#سرگذشت_زینت_به_قلم_زهرا_ح
قسمت ۵۴
لایک کردن و کامنت گذاشتن شما موجب دلگرمی ماست 😘
عکس از فالوورای عزیزم 😍
راستش محیط کار توی کارخونه و زندگی شهری برام خسته کننده شده... دلم میگیره... دیگه بهش نگفتم قضیه ی خواستگاری مدیر از من برای پسر مریضش رو.. و علت اینکه از شهر و کارخونه زده شدم همین موضوع هست.... چون اتفاقی بین من و سهیل نیافتاده بود که نیاز باشه حتما ابراهیم بدونه.... ابراهیم قبول کرد که یک هفته فکرامو بکنم..
واقعیت این بود که منم از ابراهیم خوشم میومد ولی تنها مشکلم پسر بودن ابراهیم و بیوه بودن خودم بود...با خودم میگفتم بعدها حسرت این موضوع رو نداشته باشه.... اصلا اولین بار هم که بهش جواب رد داده بودم فقط به همین دلیل بود.... ولی حالا که میدیدم با گذشت اینهمه سال هنوزم به امید من وایستاده.. این کارش خبر از یه عشق پاک و واقعی میداد....قرار شد به ابراهیم خبر بدم... از جام بلند شدم خداحافظی کردیم خواستم راه بیفتم سمت روستا که ابراهیم داد زد :کجا پیاده...؟ صبر کن با ماشین بریم.... ابراهیم منو با ماشین رسوند روستای پدریم... اول رفتم خونه ی مادر شوهرم.... طفلک افتاده شده بود و توی رختخواب خوابیده بود.. ایران رو دیدم... بعد از مدت ها میدیدمش....صورتش پیر شده بود و داشت شکسته میشد.... دلم براش سوخت... گذشته رو ریختم دور و گرفتمش تو بغلم.... احوال پرسی کردیم.... ایران گفت که مادر رسول سکته کرده و چند وقته تو رختخواب خوابیده... بچه هاش میان نوبتی نگه ش میدارن
.. منم که هر روز کنارشم.... رفتم نزدیک تر...صداش زدم مامان جان.... مادر رسول چشماشو باز کرد و منو دید... لبخندی زد و گفت :زینت... خوبی؟ خوش اومدی.... تشکری کردم و گفتم که ان شاء الله هر چه زودتر حالش کاملا خوب بشه... یکی دو ساعتی کنارشون بودم... تو اين مدت ابراهیم دوتا کوچه پایین تر، تو ماشین نشسته بود... نمیخواستم ایران ما دوتا رو باهم ببینه... چون هنوز هیچ چیز قطعی نبود... از اونجا که خداحافظی کردم سوار ماشین شدم و رفتم خونه ی پدریم.... آخرین جایی که میرفتم سر بزنم... چقدر ازشون دلسرد بودم که حتی پام نمیکشید برم سمت خونه شون... یادمه اون موقع فریبا و عباس چهارتا بچه داشتن... داداش هامم هر کدوم چندتا بچه داشتن... هیچ داداشم مجردی نداشتم همه ازدواج کرده بودن... اون روز هم که جمعه بود... رفتم دیدم حیاط بابام اینا شلوغه... درو باز کردم... نوه های بابام مشغول بازی بودن و کلی سر و صدا راه انداخته بودن... همه ی داداشام با زن و بچه هاشون بودن... ولی فریبا نبود....
کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا
https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
#سرگذشت_زینت_به_قلم_زهرا_ح
قسمت ۵۵
لایک و کامنت یادت نره دوستم 😘
همه ی داداشام با زن و بچه هاشون بودن... ولی فریبا نبود.... بچه ها که منو دیدن دویدن سمتم... و شروع کردن به خوشحالی... عمه اومده... عمه زینت اومده.... بعدشم بابا و مامانم و داداش هام و خانم هاشون همه اومدن توی حیاط... با همشون دست و روبوسی کردم و تو همون حیاط نشستم کنارشون.... یک ساعتی دور هم بودیم.... بعدش از جام بلند شدم خداحافظی کنم که بابا و مامانم گفتن کجا...؟ بعد از اینهمه مدت اومدی حالا میخوای نیومده بری؟ ناهارو بمون همینجا... دیگه دیدم اگه بیام ناراحت میشن.. از طرفی ابراهیم تو ماشین منتظرم بود تا باهم برگردیم باغ... به بابام اینا گفتم پس من برم یه دقه به مادر رسول یه سر بزنم و بیام.... بدو بدو رفتم کوچه پشتی پیش ابراهیم... گفتم ابراهیم خانواده ام اصرار دارن برای ناهار بمونم.... شما برگرد... من خودم عصر پیاده برمیگردم باغ.... ابراهیم ناچارا باشه ای گفت ماشینو روشن کرد و رفت.... اونروز ناهار خونه ی بابام اینا موندم عصر فریبا و عباس و چهارتا بچه هاشون هم اومدن..... دیگه جا برای سوزن انداختن نبود.... وقتی عباس رو دیدم حسابی موهاش سفید شده بود.... یاد دوران نوجوونیم افتادم....چه روزهایی که تو کوچه ها چشم میچرخوندم بلکه ببینمش.... آخرش هم بین اینهمه دختر تو روستا اومدن دست گذاشتن رو خواهر من.... منی که عاشق عباس بودم شاهد ازدواج عشقم با خواهرم شدم ... البته حالا دیگه از اون عشق خبری نبود.... سال ها از اون روزها میگذشت....نه من دختر چهارده ساله ی قدیم بودم ... نه عباس جوون سر کوچه....
بچه هاش حسابی از سر و کولش بالا میرفتن.... اگه منم به موقع ازدواج میکردم و ازدواجم موفق بود حالا باید چهار پنج تا بچه میداشتم چون دو سال بزرگتر از فریبا بودم .... ولی خب.... سرنوشت من هم اینطور رقم خورده بود.... از بچه های بابا مامانم همه صاحب خونواده شده بودن الا من.....اون روز رو بعد از مدت ها با خانواده ام گذروندم.... دم دمای غروب بود که باهاشون خداحافظی کردم و به سمت باغ راه افتام.... یکی دو کوچه ای از خونه ی بابام اینا دور شده بودم که دیدم یه ماشین پشت سرم میاد.... اومد و کنارم متوقف شد... وای خدای من ابراهیم بود... بهش گفته بودم بره حالا اینجا چکار میکرد...؟ با خوشحالی سوار ماشینش شدم و سلام کردم... پرسیدم :نرفته بودی خونه....؟ گفت :چرا... رفتم ناهار خوردم یک ساعت پیش دلم طاقت نیاورد اینهمه راه رو پیاده بیای... اومدم دنبالت... ازش تشکر کردم و رفتیم باغ....
کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا
https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
✴️ پنجشنبه 👈17 آذر /قوس 1401
👈 13 جمادی الاول 1444👈8 دسامبر 2022
🕋 مناسبت های دینی و اسلامی .
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴شهادت حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها دختر گرامی رسول خدا صلی الله علیه و آله و حلقه اتصال رسالت و ولایت (11 هجری قمری )روایت اول.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🎇 امور دینی و اسلامی .
⛔️صدقه اول صبح برا رفع اثر نحوست مطلوب است.
🤒 مریض امروز زود خوب می شود .
👶 زایمان خوب نیست.
🚘 مسافرت :خوب نیست و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد.
💑مباشرت امروز:
مباشرت هنگام زوال مستحب و فرزند حاصل از آن عاقل و سیاستمدار و آقا و بزرگوار خواهد شد.ان شاءالله.
🔭احکام نجوم .
🌗 امروز قمر در برج جوزا و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️آغاز تحصیل و کارهای تعلیماتی.
✳️آغاز نوشتن کتاب مقاله و پایان نامه.
✳️جامه مشکی به تن کردن.
✳️خرید رفتن.
✳️خط نوشتن.
✳️و شکار و دام و صید نیک است.
💑حکم مباشرت امشب :
امشب (شبِ جمعه ) ،امید است فرزند پس از فضیلت نماز عشاء از ابدال و یاران امام زمان علیه السلام گردد.ان شاءالله.
💇♂💇 اصلاح سر و صورت :
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت)
در این روز ماه قمری ، خوب نیست.
💉حجامت فصد خون دادن.
#خون_دادن یا #حجامت و فصد سلامتی در پی دارد.
🙄 تعبیر خواب:
خوابی که (شب جمعه) دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 14سوره مبارکه "ابراهیم علیه السلام " است.
و لنسکننکم الارض من بعد هم ذالک لمن خاف...
و مفهوم آن این است که کسی دوست یا دشمن خواب بیننده باشد به او برسد و چیزی همانند آن.ان شاءالله و شما مطلب خود را دراین مضامین قیاس کنید .
💅 ناخن گرفتن:
🔵 پنجشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است.
👕👚 دوخت و دوز:
پنجشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد .
✴️️ وقت استخاره :
در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه #یارزاق موجب رزق فراوان میگردد .
💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_حسن_عسکری_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
📚 منابع مطالب ما:
📔تقویم همسران
نوشته ی حبیب الله تقیان
کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا
https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
هدایت شده از یــا ضــامــن آهــو
1_1577623848.mp3
1.78M
💬 قرائت دعای "عهــــد"
🎧 با نوای استاد فرهمند
هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه ❤️🌹
کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا
https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
تاپای_جان_بارهبری:
در دولت رئیسی #سکه داره به مرز بیست میلیون تومان میرسه ...
چقد بی انصاف هستید
خوش بینانه گفتم بی انصاف
اینا حرفای اصلاح طلبهای منافق هست که این روزا از آبی که خودشون گل آلود کردن ماهی می گیرن!
یعنی شماها نمی دونید چرا کشور وارد این فاز جدید گرانی دلار و سکه و بعد هم بالارفتن برخی قیمتها شد؟!
فاجعه هست اگر یک فعال مجازی نداند پشت صحنه این اتفاقات چه می گذرد!
▫️درست در روزهایی که قیمتها به نقطه ثبات رسیده بود
▫️قیمت دلار در محدوده ۲۷ هزارتومان مهارشده بود
▫️روابط تجاری با کشورهای همسایه به اوج خود رسیده بود
▫️نفت نقدی می فروختیم
▫️دست دولت برای اجرای افزایش حقوقها باز شده بوده
▫️آرامش به فضای کسب و کار برگشته بود
کارخانه ها براه افتادند
▫️تولید افزایش یافت
▫️صادراتمان رونق گرفت
وووووو
توطئه بزرگی را رقم زدند!
گفتیم فتنه!
اما الان معلوم شد جنگ جهانی بود!
خودشان اعتراف می کنند که همه اهرمها را بسیچ کردند!
فضا را نا امن کردند
و این دولت مظلوم چه فشاری را تحمل کرد خدا می داند و بس
چقدر بی معرفت و بی انصاف باشیم که دولت رئیسی را مقصر وضع موجود بدانیم!
این چه ظلم بزرگی هست که مرتکب میشویم!
رئیسی جانش را به خطر انداخت
رفتن به سنندجی که بارها گفتند سقوط کرده در نظر امنیتی های دنیا یک دیوانگی محض است
جایی که تجزیه طلبها از هر کوچه و پس کوچه و پشت بام خانه و بلندی می توانستند او را هدف قرار دهند!
اما اما اما
رئیسی رفت تا دنیا بداند در نا امن کردن ایران شکست خوردند و ایران آرام است
خدا شاهد است که گفتن برخی حرفها حق الناس است!
انتشارشان خیانت است
هر دلی را که بیجهت نگران کنیم مرتکب معصیت شدیم
هر امیدی را که بی جهت نا امید کنیم خیانت کردیم
اگر به انتقاد باشد بنده حقیر به اندازه همه مجازی ها حرف انتقادی دارم
اما همه را نگه داشتم تا کشور به آرامش برسد
الان وقت زدن دولت رئیسی نیست که همه دارند می زنند!
از خواص بهتر سراغ دارید؟
سکوتشان یعنی زدن دولت!
* اصلاح طلبی که منتقد بود به یکباره برانداز شد!
* براندازها وارد فاز جنگ مسلحانه شدند
* هسته های خفته منافقین در کشور فعال شده اند
* دشمن علنا اعلام کرد که مشغول مسلح کردن معترضین است
* ملای بی بصیرت خیانتکار زاهدان عملا مردم را رودرروی نظام قرار داد!
* این فضای وهم آلود مجازی هم که معلوم نمی شود کی دوست است و چه کسی دشمن!
مثل موریانه و خوره به جان امید مردم افتاده اند!
به چه زبانی بگویم که عده ای دارند شبانه روز جان می دهند در سکوت خبری تا مردم آرامش داشته باشند!
همه دنبال شهید شدن امنیتی ها هستند تا از آمارشان بفهمند چقدر هزینه دادیم!
اما خدا می داند که خیلی از هزینه های حافظان امنیت از کشته شدنشان بالاتر است
انصاف داشته باشید
جوانمردی کنید
صبور باشید
این کشور در آستانه یک پیروزی بزرگ در آخرالزمان است
خرابش نکنید
و یک حرف مهم که باید گفته شود
حکایت این دولت حکایت شهید آرمان علی وردی است
هرکسی از راه میرسد با هرچه دم دستش دارد می زند!
امروز دشمن در خانه است!
شهادت آن سرباز راهور نیروی انتظامی را دیدید!؟؟؟
گناهش چه بود؟
شما با دشمنی روبرو هستید که بین مردم سنگر گرفته!
هر لحظه ممکن است کنار یک نیروی امنیتی سبز شود و یک تیر شلیک کند
اوضاع برای سربازان حافظ امنیت در هر لباسی که باشند اینگونه هست
یاعلی مدد
⚪🌹⚪🌹⚪🌹⚪🌹
اولین سلام صبحگاهی تقدیم به ساحت قدسی قطب عالم امکان، حضرت صاحب الزمان (عج)
*✨السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اَباصالحَ المَهدی یا خَلیفةَالرَّحمنُ و یا شَریکَ الْقُرآن اَیُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان*
⚪🌹⚪🌹⚪🌹⚪ 🌹صلوات خاصه ی حضرت زهرا (س)🌹
السلام علیک یا فاطمة الزهرا سلام الله علیه
*🌹اللهم صل علی فاطمه وابیها وبعلها وبنیها وسر المستودع فیهابعددمااحاط به علمک🌹*
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
💐اللهم الرزقنا زیارة کربلا💐
*اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن❄🍀*
السلام علیک یا ائمة البقیع
🌿🌷🌿🍂🌿🌷🌿
اللهم الرزقنازیارة علی ابن موسی
*💠السلام علیک یاامام الرئوف💠*
*ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚ*َ
ه💜•.¸.•⛅☆🌷☆⛅•.¸.•💜
🔷دعای سلامتی اقا امام زمان🔷
اللهم الرزقنا زیارة سامرا
*🌺اللهمّ کُنْ لِولِّیکَ الحُجّةِ ابنِ الحَسن،صَلواتُک عَلیهِ وَعَلی ابائِه،فِی هذِهِ السّاعَةِ وفِی کُلّ ساعَه،ولیّاًً* *وحافظاً،وقائداًوناصراً، ودلیلاًوعینا، حتّی تُسکِنه ارضَکَ طَوعاً، وَتُمَتِعَه فِیها طَویلا......🌺*
💎💎💎💎💎💎💎💎
اللهم الرزقنا زیارة نجف
السلام علیک یا امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام
اللهم جعلنی من المتمسکین بولایة امیرالمومنین والائمة المعصومین علیه السلام
💎💎💎💎💎💎💎
*سُبحانَ الله يا فارِجَ الهَمّ وَ يا کاشِفَ الغَمّ فَرِّج هَـمّی وَ يَسّر اَمری وَ ارحِم ضَعفی وَ قِلَـّةَ حيلَتی وَ ارزُقنی حَيثَ لا اَحتَسِب يارَبَّ العالَمين🌀*
🔽💎دعای غریق💎🔽
دعای تثبیت ایمان دراخرالزمان💕
*🔸یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ🔸*
*🔷یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوب🔷*ِ
*🔸ثَبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینک🔸* 💧💧💧💧💧💧
چهارده صلوات با وعجل فرجهم
💐 هدیه به روح ائمه معصومین
💐،امام وشهدا وصلحا
💐وشادی روح همه اموات
💐خصوصا اموات دوستان فرستاده شود
*اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم🌸🌸*
🌹✅✅✅✅✅✅🌹
🌺🌺دعای وسعت رزق🌺🌺
*لاحولَ ولا قوةَ الاّ بالله العلی ِّالعظیم*
*توکلتُ علَی الحیِّ الّذی لا یموت*
*والحمدُللهِ الذی لم یَتخِذ صاحبةً ولا ولدا*
*وَلَمْ یَکُن له شریکٌ فی الْملک*
*ولم یکن له وَلیّ من الذُل.وکَبِره تکبیرا*
ً
*حسبنا اللهُ ونعمَ الوکیل*
*نعْمَ المَولی ونِعمَ النّصیر*
*یا اللهُ یا ربّ یا حیّ یا قیّوم*
*یا ذالجلالِ والاکرامِ اسئلک* *باسمِکَ العظیم الاعظم اَن تَرزُقَنی رزقاً حلالاً*
*طَیّبا طاهراً واسعا*
*برحمتکَ یا اَرحمَ الرّحمین*
*اللهمَ اَغْنِنی بِحَلالِک عَن حرامک*
*وبِفَضلِک عَمّن سِواکَ*
آیه قرآنی که گنج را به سویتان می بارد :
*وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجاً وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَ مَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ*
*إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرا*ً
هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او قرار میدهد، و او را از جایی که گمان ندارد، روزی میدهد، و هر کس بر خدا توکل نماید، خدا او را کفایت میکند،
و خداوند فرمان خود را به انجام میرساند، همانا خدا برای هر چیزی اندازهای داده است
کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا
https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸.