eitaa logo
یــا ضــامــن آهــو
415 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
6 فایل
⚫️ارتباط با قرآن 🔘زندگی نامه اهل بیت ⚪️ادعیه 🔴شهدا Mohamad3990 ایدی ادمین برای ثبت نظرات و پیشنهاد شما عزیزان💖💖 تبلیغات شما بزرگواران را با کمترین هزینه (توافقی) پذیرا هستیم
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 دوستِ بد یاگناه‌روبرات‌خوشگل‌میڪنه یاخودش‌گناهڪاره!! دوستِ خوب توروبه‌یادخدامیندازه وقـتۍڪنارشۍازگناه ڪردن‌شرم‌دارۍ...🙂💜 مواظب‌باشیم‌باگناه‌امام‌زمان‌روناراحت نکنیم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌼🍃🕊💚
✅گناهی که شیطان هم از آن بیزار است ✍امام جعفر صادق (ع) فرمودند : اگر کسى سخنى را بر ضد مۆمنى نقل کند و قصدش از آن ، زشت کردن چهره او و از بین بردن وجهه اجتماعى اش باشد و بخواهد او را از چشم مردم بیندازد، خداوند او را از ولایت خود خارج مى کند و تحت سرپرستى شیطان قرار مى دهد؛ ولى شیطان هم او را نمى پذیرد! 📚الکافی ج۲ ص ۳۵۸ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✍ ركوع و سجود ياران پيامبر (ص): 📖محمد رسول الله و الذين معه اشداء على الكفار رحماء بينهم تريهم ركعا سجدا يبتغون فضلا من الله و رضوانا سيماهم فى وجوههم من اثر السجود....: فرستاده خدا است و كسانى كه با او هستند در برابر سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند، آنها را در حال و مى بينى، آنها همواره فضل خدا و رضاى او را مى طلبند، نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمايان است. 📚سوره فتح، آيه ۲۹
👌 حکایت شده است که یکی از علماء، احادیث حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را فراهم می‌کرد و می‌نوشت📝 تا آنها را در کتابی گِرد آوَرَد روزی شنید که عربی بیابانی حدیثی از احادیث آن حضرت را می‌داند و حفظ کرده است، از این رو به سوی محل زندگانی مَرد عرب سفر کرد تا حدیث را از او بشنود و بنویسد هنگامی که به خانه مرد عرب رسید، دید که او گوشه ای از جامه‌اش را در چنگ گرفته و آن را به اسبی🐎 که از او می‌گریزد و دور می‌شود نشان می‌دهد اسب گمان کرد که مرد عرب در زیر جامه‌اش غذایی دارد، این شد که با سرعت به سوی او بازگشت تا غذا را از دست مَرد بگیرد... همین که اسب🐎 به او رسید، مَرد عرب او را گرفت و با خشونت به داخل اصطبل خانه‌اش باز گرداند! عالِم از او پرسید: "آیا واقعاً غذایی در زیر جامه‌ات داشتی؟!!" مَرد عرب گفت: "نه، اسب را فریب دادم تا بازگردد" عالِم نگاه عمیقش را به مرد عرب دوخت و سپس پیش از آنکه حدیث را از او بگیرد رو گرداند و بازگشت...😮 عرب بیابانی او را صدا زد و گفت: کجا می‌روی؟ باش تا حدیث را برایت باز گویم اما عالِم در حالی که راهش را گرفته بود و می‌رفت با صدای بلند پاسخ داد: "من تردید دارم که تو در گفتن این حدیث راستگو باشی، تو به آن چهارپا دروغ گفتی و من از دروغگو حدیثی نخواهم شنید.!!" 📙حکایات اخلاقی ☘☘💞 یـــاس کـــبود💞: https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
🌼🌸🍀🌼🌸🍀 🔻صدای الاغ🔻 ✍ قرآن کریم، آدمهایی رو که بی‌جهت، داد و میکنند، به تشبیه کرده:🐴👇️ وَ اغْضُضْ مِن صَوْتِكَ، إِنَّ أَنكَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ (لقمان/۱۹) 💢 از صدای خود بکاه و هرگز مزن، چرا که زشت‌ترین صداها، صدای هاست. دلیلش هم اینه که، میگن حیواناتِ دیگه غالباً به واسطه نیازی که دارن صداشون رو بلند میکنن: 👈 چیزی میخوان، یا مشکلی براشون پیش اومده، یا گرسنه هستند، یا... امّا علاوه بر اینکه صدای ناهنجاری داره، گاهی بی‌جهت، و بدون هیچگونه نیاز، و بدون هیچ مقدمه‌ای، وقت و بی وقت شروع میکنه عرعر کردن! ❗️ اونایی که وقت و بی‌وقت، و بدون بهانه، سر این و اون میکشند، دقّت کنند.👈 👈 قرآن میفرماید: صدات رو بیار پائین.. الکی داد نزن: «وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِکَ» ☝️ و ، اگر بی مورد باشه، همیشه امری زشت و ناپسند هست.. حالا:👇 اگر کسی سر پدر و مادرش بزنه چی⁉️ اگر کسی سر زن و بچه‌اش بزنه چی⁉️ اگر کسی سرِ زیر دستاش، کارگرا و کارمنداش، بکشه چی⁉️ اگر کسی خدایی نکرده سر مظلومی بکشه چی⁉️ خدایا! مرا ببخش بخاطر همه فریادهای بی‌موردی که سر دیگران کشیده‌ام..😔 و به من و عطا فرما... 💞 یـــاس کـــبود💞: https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸گناه، عامل کم همتی🔸 برخی اعمال، انسان را کم می‌کند. وقتی انسان برای خودش کار کند، همتش پایین می‌آید. وقتی انسان ظلم کرد، تعدی کرد، رشوه خورد، دروغ گفت، به خاطر داشتن این اعمال، دیگر در او همت رشد نمی‌کند. موجب می‌شود که انسان، بشود. بال مگسی که شد، قفس دیگر برایش بزرگ می‌شود. معصیت‌های انسان است که انسان را توی قفس می‌کند. پس اگر انسان بخواهد همتش بلند بشود باید معاصی را ترک بکند. بطلبد. باید بکند باید از گناه شستشو بشود. چون این گناه موجب می‌شود که انسان دل و همت و بال پروازش کوچک بشود. انسان در نتیجه‌ی معصیت بالش می‌شکند و پرو بالش می‌ریزد، پر و بالش که ریخت بال مگسی پیدا می‌کند. بال مگسی که پیدا کرد، قفس برای پرواز او کافی است. 💞 یـــاس کـــبود💞: https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
🕋🕊️📿 *استقبال نماز* *حلاوت نماز باشهدا* 💞 *یکی از همرزمان سرداردلاور شهید حمیدرضا نوبخت، درباره اهمیت دادن این شهید بزرگوار به نماز اول وقت نقل می کند:* 🥀 *«با حمیدرضا در جزیره مینو بودیم. روزی برای انجام دادن کاری سوار بر خودرو شدیم و به طرف اهواز حرکت کردیم. فصل تابستان بود و گرمای طاقت فرسای خوزستان همه را اذیت می کرد.* 🔅 *ناگهان در نزدیک های اهواز، حمیدرضا خودرو را کنار جاده متوقف کرد.* *دلیل توقف را پرسیدم*❓ 💟 *او گفت: مگر صدای اذان را نشنیدی؟* 🥀 *به او گفتم: تا اهواز راهی نمانده است و در آنجا زیر سرپناهی نماز می خوانیم.* ❓ *حمیدرضا نگاه معنی داری به من کرد و گفت: تو از کجا می دانی تا اهواز ما زنده هستیم؟ سپس با مقدار آبی که در ماشین داشتیم، وضو گرفتیم و همان جا نماز را در اول وقت به جا آوردیم»💟* 💬 *پیام رفتاری شهید؛ توجه نکردن به سختی ها و گرمای طاقت فرسا، به منظور توفیق نماز اول وقت به جا آوردن.* 📿 *نماز اول وقت* 📿 *اذان ظهر* 🎀 *یامحول الحول والاحوال! حَوِّل حالَنابظهورالحجَّه* 🎀 *سلامتی وتعجیل در فرج و ظهور منتقم موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف صلوات* 🕊️🕌🕊️💞 یـــاس کـــبود💞: https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
🌹داستان آموزنده🌹 برای یکی از شهدا مراسم گرفته بودند. دوستی گفت، با ابراهیم و چند نفر از رفقا جلوی مسجد ایستاده بودیم. پیرمردی جلو آمد. او را نمی‌شناختم، پدر شهید بود. همان که ابراهیم پسرش را از بالای ارتفاعات آورده بود. سلام کردیم و جواب داد. لحظاتی بعد گفت آقا ابراهیم ممنونم، زحمت کشیدی، اما پسرم از دست شما ناراحت است! لبخند از چهره همیشه خندان ابراهیم رفت. چشمانش گرد شده بود. بغض گلوی پیرمرد را گرفته بود. چشمانش خیس از اشک بود و بعد ادامه داد که : شب گذشته پسرم را در خواب دیدم. می‌گفت در مدتی که ما گمنام و بی‌نشان بر خاک جبهه افتاده بودیم، هر شب مادر سادات، حضرت زهرا(سلام الله علیها) به ما سر می‎زد، اما از وقتی پیدا شدم، دیگر چنین خبری نیست. می‌گویند شهدای گمنام مهمانان ویژه حضرت صدیقه هستند. دانه‌های درشت اشک از گوشه چشمان ابراهیم روان بود. ابراهیم گمشده‌اش را پیدا کرده بود؛ گمنامی. ابراهیم همیشه می‌گفت خوشگل‌ترین شهادت را می‌خواهم. اگر جایی بمانی که کسی تو را نشناسد، خودت باشی و مولا هم بالای سرت بیاید و سرت را به دامن بگیرد، این خوشگل‌ترین شهادت است. سرانجام ابراهیم هادی در 22 بهمن سال 61 پس از پنج روز که در کانال کمیل واقع در فکه مقاومت کرد، در عملیات والفجر مقدماتی، بعد از فرستادن رزمندگان باقی مانده به عقب، تنهای تنها با خدا همراه شد. دیگر کسی او را ندید. او همیشه از خدا می‌خواست که گمنام بماند؛ چرا که گمنامی صفت یاران خداست. خدا هم دعایش را مستجاب کرد. ابراهیم سال‌هاست که گمنام و غریب در فکه مانده تا خورشیدی برای راهیان نور باشد. [برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم] ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎💞 یـــاس کـــبود💞: https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
📌 اینان فرزندان ما هستند 🔹 از مرحوم میر سید حسین فشارکی شنیدم که فرمود: در سامرا بین طلبه‌ای و بقالی که از اهل سنت بود نزاعی درگرفت. این نزاع کم‌کم گسترش پیدا کرد به طوری که عده‌ای از اهل سنت تحریک شدند و خانه میرزا را سنگسار کردند. عشایر اطراف که شیعه بودند از قضیه باخبر شدند. خدمت میرزا می‌آیند و از محضر میرزا اجازه می‌خواهند تا اهل سنت را که نسبت به شیعیان و ایشان بی‌ادبی کرده‌اند سرکوب کنند، اما مرحوم میرزا درخواست را نمی‌پذیرد. مساله رنگ سیاسی می‌گیرد. والی عثمانی و نماینده سلطان عبدالحمید در بغداد وقتی از این قضیه مطلع می‌شود خوشحال شده و به سامرا می‌آید و اجازه ملاقات می‌گیرد. مرحوم میرزا به او اجازه ملاقات می‌دهد. به آقا عرض می‌کند: اجازه بدهید این متجائرین را تنبیه کنیم. آقا می‌فرماید: اینان فرزندان ما هستند که با هم نزاع کرده‌اند. خودمان آن را حل خواهیم کرد. 📚 از مصاحبه مجله حوزه با آیت‌الله سید رضی شیرازی 💞 یـــاس کـــبود💞: https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
‌ 📚 رضایت مادر موجب دیدار امام زمان علیه السلام شد جناب شیخ محمد علی ترمذی در ابتدای جوانی با دو نفر از دوستان اهل علمشان قرار میگذارند که برای تحصیل علم به شهر دیگری روند، شیخ برای گرفتن اجازه نزد مادر میرود اما ایشان رضایت نمیدهند. شیخ از رفتن منصرف میشود ولی حسرت آموختن علم در قلبش باقی است تا اینکه روزی در قبرستان نشسته بود و به دوستانش فکر میکرد ... ناگاه پیرمردی نورانی نزدش می آید و میپرسد چرا ناراحتی؟ شیخ شرح حال خود را میگوید. پیرمرد میگوید: میخواهی من هر روز به تو درس دهم؟ شیخ استقبال میکند و دو سال از محضر ایشان استفاده میکند و متوجه میشود که این پیرمرد جناب خضر میباشد. روزی جناب خضر به شیخ میگوید: حالا که‌ رضایت مادر را بر میل خود ترجیح دادی تو را به جایی میبرم که برایت موجب سعادت است ... با هم حرکت میکنند و بعد از چند لحظه به مکانی سرسبز میرسند که تختی در کنار چشمه ای واقع بود و حضرت صاحب الامر بر آن نشسته بودند ... از شیخ محمد علی پرسیدند: چطور این مقام را بدست آوردی که حضرت خضر تو را درس داده و به زیارت آقا ولیعصر ارواحنافداه مشرف شدی؟ شیخ گفت: آنچه پیدا کردم در اثر دعای مادر و رضایت او بود. 📚 شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام ✍یکی از راههای نزدیک شدن به وجود مقدس امام زمان علیه السلام عمل کردن به این دستور الهی است یعنی: احسان به والدین 💞 یـــاس کـــبود💞: https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
✍🏼 امام علی علیه‌السلام فرمودند: ✅ عقل، درختى است كه ريشه آن " تقوا " شاخه هايش " حياء " و ميوه آن " پارسايى " است. " تقوا " به سه چيز دعوت می‌كند: دين شناسى، بى رغبتى به دنيا، و دل بستگى به خداوند... و " حيا " به سه چيز دعوت می‌كند: يقين، خوش اخلاقى و تواضع... و"پارسايى"به‌سه چيزدعوت می‌كند: راستگويى، سرعت و شتاب در نيكى ها، و دورى از كارهاى شبهه ناك... 📚 مواعظ العددية، ص 160 💞 یـــاس کـــبود💞: https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨