eitaa logo
تـمَـدُّن سـازانِـ نـسـلِ ظُهـور
1.2هزار دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
6.3هزار ویدیو
428 فایل
هُوَالرَّزّاق 🌸🍃گـروه فرهنگـی_اجتماعی تمـدن سـازان نسـل ظـهـور🍃🌸 سخنی وحرفی درخدمتیم👇 @yazahra4565 @nega_r83 📱پیجمون در اینستاگرام yazainab314 📢شرایط کپے ،تب و کارهای صورت گرفته شده @dokhtaran_Nassle_Zohor 🛍 کانال فروشگاه نسل ظهور @nassle_zohorr
مشاهده در ایتا
دانلود
یه ‌شعر خیلی زیبا 🙂❤️ (((دفترت رامیفروشی دخترم ؟))) باز شد درب کلاس و همچو رخش .. قامت استاد زد بر دٍیده نقش .. گفت بر پا مبصر و ، کلِّ کلاس .. پر شد از یک ترس و یک بیم و هراس .. درب را مبصر پس از یک لحظه بست .. دست بالا برد و در جایش نشست .. دیده گانی خشک و سرد و سخت گیر .. بود در سیمای این استاد پیر .. با تحکّم گفت برجا ای کلاس .. یک صدا گفتند آنها هم سپاس .. بعد از آن استاد با لبهای ریز .. گفت دفترهای انشا روی میز .. یک به یک سر زد به کل میزها .. باز گشت از پشت رخت آویزها .. سر زد و دید و سر جایش نشست .. چانه را انداخت در چنگال دست .. گفت جمعا از شماها راضی ام .. راضی از تدریسهای ماضی ام .. درس انشای شماها خوب بود .. هم مرتب بود و هم مرغوب بود .. گر چه این یک درصد از بین صد است .. این وسط اما یکی خیلی بد است .. آخرین بار تو باشد یاسمن .. پدرت فردا بیاید پیش من .. دفترت کلا سیاه است و کثیف .. با چه رویی می گذاری توی کیف ؟.. گر چه انشای تو زیبا بود و بیست .. نمره ات اما به جز یک صفر نیست .. زودتر بیرون برو از این کلاس .. تا نبینم صورتت را ناسپاس .. یاسمن اما فقط لبخند زد .. بغض را با خنده اش پیوند زد .. شرمگین بود و نگاهش غصه دار .. پشت لبخندش نگاهی بی قرار .. گفت بابایم پریشب گفته است .. دفتری در آرزویش خفته است .. آرزو دارد که مال من شود .. دفتر انشای سال من شود .. گر که قسمت بود و او کاری گرفت .. دستهایش را به دیواری گرفت .. چون حقوقش را بدادند و نخورد .. مثل آن قبلی که یکجا دزد برد .. پول صاحب خانه را باید دهیم .. بعد از آن هم نانوا آقا رحیم .. مانده ی بقالمان حاجی حبیب .. ذیحسابی های این مرد نجیب .. بعد از اینها هم که مادر ناخوش است .. کوره ی آجر پزی پشتش شکست .. بس که آجر برده در سرما و سوز .. شب نشد بی ناله هایش وصل روز .. کاش دارویی به مادر می رسید .. درد جانکاهش به آخر می رسید .. بعد از آن دیگر منم با دفترم .. مطمئنا دفترم را می خرم .. چون خریدم می نویسم توی آن .. تانباشد از سیاهی ها نشان .. نیست لازم تا کنم من بعد از این .. پاک مشق قبلی ام را نازنین .. بعد از آن بر دفتر و بر یاسمن .. آفرین میگویی ای استاد من .. با اجازه میروم پیش مدیر .. رو سیاهم من ، ببخش استاد پیر اشک در چشم معلم حلقه بست .. نرم نرمک بغض قلبش را شکست .. روی خود را برگرفت از بچه ها .. شانه می لرزید و بغضش بی صدا .. با همان چشمان بغض آلود گفت . وای از شهری که وجدانش بخفت . یاسمن، بانو،نمی خواهد نرو .. جای خود بنشین ودیگر پا نشو .. عینکم را شست اشک پاک تو .. سوختم از سینه ی صد چاک تو دفترت خوب و قشنگ است و تمیز .. حیف باشد مانده باشد روی میز .. مثل قران می گذارم بر سرم .. دفترت را می فروشی دخترم؟ گاهی اوقات شرایط اونطوری نیست که فکر میکنی.... @yazainab314
🌼 هیچ وقت نگو: محیط خرابه منم خراب شدم! همانگونه که هرچه هوا سردتر باشد لباست را بیشتر میکنی! پس هر چه جامعه فاسدتر شد تو لباسِ تقوایت را بیشتر کن ‎‎‌‌‎
‼️ از قَـدیـم گفته اند ... جلویِ ضرر را ، از هرجا بگیری منفـعت است❗️ تا به امروز ، زیاد داده ای دخترجان ...❌ دل بردی زندگی ویران کردی ... روح اشفته کردی ... ایمان اتش زدی ... از امروز کمی جلو بِکش روسری ات را... جلوی ضرر را هرجا بگیری منفعت است .... @yazainab314 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
شمایۍ کـه همش از رتبه کنکور الگوهای اونور آبی تعریف میکنی، چند سالت بود وقتی فهمیدے شهید مهدی زین‌الدین رتبه چهارم کنکور رشته‌ی تجربی رو کسب کرده بودن(:؟ - شهدا‌توهیچ‌جبهه‌ای‌کم‌نمیزاشتن🙂!'
•~🌿✨~• به اون یا ی که موقعِ راه رفتن سرش پایینه... نگید داری کفشاتو نگاه میکنی! اونا قبل از کفشاشون... 📎یه نگاه به قیامت 📎یه نگاه به آخرت 📎یه نگاه به عاقبت گناه 📎یه نگاه به غربت مولا 📎یه نگاه به قرآن انداختن.............. با خودشون دو دو تا چار تا کردن دیدن نههه‌...نمی‌ارزه بابا... نگاه به نامحرم به اشک مولا صاحب الزمان نمی‌ارزه🚶🏿‍♂️ 💥 @yazainab314
«💚🌱» -یعنےمیشہ امام زمان(عج)‌ باخودکارسبزدوراسممون‌ خط‌بکشن؟ بگن‌ اینم‌نگہ‌داریم‌شایدبہ‌دردخورد.. شاید حسینےشد یہ‌روز دورگناه‌روخط‌کشید ‹‌‌‌اعوذباللہ‌من‌شر‌نفسے...‌ 🌻
اگـه‌ میبینۍ.. داره‌‌ ; به‌ راه‌ ڪج‌ میره ‌باید بشۍ؛ به‌عنـوان‌ رفیقش‌ مسئولۍ وگرنه‌ روز پاٺ‌گـیره..! اگه‌‌ وکمکش‌نڪنۍ.. همیـن‌آدم‌ ڪھ داره‌ خطامیـره میاد جلوٺـومیگیره میگه:. ‌ٺوڪھ من‌دارم‌ اشٺباه‌میڪنم چــرا‌بهـم‌ گوشزد‌ نڪردۍ؟! چرا نگرفٺۍ!! シ︎ ❥︎ @yazainab314 🦋
✨ برخے کہ خیلے گناھ دارند مےگویند: یعنے خدا من را مےبخشد؟! آنہا نمےدانند وقتے بہ این حآل میرسند یعنے اینکہ بخشیده مےشوند.| :) | ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌‌🌸 🎀🌸 シ︎ ❥︎ @yazainab314 🦋
میگفت، خدا فراموش‌شده‌ترین حقیقت‌امروز‌ماست به‌خدا‌برگردیم! آغوشش‌را‌براۍ‌تو باز‌کرده‌است، او‌منتظر‌است‌تا‌کہ‌ما‌بر‌گردیم! ‎‌‌‌‌‌‌‌🌸 🎀🌸 シ︎ ❥︎ @yazainab314 🦋
همسرشھید‌: هروقت‌چاے‌مۍریختم‌می‌آوردم، میگفت‌بیادوسہ‌خط‌روضہ‌بخونیم‌تا چاے‌روضہ‌خورده‌باشیم.. ‎ 🌸 🎀🌸 シ︎ ❥︎ @yazainab314 🦋
اگـہ‌ فڪر‌ میڪنے خودت‌ چادࢪۍ‌ شدے، اشتباه‌ میڪنے بدون‌ ڪہ‌ انتخابت‌ ڪردن! بدون‌ ڪہ‌ یہ‌ جایے خودتو‌ نشون‌ دادۍ! بدون‌ حتما یه‌ یا زهـرا‌ گفتے.. ڪہ‌ بی بی خریدتت ⇜اࢪزون‌ نفروشـے‌ خودتو:) ‌‌‎‎‎ ‌🌿 🌸 🎀🌸 シ︎ ❥︎ @yazainab314 🦋
✨ وقتۍ‌خواستۍامربہ‌معروف‌ڪنی، یہ‌جور؎انجامش‌بدھ‌ڪه‌حس‌ڪنہ میخوا؎‌دستش‌روبگیر؎‌نہ‌مُچش‌رو! اشتباھ‌امربہ‌معروف‌ڪردن؛ دل‌آدم‌روازدین‌ودنیامیزنہ.. 🌸 🎀🌸 シ︎ ❥︎ @yazainab314 🦋
استاد‌ پناهیان میگفت: خدا‌ از‌ما بچه مذهبی‌ها انتظار تغییر‌و تحول‌ بیشتر داره! این‌ مسئله‌ بیشتر‌ یقه‌ ماها رو‌ میگیره! هرکی که مذهبی شد‌آماده باشه آماده‌ باشه‌ برای امتحان‌هایی‌ که خدا‌ زیر‌و‌ روش‌ بکنه.. خدا‌ با آزمایشاتش این‌ کار‌ رو میکنه خدابا همه اینکارو‌ میکنه..! پس‌ آماده باش‌ رفیق☺️🍂... ‎‌‌‌‌‌‌‌🌸 🎀🌸 シ︎ ❥︎ @yazainab314 🦋
میگن‌چرا‌میخواۍ‌شهید‌شۍ؟! میگہ‌دیدید‌وقتۍ‌یہ‌معلم‌رو‌دوست‌دارۍ خودتو‌میڪشۍ‌تو‌کلاسش‌نمره‌²⁰بگیرۍ ولبخندرضایتش‌دلت‌روآب‌ڪنہ؟! منم دلم‌برالبخندخدام‌تنگ‌شدھ(: میخوام‌شاگرد‌اول‌ڪلاسش‌بشم _شھید‌حمیدسیاهڪالۍ‌مرادۍ🌱 🌸 🎀🌸 シ︎ ❥︎ @yazainab314 🦋
استادم‌گفت: وابستہ‌خدا‌بشید :))) گفتم: چجوری؟ گفت: چجورےوابستہ‌یہ‌نفرمیشۍ؟ گفتم: وقتے‌زیادباهاش‌حرف‌میزنم زیاد‌میرم‌،میام.. تویہ‌جملہ‌گفت: رفت‌وآمدتوبا خدا زیادڪن..!🌱 ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ      ⌲ ˡᶦᵏᵉ  ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ    ˢᵃᵛᵉ     ˢʰᵃʳᵉ ‎‌‌‌‌‌‌‌🌸 🎀🌸 シ︎ ❥︎ @yazainab314 🦋
کاش همونقدی که غرق گوشی میشیم غرق خدا هم میشدیم .! - شاید تلنگر
چراوقتۍحالمون‌بده... شروع‌میڪنی بہ‌گذاشتن‌پروفایل‌و استورےهاۍدپ ؟! چراباخالقمون‌حرف‌نمیزنیم ؟! بیایم‌وقتےکہ حالمون‌خوب‌نبودبا خدامون‌حرف‌بزنیم ... دورکعت‌نمازبخونیم حتےشده‌یک‌صفحہ‌قرآن... ♥️ بخداآروم‌میشیم:)
پروفایلاتون پر شده از عکسای خودتون که با چادر میزارید و نهایتا یه افقی هم گیر میاریدُ بهش محو میشید..بعد زیرش مینویسید: ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم.. منظورتون همون مادریه که از نابینا رو میگرفت؟! به نظرتون حضرت فاطمه هم این بود، اینکار رو میکرد؟!
تنها کسانی شهید می شوند که شهید باشند... به این سادگی ها نیست باید قتلگاهی رقم زد باید کُشت!! منیت را تکبر را دلبستگی را غرور را غفلت را آرزوهای دراز را حب دنیا را... باید از خود گذشت ! باید کشت « نَفس » را... شهادت درد دارد! درد کُشتن "لذت" هاست... باید کشته شویم ،تا شهید شویم!
انسانی که نماز نمی‌خواند هیچ وقت نمی‌تواند وفادار باشد! چون کسی که با خدایش وفا نکند به بنده چطور وفا کند؟
بعضی از گـناهـان یه‌جوري‌‌بین‌مون عادي‌شدن، که‌تا به‌طرف‌میگی‌،چرااینکارو انجام‌میدی !؟ میگه : «همـه»‌انجام‌میدن،حالابرامن‌عیبه ... ! این‌خیلی‌چیزخطرناکیه ...! به‌این‌افرادباید‌‌گفت : اون‌دنیا‌دیگه‌، «همــه» قرارنیست ‌بجای توبرن‌ جهنم، تو خودت بایدبری ..! یادمون‌نره : خودمون‌مسئول‌‌کارهایی‌ که ‌انجام‌میدیم‌ ، هستیم... پس بابهانه ، خودمونو فریب‌ندیـم ..!
میگم.. مگه قرار نبود چادر بزنیم که حجابمون کامل باشه و جلب توجه نشه🤔⁉️ پس جریان این چادرایِ نگین دار چیه؟!!! چادرش انقدر نگین و زرق و برق داره و جلب توجه میکنه که اگ نمیزد خیلی بهتر بود:/💔
خیلی قابل تامله ب نظرم..☝️🏻