💞✨💞✨💞✨💞✨💞✨💞
✳️ دعای پیش ازخواندن قرآن ✳️
اَللّهُمَّ بِالحَقِّ اَنزَلتَهُ و بِالحَقِّ نَزَلَ ، اَللّهُمَّ عَظِّم رَغبَتی فیهِ وَاجعَلهُ نُوراً لِبَصَری وَ شِفاءً لِصَدری وَ ذَهاباً لِهَمّی وَ غَمّی وَ حُزنی ، اَللّهُمَّ زَیِّن بِهِ لِسانی وَ جَمِّل بِهِ وَجهی وَ قَوِّ بِهِ جَسَدی وَ ثَقِّل بِهِ میزانی ، وَارزُقنی تِلاوَتَهُ عَلیٰ طاعَتِکَ ءاناءَ اللَّیلِ وَ اَطرافَ النَّهارِ ، وَاحشُرنی مَعَ النَّبِیِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الاَخیار..
💞✨💞✨💞✨💞✨💞✨💞
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
#ختم_روزانه_قران🌸✨
#صفحه_بیست_وسه
به نیابت از :شهید ابولفضل(شاهرخ)ضرغام 💟
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
2400381.mp3
4.61M
#ختم_روزانه_قرآن
صفحه بیست و سه
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پنج شنبه تون زیبا و شاد 🌸🍃
💗✨آخرهفته تون زیبا
🌸✨امروز از خدا
🌷✨ برای تک تک تون
💗✨اینگونه آرزو کردم
🌸✨روزتون پراز خوبی
🌷✨لحظه هاتون پراز آرامش
💗✨نگاهتون پراز مهربانی
🌸✨دوستی هاتون پرازصداقت
🌷✨رزق و روزی تون پراز برکت و
💗✨زندگیتون پراز محبت باشه
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
شکر گذاری از نعمت، از خودِ نعـمت
بهتر است، چون نعمت متاعِ دنیـاےِ
فانی است و لـڪن #شڪر، نعـمـتِ
جاودانـه ے آخـرت اسـت....
-امامهادی؏
-شکرخدارا♡...
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
#خدا
#عشق
انسان اگر عاشق نباشد زود پیر میشود و صفای جوانی را از دست میدهد و اگر عاقل نباشد دیر بزرگ میشود و در جهالت کودکی باقی میماند عشق نابجا عقل را میگیرد و عقل نابجا عشق را نابود میکند عقل نابجا این است که دائما در اندیشۀ دنیا باشد و عشق نابجا این است که به غیر خدا علاقمند باشد
#استاد_پناهیان
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
#تلنگر
✍این روزها ...
👌ســـــعے ڪن
مـــــدافع #قــــــــــلبت باشے
ازنـــــفوذ شـــــیطان
✅شاید سخت تر از مدافع #حـــــرم بودن
مدافع قـــــــلب شدن باشد...
🌺" الْقَـــــلْبُ حـــــَرَمُ اللَّه "ِ
قـــــلب، #حرم خـــــ❣ـــــداوند متعال است
پس در #حـــــرم او
غیر او را ســـــاڪن نڪن‼️
#الا_بذڪر_الله_تطمئن_القـــــلوب🌱
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
••🌿
#تلنـگـرانہ🌱
- اسٺادپناهیان:
هروقٺٺونسٺےڪفشهاےڪسیوڪھ..
باهاشمشڪلدارےجفٺڪنے..
اونروزآدمشدے ❤️
#مسیر_عشق
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
بــانــــــو!
اَگر زيبایےگیسوانـتعنوانےست
ڪہدَرشعــ🎶ـرهاسِتایشمی شود...
حجب وحيای توعنوانی است
ڪہدر قرآن📖 ستایشوتاڪیدشده است...
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
😌✌️🏻 • •
•
•
#انگیزه_تایم
یہعالمہروزاۍقشنگپیشروتہ😉
#بلاخرهکروناهمتموممیشوروزهایقشنگتریمیاد😍😷
#اینروزامواظبخودتونبیشترباشیدودعاکنید🙃🤲🏻
•
•
😌✌️🏻 • •
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
🍃
این جوانان ما
به راههای آسمان آشناترند ؛
تا به راههای زمین ...
#شهید_آوینی✨
#پروفایل
#استوری
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
و دلِ من؛
چقدر برای لبخندهایت تنگ شده!
#حاج_قاسم_سلیمانی
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
مالومنالوقیمٺوشوڪٺ نخواسٺیم
ازمحضرٺوغیرمحبٺنخواسٺیم
بابالجوادوپنجرهفولادشاهدند؛
ماازڪسےبهغیرٺو حاجٺنخواسٺیم
#السلامعلیڪیاامامرضا(ع)
#من_ماسک_میزنم
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
حکم اعدام چند نفر از جمله جوانی را داده بودند. بستگان جوان نزد مرحوم شیخ رجبعلی خیاط میروند و با التماس چارهای می جویند. شیخ می گوید: گرفتار مادرش است. انهانزد مادرش میروند، می پرسند : آیا از او دلگیر هستی؟ می گوید :آری! تازه ازدواج کرده بود، روزی سفره را جمع کردم و به دست همسرش دادم تا به آشپز خانه ببرد، پسرم سینی ظرفها را از دست او گرفت و به من گفت: برای شما کنیز نیاورده ام! با شنیدن این حرف خیلی ناراحت و دلگیر شدم. سرانجام مادر رضایت میدهد و برای رهایی فرزندش دعا
می کند روز بعد اعلام میکنند که اشتباه شده است و آن جوان آزاد می شود.
کتاب هزارویک حکایت اخلاقی ص574
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
بگداریدگمنام بمانم،:
سخنان حضرت آقا درمورد شهیدان باکری و سلیمانی:
بسماللهالرحمنالرحیم
«در بین شهدا بعضی از آنها #شهیدپرور بودند.
در واقع میتوان گفت آنها #سیدالشهدا بودند. اعتقاد ما این است که #شهید_باکری سیدالشهدای لشکر عاشورا بود....
و #شهید_سلیمانی هم سیدالشهدای مقاومت است.
سیدالشهدا شدن این عزیزان هم بهخاطر فرماندهیشان نبود.
از زمانی که جنگ هشت سال دفاع مقدس شروع شد، شهید آقا مهدی باکری از یک خمپاره زدن در جنگ شروع کرد.
اما آقا مهدی در بین رزمندگان صاحب سبک و صاحب ادبیات بود...
باکری فرد نبود، بلکه ادبیات بود.
با تمام رفتار، گفتار، حرکات، سکنات و برخوردهایش همواره شهید تربیت میکرد. و این دقیقاً در حاج قاسم هم بود....»
یاد شهدا با صلوات
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
سخنان حضرت آقا درمورد شهیدان باکری و سلیمانی:
بسماللهالرحمنالرحیم
«در بین شهدا بعضی از آنها #شهیدپرور بودند.
در واقع میتوان گفت آنها #سیدالشهدا بودند. اعتقاد ما این است که #شهید_باکری سیدالشهدای لشکر عاشورا بود....
و #شهید_سلیمانی هم سیدالشهدای مقاومت است.
سیدالشهدا شدن این عزیزان هم بهخاطر فرماندهیشان نبود.
از زمانی که جنگ هشت سال دفاع مقدس شروع شد، شهید آقا مهدی باکری از یک خمپاره زدن در جنگ شروع کرد.
اما آقا مهدی در بین رزمندگان صاحب سبک و صاحب ادبیات بود...
باکری فرد نبود، بلکه ادبیات بود.
با تمام رفتار، گفتار، حرکات، سکنات و برخوردهایش همواره شهید تربیت میکرد. و این دقیقاً در حاج قاسم هم بود....»
یاد شهدا با صلوات
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─
#رمان_جانم_میرود 🌸🌿
#قسمت_بیست_و_یکم
ـــ اجازه هست استاد
استاد صولتی با لبخند اجازه داد
ڪرد و سرجایش نشست
مهیا تا می خواست سر جایش بشیند با دیدن مهران صولتی اخمی
همزمان نازی در گوش شروع به صحبت کرد
ــ وای این پسره مهران برادر استاد صولتیه
ـــ مهران ڪیه
ـــ چقدر خنگے تو همین که بهت زد
مهیا با این حرف یاد زخمش افتاد دستی به اخمش کشید
ـــ دستش بشکنه چیکارکرد پیشونیمو
با شروع درس ساڪت شدند...
***
ــــ خسته نباشید
همه ار جایشان بلند شدند
مهیا وسایلش را تند تند جمع ڪرد و همراه نازی و زهرا به سمت بیرون رفتند
ــــ دخترا آرایشم خوبه ??
مهیا نگاهی به صورت نازی انداخت
ـــ خوبه، میخوای برے جایی؟؟
زهرا تنه ای به ناری زد
ـــ ڪلڪ کجا دارے میری؟؟
ـــ اه چته زهرا تیپمو بهم ریختی من رفتم
مهیا و زهرا به رفتن نازی نگاه می کردند
ـــ واه مهیا این چش شد
ــــ بیخیال ولش ڪن بریم
ـــ مهیا جانِ من بیا بریم کافی شاپ
ـــ باشه بریم
پاتوق همیشگی مهیا و دوستانش کافی شاپی ڪه رو به روی دانشگاه بود
وارد کافی شاپ شدن و روی میزی در گوشه ڪافی شاپ نشستند
گارسون به طرفشان آمد و سفارش را گرفت
صدای گوشیش بلند شد
بعد ڪلی گشتن گوشی را از کیف درآورد
پیام داشت .همان شماره ناشناس بود جواب پیام را داده بود
ــــ یڪ دوست
مهیا پیامش را پاک کرد و بیخیال تو کیف انداخت
ـــ بی مزه بازیش گرفته
ـــ با ڪی صحبت می کنی تو
ـــ هیچی بابا مزاحمه بیخی
شروع ڪردن به خوردن ڪیڪ بعد از ربع ساعت از جایشان بلند شدند
مهیا به طرف صندوق رفت تا حساب ڪند
ـــ چقدر میشه
ــ حساب شده خانم
مهیا با تعجب سرش را باال آورد
ـــ اشتباه شده حتما من حساب نڪردم
ـــ نه خانم اشتباه نشده اون آقا میز شمارو حساب کرد
مهیا به جایی ڪه گارسون اشاره ڪرد نگاه ڪرد با دیدن مهران صولتی و آن لبخند و نگاه مرموزش اخم
وحشتناڪی به او انداخت و زود پول را از ڪیف پولش در آورد و روی پیشخوان گذاشت و ار کافی شاپ خارج
شد
ـــ پسره عوضی
ـــ باز چته غر میزنی
ــــ هیچی بابا بیا بریم
#رمان_جانم_میرود 🌸🌿
#قسمت_بیست_و_دوم
دستی برای تاڪسی تکان داد با ایستادن اولین تاڪسی سوار شدند
ـــ مهیا
ـــ جونم
ـــ یه سوال بپرسم راستشو بهم میگی
ـــ من کی بهت دروغ گفتم بپرس
ــــ اون دو سه روزی ڪه جواب گوشیتو نمی دادی ڪجا بودی
ڪند
ڪرد دوست نداشت چیزی را از زهرا مخفی
مهیا پوفی
ـــ بهت میگم ولی واویال اگه فهمیدم نازی یا کس دیگه ای فهمیده
ـــ باشه باشه بگو...
***
ــــ جان من مهیا همه این اتفاقات افتادن؟
ـــ جان تو
ـــ وای خدا باورم نمیشه
ـــ باورت بشه
ـــ ناری بفهمه
مهیا اخمی به او کرد
ـــ قرار نیست بفهمه خودت میدونی با این جماعت مشڪل داره
دیگہ به خانه رسیده بودند
بعد از خداحافطی به سمت در خانه شان رفت در را باز کرد و تند تند از پله هاوباال رفت
ـــ سالم
مادرش که در حال بافتن بود وسایلش را کنار گذاشت
ـــ سالم به روی ماهت تا تو بری عوض کنی نهارتو آماده میکنم
مهیاوبدون اینڪه چیزی بگویید به سمت اتاقش رفت و بعد از عوض کردن لباسش و شستن دست و صورتش
به طرف آشپزخانه رفت
و شروع کرد به خوردن
تمام که کرد ظرفش را بلند کرد و در سینگ گذاشت
ـــ مهیا
مهیا به سمت هال رفت
ـــ بله
ــــ دختر آقای مهدوی رو تو بازار دیدم گفت بهت بگم امروز بری پایگاشون غروبی
ـــ باشه
تو اتاقش برگشت
خیلی خسته بود چراغ را خاموش ڪرد و خود را روی تخت پرت ڪرد
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
موهایش را مرتب کرد وسایل مخصوص طراحی اش را برداشت و به سمت پایگاه رفت بعد نماز رفت چون دوست
نداشت در شلوغی آنجا دیده شود حوصله ی نگاه های مردم را نداشت به سمت پایگاه رفت بعدواز در زدن وارد شد
چند دختر جوان نشسته در حال بسته بندی بودن با تعجب به مهیا نگاه می کردند
ــــ به به مهیا خانم
مهیا با دیدن مریم لبخندی زد
ــ سالم مریم جان
ــ سالم گلم خوش اومدی بیا بشین اینجا
مهیا روی صندلی نشست مریم برایش چایی ریخت
ـــ بفرما
ـــ ممنون
✍علامه تهرانی (ره) :
هر کس در عصر پنج شنبه برود بر سر قبر مادرش و پدرش و طلب مغفرت کند ، خداوند عزوجل طبقه هایی از نور به قلب آنان افاضه می کند و آنها را خشنود می گرداند و حاجات این کس را بر می آورد. أرحام انسان در عصر پنجشنبه منتظر هدیه ای هستند و لذا من در بین هفته منتظرم که عصر پنج شنبه برسد و بیایم بر سر قبر پدر و مادرم و فاتحه بخوانم.
📕 معاد شناسی
علامه طهرانی ، ج ۱ ، ص ۱۹۰
🌹پنج شنبه است به یاد گذشتگان باشیم با ذکر فاتحه و صلوات
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
•| #انگیزشی 🍀
وقتی از میان درد
رشد نکنی
درد رشد خواهد کرد...!!
🌸
از هر موقعیتی برای رشدت استفاده کن 💪🏼
🌸
#تومی_تونی_یکی_ازبهترین_هاباشی 🤩
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
#بیو📿💝
صداے تپش هاے نا آرام دلم را تنہا خدا شنید ^_^
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
#روز_شمار_محرم
۸#روز
تـا هست جهــان شـور محــرم باقیست
این جلوه ی جان در همه عالـم باقیست
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
#مباهله
تنها 1 روز تا مباهله، بزرگترین فضیلت قرآنی امیرالمؤمنین علیه السلام، باقیست..
✳️ مباهله پیروزی دستهای الهی شکننده صلیبهای طلایی است...
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
#بیو 🌱✨
مآدرم داد به من درس محبّٺ امّآ
مَـن حُسينۓ شـدم از بـس پدرم گفت؛ [حسین]😍
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
#نوڪرانہ[♥️]•❥•°
نوڪرهمیشہ
فخـر،بہ
آقایـَش میڪنـد💕🌱
مـن فخـرمیڪنم
ڪہ تــو❥
اربابـمـےحـسین❤️∞
#دݪتنگـــ_ڪربلآ🍃
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•{ #مذهبـے 🌙
•{ #استوری🌱
°•قافله سالار داره میاد ...💔
♥️🌿به {دختران تمدن ساز} بپیوندید🌿♥️
😍🌿♥️🍃
@yazainab314