🌙دعا می ڪنم در این شب
زیر این سقف بلند
روےدامان زمین
هر ڪجا خسته و پرغصه شدے
دستی از غیب به دادت برسد
وچه زیباست ڪـه آن
دستِ خدا باشد وبس
💫 #شــــبــــتــــؤنــــ_قــــشــــنـــگـــــ✨
★ به «تــمـــدن ســـازان
نــســـلـــ ظــهــور🌕» بپیوندید★
↓. 💎 .↓
@yazainab314
#سلام_امام_زمانم 😍♥️
🌼السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه
🌸السلام علیک یاحجهالله فی ارضه
🌺السلام علیک ایها الحجه الثانی عشر
🌼السلام علیک یانورالله فیظلماتالارض
🌸السلام علیک یا مولای یاصاحبالزمان
🌺السلام علیک یا فارس الحجاز
🌼السلام علیک یا خلیفه الرحمن و یا شریک القران و یا امام الانس و الجان♥️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃
シ︎ ❥︎ @yazainab314 ⇦ 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎 الله اکبر!
🔹تا حالا به معنای مهمترین ذکر نماز دقت کردید؟
#پناهیان
シ︎ ❥︎ @yazainab314 ⇦ 🍃
..یڪ شخصۍ گفت:
الله اڪبر.
..وبعدش دوباره گفت:
لااله الله محمدرسول الله.
..وبازهم گفت:
سبحان الله وبحمد
سبحان الله العظیم.
..ودوباره گفت:
لااله الا انت سبحانڪ
انی ڪنت من الظالین.
این شخص ۷۰۰۰۰ هزار نیڪی
بدست آورده است.
این شخص شما هستین.
به همین راحتۍ👌🏻🦋
#مبارکتون_باشه😁😜
#نشر=صدقه جاری
[♡✨♡]
من از حکايت عشق تو بس کنم؟
هيهات!
مگر اجل که ببندد زبان گفتارم
#ازدورسلام
#السلامعلیکیااباعبداللهالحسین 🥀
★ به «تــمـــدن ســـازان
نــســـلـــ ظــهــور🌕» بپیوندید★
↓. 💎 .↓
@yazainab314
#تفسیر_حکمت_20
🍃 حکمت۲۰:
رابطمون رو با خدا درست کنیم، خدا رابطمون رو با مردم درست میکنه
اولین صفت خدا الرحمن هست
بخشندگی...
الرحمن باشیم✅
#نهج_البلاغه
°•🦋⃝⃡❥•°↝@yazainab314
بێـــــسێݦچێ📞
🌸-- خواهَرااا_خواهَرااا --🌸
+مرکز بگوشیم👂🏻
-- حِجاب!..🌱
حِجابِتونومُحڪَمبگیرید
حَتۍ،توۍفضاۍمجازۍ📱
اِینجابَچِههابخاطِرِحفظِچادُر
ناموسشیعِه♡
مۍزَنَنبهخطِدُشمَن🌿♥️
#حواستوݩهستخواھــࢪا؟!
#حتیدࢪمجازے
@yazainab314 ❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ | #روایتگری
🔻نبرد تن و تانک در اینجا تاریخی را رقم زد که بسیجی بن بست ندارد، انقلاب بن بست ندارد...
シ︎ ❥︎ @yazainab314 ⇦ 🍃
🌻🌿🌻🌿🌻
🌿🌻🌿🌻
🌻🌿🌻
🌿🌻
🌻
༻﷽༺
#از_روزی_که_رفتی
#فصـل_چهارم
#قسمـت_سی_هفت
معصومه بی توجه به حال مهدی باز هم گفت: بعد از یک مدتی پیغام پسغام های رامین شروع شد و هر وقت مرخصی میگرفت، میومد سراغم
و از عشقش به من می گفت. فکر کردم عشق واقعی رو پیدا کردم. فکر کردم عاشق شدم اما بعد از مدتی فهمیدم عاشقی سراب بود. همش
فریب بود تا باهاش ازدواج کنم! هر روزی که از ازدواجمون میگذشت، اخلاق و رفتارش بد و بدتر شد، تا جایی که شک داشتم اون عاشق روزهای اول کجا رفته؟ مگه میشه اینقدر فیلم بازی کرد؟ اینقدر دروغ گفت؟ یک روزایی رسید که راضی به مرگم شدم. همه راه ها برام بسته بود. راهی نداشتم ازش فرار کنم و طلاق بگیرم. من از تو گذشتم چون فکر کردم عاشقم اما همش خیال بود. یک روزی به خودم اومدم و دیدم من
قلبی برای عاشق شدن ندارم! هر کسی به من میگه دوستت دارم، منم از اون خوشم میاد و توهم عاشقی میزنم! تصمیم گرفتم اگه خدا به من فرصتی داد و از دست رامین راحت شدم، برگردم سراغت و دور هر چی مرد و نامردی هست خط بکشم. خیلی سالهای عمرم رفت و سوخت.
روزهایی که نه همسر داشتم و نه پسرم رو. همش چوب اشتباهات خودم بود که خوردم.
مهدی گفت: اینجوری خودت رو توجیه میکنی؟ که اشتباهی عاشق شدی؟
این بود که میگفتی اگه دلیل کارهات رو بشنوم، میبخشمت؟ شنیدم! اما نمیبخشمت.
مهدی بلند شد و به سمت اتاقی رفت که در این خانه داشت. کاش رها اینجا بود. کاش صدرا بود. دلش کمی درد داشت. چه بیهوده رها شده بود. دلیلش آنقدر مسخره بود که خودش هم این همه سال، گفتنش را به تاخیر انداخته بود!
معصومه با خود فکر کرد تمام زندگی اش را باخته است. دنبال یک روز خوشبختی گشت و هیچ نیافت. خدایی که می گویند فریادرس است، کجاست؟ خدایی که درمان است کجاست؟ چرا فقط خدای جبار با اوست...
در ادامه با ما همراه باشید ☂
シ︎ ❥︎ @yazainab314 ⇦
🌻
🌿🌻
🌻🌿🌻
🌿🌻🌿🌻
🌻🌿🌻🌿🌻
🌻🌿🌻🌿🌻
🌿🌻🌿🌻
🌻🌿🌻
🌿🌻
🌻
༻﷽༺
#از_روزی_که_رفتی
#فصـل_چهارم
#قسمت_سی_هشت
چرا فقط خدای منتقم با اوست؟ خسته بود از خودش و تمام اشتباهاتی که کرده بود. آنقدر گذشته پر از اشتباهی داشت که تنها دلش
میخواست تمام آنها را از زندگی اش پاک کند. کاش میشد. عذاب گناهان و اشتباهاتش او را رها نمیکرد. و چقدر درد دارد که بدانی تنها خودت
مقصری!
زینب سادات پخش موسیقی را درون تلفن همراهش باز کرد و صدایی آشنا از کودکی هایش در خانه پیچید. صدای قصه گوی آمین
پناهی حتی ایلیا را از اتاقش بیرون کشید و زهرا خانم میل بافتنی اش را زمین گذاشت. دقایقی بعد صدای در بلند شد و رها با ظرف شیرینی وارد خانه شد.صدای آمین را که شنید لبخند زد و به جمع آنها پیوست و داستان شهادت سیدمهدی را از زبان قصه گوی زیبا سخن شنیدند.
وقتی تمام شد،رها گفت:تو خسته نمیشی ازش؟
زینب سادات خنده بی صدایی کرد و دستش را مقابل دهانش گرفت:نه!
قصه هاش رو دوست دارم.کاش زنده بود و باز هم قصه میگفت!
رها پرسید: قصه زندگی خودش رو خوندی؟
زینب سادات گفت: نه!مگه قصه زندگیش هست؟
رها گفت:آمین خیلی ناگهانی وارد زندگی ما شد و خیلی ناگهانی تر از زندگیمون رفت.با مادرت خیلی دوست بودن.منم کمابیش در جریان
هستم.یک روز که آیه رفته بود به مادر پدر آمین سر بزنه،مادرش دفترچه خاطرات آمین رو داد به آیه. منم خوندم. فکر کنم هنوز تو وسایل مادرت
باشه!
زینب سادات از میان وسایل مادرش دفترچه ای پیدا کرده بود که آن را درون جعبه ای از خاطرات نگهداری میکرد. جعبه ای یادگاری های سیدمهدی و آیه و ارمیا و حاج علی را در خود داشت.
دفتر را باز کرد و صحفه اول را خواند:
در ادامه با ما همراه باشید ☂
シ︎ ❥︎ @yazainab314 ⇦
🌻
🌿🌻
🌻🌿🌻
🌿🌻🌿🌻
🌻🌿🌻🌿🌻
🌻🌿🌻🌿🌻
🌿🌻🌿🌻
🌻🌿🌻
🌿🌻
🌻
༻﷽༺
#از_روزی_که_رفتی
#فصـل_چهارم
#قسمـت_سی_نه
امروز با خدا آشتی کردم. حاج یونس خدا رو به من نشون داد. حاج یونسی که با تمام خوبی هاش، از خدایی میگه که همه رو دوست داره و
مراقب همه ما هست.
خدایی که هستی! خدایی که میبینی! سلام! من برگشتم! من اومدم! راه میدی منو؟
بعد از مدتها نماز خواندن، خیلی به دلم نشست. یک آرامش خاصی دارم از این آشتی.
صفحه را ورق زد و خواند:
نگاهم پی کسی میره که میدونم لایقش نیستم. دلم برای کسی ُسر خورده که منو نمیبینه! من براش، نامرئی هستم. حاج یونس کجا و من کجا؟ به فکر هیچ کسی نمیرسه که دل کسی مثل من، پی نگاه حاج یونس بره!
خدا! نگاهم کن! سخت محتاج نگاهت هستم.
صفحه را دوباره ورق زد:
آئین فهمیده یک چیزیم شده. داداش دوقلوی من مگه میشه نفهمه؟ مگه میشه ندونه؟ هر چیزی که آمین حس کنه، آئین هم حس میکنه. فقط
نمیدونه کی نگاه خواهرش رو سر سجاده بارونی کرده.
خدا! عاشق شدن، رسوا شدن داره؟
زینب سادات صفحه بعد را خواند:
اشتباه عاشق شدم؟ حاج یونس و اون نجابت چشماش، عاشق شدن نداره؟ حاج یونس و لبخند محجوبش، عاشق شدن نداره؟ حاج یونس و
صدای حزین قرآن خوندنش، عاشق شدن نداره؟ حاج یونس و کمک های یواشکیش، عاشق شدن نداره؟
مگه همه چیز به ظاهره؟ زیبایی حاج یونس تو ایمانش نیست؟ چهره مهربونش که پر از نور ایمان، دوست داشتنی نیست؟ اصلا مگه حاج
یونس نیست و خداش؟
خدای حاج یونس! خدای من میشی؟
در ادامه با ما همراه باشید ☂
シ︎ ❥︎ @yazainab314 ⇦
🌻
🌿🌻
🌻🌿🌻
🌿🌻🌿🌻
🌻🌿🌻🌿🌻
🌻🌿🌻🌿🌻
🌿🌻🌿🌻
🌻🌿🌻
🌿🌻
🌻
༻﷽༺
#از_روزی_که_رفتی
#فصـل_چهارم
#قسمـت_چهل
زینب سادات به صفحه بعد رفت:
آئین به من اخم میکنه. با من حرف نمیزنه. میدونه جونم به جونش بنده.
اما قهره و نگاهمم نمیکنه! حاج یونس رو مناسب من نمیدونه! میگه با همه خوبی هاش، مهمون امروز و فردای دنیاست!
منم به آئین گفتم: من تا کی مهمون این دنیا هستم؟
ما آدمها فکر میکنیم زمان زیادی داریم تا زندگی کنیم. نمیدونیم مرگ همسایه دیوار به دیوار ماست! فرق کسی که میدونه کی میمیره و کسی
که نمیدونه، در این هست که یکی میدونه رفتنی هست و خوب زندگی میکنه و تند تند توشه آخرت جمع میکنه و اون یکی هی امروز و فردا
میکنه و عمرش رو حروم میکنه و تا به خودش بیاد، مسافر آخرت شده!
حاج یونس فقط میدونه و خوب زندگی میکنه! شاید من زودتر بمیرم!
صفحه بعد را خواند:
هفته های سختی گذشت. حاج یونس من رو نمیبینه. منی که یک روزهایی به زور بابا میرفتم مسجد، الان با عشق میرم و تمام وقتم رو اونجا میگذرونم.
چقدر خوبه که آدم به دیگران کمک کنه! چقدر خوبه مفید باشه! چقدر خوبه که دعای خیر دنبالت باشه.
چقدر حس های خوب دنبال حاج یونس هست! خوش بحالش!!!
باز هم ورق زد و خواند:
بالاخره بهش گفتم. من رو شکست. منو لایق ایمانش ندونست. آئین بشکه باروتی شده که هر لحظه ممکنه منفجر بشه اما من آرومم. من و
سجاده و اشکهام، مهمونی سه نفره داریم.
میدونم لایق حاج یونس نیستم. این رو خودم بهتر از هر کسی میدونم.
زینب سادات با بغض به صفحه بعد رفت:
من رو قبول کرد! عشقم رو قبول کرد! خدای حاج یونس، ممنونم ازت!تو بهترین خدای دنیایی....
در ادامه با ما همراه باشید ☂
シ︎ ❥︎ @yazainab314 ⇦
🌻
🌿🌻
🌻🌿🌻
🌿🌻🌿🌻
🌻🌿🌻🌿🌻
به نام آفرینندهی مهدیِ زهرا ‹عجل الله تعالی فرجه الشریف› ❤️🌿
#سلام_امام_زمانم 😍♥️
هر صبح،
به شوق عهد دوباره با شما
چشمم را باز میکنم🌿
#عهدمیکنمباشما،
هر روز که میگذرد،
عاشقانه تر از قبل
چشم به راهتان باشم...🧡
✨السَّلاَمُ عليكَ يا وَعْدَ اللهِ الَّذِى ضَمِنَهُ✨
الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
シ︎ ❥︎ @yazainab314 ⇦ 🍃
محبوبیت شهید سپهبد قاسم سلیمانی به خاطر ولایت پذیری بیچون و چرای این شهید والامقام بود. امروز محبوبیت شهدای گرانقدری چون صیادها، باباییها و سلیمانیها جهانی شده است. صیاد شیرازی و قاسم سلیمانی ثابت کردند که میشود صیاد دلها و سردار دلها شد و اینکه چگونه میتوان در قحطی شهادت، شهادت را در آغوش کشید.
#حسین_یکتا |
シ︎ ❥︎ @yazainab314 ⇦ 🍃
🕌ثوابی فوق العاده برای تأمین کننده هزینه سفر اربعین زائر امام حسین(ع)
✍هشام: "از امام صادق(ع) پرسیدم: کسی که خودش به واسطۀ بیماری یا مشکلی نتواند به زیارت امام حسین(ع) برود و در عوض شخصی دیگر را روانه کند (هزینههایش را بدهد)، چه اجری دارد؟
امام صادق(ع) فرمودند: به ازای هر درهمى که خرج کند، خداوند همانند کوه اُحد برایش حسنه مینویسد؛ چندین برابر آنچه هزینه کرده را در همین دنیا به او برمیگرداند! بلاهایى را که فرود آمده تا به او برسد، از او میگردانَد و از وى دور میکند و مالش حفظ میشود."
📚کامل الزیارت، ص١٢٩
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#امام_حسین 💔
シ︎ ❥︎ @yazainab314 ⇦ 🍃
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
| #حࢪف_قشنگــ🌸🍂|
منتظر نشین، زندگی زودتر از اونی که فکر کنی میگذره!🌻🍋
┈••✾•✨🍁✨•✾••┈•
シ︎ ❥︎ @yazainab314 ⇦ 🍃
•┈••✾•✨🍁✨•✾••┈•
«🛴🎣»
-
-
چہدارَد،دَراَ؏ـمـٰاق
چَشمـٰانَتڪہاینچِنین
جٰـانِمَرابہاِسـٰارَتمۍبَرد...؟!
-
«🛴🎣»↫ #حـاج_قاسـم
•┈••✾•✨🍁✨•✾••┈•
シ︎ ❥︎ @yazainab314 ⇦ 🍃
•┈••✾•✨🍁✨•✾••┈•
🌹•| #شهیدانه
اولیـن شرط برای #پاسداری از اسلام
اعتقاد بہ #امام_حسین♥️است ،
من تکلیف میڪنم
شما " رزمنـدگان " را بہ وظیفه عمل ڪردن و
حسینےوار زندگے ڪردن...☝️🏻
#شهیدمهدیزینالدین 🍃
#امامحسین❣
シ︎ ❥︎ @yazainab314 ⇦ 🍃