eitaa logo
یــا ضــامــن آهــو
415 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
6 فایل
⚫️ارتباط با قرآن 🔘زندگی نامه اهل بیت ⚪️ادعیه 🔴شهدا Mohamad3990 ایدی ادمین برای ثبت نظرات و پیشنهاد شما عزیزان💖💖 تبلیغات شما بزرگواران را با کمترین هزینه (توافقی) پذیرا هستیم
مشاهده در ایتا
دانلود
📚سلوک عاشوراییان عصر عاشورا، پس از شهادت اصحاب و ياران، حضرت عباس عليه السلام تنهایی و بی كسی امام را نتوانست تحمل كند. محضر امام علیه‌السلام رسيد و رخصت ميدان رفتن و جانفشانی خواست و عرضه داشت: مولای من! اجازه ميدان می‌دهی؟ امام حسين علیه‌السلام گريه شديدی كردند و فرمودند: برادر! تو پرچمدار منی. عباس علیه‌السلام عرض كرد:« سينه ام تنگی می‌كند و از زندگی سير گشته ام.» امام فرمودند: مقداری آب برای اين طفلان تهيه نما. ▪️جناب قمر بنی هاشم علیه‌السلام نگاهی به چهره معصوم كودكان انداخت و با شنیدن صدای العطش کودکان بدون تأمل مشک را برداشت و سوی شريعه فرات رفت و به نگهبانان و منع کنندگان آب شريعه حمله كرد و جمع كثيری را كشت و وارد فرات شد، دست زير آب برد تا مقابل صورت آب را بالا آورد. «ذَكَرَ عَطَش الحسين و اهل بيته» به ياد لبان خشكيده حسين و اهل بيتش افتاد و آب را برگرداند به شريعه. ▪️ هنگام بازگشت، دشمن راه را بر او بست. حضرت برای محافظت از مشك به سمت نخلستان رفت و دشمن نيز به دنبالش. از هر طرف تير و نيزه به سمتش پرتاب می كردند، تا اينكه زره از انبوه تيرها همچون خار پشت به نظر می‌رسيد. ابرص بن شيبان دست راست حضرت را قطع نمود، حضرت مشک را به دوش چپ انداخت و با دست چپ جنگيد و اين گونه رجز خواند:« وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني» به خدا قسم اگر دست راستم را قطع كنيد، من از حمايت از دينم دست بر نمی دارم. ▪️ در آخر دشمن ضربتی بر سر مبارک حضرت وارد کرد و او را بر زمين انداخت. عباس علیه السلام عرضه داشت:«يا ابا عبد الله عليك مني السلام» ای اباعبد الله بر تو سلام، مرا درياب. امام خود را به برادر رسانيد، وقتی قمربنی هاشم در بالين امام حسين علیه‌السلام جان سپرد، حضرت فرمودند:« الان انْكَسَر ظَهري» عباسم الآن كمرم شكست و چاره ام از هم گسست. 📚 شرح شمع ٫ صفحه ۲۱۰ و ۲۱۱ محمد: کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ . ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌
درود بر شما به چهارشنبه خوش آمدید ☀️ ۱۲ شهریور ۱۳۹۹ خورشيدی 🎄 ۰۲ سپتامبر ۲۰۲۰ 🌙 ۱۳ محرم ۱۴۴۲ قمری 🌺امروز هرگز 🌼دوباره تکرار نمیشه 🌸خوشبختی منتظرته 🌺پس با یک حال خوب 🌼و یک لبخند ناب برخیز 🌸و از هر ثانیه اش لذت ببر 🌹صبحتون پراز اتفاقات خـوب🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 خاطره‌ای زیبا از زبان مرحوم حجت‌الاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی بنظرم زیبا بود که تقدیم می‌کنم: در اسارت، اذان گفتن با صدای بلند ممنوع بود. ما در آنجا اذان می‌گفتیم، اما به گونه‌ای که دشمن نفهمد. روزي جوان هفده ساله ضعیف و نحیفي، موقع نماز صبح بلند شد و اذان گفت. ناگهان مأمور بعثی آمد و گفت: «چیه؟ اذان می‌گویی؟ بیا جلو»! یکی از برادران اسدآبادی دید که اگر این مؤذن جوان ضعیف و نحیف، زیر شکنجه برود معلوم نیست سالم بیرون بیاید، پرید پشت پنجره و به نگهبان عراقی گفت: «چیه؟ من اذان گفتم نه او». آن بعثی گفت: «او اذان گفت». برادرمان اصرار کرد که «نه، اشتباه می‌کنی. من اذان گفتم». مأمور بعثی گفت: «خفه شو! بنشین فلان فلان شده! او اذان گفت، نه تو». برادر ایثارگرمان هم دستش را گذاشت روی گوشش و با صدای بلند شروع کرد به اذان گفتن. مأمور بعثی فرار کرد. وقتی مأمور عراقی رفت، او رو کرد به آن برادر هفده ساله که اذان گفته بود و به او گفت: «بدان که من اذان گفتم و شما اذان نگفتی. الان دیگر پای من گیر است». به هر حال، ایشان را به زندان انداختند و شانزده روز به او آب ندادند. زندان در اردوگاه موصل (موصل شماره 1 و 2) زیر زمین بود. آنقدر گرم بود که گویا آتش می‌بارید. آن مأمور بعثی، گاهی وقت‌ها آب می‌پاشید داخل زندان که هوا دم کند و گرمتر شود. روزی یک دانه سمون (نان عراق) می‌دادند که بیشتر آن خمیر بود. ایشان می‌گفت: «می‌دیدم اگر نان را بخورم از تشنگی خفه می‌شوم. نان را فقط مزه مزه می‌كردم که شیره‌اش را بمکم . آن مأمور هم هر از چند ساعتی می‌آمد و برای این‌که بیشتر اذیت کند ، آب می‌آورد ، ولی می‌ریخت روی زمین و بارها این کار را تکرار می‌کرد» . می‌گفت: «روز شانزدهم بود که دیدم از تشنگی دارم هلاک می‌شوم . گفتم : یا فاطمه زهرا ! امروز افتخار می‌كنم که مثل فرزندت آقا حسین بن علی اینجا تشنه‌کام به شهادت برسم» . سرم را گذاشتم زمین و گفتم : یا زهرا ! افتخار می‌کنم . این شهادت همراه با تشنه‌کامی را شما از من بپذیر و به لطف و کرمت،‌ این را به عنوان برگ سبزی از من قبول کن . دیگر با خودم عهد کردم که اگر هم آب آوردند سرم را بلند نکنم تا جان به جان آفرین تسلیم کنم . تا شروع کردم شهادتین را بر زبان جاری کنم، دیدم که زبانم در دهانم تکان نمی‌خورد و دهانم خشک شده است . در همان حال، نگهبان بعثی آمد پشت پنجره، همان نگهبانی که این مکافات را سر ما آورده بود و همیشه آب می‌آورد و می‌ریخت روی زمین. از پشت پنجره مرا صدا می‌زد که بیا آب آورده‌ام . اعتنایی نکردم . دیدم لحن صدایش فرق می‌کند و دارد گریه می‌کند و می‌گوید : بیا آب آورده‌ام . مرا قسم می‌داد به حق فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که آب را از دستش بگیرم . عراقی‌ها هیچ‌ وقت به حضرت زهرا (سلام الله علیها ) قسم نمی‌خوردند . تا نام مبارکت حضرت فاطمه (سلام الله علیها ) را برد ، طاقت نیاوردم . سرم را برگرداندم و دیدم که اشکش جاری است و می‌گوید : «بیا آب را ببر ! این دفعه با دفعات قبل فرق می‌کند». همین‌طور که روی زمین بودم، سرم را کج کردم و او لیوان آب را ریخت توی دهانم . لیوان دوم و سوم را هم آورد . یک مقدار حال آمدم . بلند شدم . او گفت : به حق فاطمه زهرا بیا و از من درگذر و مرا حلال کن ! گفتم : تا نگویی جریان چی هست، حلالت نمی‌کنم . گفت : دیشب، نیمه‌شب، مادرم آمد و مرا از خواب بیدار کرد و با عصبانیت و گریه گفت : چه کار کردی که مرا در مقابل حضرت زهرا (سلام الله علیها) دختر رسول الله (ص) شرمنده کردی . الان حضرت زهرا(سلام الله علیها) را در عالم خواب زیارت کردم . ایشان فرمودند : به پسرت بگو برو و دل اسیری که به درد آورده‌ای را به دست بیاور اگر نه همه شما را نفرین خواهم کرد . فقط بگو لبيک يازهرا (س) حماسه‌های ناگفته (به روايت علی اكبر ابوترابی)، عبد المجيد رحمانيان، انتشارات پيام آزادگان، چاپ اول : ۱۳۸۸،صفحات ۱۲۵-۱۲۷ محمد: کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
رفتند استراحت کنند مداحان سینه زنان سخنرانان مستمعین....همه ولی تازه امام زمان(عج) به رفته است... 😔😭💔
‍ ❌ قبلنا ملت می ترسیدن شخصی یا لو بره😰 هه😕 الان می ترسن توی نمایش کردن، عقب بیفتن این ینی موفقیت وای بر که کلاس را در برهنگی میدانند عقل چیزیست که هر کس لایق داشتنش نیست داشتن سواد نشانه باشعور بودن نیست میفرمایند است کسی که اجازه دهد و راضی باشد ناموسش به بیرون برود را محمد: کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
‌‌💀آقایون لطفا مترسک نباشید‼️💀 دیدید بعضی از مزرعه دارها برای اینکه کلاغ ها وپرنده ها 🐤🐦از محصولشون نخورند‼️ یدونه مترسک میذارند👻وسط,مزرعشون .. بعضی ها فقط بعضی از مردها هم حکم مترسک دارند کنار خانمشون ? بعضی از مرد ها مثل مترسک میمونن ....👺 کنارخانمشون که هزار قلم آرایش💄 کرده و لباس چسبونی هم پوشیده راه میان ...👫 ولی حکم مترسک دارند 😏 یعنی ......آقایون نامحرم فامیل ,💂مردهای محله👨,پسرهای جوون و همه نامحرم ها به ناموسش نگاه 👀میکنند از دور و نزدیک و لذت میبرند 😳😔 ولی فقط,نمیتونند بهش دست دراز کنند چون یه مترسک کنارش که نمیتونن بهش نزدیک بشند ...😥 حالا اگه این خانم با همین تیپ تنها باشه اونوقته که.........😯😯 بگذریم 🙄 آقایون عزیز ‼️لطفا مترسک نباشید ناموستون و حفظ کنید وزیبایی هاشو،خنده هاشو ،عطرشو ،فقط وفقط برای خودتون نگهدارید .....😍 نگذارید ناموستون واسه همه باشه .....✋ اونوقت که میتونید اسم خودتو بذارید مرد ...💪 خدا غیرتو به مرد داده برای اینکه مترسک نباشه ... 😎👨🏻 این یک حقیقته......👌 محمد: کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
💥 عواقب 💥 💠🍑 اگر کودک عملی انجام دهد که در شأن او نباشد مادرش ناراحت می‌شود، با همه محبتی که به فرزند دارد او را تنبیه می‌کند. اگر از تنبیه نتیجه نگرفت محبت او کمرنگ می شود و حتی ممکن است نفرت پیدا کند. 💠🍑 اگر انسان هم عملی انجام دهد که در شأن او نباشد و خدا نپسندد [مثلاً را ترک کند] خدا با همه محبتی که دارد او را تنبیه می‌کند تا رفتارش را اصلاح کند. و اگر از تنبیه نتیجه نگرفت، محبت خدا به او کمرنگ می شود و حتی ممکن است نفرت پیدا کند. 📚 ، تمثیلات، جلد ۱ ؛ خلاصه‌ای از صفحه ۶۶. محمد: کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
🌿مثل برگی از درخت! 💧آب باید برود توي برگ تا سبز و شاداب باشد وگرنه روي برگ که فایده اي ندارد، بلکه بدتر آن را میپوساند. 🍁 میگویی نه⁉️‌‌‌ امتحان کن. 〽️ ☘از درخت توت یک برگ بچین و بگذار‌ توي یک ظرف آب و چند روز بعد بیا و تماشا کن! 📖قرآن مثل آب است، آب حیات، و ما مثل همان برگ. پس اگر قرآن را فقط در شبهاي قدر روي سر بگذاریم که سبز نمیشویم، حیات پیدا نمیکنیم، ❎ قرآن باید بیاید توي دل و توي ذهن ما.♥️ باید بیاید توي زندگی ما. و در یک کلمه ما باید هر چه قرآن میگوید بگوییم چشم! «اسم این کار را بندگی میگذارند.» و قرآن از ما همین را میخواهد.♥️ 🔺بندگی کن پروردگارت را.🔺 محمد: کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🍃 ✨کیفیت خواندن نماز حضرت خضر نبی (ع) برای حاجت گرفتن✨ ✴️این نماز معروف(( صلاه لإلفِ الحاجه )) است، یعنی رسیدن به هزار حاجت 👈برای سالکان معروف می باشد یعنی این نماز برای انسان رسیدن به هزارحاجت را به ارمغان می آورد و دارای جذابیت خاص برای تولد عقلی و روحی انسان می باشد 🔰نماز اینگونه است: 🔸دورکعتی در رکعت اول سوره حمد و ۱۰ مرتبه سوره کافرون 🔸در رکعت دوم سوره حمد و ۱۰ مرتبه سوره توحید 🔸وبعد نماز را به اتمام رسانده و بعد از اتمام نماز سر به سجده گذاشته 🔹و ۱۰ مرتبه: صلوات 🔹۱۰ مرتبه: سبحان الله و الحمد الله و لا اله الا الله والله اكبر ولا حول ولا قوة الا بالله العلي العظيم 🔹و ۱۰ مرتبه : ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخره حسنه و قنا عذاب النار 👈و در آخر حاجات خود را بخواهید که انشاءالله مجرب است 📚مجربات خواص اسرار آیات قرآنی و چهل طلوع استاد رضوی حائری محمد: کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
📜 🗓 : 1⃣ دفن شهداى كربلا : روز دفن بدنهاى مطهر سيّد الشّهداء عليه السّلام و اهل بيت و اصحاب آن حضرت، توسّط امام سجّاد عليه السّلام به يارى جمعى از بنى اسد است. (اعلام الورى: ج ۱، ص ۴۷۰. الوقايع و الحوادث: ج محرم، ص ۶۱. وقايع الايّام: تتمه محرم، ص ۱۳۲) 2⃣ ورود اهل بيت عليه السّلام به كوفه : روز دوازدهم روز ورود اهل بيت عليهم السّلام با حالت اسارت به كوفه است. (قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص ۲۰۴. الوقايع و الحوادث: ج محرم، ص ۲۵) در اين روز ابن زياد فرمان داد كه احدى حق ندارد با اسلحه از خانه بيرون آيد، و ده هزار سوار و پياده بر تمام كوچه‌ها و بازارها موكل گردانيد، كه احدى از شيعيان اميرالمؤمنين عليه السّلام حركتى نكند. سپس فرمان داد سرهايى را كه در كوفه بود برگردانند و در پيش روى اهل بيت عليه السّلام حركت دهند، و با هم وارد شهر كرده در كوى و بازار بگردانند. مردم با ديدن حالت زار ذريه‌ى پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و سرهاى بر نيزه و بانوان و مخدرات در هودجهاى بدون پوشش، صدا به گريه بلند نمودند. زينب كبرى،‌ ام كلثوم، فاطمه بنت الحسين و امام زين‌العابدين عليه السّلام به ترتيب با جگرهاى سوزان و قلوب دردناك ايراد خطبه نمودند، كه عده‌اى از لشكر با ديدن اين اوضاع از كرده خود پشيمان شدند، اما هنگامى كه خيلى دير شده بود!! (قلائد النحور: ج محرم و صفر، ص ۲۰۵) 3⃣ روز شهادت حضرت سجّاد عليه‌السّلام : شهادت امام زين العابدين عليه السّلام بنابر قولى در اين روز در سال ۹۴ ه.ق در سن ۵۷ سالگى واقع شده است (توضيح المقاصد: ص ۳) و قول ديگر ۲۵ محرم است. محمد: کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
💡 اگر ما شب عاشورا در خیمه گاه آقا ابی عبدالله بودیم و از زبان یک معصوم می شنیدیم که می فرمودند من تکلیف را از شما برداشته ام و هر کسی که میخواهد میتواند برود و از طرف دیگر هر کسی از شما با ما باقی بماند فردا قطعا کشته خواهد شد. . آیا ما آن شب در خیمه گاه باقی می ماندیم یا مانند جمع کثیری که خیمه گاه را ترک کردند می رفتیم⁉️ . اشتباهی که ما غالبا مرتکب می شویم این است که تصور می کنیم یاران آقا زندگی روزمره خودشان را به میل خودشان داشتند و یک شبه (شب تصمیم گیری) در یک لحظه درست تصمیم گرفتند و باقی ماندند. در حالیکه اینگونه نیست❗️ آنها یک عمر پیروی از آقا اما حسین(ع) را قبلا تمرین کرده بودند. آنها یک عمر پایشان را جای پای امام شان گذاشته بودند و شب عاشورا هم همین کار را کردند. شب عاشورا تنها زمان امتحان پس دادن بود، نه شب تصمیم گیری❗️ . از طرفی ما میگوئیم منتظر امام زمان (عج) هستیم. در حالیکه می خواهیم زندگیمان را به میل خودمان داشته باشیم وامیدوار باشیم که زمان ظهور(یعنی موقع امتحان پس دادن) درست تصمیم بگیریم❗️ اما قبلا هیچ تمرین واقعی برای پیروی کردن نداشته ایم. . *آیا زندگی ما تمرین گام گذاشتن جای پای امام زمان است⁉️* *چشم ما، گوش ما، زبان ما،* *اولویت های فکری و ذهنی ما آیا تمرین امام زمانی شدن است⁉️* اگر میخواهیم یار مهدی عج باشیم باید از الان شروع کنیم ... تا در روز امتحان موفق شده و خدای نکرده کوفی نشویم‼️ *◾️آگاه باشیم حسین را منتظرانش کشتند◾️* محمد: کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨