تـمَـدُّن سـازانِـ نـسـلِ ظُهـور
#میم 🙂🌿 👌🏻💜ادمین های کانال:)
خواهش مکنم اصلا متعلق به همه تونم 😂🚶♀
38.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تولدت مبارک برادر شهیدم 🎈🎊
خوشحالم با اوج و ناراحتی هام به طور اتفاقی باهات اشنا شدم
و مسیر زندگیم رو تغییر دادی
تولدت خیلی مباارک برادرشهیدم
استوری همسرشهید هست
برای شادی روح شهید ۱۵ صلوات بفرستین رفقا
#شهید_حسین_هریری
تـمَـدُّن سـازانِـ نـسـلِ ظُهـور
تولدت مبارک برادر شهیدم 🎈🎊 خوشحالم با اوج و ناراحتی هام به طور اتفاقی باهات اشنا شدم و مسیر زندگیم
برادرم !نگرانم از این همه غفلت که گاهی خودشو با فراموش کردن این لحظات خوب نشون میده!دلم اما به تو و شهدا گرمه!ببخش اگه گاهی اونی که میخوای نیستم اگه گاهی سر به هوا میشم اگه گاهی سرم گرم بیهوده دنیا میشه!اما بدون همیشه دوستون دارم و یادم نمیره چیزهایی رو که با شما بدست آوردم!یادم نمیره این من،منِ قبل از شما نیست!مطمئن باش من آدمِ جا زدن نیستم،آدمِ تسلیم شدن نیستم!فقط شاید باید کمی بیشتر نگاهم کنی!!!میگن آدما تو زندگی شبیه اونایی میشن که دوستشون دارن...!من ناامیدت نمیکنم برادرم!قول میدم...🙂
مشخصات #شهیدحسینهریری
تاریخ تولد : 1368/08/03
محل تولد : مشهد
تاریخ شهادت : 1395/08/22
محل شهادت : حلب - سوریه
وضعیت تاهل : متاهل
محل مزار شهید : مشهد - بهشت رضا (ع)
تخریب چی شهید حسین هریری، متولد سال ۶۸ بود و کارشناسی حقوق را از دانشگاه قوه قضاییه دریافت کرد.
از کودکی در پایگاه بسیج مسجد هجرت حوزه یک عمار حضور و فعالیت داشت و در برپایی تمامی برنامههای قرآنی، نماز جماعت، نماز جمعه پیش قدم میشد.
زیبایی چهره #شهیدحسینهریری باعث شده بود در جبهه مقاومت اسلامی به «قمر فاطمیون» معروف شود
به تازگی نامزد کرده بود💍، دوست نداشت ازدواجش مانعی برای دفاع از حریم اهل بیت شود🙂
همسر #شهیدحسینهریری متولد ۱۳۷۶ است. دختر جوانی که هنوز زندگی مشترکش را آغاز نکرده، همسر شهید شد.
فصل مشترک زندگی شما و #شهیدحسینهریری به چه شکلی رقم خورد و چطور با هم آشنا شدید؟🤔
شهید کارمند پدرم در بخش بازرسی قطار شهری و بازرسی قطار متروی مشهد بود.
از طرفی پدر من و ایشان هشت سال با یکدیگر رفیق بودند
و همدیگر را میشناختند.
همین طور در هیئات مذهبی حسین آقا با برادرم دوست شده بودند.
مادر آقا حسین در مراسم روضهای که در خانهمان برگزار شده بود من را دید
و
بعد از گذشت مدتی از این موضوع ایشان من را برای پسرش خواستگاری کرد.
یک روز خانواده حسین آقا با خود حسین اقا برای مراسم خواستگاری به خانه ما آمدند.
قبل از نامزدیتان، حسین آقا به جبهه سوریه اعزام شده بود؟
بله، شهید یکبار اسفند ۹۴ تا اردیبهشت سال ۹۵ به مدت سه ماه در سوریه به سربرده بود.
از قرار وقتی دوست صمیمی حسین آقا به شهادت رسید او هم به ایران بازمیگردد.
اتفاقاً یکی از شرطهایش این بود که چون رزمنده مدافع حرم هستم دوست دارم باز هم به عنوان مدافع حرم باقی بمانم و نمیخواهم ازدواج مانعی برای اعزام مجددم شود.👌
در پاسخ گفتم دقیقاً من هم از همسر آیندهام این انتظار را داشتم که حداقل یکبار هم شده برای دفاع از حرم بیبی زینب (س) گامی برداشته باشد. 🤝
پس چه بهتر که شما خودتان مشتاق این امر هستید. 😍
همسرم از شرط من خیلی تعجب کرد.🤭
زیرا هر کجا که رفته بود و این شرط اعزام شدن مجدد خودش را به سوریه اعلام کرده بود طرف مقابل نپذیرفته بود. 😬
حتی خود شهید به من گفت شما چرا قبول کردید؟ 🤔🙄خیلی از دخترهای نسل امروزی در این وادیها نیستند.
عجیب است که شما پذیرفتید.
عنوان یک جوان نسل امروز چطور قبول کردید که همسر آیندهتان به جایی برود که احتمال شهات و جانبازیاش است؟
بنده این شرط را قبول کردم چون به این موضوع خیلی اعتقاد داشتم
(که مرگ در دست خداوند است)
حتی اگر در هر شرایطی قرار بگیرید تا زمانی که خود خدا نخواهد چیزی نمیتواند به شما آسیب وارد کند.👌🖐
برگشتم به خواستگارم گفتم اگر قرار است برای شما اتفاقی بیفتد چه شما برای دفاع از بیبی زینب(س) در سوریه باشید یا در خانه خود نشسته باشید حتماً اتفاق میافتد.☺️🚶♀
پس بهتر است که مرگمان به شهادت ختم شود که در برابر خداوند ارزش معنوی داشته باشد. 🤩😍
من خودم به عنوان یک خانم نمیتوانستم برای دفاع از حرم زینب (س) حضور داشته باشم چرا به شریک زندگیام که توانایی این کار را دارد اجازه ندهم برود. 🤝👍
شاید باورتان نشود😅 از روزی که همسرم برای اعزام مجدد میخواست راهی شود خودم پا به پایش او را همراهی کردم.😌
حتی خود شهید به علت اعتقادی که داشت به من میگفت چون تو دختر سید هستی فرم مشخصات بنده را بنویس ارسال کن تا کارهایم زودتر انجام شود.☺️🙂
از آنجا که شهید در اعزامهای قبلی توسط دشمن شناسایی شده بود برای اعزام مجدد با مشکل رو به رو بود.😞
در هر حال من دوست نداشتم در رفتن همسرم به سوریه «نه» بیاورم که
حتی حسین آقا برگشت از من پرسید تو واقعاً از ته قلبت راضی هستی که من به سوریه اعزام شوم🤔🤔. در جواب گفتم هرچه خدا صلاح میداند همان خواهد شد و نمیخواستم در روز محشر شرمنده حضرت بیبی زینب (س) باشم.😭😢
نامزدیتان چقدر طول کشید؟ در صحبتهایتان گفتید که شهید توسط تروریستها شناخته شده بود پس اعزام مجددش چطور انجام گرفت؟
من و شهید ۲۰ تیرماه سال ۹۵ رسماً به عقد یکدیگر درآمدیم.💍
بعد از یک ماه قصد رفتن به سوریه را کرد که حتی دوستانش به او گفتند شما تازه عقد کردی برای چه میخواهی بروی😫.
در همین حین از تهران پرونده اعزامیاش برگشت خورد، چون چهره حسین در سوریه نزد تروریستها شناخته شده بود. 😢😔
برای اعزام مجددش به او اجازه ندادند که برود تا اینکه با تلاش بسیار موفق شدند.😍☺️
۱۰ آبانماه ۹۵ با نام مستعار قمر فاطمیون و از طریق لشکر فاطمیون توانست اعزام داشته باشد.✈️
۲۲ آبانماه هم به شهادت رسیدند🖤💔
کلاً چهارماه دوران نامزدی ما با هم طول کشید🙂 و در اصل خدا خواسته بود در کنار شهید بیشتر باشم تا از او بیشتر درس بگیرم.😇