سید را می بیند که خطاب به این شهید می گوید: علی اقا، پاشو بیا دانشگاه امام حسین که اینجا دانشجو می پذیرد.👌
آن موقع هنوز دانشگاه امام حسین (ع) تهران تاسیس نشده بود.
می رود که خوابش را تعبیر کند ، پیشنمار مسجد محله او می گوید :دانشگاه امام حسین یعنی همین جبهه های حق علیه باطل☝️، ایشان با هزار خواهش و التماس در جبهه ثبت نام می کند و بالاخره راهی جبهه می شود و شب عملیات در وصیت نامه خود می نویسد : ریاست محترم دبیرستان ، معلم عزیزم ، شما را به عنوان وصی خودم انتخاب می کنم✋. چراکه می دانم پدر و مادرم وقت خواندن وصیت نامه من را ندارند . شما را انتخاب می کنند چون خواهران من اصلا وصیت نامه نوشتن من را قبول ندارند.😞
از شما تقاضا دارم ، جنازه من را که اوردند پس از تشییع جنازه در بهشت زهرا تهران ، بروید پدر و مادر من را خبر کرده و به خواهران من هم خبر دهید ، این مقدار انسانیت در انها سراغ دارم که برای تشییع جنازه من کارها را رها خواهند کرد و به بهشت زهرا خواهند امد.🌹
👈جنازه من را که به داخل قبر گذاشتید ، تلقین قبر را که خواندید ، کفن از چهره من بردارید و بگویید تا برای یک لحظه پدر و مادر و خواهران من بیایند بالای قبر‼️ ، اگر راه من حق باشد و بد حجابی دو خواهر من #گناه باشد به قدرت پروردگار باید زنده شوم و چند لحظه ای به دنیا و اهل دنیا و پدر و مادر و دو خواهرم لبخند بزنم تا بفهمند که حق با "خمینی" است☝️و آنچه خواهران من عمل می کنند ، گناه است و ذلالت است و بد بختی ..
رئیس دبیرستان می گوید با خود گفتم چه کار کنم ؟ نکند ایشان شهید شود ؟ اگر جنازه اش را اوردند چه ⁉️اگرلبخند نزد ؟ اگر زنده نشد ؟ و...
ایشان شهید شدند و جنازه اش را آوردند و به پدر و مادر هم گفتیم و آمدند و با خود در این فکر بودیم که آیا این شهید خواهد خندید ؟ نخواهد خندید؟ چه طور خواهد شد🤔
با خود گفتیم : هرچه شد مهم نیست و ما باید اعلام کنیم ، چرا که خود شهید از ماخواسته است.✋
به محض اینکه تلقین رو خواندند و تمام شد و کفن را از چهره شهید کنار زدند و خانواده وی بالای قبر ایستاده و گریه می کردند😭😭 دیدیم که شهید سرش را بلند کرد و برای لحظاتی چشمانش را باز کرد و به روی پدر و مادر و دو خواهرش لبخند زد..✨
لبخند این شهید خانواده اش را به آنجا رساند که پدر و مادر وی اکنون از بهرترین پزشکان کشور قرار دارند 👌و خواهران وی از بهترین خواهران تهران بوده و برای جذب خواهران تلاش می کنند و…🌺
#حجاب در زمانهی ما پشتوانهای محکم به نام خون شهدا دارد 🕊
خدا کند بخاطر آن شرمندهی شهدا نشویم💔
😍🌿♥️🍃
@yazainab314