💠❓📚 ✍🏻💠 پــرســمــان
❓فلسفه اینکه در ماه های حرام دیه زیاد میشه چیه؟
✅ پاسخ: شکی نیست که هر جرمی از هر مجرمی با عمد و اختیار، استحقاق جریمه و مجازات را دارد و از سوی دیگر، همه مجرمان، یکسان نیستند و بدون شک، شرایط زمانی، مکانی، روانی و ویژگی های دیگر آنها تفاوت دارد.
⚖ به همین دلیل، امروزه در تمام قوانین جهان، اموری را با عنوان عوامل تشدید و تخفیف، در کنار قوانین کیفری و جزایی قرار می دهند؛ مثلاً بیماری روانی را عامل تخفیف و تکرار در جرم را عامل تشدید می دانند.
☪ اسلام نیز از چهارده قرن پیش، عوامل تشدید و تخفیف را به صورتی جامع و جالب، هم در مجازات های دنیوی و هم در مجازات های اخروی، پیش بینی کرده است.
🔍 در یک بررسی ساده، معلوم می شود که در اسلام، عوامل تخفیف از عوامل تشدید، بیشترند و این به خاطر آن است که اساس دین اسلام، بر رحم و عاطفه و هدفش، مهرورزی و هدایت است.
🕋 یکی از عوامل تشدید مجازات در اسلام، مکان و زمان جرم است؛ چنانچه جرمی در مکه مکرمه رخ دهد، مجازات، به علت قداست مکان مکه مکرمه، شدیدتر است.
🌙 همچنین مجازات در ماه های حرام (ذی قعده، ذی حجه، محرم و رجب)، به علت قداست آنها، بیشتر است.
📚 وسایل الشیعه، ج ٢٩، ص ٢٠٣، باب ٣.
⚖ این نوع مجازات، به خوبی نشان می دهد که اهمیت جرم، تنها مربوط به جنبه ذاتی آن نیست؛ بلکه خصوصیات زمانی و مکانی، کاملاً در آن موثر است.
⚠ از سوی دیگر، بدیهی است که اگر کسی حرمت اماکن و زمان های مقدس را نگه نداشت، مشخص می شود که روح طغیان گری و جسارت او بیشتر است و چنین فردی، ضرر و خطرش برای جامعه، بیشتر است.
⚔ یادآوری حرمت و احترامِ زمان و توصیه به عدم جنگ طلبی و استمرار به جنگ و سرانجام، تهدید به مضاعف شدنِ مجازات دنیوی و اخرویِ در این مناسبت ها، بسترسازی برای آتش بس در جنگ های بین المللی و درگیری های داخلی است.
🌏 به بیان دیگر، ساز و کار یاد شده، روش اسلام برای دعوت به آرامش و صلح در سطح کلان (بین کشورها) و خُرد (میان مردم و خرده فرهنگ ها) است و این مضاعف شدنِ دیه، روشی برای جلوگیری از جنگ، از طریق راهبردهای مالی است.
💻 برگرفته از نرم افزار پرسمان، کلید واژه دیه در ماه حرام.
✨✨✨✨✨✨✨✨✨
@zamen_aho_raza
🌷🌷🌷
💠شاید در بهشت بشناسمت!
🔹این جمله سرفصل یک داستان بسیار زیبا و پندآموز است که در یک برنامهی تلوزیونی مطرح شد. مجری یک برنامهی تلوزیونی که مهمان او فرد ثروتمندی بود، این سوال را از او پرسید: مهمترین چیزی که شما را خوشبخت کرد چه بود؟
🔸فرد ثروتمند چنین پاسخ داد: چهار مرحله را طی کردم تا طعم حقیقی خوشبختی را چشیدم.
در مرحلهی اول گمان میکردم خوشبختی در جمعآوری ثروت و کالاست، اما این چنین نبود.
در مرحلهی دوم چنین به گمانم میرسید که خوشبختی در جمعآوری چیزهای کمیاب و ارزشمند است، ولی تاثیرش موقت بود.
در مرحلهی سوم با خود فکر کردم که خوشبختی در به دست آوردن پروژههای بزرگ مانند خرید یک مکان تفریحی و غیره است، اما باز هم آنطور که فکر میکردم نبود.
در مرحلهی چهارم اما یکی از دوستانم پیشنهادی به من داد. پیشنهاد این بود که برای جمعی از کودکان معلول صندلیهای مخصوص خریده شود، و من هم بیدرنگ این پیشنهاد را قبول کردم.
🔹اما دوستم اصرار کرد با او به جمع کودکان رفته و این هدیه را خود تقدیم آنان کنم. وقتی به جمعشان رفتم و هدیهها را به آنان تحویل دادم، خوشحالی که در صورت آنها نهفته بود واقعا دیدن داشت! کودکان نشسته بر صندلی خود به شادی و بازی پرداخته و خنده بر لبهایشان نقش بسته بود. اما آن چیزی که طعم حقیقی خوشبختی را با آن حس کردم چیز دیگری بود!
🔸هنگامی که قصد رفتن داشتم، یکی از آن کودکان آمد و پایم را گرفت! سعی کردم پای خود را با مهربانی از دستانش جدا کنم اما او درحالی که با چشمانش به صورتم خیره شده بود این اجازه را به من نمیداد!
🔹خَم شدم و خیلی آرام از او پرسیدم: آیا قبل از رفتن درخواستی از من داری؟ این جوابش همان چیزی بود که معنای حقیقی خوشبختی را با آن فهمیدم...
🔸او گفت: میخواهم چهرهات را دقیق به یاد داشته باشم تا در لحظهی ملاقات در بهشت، شما را بشناسم. در آن هنگام جلوی پروردگار جهانیان دوباره از شما تشکر کنم!
✍️ ضیاء رئیسی (مترجم)
🌷🌷🌷
👇👇👇👇👇👇👇
گل نرگس:
🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸
کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا
https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
🌴🐪🌴🐪🌴🐪🌴🐪🌴🐪
#داستان
بلدرچینی در مزرعۀ گندم لانه ساخته بود.
او همیشه نگران این بود که مبادا صاحب مزرعه محصولاتش را درو کند.
هر روز از بچه هایش می خواست که خوب به صحبت آدمهایی که از آنجا عبور می کنند، گوش دهند و شب به او بگویند که چه شنیده اند.
یک روز که بلدرچین به لانه برگشت، جوجه ها به او گفتند: اتفاق خیلی بدی افتاده است. امروز صاحب مزرعه و پسرش به اینجا آمدند و گفتند: همۀ گندمهای مزرعه رسیده است. دیگر وقت درو کردن است. پیش همسایه ها و دوستان برویم و از آن ها بخواهیم که در درو کردن محصول کمک کنند، مادر، ما را از اینجا ببر چون آنها می خواهند مزرعه را درو کنند.
بلدرچین گفت: نترسید فردا کسی این مزرعه را درو نخواهد کرد.
روز بعد بلدرچین از لانه بیرون رفت و شب که آمد، جوجه ها به مادرشان گفتند: صاحب مزرعه باز هم به اینجا آمده بود. او مدت زیادی منتظر ماند. ولی هیچکس نیامد. بعد به پسرش گفت: برو به عموها و دایی ها و پسر خاله هایت بگو پدرم گفته است فردا حتما به اینجا بیایید و در درو کردن مزرعه به ما کمک کنید.
بلدرچین گفت: نترسید فردا هم این مزرعه را کسی درو نمی کند.
روز سوم وقتی بلدرچین به لانه برگشت، دوباره بچه ها گفتند: صاحب مزرعه امروز به اینجا آمد، اما هرچه منتظر ماند هیچ کس نیامد.
بعد به پسرش گفت: انگار کسی در درو کردن مزرعه به ما کمک نمی کند. پسرم، گندم ها رسیده اند. نمی توان بیش از این منتظر ماند. برو داس هایمان را بیاور تا برای فردا آماده شان کنیم. فردا خودمان می آییم و گندم ها را درو می کنیم.
بلدرچین گفت: بچه ها، دیگر باید از اینجا برویم. چون وقتی انسان، بدون منتظر ماندن برای کمک، تصمیم بگیرد کاری را انجام دهد، حتما آن کار را انجام می دهد.
گل نرگس:
🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸
کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا
https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
مثل سنگ یا مانند روغن
💎روزی، مرد جوانی که زار زار میگریست به نزد بودا آمد، در حالی که نمیتوانست از گریه باز ایستد. بودا از او پرسید: چه شده جوان؟ جوان گفت: استاد، دیروز پدر پیرم مرد. بودا گفت: خُب، چه میشود کرد؟ اگر او مرده است، گریه دوباره زندهاش نمیکند. جوان گفت: بله استاد میفهمم. گریه پدرم را باز نمیگرداند؛ ولی من در حقیقت با تقاضای مخصوصی نزد شما آمدهام، خواهش میکنم برای پدر مرحومم کاری انجام بدهید! بودا گفت: از دست من برای پدر تو چه کاری ساخته است؟!
جوان گفت: استاد، خواهش میکنم کاری کنید. شما که آدم پرتوانی هستید، حتما میتوانید کاری کنید. ببینید، این بچهراهبها، آموزشگران و صدقه جمع کنندگان، همهجور آداب و مراسمی را که به مرده کمک کند را انجام دادهاند. و به محض آنکه آیینی در اینجا انجام گیرد؟ دروازه ملکوت اعلی گشوده میگردد و متوفی بدانجا داخل میشود؛ او برگ ورود میگیرد. استاد، شما خیلی پرتواناید! اگر مراسمی برای پدر مرحومم انجام دهید، او فقط اجازه ورود نمیگیرد. بلکه به او اجازه اقامت دائم میدهند، استاد، خواهش میکنم برایش کاری کنید. مرد بینوا چنان غرق سوگ و ماتم بود که نمیتوانست به هیچ صحبت منطقی، توجهی داشته باشد. بودا مجبور بود برای کمک به او در فهم مسئله راه دیگری به کار ببرد.
بنابراین به او گفت: بسیار خوب، برو به بازار و دو عدد کوزه گلی بخر. مرد جوان خیلی خوشحال شد و فکر کرد بودا قبول کرده است که مراسمی برای پدرش انجام دهد. به سمت بازار دوید و با دو کوزه، بازگشت. بودا گفت: خیلی خوب، یکی از کوزهها را با روغن و کوزه دیگر را با سنگ ریزه پر کن و سپس دهانه کوزهها را ببند و خیلی خوب محکم کن. مرد جوان، این کارها را انجام داد. بودا گفت: حالا کوزهها را در حوضی که آنجاست بگذار. مرد جوان چنین کرد و هر دو کوزه به ته حوض فرو رفتند. بودا گفت: حالا، چوبدست بزرگی بیاور، با آن به کوزهها بزن و آنها را بشکن! مرد جوان خیلی خوشحال بود و فکر میکرد بودا در حال اجرای مراسمی شگفتانگیز برای پدرش است.
بر طبق یک رسم باستانی هندی، وقتی مردی میمیرد، پسرش جسد او را به محوطه مردهسوزی برده، بر توده هیزم گذارده و میسوزاند. وقتی جسد نیمسوخته شد، پسر، چوب کلفتی برمیدارد و جمجمه مرده را میترکاند. طبق باوری کهن، به محض آنکه جمجمه ترک برمیدارد دروازه ملکوت گشوده میگردد. از اینرو، مرد جوان با خود اندیشید: دیروز جسد پدرم خاکستر شد. حالا بودا به گونهای نمادین از من میخواهد که این کوزهها را بشکنم. این مراسم، او را خوشحال میسازد. مرد جوان در حالیکه طبق گفته بودا، چوبدستی را برداشته بود، ضربه محکمی زد و هر دو کوزه را شکاند. بلافاصله روغنی که در یکی از کوزهها بود، بالا آمد و بر سطح آب شناور شد. سنگریزههای کوزه دیگر بیرون ریخت و در ته حوض باقی ماند. آنگاه بودا گفت: خُب، مرد جوان، این هم کاری که من انجام دادم. حالا همه بچهراهبها و معجزهگرانت را خبر کن و به آنها بگو شروع به نیایش و سرود کنند. ای سنگریزهها، به سطح آب بیایید، به سطح آب بیایید! ای روغن، تهنشین شو، تهنشین شو! ببینم که چه طور این کار را میکنند.
جوان گفت: استاد، دارید شوخی میکنید! چه طور چنین چیزی امکان دارد؟ سنگریزهها از آب سنگینترند. آنها باید در ته حوض بمانند. نمیتوانند بالا بیایند استاد، این قانون طبیعت است! روغن از آب سبکتر است. و باید در سطح آب بماند. نمیتواند به ته آب برود، استاد. این قانون، طبیعت است! بودا گفت: جوان، تو از قانون طبیعت اطلاع زیادی داری، اما این قانون طبیعت را خوب نفهمیدهای که اگر پدرت در همه زندگیاش کارهایی انجام داده باشد که مثل این سنگریزهها سنگین باشند، او به ته میرود. چه کسی میتواند او را بالا بکشاند؟ و اگر همه اعمالش، مثل این روغن سبک باشد او به بالا میرود. چه کسی میتواند او را پایین بکشد؟ هر چه ما قانون طبیعت را زودتر بفهمیم و مطابق آن زندگی کنیم، زودتر از شر بدبختی خلاص میشویم.
گل نرگس:
🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸
کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا
https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
گل نرگس:
❁﷽❁الهی به امیدتو
هر صبح که با نام تو آغاز شود
هر سینه نزول رحمت احراز شود
یا رب تو گواهی که به یک بسم الله .....صد ره به تو باز شود
☘☘☘☘☘☘☘☘
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن
☘☘☘ سـلام صبحگاهے تقدیم
✨السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے ْ الاَمان الاَمان
اللہم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجہم
☘☘☘☘☘دعای برکت روز:
امام صادق(علیه السلام):وقتی صبح دمید بگو:
(الحَمدُللّه فالِقِ الإِصباحِ،سُبحانَ رَبِّ المَساءِ وَالصَّباحِ،اللّهُمَّ صَبِّح آلَ مُحَمَّدٍ بِبَرَکَةٍ وعافِیَةٍ، وسُرورٍ وقُرَّةِ عَینٍ. اللّهُمَّ إنَّکَ تُنَزِّلُ بِاللَّیل وَالنَّهارِ ما تَشاءُ، فَأَنزِل عَلَیِّ و عَلی أهلِ بَیتی مِن بَرَکَةِ السَّماواتِ وَالأَرضِ رِزقا حَلالاً طَیِّبا واسِعا تُغنینی بِهِ عَن جَمیع خَلقِک................... بحار الأنوارج87/ص356
☘☘☘دعابراےطلب_خيرودفع_شر
اميرمؤمنان علي(ع)فرمود:
هرڪہ به هنگام شب سه مرتبه بگويد:
سُبْحَانَ اللهِ حِيْنَ تُمْسُنَ وَحِيْنَ تُصْبِحُونَ،وَلَهُ الْحَمْدُ فِي الَّسمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَعَشِيَّاً وَحِيْنَ تُظْهِرُونَ.
هيچ خيرے را درآن شب از دست نمي دهدو همه شرها از او دور مي گردند.وهرڪه همانند اين دعا را به هنگام صبح بخواند،هيچ خيرے را درآن روز از دست نمي دهد وهمه شرها از اودور مي گردند.
📚روضة الواعظين .: دعای ☘☘☘☘زیاد_شدن_رزق_و_روزی
حضرت محمد «ص»: مردی از انصار را بعد از مدتی دیدند به او فرمود علت غیبتت چیست؟ گفت فقر و درد ای پیامبر خدا، حضرت فرمود آیا نمیخواهی کلامی به تو بگویم که با گفتن آن فقر و درد از تو رخت بر بندد؟ گفت بلی یا رسول الله. حضرت فرمود هنگامی که صبح را شب کردی بگو⬇️:
لا حَولَ وَ لا قُوَّهَ اِلاّ باِللهِ ( اَلعَلیِّ العَظیمِ ) تَوَکَّلتُ عَلَی الحَیِّ اَلّذی لا یَمُوتُ وَ الحَمدُ للهِ اَلّذی لَم یَتَّخِذ وَلَداً وَ لَم یَکُن لَهُ شریکٌ فِی المُلکِ وَ لَم یَکُن لَهُ وَلِیٌّ مِن الذُّلِّ وَکَبِّرهُ تَکبیراً ☘☘☘☘امام صادق علیه السلام:هر روز سی مرتبه با خلوص بگویدلَا إِلَهَ إِلَّا الَّلهُ الْمَلِكُ الْحَقُ الْمُبِينُ
🔵 رو به غنا و ثروت خواهد آورد و فقر را پشت سر خواهد گذاشت
☘☘☘☘☘برای رزق و ثروت هر روز هفت مرتبه دعای زیر را بخوانید.
بِسمُ اللهِ الرَّحمن الرَّحیم،اللَّهُمَّ إِنّی ضَعیفٌ فَقَوِّنی،اللَّهُمَّ إِنّی ذَلیلٌ فَأَعِزَّنی،اللَّهُمَّ إِنّی فَقیرٌ فَاَغنِنی، بِرَحمَتِکَ یا أَرحَمَ الرّاحِمینَ
📖منبع : تحفة رضوی
☘☘این دعا را حفظ وهمیشه تکرارکن
*اللهم إني أسألك الهدى والتقى والعفاف والغنى*
بارالها من از تو:هدایت، تقوا، عفت و پاکدامنی، و بینیازی رامیطلبم.
🗓 📚⏳ #فرازی_از_تاریخ
📣... در ۲۴ رجب سال ۷ هجری قمری چه اتفاقی افتاد؟!
🏰 سالروز #فتح_خیبر
🕔🕓🕒 … در چنین روزی در #ماه_رجب المرجب سال ۷ هجری قمری، مَرحَب یهودی به دست #امیرالمومنین (علیه السلام) کشته شد و قلعه خیبر به دست آن حضرت فتح گردید. (۱)
🏳 چون #پیامبر (صلی الله علیه و آله) به جنگ خیبریان رفت و قلعه « #قموص» را محاصره نمود ابتدا #پرچم را برای مبارزه به #ابوبکر داد ولی او چون نظر به سپاه دشمن و پهلوانان آنان نمود فرار کرد و لشکریان نیز از پی او بازگشتند، سپاهیان، فرمانده را متهم به فرار کردند.
🏳 روز بعد حضرت ختمی مرتبت (سلام الله علیه و علی آله)، پرچم را به #عمر دادند و او هم از ترس کشته شدن به میدان جنگ نرسیده، از ترس بازگشت!! (*)
👌این بازگشت های بدون جنگ، باعث ناراحتی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می شود. (۲)
🏰 از آنجایی که ماجرای خیبر نقطهای حساس در سیر پیشرفت اسلام محسوب می شد، این فرار از سوی دو خلیفه و افتخار فتح خیبر به دست امیرالمومنین (علیه السلام)، توجه نکته سنجان را به خود جلب کرده است.
📜هستند عالمان اهل تسنن، که به طعنه در این باب شعرها در مذمت فراریان سرودهاند!!
🌹در پی این دو شکست که تاثیر بدی بر سپاهیان داشت، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند:
🏳 «فردا، پرچم را به مردی می دهم که حمله هایش را تکرار کند، کسی که خدا و پیامبرش را دوست دارد و خدا و پیامبرش هم او را دوست دارند؛ و خدا خیبر را به دست او فتح می کند».
1⃣ بحارالانوار ۱۶۸/۹۷.
2⃣ بحارالانوار ۳/۲۱.
3⃣ #ابن_ابی_الحدید_معتزلی در ضمن قصیده ای در « #علویات_سبع» می گوید:
🔅هر چه را فراموش کنم، آن دو پیش افتاده را از یاد نخواهم برد و گریز ایشان را با آن که میدانستند آن فرار گناه است، و آن پرچم را که بردند و با پوشش هایی لایه لایه از خواری، بازگرداندند.
گل نرگس:
🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸
کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا
https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
محمدرضا:
✅ داستان شیعه شدن پرفسور برلون توسط دعای ابوحمزه ثمالی
🔸 مرحوم آیت الله سید محمد هادی میلانی دچار بیماری معده شده بودند، پروفسور برلون را از اروپا برای جراحی ایشان آوردند، جراح حاذق پس از یک عمل سه ساعته زمانی که آن مرجع تقلید در حال به هوش آمدن بودند، به مترجم دستور داد تمام کلماتی که ایشان در حین به هوش آمدن می گویند را برایش ترجمه کند.
👈مرحوم آیت الله میلانی در آن لحظات فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی را قرائت می کردند، پس از این مساله پروفسور برلون گفت: شهادتین را به من بیاموزید، از این لحظه می خواهم مسلمان شوم و پیرو مکتب این روحانی باشم.
⁉️ وقتی دلیل این کار را پرسیدند، پروفسور برلون گفت: تنها زمانی که انسان شاکله وجودی خود را بدون این که بتواند برای دیگران نقش بازی کند، نشان می دهد، در حالت به هوش آمدن بعد از عمل است و من دیدم این آقا، تمام وجودش محو خدا بود، در آن لحظه به یاد اسقف کلیسای کانتربری افتادم که چندی پیش در همین حالت و پس از عمل در کنارش ایستاده بودم، دیدم او ترانه های کوچه بازاری جوانان آن روزگار را زمزمه می کند، در آن لحظه بود که فهمیدم حقیقت، نزد کدام مکتب است .
🔹 بعد از آن هم وصیت کرد وی را در شهری که مرحوم میلانی را در آن دفن کرده اند به خاک بسپارند و اینچنین شد که مزار این پروفسور مسیحی، مسلمان شده در خواجه ربیع، محل مراجعه مردم و افرادی است که حقیقت اسلام را باور کرده اند قرار دارد.
( گل نرگس:
🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸
کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا
https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
•┈••✾♥️🍃🌼🍃♥️✾••┈•
🌸🍃🌸🍃
#داستان_انبيا
#حضرت_ایوب
حضرت ایّوب علیه السلام از انبیاء مشهور بوده و نام مبارکش چهار بار، در چهار سوره و در چهار آیه، در قرآن مجید آمده است.
فهرست سوره هایی که نام حضرت ایوب در آن ذکر شده:
نساء۱۸۶، انعام۸۴، انبیاء۸۳، ص۴۱
ایّوب از ریشه «آبَ یؤوب» یعنی کسی که بار دیگر سلامت و نعمت و مال و فرزندان به او باز گردانده شود.
وی از فرزندان حضرت ابراهیم علیه السلام است، اهل تاریخ، سلسله نسب او را چنین نوشته اند:
«ایّوب بن آموص بن رازج بن روم بن عیصو بن اسحاق بن ابراهیم»
و مادرش از فرزندان لوط بن هاران.
در اینکه ایّوب علیه السلام در چه جائی به دنیا آمده و وطن حقیقی او کجاست؟
مورّخین اختلاف دارند.
برای او شهرهای «بثنه»، «عوض» و «جابیه» از سرزمین شام «دمشق» ذکر کرده اند.
که ۳۶۴۲ سال بعد از هبوط آدم علیه السلام متولّد شد.
آنچه از قرآن و روایات مسلم است، این است که خدای تعالی اموال زیاد و فرزندان برومندی به حضرت ایوب عنایت کرد
و سپس برای آزمایش، آنها را از وی گرفت و خودش را نیز به بیماری سختی مبتلا ساخت، تا میزان صبر و سپاس وی را بیازماید.
پس از اتمام دوران بلا و آزمایش، به خاطر صبر عجیبی که حضرت ایوب در این مدت از خود نشان داد، خداوند همه اموال و فرزندان او را به او باز گردانید. در تمام دوران مشقت و سختی که برای حضرت ایوب پیش آمد، همسرش نیز یار و مددکار وی بود.
این شرح حال گفته رسول اکرم صلیاللهعلیه را بیاد می آورد، که فرمود:
(بلاکش ترین مردم پیامبرانند)
و سرانجام ایوب علیه السلام در سن نود و سه سالگی فوت کرد و برخی گویند در سن ۱۴۰ سالگی فوت کرد و در قلّه کوه جحاف در حدود یمن به فاصله هشتاد میل از عدن دفن شده است.
#همسر_ایوب_علیه_السلام
نام همسر ایّوب علیه السلام «رحیمه» دختر ابراهیم بن یوسف بن یعقوب بن اسحاق بن ابراهیم علیه السلام میباشد.
وی از جمله زنانی است که به نام او در قرآن اشاره شده است.
از زنان مجلّل روزگار، در عصمت و عفّت و حیا و مودّت و صبر در بلاء در طول مدّت بیماری شوهر کم نظیر بود.
جزء نادر زنان جهان است که مدت طولانی در پرستاری شوهرش با تمام توان استقامت نموده و خم به ابرو نیاورده است و ثابت نمود که برخی از زنان، انسانهای با وفا و نمک شناس و الگوی مقاومت به حساب میآیند.
آنچه که دلالت بر کمال فضل و دانش علیا مخدّره «رحیمه» مینماید،
روایتی است که علّامه مجلسی از ابن بابویه نقل کرده که: چون بلاء از هر جهت بر ایّوب علیه السلام سخت شد، زنش رحیمه صبر کرد بر محنت آن حضرت و ترک خدمت او نکرد.
پس شیطان حسادت ورزید به خدوت کردن زن ایّوب علیه السلام بر همسرش،
لذا به نزد او آمد و گفت: مگر شما از آل یعقوب نیستی؟
گفت: چرا!
شیطان گفت: پس چیست این مشقت وبال، که من شما را در آن میبینم؟
آن عالمه صابره در جواب گفت:
خدا به ما چنین کرده است، که ما را ثواب دهد به فضل خود، در وقتی که عطا کرد به فضل خود و پس گرفت، تا ما را امتحان کند و ثواب دهد،
آیا دیده ای انعام کننده ای بهتر از او،
پس بر عطایش، او را شکر
و بر ابتلایش، او را حمد میکنیم.
پس جمع کرد برای ما دو فضیلت را با هم، که در نعمت او، شاکر باشیم به توفیق او
و در بلای او، صابر باشیم و نمییابیم بر صبر کردن قوّتی، مگر به یاری و توفیق او
شیطان هر چه شبهه بر او القاء کرد، رحیمه به قوّت ایمان، همه را جواب گفت.
ابن عبّاس گوید:
خداوند جوانی را به همسر ایّوب علیه السلام باز گردانید، به طوری که برای او بیست و شش پسر به دنیا آورد.
همچنین ایّوب علیه السلام دارای هفت پسر و هفت دختر بود، که همگی از دنیا رفته بودند، اما خداوند بار دیگر آنها را به دامان ایّوب و همسرش باز گردانید.
گل نرگس:
🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸
کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا
https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
/ستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
مثل سنگ یا مانند روغن
💎روزی، مرد جوانی که زار زار میگریست به نزد بودا آمد، در حالی که نمیتوانست از گریه باز ایستد. بودا از او پرسید: چه شده جوان؟ جوان گفت: استاد، دیروز پدر پیرم مرد. بودا گفت: خُب، چه میشود کرد؟ اگر او مرده است، گریه دوباره زندهاش نمیکند. جوان گفت: بله استاد میفهمم. گریه پدرم را باز نمیگرداند؛ ولی من در حقیقت با تقاضای مخصوصی نزد شما آمدهام، خواهش میکنم برای پدر مرحومم کاری انجام بدهید! بودا گفت: از دست من برای پدر تو چه کاری ساخته است؟!
جوان گفت: استاد، خواهش میکنم کاری کنید. شما که آدم پرتوانی هستید، حتما میتوانید کاری کنید. ببینید، این بچهراهبها، آموزشگران و صدقه جمع کنندگان، همهجور آداب و مراسمی را که به مرده کمک کند را انجام دادهاند. و به محض آنکه آیینی در اینجا انجام گیرد؟ دروازه ملکوت اعلی گشوده میگردد و متوفی بدانجا داخل میشود؛ او برگ ورود میگیرد. استاد، شما خیلی پرتواناید! اگر مراسمی برای پدر مرحومم انجام دهید، او فقط اجازه ورود نمیگیرد. بلکه به او اجازه اقامت دائم میدهند، استاد، خواهش میکنم برایش کاری کنید. مرد بینوا چنان غرق سوگ و ماتم بود که نمیتوانست به هیچ صحبت منطقی، توجهی داشته باشد. بودا مجبور بود برای کمک به او در فهم مسئله راه دیگری به کار ببرد.
بنابراین به او گفت: بسیار خوب، برو به بازار و دو عدد کوزه گلی بخر. مرد جوان خیلی خوشحال شد و فکر کرد بودا قبول کرده است که مراسمی برای پدرش انجام دهد. به سمت بازار دوید و با دو کوزه، بازگشت. بودا گفت: خیلی خوب، یکی از کوزهها را با روغن و کوزه دیگر را با سنگ ریزه پر کن و سپس دهانه کوزهها را ببند و خیلی خوب محکم کن. مرد جوان، این کارها را انجام داد. بودا گفت: حالا کوزهها را در حوضی که آنجاست بگذار. مرد جوان چنین کرد و هر دو کوزه به ته حوض فرو رفتند. بودا گفت: حالا، چوبدست بزرگی بیاور، با آن به کوزهها بزن و آنها را بشکن! مرد جوان خیلی خوشحال بود و فکر میکرد بودا در حال اجرای مراسمی شگفتانگیز برای پدرش است.
بر طبق یک رسم باستانی هندی، وقتی مردی میمیرد، پسرش جسد او را به محوطه مردهسوزی برده، بر توده هیزم گذارده و میسوزاند. وقتی جسد نیمسوخته شد، پسر، چوب کلفتی برمیدارد و جمجمه مرده را میترکاند. طبق باوری کهن، به محض آنکه جمجمه ترک برمیدارد دروازه ملکوت گشوده میگردد. از اینرو، مرد جوان با خود اندیشید: دیروز جسد پدرم خاکستر شد. حالا بودا به گونهای نمادین از من میخواهد که این کوزهها را بشکنم. این مراسم، او را خوشحال میسازد. مرد جوان در حالیکه طبق گفته بودا، چوبدستی را برداشته بود، ضربه محکمی زد و هر دو کوزه را شکاند. بلافاصله روغنی که در یکی از کوزهها بود، بالا آمد و بر سطح آب شناور شد. سنگریزههای کوزه دیگر بیرون ریخت و در ته حوض باقی ماند. آنگاه بودا گفت: خُب، مرد جوان، این هم کاری که من انجام دادم. حالا همه بچهراهبها و معجزهگرانت را خبر کن و به آنها بگو شروع به نیایش و سرود کنند. ای سنگریزهها، به سطح آب بیایید، به سطح آب بیایید! ای روغن، تهنشین شو، تهنشین شو! ببینم که چه طور این کار را میکنند.
جوان گفت: استاد، دارید شوخی میکنید! چه طور چنین چیزی امکان دارد؟ سنگریزهها از آب سنگینترند. آنها باید در ته حوض بمانند. نمیتوانند بالا بیایند استاد، این قانون طبیعت است! روغن از آب سبکتر است. و باید در سطح آب بماند. نمیتواند به ته آب برود، استاد. این قانون، طبیعت است! بودا گفت: جوان، تو از قانون طبیعت اطلاع زیادی داری، اما این قانون طبیعت را خوب نفهمیدهای که اگر پدرت در همه زندگیاش کارهایی انجام داده باشد که مثل این سنگریزهها سنگین باشند، او به ته میرود. چه کسی میتواند او را بالا بکشاند؟ و اگر همه اعمالش، مثل این روغن سبک باشد او به بالا میرود. چه کسی میتواند او را پایین بکشد؟ هر چه ما قانون طبیعت را زودتر بفهمیم و مطابق آن زندگی کنیم، زودتر از شر بدبختی خلاص میشویم.
🆔گل نرگس:
🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸
کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا
https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
هدایت شده از یــا ضــامــن آهــو
گل نرگس:
❁﷽❁الهی به امیدتو
هر صبح که با نام تو آغاز شود
هر سینه نزول رحمت احراز شود
یا رب تو گواهی که به یک بسم الله .....صد ره به تو باز شود
☘☘☘☘☘☘☘☘
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن
☘☘☘ سـلام صبحگاهے تقدیم
✨السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے ْ الاَمان الاَمان
اللہم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجہم
☘☘☘☘☘دعای برکت روز:
امام صادق(علیه السلام):وقتی صبح دمید بگو:
(الحَمدُللّه فالِقِ الإِصباحِ،سُبحانَ رَبِّ المَساءِ وَالصَّباحِ،اللّهُمَّ صَبِّح آلَ مُحَمَّدٍ بِبَرَکَةٍ وعافِیَةٍ، وسُرورٍ وقُرَّةِ عَینٍ. اللّهُمَّ إنَّکَ تُنَزِّلُ بِاللَّیل وَالنَّهارِ ما تَشاءُ، فَأَنزِل عَلَیِّ و عَلی أهلِ بَیتی مِن بَرَکَةِ السَّماواتِ وَالأَرضِ رِزقا حَلالاً طَیِّبا واسِعا تُغنینی بِهِ عَن جَمیع خَلقِک................... بحار الأنوارج87/ص356
☘☘☘دعابراےطلب_خيرودفع_شر
اميرمؤمنان علي(ع)فرمود:
هرڪہ به هنگام شب سه مرتبه بگويد:
سُبْحَانَ اللهِ حِيْنَ تُمْسُنَ وَحِيْنَ تُصْبِحُونَ،وَلَهُ الْحَمْدُ فِي الَّسمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَعَشِيَّاً وَحِيْنَ تُظْهِرُونَ.
هيچ خيرے را درآن شب از دست نمي دهدو همه شرها از او دور مي گردند.وهرڪه همانند اين دعا را به هنگام صبح بخواند،هيچ خيرے را درآن روز از دست نمي دهد وهمه شرها از اودور مي گردند.
📚روضة الواعظين .: دعای ☘☘☘☘زیاد_شدن_رزق_و_روزی
حضرت محمد «ص»: مردی از انصار را بعد از مدتی دیدند به او فرمود علت غیبتت چیست؟ گفت فقر و درد ای پیامبر خدا، حضرت فرمود آیا نمیخواهی کلامی به تو بگویم که با گفتن آن فقر و درد از تو رخت بر بندد؟ گفت بلی یا رسول الله. حضرت فرمود هنگامی که صبح را شب کردی بگو⬇️:
لا حَولَ وَ لا قُوَّهَ اِلاّ باِللهِ ( اَلعَلیِّ العَظیمِ ) تَوَکَّلتُ عَلَی الحَیِّ اَلّذی لا یَمُوتُ وَ الحَمدُ للهِ اَلّذی لَم یَتَّخِذ وَلَداً وَ لَم یَکُن لَهُ شریکٌ فِی المُلکِ وَ لَم یَکُن لَهُ وَلِیٌّ مِن الذُّلِّ وَکَبِّرهُ تَکبیراً ☘☘☘☘امام صادق علیه السلام:هر روز سی مرتبه با خلوص بگویدلَا إِلَهَ إِلَّا الَّلهُ الْمَلِكُ الْحَقُ الْمُبِينُ
🔵 رو به غنا و ثروت خواهد آورد و فقر را پشت سر خواهد گذاشت
☘☘☘☘☘برای رزق و ثروت هر روز هفت مرتبه دعای زیر را بخوانید.
بِسمُ اللهِ الرَّحمن الرَّحیم،اللَّهُمَّ إِنّی ضَعیفٌ فَقَوِّنی،اللَّهُمَّ إِنّی ذَلیلٌ فَأَعِزَّنی،اللَّهُمَّ إِنّی فَقیرٌ فَاَغنِنی، بِرَحمَتِکَ یا أَرحَمَ الرّاحِمینَ
📖منبع : تحفة رضوی
☘☘این دعا را حفظ وهمیشه تکرارکن
*اللهم إني أسألك الهدى والتقى والعفاف والغنى*
بارالها من از تو:هدایت، تقوا، عفت و پاکدامنی، و بینیازی رامیطلبم.
هدایت شده از یــا ضــامــن آهــو
🌸پروردگارا
🎊در این صبح زیبا و دلپذیر
🌸آرامش را همچون دانههای برف
🎊آرام و بیصدا
🌸به سرزمین قلب کسانی
🎊که برایم عزیزند بباران
🌸همه شما عزیزید
🎊دوستان صبحتون بخیر
🌸وسرشار از آرامش وشادی